تحولات منطقه

با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵، امنیت اروپا بار دیگر وارد مرحله‌ای از عدم قطعیت شده است. سخنانی که زمانی درباره احتمال کاهش تعهدات نظامی ایالات متحده در ناتو مطرح می‌شد، اکنون رنگ واقعیت به خود گرفته‌اند.

پایان عصر سپر آمریکایی؟ بازگشت ترامپ و چالش خودمختاری دفاعی اروپا
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵، امنیت اروپا بار دیگر وارد مرحله‌ای از عدم قطعیت شده است. سخنانی که زمانی درباره احتمال کاهش تعهدات نظامی ایالات متحده در ناتو مطرح می‌شد، اکنون رنگ واقعیت به خود گرفته‌اند. به‌ویژه با استناد به گزارش سال ۲۰۲۵ مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS)، این احتمال وجود دارد که آمریکا بخشی از نیروها و پشتیبانی‌های لجستیکی خود را از اروپا کاهش دهد. چنین تغییری، کشورهای اروپایی را در برابر این واقعیت قرار داده است که وابستگی هفتادساله‌شان به آمریکا، به یک ضعف ساختاری در نظام امنیتی بین‌المللی بدل شده است.

وابستگی ساختاری و تهدید مشروعیت بین‌المللی

در دوران پساجنگ سرد، ناتو نماد همکاری نظامی فراآتلانتیکی و دفاع جمعی بود. اما واقعیت آن است که این ساختار به‌شدت به رهبری آمریکا وابسته بوده است؛ چه در تعریف تهدید، چه در تصمیم‌گیری درباره زمان مداخله و چه در تأمین لجستیک. این وابستگی موجب شده تا کشورهای اروپایی عملاً در مسائل کلیدی امنیتی تابع تصمیمات واشنگتن باشند؛ موضوعی که اکنون با بازگشت ترامپ، به چالشی اساسی برای امنیت و مشروعیت بین‌المللی اروپا بدل شده است.

از منظر تئوری‌های روابط بین‌الملل، نئورئالیسم کنت والتز توضیح روشنی برای این وضعیت ارائه می‌دهد: در نظامی آنارشیک و فاقد نهاد مرکزی، هر کشور برای بقا مجبور به تکیه بر توان داخلی (self-help) است. در چنین شرایطی، غیبت ایالات متحده می‌تواند محرک توازن‌سازی داخلی و خارجی در اروپا شود.

موازنه‌سازی؛ داخلی در غرب، دوجانبه در شرق

انتظار می‌رود کشورهای بزرگی مانند فرانسه و آلمان برای پر کردن خلأ قدرت آمریکا، به افزایش توان نظامی داخلی روی آورند. از سوی دیگر، کشورهای شرقی اروپا نظیر لهستان و کشورهای بالکان، به دنبال بستن پیمان‌های دوجانبه امنیتی برای مقابله با تهدیدات منطقه‌ای خواهند رفت. این تحولات، هرچند از نظر نئورئالیستی طبیعی به نظر می‌رسند، اما از منظر عدالت جهانی باعث تشدید نابرابری می‌شوند: کشورهایی که توان اقتصادی و نظامی بیشتری دارند، در تعیین سیاست‌ها دست بالا را خواهند داشت، در حالی که کشورهای کوچک‌تر صرفاً نقش مکمل ایفا می‌کنند، بدون اینکه تأثیر قابل‌توجهی در فرآیند تصمیم‌سازی داشته باشند.

افزایش بودجه، کاهش کارایی

در پاسخ به این تحولات، اتحادیه اروپا روندی رو به رشد در بودجه دفاعی خود نشان داده است. در سال ۲۰۲۴، مجموع هزینه‌های نظامی ۲۷ کشور عضو به ۳۴۳ میلیارد یورو رسید که رشدی ۱۹ درصدی را نسبت به سال قبل نشان می‌دهد. پیش‌بینی می‌شود این رقم در سال ۲۰۲۵ به ۳۸۱ میلیارد یورو برسد و برای نخستین بار از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رود.

با این حال، افزایش بودجه به تنهایی کافی نیست. اروپا در برابر روسیه، هنوز در بسیاری از جنبه‌های راهبردی ضعیف‌تر است. ساختار دفاعی روسیه یکپارچه، متمرکز و هماهنگ است؛ در حالی‌که اروپا با ۲۷ سیستم تسلیحاتی و لجستیکی متفاوت و بدون فرماندهی واحد نظامی، از کارایی و واکنش سریع لازم برخوردار نیست. این ضعف ساختاری، در صورت خروج آمریکا، می‌تواند توازن منطقه‌ای را به‌طور خطرناکی به نفع مسکو تغییر دهد.

بازگشت به رقابت تسلیحاتی؟

در غیاب نقش متوازن‌کننده آمریکا، امنیت کشورهای شرقی اروپا بیش از پیش به خطر می‌افتد. آن‌ها دیگر نمی‌توانند به تضمین‌های امنیت جمعی ناتو با همان اطمینان سابق تکیه کنند. در چنین شرایطی، یک رقابت تسلیحاتی جدید می‌تواند شکل بگیرد؛ وضعیتی که در نظریه‌های روابط بین‌الملل با عنوان «دور باطل امنیتی» شناخته می‌شود: هر کشوری برای تقویت امنیت خود، تسلیحات بیشتری تهیه می‌کند، و این کار باعث ناامنی دیگران و تشدید رقابت می‌شود.

راه‌حل چیست؟

اگر اروپا خواهان پر کردن خلأ ناشی از کاهش نقش آمریکا در امنیت منطقه‌ای است، باید به سرعت نسبت به بازتعریف ساختار تصمیم‌گیری در ناتو اقدام کند. باید مشخص شود چه کشورهایی حق تصمیم‌گیری دارند، روند تصویب عملیات‌های دفاعی چگونه است، و مسئولیت‌ها و هزینه‌ها به چه صورت میان کشورها توزیع می‌شود. علاوه بر آن، کشورهای کوچک‌تر باید نقش واقعی‌تری در این معادله ایفا کنند، نه صرفاً بازیگرانی که بار خطر را به دوش می‌کشند، بی‌آنکه قدرت تأثیرگذاری داشته باشند.

نشانه‌هایی از تغییرات مثبت دیده می‌شود. برخی از کشورهای بزرگ اروپایی به‌جای خرید تسلیحات از آمریکا، به سراغ صنایع دفاعی داخلی رفته‌اند. این تغییر، می‌تواند پایه‌گذار همکاری‌های حقوقی و صنعتی جدید در حوزه دفاعی باشد. اتحادیه اروپا اگر بتواند در این مسیر حرکت کند، می‌تواند به سمت نوعی استقلال راهبردی پیش برود که نه تنها ضامن امنیت قاره، بلکه حافظ توازن جهانی نیز باشد.

اروپا بر سر دوراهی

نبود ایالات متحده در ساختار امنیتی اروپا، صرفاً یک تغییر در تاکتیک‌های نظامی نیست، بلکه بازتاب یک تحول ژئوپلیتیکی عمیق‌تر است. اروپا اکنون بر سر یک دو راهی قرار دارد؛ یا باید با بهره‌گیری از فرصت کنونی، خود را به قدرتی مستقل و مؤثر در نظام بین‌الملل تبدیل کند، یا در خلأ ناشی از عقب‌نشینی آمریکا، شاهد تضعیف نقش خود و افزایش نفوذ رقبایی چون روسیه باشد. زمان برای تصمیم‌گیری زیاد نیست، اما این بار، توپ در زمین اروپاست.

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha