به نظر میرسد مسئله «آخرین اسیر» دیگر صرفاً یک موضوع انسانی یا جزئی از مذاکرات آتشبس در غزه نیست، بلکه به آینهای سیاسی تبدیل شده که ماهیت و نیات واقعی رژیم صهیونیستی را منعکس میکند. در حالی که واشنگتن مدعی تلاش برای رسیدن به توافق برای اجرای مرحله دوم آتشبس است، این رژیم پرونده سرباز مفقود شده را بهعنوان بهانهای برای کند کردن مسیر کاهش تنش و ادامه جنگ، حتی به قیمت جان سربازان خود، باز نگه میدارد.
پایان جنگ، پایان عمر نتانیاهو؟
واضح است دولت بنیامین نتانیاهو پایان جنگ را بهعنوان یک منفعت سیاسی نمیبیند، بلکه آن را تهدیدی مستقیم برای بقای خود قلمداد میکند. پیشرفت در توافق به معنای آرامشی خواهد بود که میتواند دولت راستگرای او را سرنگون کند. به همین دلیل، بقایای «ران گویلی» سرباز صهیونیستی به ابزار سیاسی ارزشمندی تبدیل شده است؛ ابزاری که نتانیاهو آن را بهعنوان نمادی ملی مطرح میکند، در واقع تنها کارت فشاری است که به او اجازه میدهد زمان بخرد و هر گونه پیشرفت در مذاکرات را متوقف کند؛ چراکه اگر واقعاً جان سربازانش برای او اهمیت داشت، از بقایای آنها به عنوان مانع توافقی که میتوانست آنها را به خانه بازگرداند، استفاده نمیکرد.با این حال، آنچه در این میان توجه همه را جلب کرده، تعهد شدید حماس است؛ چیزی که نه رژیم صهیونیستی و نه حتی واشنگتن انتظارش را داشتند و تمام محاسبات را به هم ریخته است. این جنبش ۲۰ اسیر را زنده تحویل داد و اجساد ۲۷ نفر دیگر را بازگرداند و همچنان با وجود حجم گسترده ویرانی و کشتار روزانه به جستوجوی بقایای آخرین اسیر ادامه میدهد. این تعهد، ادعاهای دیرینه رژیم صهیونیستی مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن حماس را آشکارا زیر سؤال برده است. در واقع، ارتش صهیونیستی خود اذعان کرده در این مدت حماس به ندرت آتشبس را نقض کرده و طرفی که با اقداماتش به وضوح روند را مختل میکند رژیم صهیونیستی است.
آتشبس تنها روی کاغذ
در همین حال، در غزه، آتشبس تنها روی کاغذ برقرار است. قتلهای روزانه ادامه دارد، محاصره مانع ورود غذا و دارو میشود و ۲.۴ میلیون نفر با فاجعه انسانی ناشی از باران و سرمای زمستان دست و پنجه نرم میکنند. این امر تأیید میکند رژیم صهیونیستی بهدنبال آتشبس منجر به حل مسئله نیست، بلکه میخواهد نوار غزه ضعیف، خسته و ویران باقی بماند تا بتواند بدون پرداخت هزینههای رویارویی کامل، جنگ را از راههای دیگر ادامه دهد.در این تصویر گستردهتر، پرونده «آخرین اسیر» به تیتر اصلی تبدیل میشود که جوهره صحنه را در بر دارد. رژیم صهیونیستی روند را مختل نمیکند چون منتظر جسد یک سرباز است، بلکه از این میترسد هر پیشرفتی به پایان جنگ و در نتیجه آغاز پاسخگویی سیاسی، امنیتی و اخلاقی منجر شود. بنابراین «آخرین اسیر» به یک پوشش مناسب تبدیل شده که علت واقعی مانعتراشی را پنهان میکند.حقیقت، امروز بیش از هر زمان دیگری روشن است؛ آخرین اسیر یک بنبست مذاکرهای نیست، بلکه ابزاری است که رژیم صهیونیستی برای تأخیر در کاهش تنش و طولانی کردن جنگ استفاده میکند. معضل واقعی این رژیم نه رسیدن به توافق، بلکه آن چیزی است که صلح آشکار خواهد کرد؛ یعنی افشای شکستها و جنایتها و ترس مداوم از لحظهای که میتواند تعادل را به منطقه بازگرداند.رژیم صهیونیستی از کاهش تنش تنها به دلیل پایان جنگ نمیترسد، بلکه میداند پایان جنگ به معنای پایان روایتی است که از آن سود میبرد. بنابراین، «آخرین اسیر» همچنان ماسکی سیاسی است که واقعیت را پنهان میکند؛ واقعیتی که نشان میدهد ادامه درگیریها به نفع این رژیم است، در حالی که صلح، این منافع را آشکار خواهد کرد.




نظر شما