تحولات منطقه

هر روز با رویدادهایی روبه‌رو می‌شویم که «شانس» می‌نامیم؛ اما پرسش اینجاست که این لحظات حاصل تصادف محض‌اند یا رفتار و انتخاب‌های ما نیز در شکل‌گیری‌شان نقش دارد؟

نیت پاک درهای بسته را می‌گشاید
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

صبح که چشم باز می‌کنیم، جهان کوچک روزمره بلافاصله سرریز از رخدادهای به‌نظر اتفاقی می‌شود: اسکناسی که در پیاده‌رو پیدا می‌کنیم، برخورد تصادفی با یک غریبه که بعدها همکار یا دوست نزدیکمان می‌شود، برنده‌شدن در قرعه‌کشی، بارانی که ناگهان در روز تعطیل می‌بارد و همه برنامه‌ها را بر هم می‌زند، تلفنی از شماره‌ای ناشناس که دقیقاً همان پیشنهاد شغلی است که مدت‌ها منتظرش بودیم، اتوبوسی که به‌خاطر تأخیر از صحنه تصادفی جلوگیری می‌کند یا برعکس، قطاری که چند دقیقه دیر می‌رسد و موجب از دست‌رفتن ملاقات مهمی می‌شود و... و همه را با یک کلمه ساده جمع می‌کنیم: «شانس». اما آیا واقعاً پشت این لحظات تعیین‌کننده، تصادف محض ایستاده یا نیت، گفتار و روشی که در پیش می‌گیریم، حتی در همین حوزه غیرارادی هم نقش‌آفرین است؟
آموزه‌های دینی بارها هشدار داده‌اند اعمال ما بی‌تأثیر نیستند. از یک نگاه تحقیرآمیز یا یک سخن نابجا ممکن است دشمنی شکل بگیرد و از یک رفتار خیراندیشانه کوچک، گشودن درهایی غیرمنتظره آغاز شود. به عبارت دیگر، غیرارادی ظاهری صحنه‌ای است که در آن الگوهای پنهان نیت و زبان ما می‌تواند جهت جریان وقایع را تغییر دهد؛ نه به معنای نفی مشیت الهی، بلکه به‌عنوان سازوکاری که مسئولیت فردی را در پرتو توکل مشخص می‌کند.
برای بررسی عمیق‌تر این تلاقی میان قضا و اختیار و یافتن نمونه‌های عینی و راهکارهای عملی، با حجت‌الاسلام علی علیزاده، پژوهشگر دینی و خطیب حرم مطهر رضوی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

نیت پاک درهای بسته را می‌گشاید

نقش ما در بخش غیرارادی زندگی؛ سرنوشت تصادفی نیست

حجت‌الاسلام علیزاده در ابتدا با بیان تقسیم‌بندی زندگی انسان به دو بخش توضیح می‌دهد: بخشی از زندگی، ارادی است و در ظاهر و تا حدی به اختیار ماست؛ یعنی آنچه خود انتخاب، تصمیم و اختیار می‌کنیم. اما بخش دیگر زندگی، آن چیزی است که مستقیم در اختیار ما نیست. اینکه کجا و در چه خانواده‌ای به دنیا بیایم، والدینمان چه کسانی باشند، چه حادثه‌ای ناگهان رخ دهد، چه کسی با ما روبه‌رو شود یا تلفن چه زمانی زنگ بخورد این‌ها را معمولاً «غیرارادی» می‌نامیم و بخش عمده‌ای از زندگی را تشکیل می‌دهد. اما آیا در همین بخش «غیرارادی» هم ما تأثیرگذار هستیم؟
وی ادامه می‌دهد: خیلی وقت‌ها می‌گوییم «شانس آورد» یا «شانس نداشت»، اما این واژه «شانس» که وارد زبان ما شده، به نوعی همه‌ مقدرات را به تصادف تقلیل می‌دهد. در حقیقت چیزی به‌نام شانس محض وجود ندارد؛ پشت هر حادثه‌ای محاسبه و تقدیر الهی با دقت وجود دارد و ما در آن بخش غیرارادی نیز مؤثر هستیم، هرچه زودتر این حقیقت را بشناسیم به نفع ما خواهد بود. برای تأکید بر مسئولیت اعمال، خداوند در آیه ۳۰ سوره آل‌عمران می‌فرماید: ‏«یَوْمَ تَجدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَملَتْ منْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ مَا عَملَتْ منْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَیُحَذّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَؤُفٌ بالْعبَاد» یعنی آن روز که هر کس هر کار نیکویی که کرده را حاضر می‌بیند و از دوری از هر گناهی که کرده آرزو می‌کرد کاش میان او و آن فاصله‌ای بسیار بود. خدا شما را از نافرمانی خودش برحذر می‌دارد و خدا نسبت به بندگان مهربان است.

