در روزهایی که فضای فکری جامعه درگیر مناظرهای پرحاشیه و حواشی پس از آن است، بازخوانی یک الگوی اصیل بیش از هر زمان دیگری ضروری است. عصری که در آن، گاهی استبعاد ذوقی و سلیقه شخصی جایگزین برهان عقلی شده و حقیقت در هیاهوی احساسات گم میشود. در چنین شرایطی، سیره عالم آلمحمد، حضرت علی بن موسیالرضا(ع) همچون چراغی پرفروغ، راه را نشان میدهد. امروز که روز زیارتی آن امام همام است، بهترین فرصت است تا از مکتب مناظرات رضوی بیاموزیم؛ مناظراتی که صرفاً یک بحث تاریخی نبود، بلکه یک روششناسی دقیق برای کشف حقیقت بر پایه منطق، احترام و استدلال قاطع بود.
برای تحلیل این الگوی بیبدیل و یافتن درسهایی برای امروز با دکتر سیدعلیرضا عالمی، عضو شورای علمی گروه مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتوگو نشستهایم.

در عصری که حقیقت در هیاهوی احساسات گم میشود، رمز مانایی و اهمیت استراتژیک مناظرات عالم آلمحمد، حضرت امام رضا(ع) چیست که پس از قرنها همچنان به عنوان یک الگوی تمدنساز و قابل استناد مطرح میشود؟
مناظرات امام رضا(ع) به سه دلیل روشن، یک الگوی فراتر از زمان است. اول، محتوای بنیادین؛ ایشان به مسائل مشترک و همیشه ماندگار بشری میپرداختند. این پاسخها نیازهای تمدنی انسان را برآورده میکنند که مشمول زمان و مکان نمیشوند. دوم، روش کاربردی؛ حضرت با پایبندی به منطق و استدلال، یک الگوی عملی و ساختارمند برای گفتوگو ارائه دادند که نشان میدهد چگونه میتوان به شکلی صحیح بحث و تبادل نظر کرد. سوم، اخلاق حاکم بر گفتوگو؛ فراتر از روش، پایبندی ایشان به عدالت، انصاف و احترام به طرف مقابل، روح حاکم بر مناظره را شکل میداد. این منش اخلاقی است که بستر یک گفتوگوی سالم اجتماعی و سیاسی را تضمین میکند و به آن جنبه الگویی میبخشد.
فلسفه و ضرورت مناظره از دیدگاه امام رضا(ع) چیست و سیره ایشان، بهویژه با توجه به جایگاه حکمرانیشان چگونه این ضرورت را برای پویایی و حیات یک تمدن تبیین میکند؟
مناظره در سیره حضرت ضروری و سبب حیات انسانی است. مناظره پاسخی عالمانه به مسائل مشترک انسانی است. مناظرهکننده سعی میکند بهترین و باکیفیتترین پاسخ و راهحل را برای مسائل مشترک در اختیار قرار دهد. اگر چنین فضایی در یک جامعه و تمدن ایجاد شود این نشانه پویایی و سرزندگی آن جامعه و تمدن بوده و در غیر این صورت نشانه غفلت از امر بسیار مهم پرداختن به مسائل و چالشهاست. امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد و با توجه به جایگاه حکمرانی که دارد، سعی میکند این مناظرات در سطوح گوناگون درون تمدنی و برون تمدنی صورت گیرد و دیدگاههای مختلف در کنار هم مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. ایشان نه تنها چنین فضایی را ایجاد میکند بلکه خود به عنوان مناظرهکننده ورود میکند؛ کاری که کمتر فردی از جایگاه حکمرانی بدان دست میزند. همین امر خود نشاندهنده صلابت و رفعت جایگاه علمی و شخصیتی آن حضرت است. هم به ضرورت و بایستگی چنین امکانی (امکان مناظره) در جامعه اسلامی صحه میگذارد و هم خود به عنوان امام در قامت مناظرهکننده ورود میکند. چه چیزی گویاتر از این میتواند اهمیت و ضرورت مناظره و شکلگیری چنین محیط و گفتمانی را در جامعه اسلامی گوشزد کند؟
با عنایت به آسیبشناسی مناظرات معاصر که اغلب به تخریب شخصیت میانجامد، حضرت علی بن موسیالرضا(ع) چه مبانی اخلاقی و چارچوبهای روششناختی را در گفتوگوهای خود حاکم میکردند که مناظره را از جدلهای بیهوده متمایز کرده و به بستری برای کشف حقیقت بدل کنند؟
در این مسیر اصل اول، خصم نپنداشتن طرف مقابل بود. این نگاه سبب میشد هدف مناظره، حل مسئله باشد، نه هماوردی و تخلیه احساسات. اصل دیگر، فراهم کردن محیطی امن برای گفتوگو بود. حضرت افراد را با احترام دعوت کرده و امنیت فکری کامل آنها را تضمین میکرد تا بدون فشار یا سانسور، دیدگاه خود را بیان کنند. ایشان حتی حق انتخاب شرایط مناظره را به طرف مقابل میداد؛ مانند مناظره با رأسالجالوت که براساس محتوای تورات انجام شد. اصل سوم نیز آزادی کامل در طرح هر مسئلهای بود. هیچ خط قرمزی وجود نداشت و به همین دلیل امام با عالمان برجسته ادیان و مذاهب مختلف مانند جاثلیق، رأسالجالوت، هیربد زرتشتی و حتی غالیان شیعه مناظره میکرد.
