دیدن بانویی با پوشش ساده، نشسته پشت میزی چوبی در فضای دارالقرآن حرم مطهر امام رضا(ع) در حالی که قلمی آغشته به جوهر را با دقتی وسواسگونه بر کاغذ مینشاند، خود بهتنهایی صحنهای تماشایی است. بانویی که آرام و غرق در نوشتن آیات الهی است؛ انگار زمان در اطرافش مکث کرده و صحن حرم مطهر تنها برای او و کلمات قرآن نفس میکشد. اما زیبایی این تصویر، تنها به همین قاب ختم نمیشود. وقتی متوجه میشوی این بانوی اهل سنت از کشور پاکستان است؛ وقتی متوجه میشوی راهی طولانی را طی کرده تا بخشی از قرآن چهارمش را درست در جوار مضجع شریف امام رضا(ع) کتابت کند؛ وقتی رد پای مسجدالحرام، مسجدالنبی(ص) و رؤیایی ۱۸ساله را در مسیر زندگیاش ببینی، آنوقت این تصویر ساده به روایتی عمیق از ایمان، همسایگی، هنر و وحدت بدل میشود. روایتی که در روزهای گذشته، در سکوت و آرامش حرم مطهر رضوی ورق خورد.
پیوند دلها فراتر از مرزها
یکی از مأموریتهای مهم آستان قدس رضوی، توسعه و تقویت تعاملات بینالمللی با کشورهای اسلامی و دوست است؛ مسیری که در آن، فرهنگ، معنویت و هنر به زبان مشترک ملتها تبدیل میشود. در این میان، کشور پاکستان جایگاهی ویژه دارد؛ کشوری با جمعیتی عظیم از عاشقان حضرت علیبنموسیالرضا(ع) که هر ساله با شوق و احترام راهی مشهد مقدس میشوند. در همین چارچوب و با نگاه به ظرفیتهای فرهنگی و هنری جهان اسلام، ارتباطی متفاوت و الهامبخش میان آستان قدس رضوی و یک بانوی هنرمند پاکستانی شکل گرفت؛ بانویی که هنر خود را وقف قرآن کرده و مسیر زندگیاش را با آیات الهی گره زده است.
بانویی که قرآن، هویت زندگیاش شد
عماره افشین، خوشنویس برجسته اهل کشور پاکستان است؛ هنرمندی که سالهاست نامش با کتابت قرآن کریم شناخته میشود. خودش میگوید مسیر کتابت قرآن برایش از سال ۲۰۱۶ آغاز شد؛ زمانی که با وجود موفقیتهای شغلی و اجتماعی، درونش احساس خلأ میکرد. «به این نتیجه رسیدم که میخواهم با قرآن شناخته شوم؛ میخواستم زندگیام را بر پایه کتابت قرآن بنا کنم».
تصمیمی که به گفته او، بیپاسخ نماند. وقتی این نیت را با خانواده در میان گذاشت، مادرش خوابی را به یاد آورد؛ خوابی که ۱۸ سال پیش دیده بود. در آن رؤیا، دخترش قرآن را با دست مینوشت و حتی عددی شگفتانگیز در آن خواب وجود داشت. مادر دیده بود خانم عماره افشین ۹۹ قرآن را کتابت میکند.
آغاز مسیری تازه و روشن
نخستین قرآن عماره افشین در مسجدالحرام و طی یک سال به نگارش درآمد. قرآنی که پس از اتمام، به همان مکان مقدس اهدا شد. دومین قرآن نیز در مسجدالنبی(ص) کتابت و به آستان پیامبر اسلام(ص) تقدیم شد. اما سومین قرآن، پروژهای متفاوت بود؛ اثری که نگارش آن حدود سه سال زمان برد و با استفاده از طلا و نقره کتابت شد. قرآنی با وزن حدود ۲۶ کیلوگرم که قرار است به مسجدالاقصی اهدا شود. همین تجربهها بود که او را به فکر چهارمین قرآن انداخت؛ قرآنی بزرگتر، جسورانهتر و با نیتی فراتر از مرزهای جغرافیایی. عماره افشین اکنون مشغول کتابت چهارمین قرآن خود است؛ قرآنی که به گفته او، حدود سه سال زمان خواهد برد و ابعاد آن، دو برابر قرآن سوم است. او تأکید میکند چنین اثری، بهویژه توسط یک بانوی خوشنویس، تاکنون در کشورش سابقه نداشته است. نکته مهم اما این است که او تصمیم دارد این قرآن را در مکانهای زیارتی مختلف جهان اسلام کتابت کند؛ قرآنی که هر جزء آن، حامل خاطرهای از یک سرزمین مقدس باشد. جزء نخست این قرآن در مسجدالحرام نوشته شد و همانجا، نیتی تازه در دل او شکل گرفت، اینکه ادامه این مسیر در ایران رقم بخورد. او میگوید: «با خودم فکر کردم ایران همسایه ماست و من باید حق همسایگی را ادا کنم. از قبل، درباره مشهد شنیده بودم و زیبایی این شهر را میشناختم. دلم میخواست ادامه قرآن را اینجا بنویسم؛ کنار امام رضا(ع)».