نیت پاک درهای بسته را می‌گشاید

ارزش سکوت و گفتار در الگوی شایسته

این سخنران دینی یادآور می‌شود: کلام ما و عملی که انجام می‌دهیم همچون موجود زنده‌ای است که در عالم تأثیر می‌گذارد؛ با یک واژه ممکن است امری به سود یا زیان ما به جریان بیفتد. در همین‌جا می‌توان به حدیث معروف نبوی نقل شده در بحارالانوار اشاره کرد که اهمیت نیت و زمینه عمل را روشن می‌کند: «کَمَا أَخْبَرَ عَنْهُ فی غَیْر مَوْضعٍ منْ کتَابه: فَإنَّمَا لکُلّ امْرئٍ مَا نَوَی» یعنی هر کس در عبادتش هر نیت و مقصودی که داشته باشد به آن خواهد رسید. این حدیث نشان می‌دهد حتی در رفتارهای ظاهری، پشت هر عمل یک عامل ارادی و نیت وجود دارد که سرنوشت آن عمل را تعیین می‌کند. همچنین در روایتی دیگر که از امام صادق(ع) در کتاب کافی نقل شده، تأکیدی بر تأثیر زبان و قضاوت انسان نسبت به دیگران آمده است: «مَن عَیَّرَ مُؤمناً بذَنبٍ لَم یَمُت حَتّی یَرکَبَهُ» یعنی هر کس مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمی‌میرد مگر آنکه خودش آن گناه را مرتکب شود. (کافی، عن امام صادق علیه‌السلام). این روایت بر کارساز بودن رفتار و گفتار ما تأکید می‌کند؛ آنچه به دیگری نسبت می‌دهیم می‌تواند بر سرنوشت ما اثر بگذارد.
حجت‌الاسلام علیزاده ادامه می‌دهد: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند «انما شیعتنا الخرس» یعنی شیعیان ما زبانشان مانند گنگ و لال است، یعنی کم‌گوی و دیرگوی‌اند. نه اینکه بلد نیستند حرف بزنند. اتفاقاً امیرالمؤمنین(ع) در شرح حکمت ۲۸۹ نهج‌البلاغه، ویژگی‌های الگوی شایسته فرموده است: «پیش از این من را برادری بود در راه خدا که خرد بودن دنیا در نظرش او را در چشم من بزرگ داشته بود. هرگز بنده شکم نبود. چیزی را که نمی‌یافت، آرزو نمی‌کرد و چون می‌یافت، بسیار به کار نمی‌برد. بیشتر روزگارش در خاموشی می‌گذشت و اگر سخن می‌گفت بر دیگر گویندگان غلبه می‌یافت و عطش پرسندگان را فرومی‌نشاند. مردی افتاده بود و همه ناتوانش می‌انگاشتند. چون زمان کوشش فرا می‌رسید، شیر بیشه را می‌ماند و مار بیابان را. تا نزد قاضی نمی‌رفت، حجت نمی‌آورد. کسی را که خطا می‌کرد و می‌دانست عذری دارد، تا عذرش را نمی‌شنید، ملامتش نمی‌کرد. از درد شکوه نمی‌کرد، مگر آن‌گاه که بهبود یافته بود. اگر کاری را می‌کرد، می‌گفت و اگر نمی‌کرد، نمی‌گفت. اگر در سخن مغلوب می‌شد، در خاموشی مغلوب نمی‌شد. همواره به شنیدن حریص‌تر بود تا به گفتن. هرگاه دو کار برای او پیش می‌آمد، ‌می‌نگریست که کدام یک از آن دو به هوای نفس نزدیک‌تر است تا خلاف آن کند. بر شما باد به این خوی‌ها، آن‌ها را فرا گیرید و در فراگرفتنشان با یکدیگر رقابت کنید. اگر نتوانستید به همه آن‌ها برسید، برگرفتن اندک بهتر از ترک کردن همه است».

