در حالی که از برگزاری نشست علمای افغانستان در شهر کابل با موضوع تعهد حاکمیت طالبان به عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر و همچنین عدم جواز مشارکت افغانها در هر نوع منازعه فراتر از مرزهای سرزمینی این کشور، چند روزی سپری شده است، اما ماهیت برگزاری این اجلاس و نتایج آن همچنان در کانون توجه قرار داشته و تحلیلها و واکنشهای متفاوتی را در پی داشته است. بر همین اساس و در یک نگاه اجمالی، شاید بتوان این نشست را از سه جنبه مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار داد.
الف. بُعد داخلی؛ برگزاری این نشست، آن هم در شرایطی که ملاهبتالله، رهبر طالبان میتوانست مانند بسیاری از مسائل دیگر خود اقدام به تصمیمگیری در مورد آن کند، دو جنبه مهم را یادآوری میکند؛ نخست آنکه این اقدام اهمیت و حساسیت مسئله را روشن میکند، اینکه قطع ارتباطات چند دههای طالبان با حوزه مبارزه و جهاد بینالمللی تا چه حد دشوار و با احتمال بروز چالشها و نارضایتی در داخل همراه خواهد بود. اما در بُعد دوم، این رخداد نقش علمای دینی را در آینده حاکمیت طالبان بیش از پیش برجسته میکند؛ اینکه وظیفه حراست و دفاع از حاکمیت نظام اسلامی و مشروعیتبخشی بر تصمیمات آن بر دوش علمای دینی است. در واقع علمای دین به نوعی همان نقش لویهجرگه (نشست بزرگان قومی) در نظام سنتی افغانستان را ایفا میکنند. البته اینکه وظیفه علما صرفاً زدن مهر تأیید بر تصمیمهای امیرالمؤمنین است یا نظارت بر رفتار حکومت، جای پرسش دارد. ساختار تشکیلاتی شورای علما در بخشهای ولایتی (استانی) و شورای بزرگ علما که عمدتاً از سوی رهبری طالبان مورد تأیید و انتصاب قرار میگیرند، از این جهت درخور توجه است. در عین حال که در این شورا جای علمای اقلیتهای مذهبی و به ویژه شیعیان خالی است.
ب. جنبه بینالمللی؛ اعلام چنین تصمیمی از سوی طالبان ممکن است در شناخت ماهیت حاکمیت آنها برای دیگر کشورهای جهان تا حد زیادی مؤثر باشد. تعهد به عدم هر نوع مداخله دولتی و یا انفرادی در مناقشات منطقهای و بینالمللی، بیش از همه میتواند ماهیت ملیگرایانه و فقدان عقاید پاناسلامیستی را در حاکمیت امارت اسلامی طالبان بازتاب دهد. این موضوع برای کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای که دغدغه جدی افراطگرایی دارند، اهمیت ویژهای دارد.
به طور نمونه با این تعهد ایران میتواند امیدوار باشد که گروههای افراطگرا و تکفیری نتوانند از مرزهای شرق و جنوب شرقی برای آسیب زدن به امنیت ملی کشور استفاده کنند. البته اینکه تصمیم طالبان در این زمینه تا چه حد صادقانه باشد، سطوح مختلف حاکمیتی و نیروهای طالبان به این اوامر تا چه حد پایبندی نشان دهند و در نهایت نفوذ و قدرت اجرایی طالبان برای به کرسی نشاندن این تصمیمها به چه میزان خواهد بود، مسائلی در خور تأمل است.
ج. روابط دوجانبه با پاکستان؛ نشست علما و نتایج آن با استقبال پاکستان مواجه شد. البته پاکستان دو ملاحظه مهم در این زمینه دارد؛ نخست آنکه در اینجا به صراحت نامی از پاکستان برده نشده و صرفاً کلیت موضوع مورد تأیید قرار گرفته است و دوم آنکه نظر اسلامآباد بر ارائه یک تعهد کتبی صریح از جانب طالبان است، نه بیانیه شورای علما که جایگاه فرامین و تصمیمهای آن به لحاظ قانونی شفافسازی نشده و ساختاری نیز برای اجرای فرامین و توصیههای آن پیشبینی نشده است.
اما از همه اینها مهمتر مسئله خط دیورند و عدم شناسایی رسمی آن از جانب حاکمیت طالبان است. در متن قطعنامه صادر شده در نشست علما، بر عدم انجام عملیات از خاک افغانستان و یا عدم حضور شهروندان افغانستان در هر گونه عملیات فراسرزمینی و در واقع برونمرزی تأکید شده است. اما در شرایطی که طالبان و حاکمیتهای مستقر در افغانستان خط مرزی دیورند را به رسمیت نمیشناسند، عملاً راه گریز شرعی و قانونی از این فرمان باز به نظر میرسد؛ چرا که با این ملاحظه، آن طرف دیورند هم بخشی از خاک افغانستان و شهروندان آن نیز افغانستانی محسوب میشوند.
۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۶
کد خبر: ۱۱۱۶۹۵۲
در حالی که از برگزاری نشست علمای افغانستان در شهر کابل با موضوع تعهد حاکمیت طالبان به عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر و همچنین عدم جواز مشارکت افغانها در هر نوع منازعه فراتر از مرزهای سرزمینی این کشور، چند روزی سپری شده است.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس



نظر شما