فراتر از اصول کلی، در مقام عمل، روششناسی اجرایی امام رضا(ع) در هنگام مناظره چگونه بود و ایشان چه آداب و تکنیکهای گفتوگویی را به کار میبستند تا ضمن رعایت عدالت و احترام کامل به طرف مقابل، برتری منطق خود را اثبات کنند؟
نخستین اصل در مناظرات امام رضا(ع) احترام به طرف مقابل از نظر فردی بود و هیچگاه درصدد تحقیر فرد و جایگاه وی برنمیآمد و شخصیت و جایگاه علمی وی را پاس میداشت. دیگر اینکه او را بهخاطر دیدگاهش مورد نکوهش قرار نمیداد. شخصیت فرد را مورد نقادی قرار نمیداد و بر موضوع بحث متمرکز میشد و سعی میکرد آن را از جنبههای مختلف بکاود و با شاخصهای مورد توافق توصیف، تبیین و تحلیل کند. حضرت اصول مناظره را به صورت کامل مراعات میکرد و مانع سخن گفتن و اظهارنظر فرد نمیشد، همواره تقدم در سخن را به طرف مقابل واگذار میکرد و گاهی اگر طرف مقابل دیدگاهی را بهخوبی تبیین نمیکرد، دیدگاه طرف مقابل را به صورت کاملتری بیان میکرد، یعنی به طرف مقابل در تبیینش کمک میکرد و بعد در مقابل به طرح دیدگاه خود برمیآمد. به صورت جالب توجهی رعایت عدالت در ورود به بحث را در مناظرات حضرت شاهد هستیم؛ بهگونهای که این تلقی برای ناظر مناظره ایجاد میشود که طرف مناظرهکننده نباید در موضعگیریاش حقپنداری داشته باشد، گرچه او درواقع از چنین جایگاهی به مناظره وارد شده اما حتی در توجه به دیدگاههای طرف مقابل نیز باید عدالت را رعایت کند و از منظر او نیز به موضوعات و مسائل بنگرد و سعی کند از دریچه نگاه او ورود کند و دست به تحلیل بزند. این رویه کمک شایانی به مناظرهکننده میکند تا ناظر مناظره، او را در جایگاه رفیعتری نسبت به طرف مقابل قرار دهد.
مورد مهم دیگری که از چگونگی مناظره حضرت استنباط میشود آن است که از شیوههای گوناگون و متناسب با موضوع مسئله برای بیان دیدگاههایش سود میجست. معمولاً موضوعات برون تمدنی را با مباحث عقلی و مشترکات مورد قبول پاسخ میداد و برای اقناع حتی با استناد به متون طرف مقابل درصدد اعتباربخشی و رد دیدگاه مقابل برمیآمد. در موضوعات درون تمدنی و در مناظره با عالمان مسلمان براساس تخصص و موضوعات مورد نظر آنها از روشهای متناسب سود میجست. در مجموع روش مناظره و تنوع در روش و توافق در استفاده از روش جزو سیره آن حضرت در مناظره است.
برای احیای هنر گمشده مناظره در جامعه امروز، چگونه میتوان مؤلفههای کاربردی مکتب مناظراتی حضرت امام رضا(ع) را استخراج و به عنوان یک نقشه راه برای نخبگان و فضای فکری جامعه تبیین کرد؟
بر اساس مناظرات حضرت(ع) درمییابیم مناظره یک الزام برای جامعه است، بهویژه برای شیعه به دلیل آنکه گفتمان نظری و ساختار هویتش بر علم بنا شده است، این الزام دو چندان است. شیعه باور دارد حقانیتش در منطق علمیاش نهفته است، از این رو مناظره بهخوبی میتواند این منطق را برجسته کند. غفلت از این مهم میتواند شیعه را از مهمترین ویژگیهایش محروم کند. علاوه بر آن، مناظره میتواند به عنوان رسانهای تأثیرگذار در سطح تمدنی ایفای نقش کند و سبب تحولات و تطورات قابل توجه تمدنی شود، مشروط به آنکه فضای مناظره فضایی عالمانه و مبتنی بر شرایط پیشگفته باشد، مسائل اصلی جامعه موضوع بحث قرار گیرد و کسانی که به مناظره مبادرت میکنند با دانش درباره مسائل و موضوعات به صورت تخصصی وارد بحث شوند تا نتایج آن برای جامعه مسلمانان سازنده باشد. در این اواخر شاهد هستیم برخی مناظرات جنجالی نه عالمانه و نه شرایط مناظره بر آن حاکم است. دلیل شکلگیری چنین فضایی در مناظرات آن است که یا افراد متخصص در موضوعات و مسائل مطروحه وجود ندارد یا اگر وجود دارد، چنین افرادی وارد مناظره که یک رسانه مهم در تبیین و تحلیل مسائل و مشکلات است، نمیشوند. الزام قطعی امروز ما این است که باید جایگاه تخصصی پرداختن به مسائل را در قالبهایی چون مناظره علمی به فضای حل مشکلات بازگردانیم و شرایط را برای بسط چنین امکانی فراهم کنیم. پرسشگریهایی که در جامعه مطرح میشود به صورت عالمانه و تخصصی مطرح و تحلیل شود و از سوی دیگر بر موضوعات زیر بنایی و تخصصی که در حوزه و دانشگاه کمتر به آنها توجه شده و امروزه خلأ در آنها آسیب مهمی به شمار میرود، توجه صورت گیرد. برای نمونه، امروز در ایران و حتی در عالم تشیع، در هیچ یک از حوزههای مربوط به ائمه شیعه، فردی متخصص نداریم که به صورت تخصصی امام جوادشناس یا فاطمهشناس یا حتی امامصادقشناس باشد و این آسیبی بزرگ است. امید است کاستیهایی از این دست به صورت تخصصی مورد توجه حوزه و دانشگاه و مراکز علمی قرار گیرد و خلأهای مطالعاتی در این زمینه و زمینههای مشابه که بازگو کردن آن خارج از این گفتوگو است، ترمیم شود.




نظر شما