چرا سکوت می‌تواند کشنده باشد؟

این کارشناس دینی با تأکید فراوان بر اهمیت و ارزش سکوت می‌گوید: سخن‌گفتن بی‌محابا و نسنجیده هزینه‌ای سنگین و گاه جبران‌ناپذیر دارد؛ یک کلمه نابجا می‌تواند تبعات طولانی‌مدتی داشته باشد که صاحبش سال‌ها آن را با درد و پشیمانی تحمل کند. او برای تبیین این حقیقت، روایت مفصلی را از مستدرک الوسائل (جلد ۱۲، صفحه ۳۳۵) نقل می‌کند: دو نفر از یاران نزد امیرالمؤمنین(ع) آمدند؛ یکی روی مار پا گذاشت و مار او را نیش زد و دیگری در راه از کنار دیواری عقربی او را نیش زد؛ هر دو بیهوش و چنان بی‌حال که گویی در حال تضرع و گریه، بر زمین افتاده بودند. مردم به امام(ع) گفتند، امام(ع) فرمود آن‌ها را رها کنید؛ زیرا وقتشان نرسیده و آزمایششان تمام نشده است. آن‌ها را به خانه بردند و دو ماه در عذاب و درد شدید ماندند. پس از مدتی نزد امام آمدند؛ او از حالشان پرسید و آن‌ها اعتراف کردند در دردی عظیم و عذابی شدیدند. امام ایشان را به استغفار برای گناهی که موجب آن رنج شده، فراخواند و از خدا پناه خواستن را سفارش کرد و سپس به هر یک گناه مخصوص او را متذکر شد: به اولی اشاره کرد آیا روزی را که نگاهی رمزآلود به سلمان فارسی کردی و او را به خاطر دوستی‌اش با ما طعن زدی و از دفاع او کوتاهی کردی به یاد می‌آوری؟ و به دیگری گفت همان که در حضور آن ستمگر برای نشان‌دادن احترام نسبت به امام برخاستی و سبب شد قنبر مورد هجوم و دشنام قرار گیرد. امام توضیح داد این اعمال و حرکات توأم با بزرگ‌نمایی و بی‌پروا عمل‌کردن، موجب تحریک دشمنان می‌شود و به دیگران آسیب می‌رساند. پیام روایت، روشن و چندوجهی است: مراقبت از زبان، خودداری از تحقیر دیگران و پرهیز از رفتارهایی که ممکن است موجب آزار موالی و مؤمنان شود؛ زیرا نه‌تنها اخلاق فردی، بلکه سلامت جمعی و رابطه میان مردم را در معرض مخاطره قرار می‌دهد.
حجت‌الاسلام علیزاده در پایان با اشاره به موارد گفته‌شده بیان می‌کند: پذیرش مشیت الهی نه به معنای کناره‌گیری از مسئولیت است و نه توجیهی برای تسلیم در برابر کوتاهی‌ها؛ بلکه دقیقاً نقطه‌ای است که توکل حقیقی با تلاش آگاهانه و پالایش نیت پیوند می‌خورد. هرچند بسیاری از رویدادها ظاهراً غیرارادی‌اند، اما نیت‌ها، گفتارها و رفتارهای ما مدل‌های پنهانی هستند که مسیر حوادث را تغییر می‌دهند؛ بنابراین مراقبت روزانه از نیت و زبان و انجام اعمال صالح، زمینه‌ساز قرار گرفتن در چرخه‌های خیر الهی خواهد بود. به همین خاطر از منظر عملی پیشنهاد می‌شود انسان هر روز نیت‌های خود را بازبینی کند، پیش از سخن گفتن لحظه‌ای تأمل کرده و با دعا، استغفار، صدقه و صله‌رحم پیوند خود با خدا و مردم را مستحکم کند. این رویکرد هم آرامش در مواجهه با نامعلومی‌ها می‌آورد و هم مسئولیتی روشن برای اصلاح فردی و اجتماعی نشان می‌دهد؛ به‌عبارت دیگر، باور به تقدیر باید ما را به انسان فعال‌تر، دلسوزتر و متوجه‌تر بدل کند، نه انسان منفعل و بی‌تفاوت.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha