تحولات منطقه

۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۱
کد خبر: ۱۱۰۷۴۹۴

تولد انقلاب دوم بر بستر استکبارستیزی

جواد نوائیان رودسری، روزنامه‌نگار

مفهوم استکبارستیزی، مفهومی قرآنی است که ریشه در آموزه‌های دینی ما دارد؛ مفهومی که افزون بر سفارش دین، به حکم قاعده «ملازمه»، عقل سلیم نیز بر آن مهر تأیید می‌زند.

تولد انقلاب دوم بر بستر استکبارستیزی
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

مفهوم استکبارستیزی، مفهومی قرآنی است که ریشه در آموزه‌های دینی ما دارد؛ مفهومی که افزون بر سفارش دین، به حکم قاعده «ملازمه»، عقل سلیم نیز بر آن مهر تأیید می‌زند. اگر استکبار را به معنای قرآنی آن، یعنی «خود را برتر دانستن، زورگویی و خلف وعده کردن» در نظر بگیریم، صحت آنچه گفتیم بیشتر عیان می‌شود. هیچ انسانی ذاتاً و بر اساس فطرت خود، دوست ندارد قربانی زورگویی و زیاده‌خواهی دیگران باشد و این اصل، بی‌نیاز از توضیح و تفسیر به نظر می‌رسد. این راهبرد مهم، در حوزه سیاست و اداره مملکت و محافظت از آن در برابر زیاده‌خواهی اجانب، اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند و می‌تواند ضامن تحقق آرمانی باشد که ما آن را با نام «استقلال» و «آزادی» می‌شناسیم. در واقع بدون استکبارستیزی و ایستادن در برابر تعدی دیگران به مرزهای عقیدتی، جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و... یک کشور، تصور استقلال برای یک سرزمین، محال و غیرممکن است.
باید توجه کرد برخلاف ادعای برخی از مورخان و روشنفکران، این اصل برخاسته از نگاه‌های سوسیالیستی متأثر از جریان‌های چپ‌گرایانه قرن بیستم نیست و نمی‌توان به صرف برخی ادعاها، آن را به نفع جریان یا گروهی مصادره کرد.
در جریان شکل‌گیری و سپس پیروزی انقلاب اسلامی ایران که مردم، به عنوان صاحبان اصلی آن، از همان ابتدا بر دو اصل مهم «استقلال» و «آزادی» پای فشرده‌اند، به موضوع مهم استکبارستیزی به عنوان بخش مهمی از تحقق این آرمان عالی نیز توجه و اتکای ویژه شده ‌است؛ آن ‌گونه که به تدریج در قامت یکی از ارکان راهبردی و اساسی انقلاب اسلامی ایران مورد تأکید قرار گرفت و در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸، جلوه‌ای تام و تمام پیدا کرد. با این حال، در سال‌های اخیر، برخی کوشیده‌اند اصل استکبارستیزی را موضوعی تاریخی تلقی کنند و بر آن مهر انقضا بکوبند.
اینان معتقدند با گذر زمان، رفتارها و نوع نگاه‌ها نیازمند تغییرات اساسی است؛ ادعایی که البته در بسیاری از جهات، واقع‌بینانه و نیازمند تکیه و توجه ویژه است. این امری بدیهی است که شیوه‌های کاربردی دهه‌های قبل، برای پویایی بیشتر و رفع نقایص به بازنگری و بازسازی نیاز دارد، اما معنای این شیوه، نفی اصول مسلم و ثابت نیست.
مرور تاریخ ایرانِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می‌دهد استکبارستیزی نه یک تاکتیک و روش، بلکه اصلی بدیهی و غیر قابل انکار و پیوسته با دو اصل راهبردی استقلال و آزادی است؛ اصلی که گاه با این اصول تلازم دارد و گاه مقدمه تحقق آن‌هاست. تاکتیک‌ها تغییر می‌کنند، اما اصول به عنوان راهبرد و تعیین‌کننده خطوط حرکت، باقی می‌مانند.
در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸، تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) تاکتیکی بود که به مرحله اجرا درآمد؛ روشی که منافع و تبعات خاص خودش را داشت.
با گذشت بیش از چهار دهه از آن واقعه بزرگ که با عنوان «انقلاب دوم» بر تارک تاریخ این سرزمین ماندگار شده‌ است، برخی نقدهای تاریخی در اطراف این رویداد وجود دارد که بر آن است از طریق کوبیدن تاکتیک‌ها، اصل را زیر سؤال ببرد و برای این رویکرد، مثال‌های تاریخی متفاوتی ذکر می‌کند که صرفاً تغییر تاکتیک را نشان می‌دهد و نه نفی اصالت استکبارستیزی را. در تاریخ انقلاب اسلامی، اصل استکبارستیزی در هر برهه زمانی و در هر شکل و ساختاری ثابت مانده و حتی حدود آن در چارچوب زمانه جنگ و صلح، دست نخورده باقی مانده ‌است. در واقع آنچه در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ مورد تکریم واقع و جدی گرفته شد، اصل انکارناپذیر استکبارستیزی بود.
این اصل در دوران دفاع مقدس، در دوران سازندگی و ادوار پس از آن نیز، با شیوه‌ها و تاکتیک‌های گوناگون مورد توجه قرار گرفت؛ گاهی در قامت جهاد اقتصادی و برای کاستن از اثرات زیان‌بار تحریم و گاهی در کسوت مذاکره و گفت‌وگو برای تعیین خطوط اصلی و قرمز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. این ویژگی خاص، ممکن است در ظاهر برخی از وقایع پس از پیروزی انقلاب اسلامی به چشم نیاید، اما بدون توجه و اتکا بر آن، قادر به طی طریق در مسیر حفظ استقلال و حتی حفاظت از تمامیت ارضی کشور نیستیم.
تردیدی نباید داشت که پیروزی ایران در جنگ ۱۲روزه تحمیلی با رژیم صهیونیستی، در مقیاسی مهم و اساسی، وابسته به همین خودکفایی راهبردی بوده ‌است.
به دیگر سخن، اصل استکبارستیزی که در جریان انقلاب دوم، نمود و بروزی آشکار پیدا کرد، در سال‌های بعد هم به عنوان نماد و اساس تکاپوهای استقلال‌طلبانه باقی ماند. انکار این اصل، در واقع انکار بومی شدن روند استقلال‌طلبی ایرانیان است که بابت تحقق آن، هزاران نفر از جوانان رشید این مرز و بوم، در خون غلتیدند. انکار این اصل، در واقع انکار فرایندی تاریخی است که طی آن، ایران اسلامی توانست به بلوغ سیاسی مورد نیاز خود که متضمن استقلال کشور است، دست یابد. یادآوری می‌کنیم که تاکتیک‌ها همواره قابل نقد باقی می‌مانند تا بتوانند مسیر را برای بالندگی در راستای تحقق اصول فراهم کنند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha