یک سال پس از سقوط ناگهانی بشار اسد، سوریه در موقعیتی بیسابقه قرار گرفته است؛ کشوری که از یکسو با سرعتی عجیب در حال بازگشت به صحنه جهانی است و از سوی دیگر در داخل با تنشهای فرقهای، بیاعتمادی اجتماعی و روندی کند و شکننده در مسیر عدالت انتقالی دستوپنجه نرم میکند. این تضاد، تصویری پیچیده از نظام پسا سدی ترسیم میکند؛ کشوری که میان رؤیای ثبات و خطر بازگشت دوباره به خشونت ایستاده است.
فروریختن امپراتوری اسد؛ آغاز مرحلهای مبهم
سقوط حکومت ۵۳ ساله خاندان اسد پس از حمله شورشیان، به جنگ داخلی طولانیای پایان داد که بیش از ۶۲۰ هزار کشته بر جای گذاشت و ساختار اجتماعی کشور را از هم پاشید. با خروج اسد از سوریه ، فضای اجتماعی این کشور دستخوش تغییراتی ناگهانی شد. اما ادعای آزادی خیلی زود با پرسشهایی بنیادین مواجه شد؛ عدالت برای قربانیان چه میشود؟ عاملان کجا هستند؟ و چه کسی قرار است بر آینده این کشور حکم براند؟
نمونههای بسیاری یادآور این حقیقت هستند که برای بسیاری آزادی سیاسی بدون اجرای عدالت معنایی ندارد. از سوی دیگر، قتلهای هدفمند اعضای جامعه علوی، از جمله قتل «ریحام حمویه»، ثابت میکند که فرقهگرایی نهتنها پایان نیافته، بلکه در حال تغییر شکل و ظهور در قالبهای جدیدتری است.
جولانی؛ رئیسجمهوری با گذشتهای جنجالی و حضوری جهانی
محمد الجولانی یا احمد الشرع، رهبر سابق «هیئت تحریر الشام»، اکنون چهره اصلی سوریه جدید است؛ چهرهای که بیش از آنکه امیدآفرین باشد، یادآور نگرانی است. او در مدت کمتر از یک سال ۲۱ سفر خارجی داشته، با رهبران جهان دیدار کرده و نخستین رئیسجمهور سوریه از سال ۱۹۴۸ است که وارد اتاق بیضیشکل کاخ سفید میشود. دیدارهایش با دونالد ترامپ و گفتوگوهای نمادین با ژنرال «دیوید پترائوس» کسی که زمانی در عراق زندانبان او بود، نشان میدهد که جولانی در حال بازتعریف گذشته خود و جایگاه سوریه است.
بازگشت نمایندگان ۱۵ عضو شورای امنیت به دمشق برای سالگرد سقوط اسد، نشانهای آشکار از تمایل جهان برای ادغام دوباره سوریه در نظم بینالملل بود؛ امری که یک سال پیش غیرقابل تصور بود.
بازسازی اقتصاد بدون بازسازی اعتماد اجتماعی و سیاسی ممکن نیست
در حوزه اقتصادی، برخی از سرمایهگذاریهای خارجی بهویژه از سوی کشورهای خلیجفارس دیده میشود. عربستان سعودی بیش از ۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری وعده کرده و قطر قول احیای پروژههای انرژی را مطرح میکند. همزمان آمریکا در آستانه لغو آخرین مجموعه تحریمهای خود است با این حال زیرساخت اقتصادی سوریه چنان آسیب دیده که حتی بانک مرکزی نیز از رقم واقعی تولید ناخالص داخلی بیخبر است. بازسازی اقتصاد بدون بازسازی اعتماد اجتماعی و سیاسی ممکن نیست؛ موضوعی که مستقیماً به چالش اصلی جولانی بازمیگردد.
خشونت فرقهای و کندی عدالت انتقالی؛ تهدید آرامش نوپا
با وجود ایجاد شوراهای صلح مدنی و برگزاری نخستین محاکمه علنی نیروهای امنیتی در تاریخ سوریه، روند عدالت انتقالی بسیار کند پیش میرود. بسیاری از قربانیان میگویند هنوز نه حقیقت آشکار شده، نه عاملان مجازات شدهاند. در این میان، سلسله قتلعامهای ساحل و سویدا، جامعه علوی و دروزی را در حالت محاصره و بیاعتمادی قرار داده و زمینه تشدید خشونتهای انتقامجویانه را فراهم کرده و به ناآرامیها دامن زده است.
مرکز موسوم به دیده بان حقوق بشر سوریه تقریبا ۲ ماه پیش در گزارشی اعلام کرد که از زمان سقوط دولت اسد در ۸ دسامبر۲۰۲۴ (۱۸ آذر۱۴۰۳) تا ۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۱۶مهر۱۴۰۴) ۱۰ هزار و ۹۵۵ نفر در سوریه در حوادث مختلف تروریستی و خشونت بار جان خود را از دست دادهاند.
براساس این گزارش، از این تعداد ۴۶۳ نفر کودک و ۶۳۶ نفر زن بودهاند که از طریق قتلهای غیرقانونی، اعدامهای میدانی، ربایش، شکنجه، هدف قرار دادن غیرنظامیان، حملات مسلحانه و انفجار در مناطق مختلف سوریه کشته شدهاند.
در اولین سالگرد سقوط اسد، شیخ غزال غزال رهبر مجلس اعلای علویان سوریه با صدور بیانیهای از آغاز اعتصاب عمومی و تعطیلی پنجروزه از هشت تا ۱۲ ماه جاری(۱۷ تا ۲۱ دسامبر) میلادی در این کشور خبر داده است.
سویدا تقریباً از کشور جدا شده و زیر رهبری سختگیرانه حکمت الحجری، بحثهای جدی درباره خودمختاری مطرح کرده است. در حمص، فعالان میگویند روزانه ترورهایی رخ میدهد، و این بحران ادامهدار میتواند ثبات شکننده کشور را به مرز فروپاشی ببرد.
سوریه میان دو اهرم فشار؛ اسرائیل و ترکیه
سوریه با گذشت یک سال از سقوط دولت اسد همچنان میدان رقابت قدرتهاست. بخشیهایی از نواحی شمالی سوریه تحت کنترل نظامیان ترکیه است و بخشی از سوریه تحت نفوذ و کنترل رژیم صهیونیستی قرار دارد. صهیونیستها علاوه بر استانهای درعا، سویدا و قنیطره بر بخشیهای از استان ریف دمشق و بخشیهایی از مرزهای جنوب غربی سوریه تسلط دارند و هر روز در آنجا دست به اقدامات نظامی میزنند. همچنین بخشی از سوریه تحت کنترل گروههای افراطی خارج از دولت سوریه است که بیشتر در مناطق ساحلی حضور دارند و بخشهایی از عشایر در منطقه بادیه خارج دولت دمشق فعالیت میکنند و بخشیهایی از سوریه در قسمتهای شرق و شمال در کنترل کُردها قرار دارد لذا دولت جولانی در یک وضعیت حداقلی قرار دارد و دولت یکی از چند واحد تشکیل دهنده اداره سیاسی را در اختیار دارد و بر بخش اعظم سوریه هیچ تسلطی ندارد.
در شمال، پرونده «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) همچنان باز است. این نیروها ۷۰ هزار مبارز دارند و یکچهارم خاک سوریه را کنترل میکنند. تلاش جولانی برای ادغام آنها در ارتش ملی – شرطی اساسی برای آشتی ملی – به دلیل فشار ترکیه متوقف شده است. آنکارا SDF را معادل پ.ک.ک میداند و تا حل مسئله کردها در داخل ترکیه، مقاومت خود را حفظ میکند.
سوریه عملا تجزیه شده است
یک سال پس از سقوط اسد، سوریه همزمان به دو تصویر متفاوت شبیه است؛ از بیرون، یک کشور در حال بازگشت به عرصه جهانی و از درون، جامعهای زخمی، تقسیمشده و گرفتار گذشتهای که هنوز به پایان نرسیده است.
مسیر سوریه میان دیپلماسی خارجی و بازسازی داخلی همچنان پرخطر است. اگر عدالت انتقالی شتاب نگیرد و خشونتهای فرقهای مهار نشود، ثبات کنونی ممکن است موقتی باشد. این کشور عملا به صورت کامل تجزیه شده است. اینکه فقط ۳۰درصد سوریه تحت کنترل دولت جولانی است و بقیه خارج از کنترل این دولت است، یعنی تجزیه سیاسی اتفاق افتاده البته تجزیه سرزمینی به این معنا که دولتهای موازی شکل گرفته باشند رخ نداده اما هنگامی که اداره بخشهای جنوبی، شمال شرقی، شمال غربی و جنوب از کنترل دولت خارج است یعنی از نظر اداری سوریه تجزیه شده است.




نظر شما