چرخهای که در آن استعدادهای واقعی پرورش مییابند اما بهجای تبدیلشدن به سرمایههای تیم، راهی باشگاههای دیگر میشوند، و در مقابل، خریدهای پرهیاهو و گرانقیمتی جذب میشوند که نهتنها کمکی به تیم نمیکنند، بلکه ماهها و حتی سالهاست روی سکوها نشستهاند.
نمونه بارز این روند، رضا شکاری است؛ بازیکنی که با هزینهای قابلتوجه به پرسپولیس آمد و قرار بود یکی از مهرههای کلیدی یحیی گلمحمدی باشد، اما مصدومیتهای پیدرپی و دوری طولانیمدت از شرایط مسابقه باعث شد عملاً هیچ نقشی در ترکیب نداشته باشد. شکاری در شرایطی ماههاست روی سکو نشسته که هم هزینه زیادی برای جذبش پرداخت شد و هم انتظارات هواداران را برآورده نکرد.
از سوی دیگر، خریدهایی مانند مجتبی فخریان، صادقی و کاظمی که با سروصدا و تبلیغ فراوان به باشگاه آمدند، هنوز نتوانستهاند کوچکترین تاثیری در ترکیب تیم بگذارند. نه نمایش خاصی داشتهاند، نه جایگاهی در تفکرات فنی پیدا کردهاند و نه حتی توانستهاند رقابتی واقعی ایجاد کنند. نتیجه این شده است که پرسپولیس امروز نیمکتهایی پر از بازیکنان بلااستفاده دارد؛ بازیکنانی که باشگاه برای جذبشان میلیاردها تومان هزینه کرده، اما خروجیشان تقریباً هیچ بوده است.
اینها همه در حالی است که همان سالهایی که باشگاه مشغول خریدهای بیاثر بوده، استعدادهایی مثل میلاد سورگی، رضا خدادادی و احسان حسینی در ردههای پایه رشد کردند، به تیم بزرگسالان رسیدند و نشان دادند که توان تبدیلشدن به مهرههای آیندهدار را دارند، اما قبل از اینکه به مرحله شکوفایی برسند کنار گذاشته شدند. امروز همین بازیکنان در تیمهایی مثل شمسآذر، آلومینیوم و پیکان عملکردهای چشمگیری ارائه میدهند؛ محصولاتی که پرسپولیس ساخت اما بهرهبرداریاش را دیگران کردند.
وقتی باشگاهی آکادمیای دارد که توانایی تولید بازیکنانی مثل محمد عمری را دارد—بازیکنی که بدون هزینه، تبدیل به یکی از سرمایههای تیم شد.این سؤال جدی مطرح میشود که آیا بهتر نبود بهجای اینهمه خرجِ بیحاصل برای بازیکنان سکونشین، از تولیدات خود استفاده میشد؟
۱۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۵
کد خبر: ۱۱۱۵۶۶۶
امین غلامنژاد/در سالهایی که پرسپولیس یکی از غنیترین آکادمیهای فوتبال ایران را در اختیار داشته، عجیب است که باشگاه هنوز قربانی همان چرخهای میشود که سالهاست آیندهاش را میبلعد.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه



نظر شما