این آرامش را نمیتوانم توصیف کنم
در پی این درخواست، معاونت بینالملل آستان قدس رضوی از این بانوی خوشنویس دعوت کرد و میزبانی او را در مشهد مقدس بر عهده گرفت.
در طول اقامتش، عماره افشین با بخشهای مختلف آستان قدس رضوی، از فضاهای هنری و قرآنی گرفته تا اماکن متبرکه حرم مطهر آشنا شد. اما بخش اصلی روزهای او به کتابت قرآن اختصاص داشت. بخشی از این قرآن به نیت تبرک، درست در فضای حرم مطهر امام رضا(ع) کتابت شد؛ جایی که به گفته خودش، حالوهوایی متفاوت با تمام تجربههای پیشینش داشت. وقتی از حسوحالش در نخستین سفر به مشهد میپرسیم، مکث میکند؛ انگار واژهها برایش کافی نیستند. «احساس آرامش بسیار عمیقی دارم؛ بهخصوص بهخاطر میهماننوازی مردم این شهر. این سفر آنقدر برایم دلنشین بوده که مطمئنم هرگز از خاطرم نخواهد رفت. مشهد خیلی زیباست. واقعاً نمیتوانم این حس را با کلمات بیان کنم».
هنری که به نیت هدیه جان گرفت
حضور عماره افشین در مشهد فقط به کتابت قرآن محدود نماند. این سفر به فرصتی برای خلق آثاری تازه بدل شد که هرکدام با نیتی مشخص و معنایی عمیق شکل گرفتند. او پیش از سفر به ایران تصمیم داشت اثری هنری را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کند؛ اما محدودیتهای فرودگاهی، امکان همراهداشتن آن اثر را از او گرفت. همین موضوع سبب شد پس از ورود به مشهد، از نو دست به قلم شود و اثری تازه خلق کند؛ اثری که به گفته خودش، عصاره باور او به اسلام است. تابلویی که عماره افشین در مشهد طراحی و کتابت کرد، با عبارت «لا إله إلا الله، محمد رسولالله» است؛ اما آنچه این اثر را متمایز میکند، نگاه نمادین و مفهومی او به این عبارت است. او این جمله را در قالب یک بنای مستحکم و منسجم طراحی کرده است. «به اعتقاد من، اسلام مثل یک ساختمان است؛ ساختاری که اگر درست فهمیده و درست بنا شود، هم دنیا و هم آخرت انسان را حفظ میکند». این بنا چهار پایه دارد؛ پایههایی که هرکدام نماد یکی از ارکان اسلام هستند؛ نماز، روزه، زکات و حج. عماره افشین میگوید برای آمادهسازی این اثر، از آب زمزم استفاده کرده و تمام مراحل طراحی و کتابت، با تمرکز و نیت خاص انجام شده است. او امیدوار است این تابلو، روزی به دست رهبر معظم انقلاب برسد.
یک شب تا صبح با «درِ طلای کعبه»
اما شاید یکی از متفاوتترین لحظات این سفر، تصمیمی بود که پس از چند روز اقامت در مشهد در دل عماره شکل گرفت. او اظهار میکند: «پدر و مادرم در پاکستان به من تأکید کرده بودند بدون گذاشتن یادگاری از خودم و خانوادهام در حرم مطهر امام رضا(ع) به کشورم برنگردم». همین جمله، جرقه خلق اثری تازه را زد؛ تابلویی با موضوع «درِ طلای خانه کعبه»؛ اثری که قرار شد به موزه آستان قدس رضوی اهدا شود. این تابلو، طی یک شب تا صبح و با تمرکز کامل خلق شد. خودش میگوید آن شب، خستگی را حس نمیکرد؛ انگار زمان برایش معنا نداشت. قلم حرکت میکرد و تصویر، آرامآرام جان میگرفت؛ تصویری که حالا قرار است بهعنوان یادگاری از یک بانوی پاکستانی، در گنجینه هنری آستان قدس رضوی ماندگار شود.
بانویی که آموزش را رسالت خود میداند
فعالیتهای عماره افشین به خلق آثار شخصی محدود نمیشود. او در کشور خود، سالهاست به آموزش خوشنویسی مشغول است. به گفته خودش، تاکنون حدود ۳هزار کلاس آموزشی برگزار و صدها هنرجو را با هنر خوشنویسی و کتابت قرآن آشنا کرده است. این مسیر آموزشی، برای او بخشی از رسالتش در انتقال هنر قرآنی به نسلهای بعدی است. او همچنین موفق به دریافت بیش از ۴۰۰ تقدیرنامه از کشورهای مختلف شده؛ افتخاراتی که البته در روایت خودش، چندان پررنگ نیست. «مهمترین افتخار من این است که بتوانم قرآن بنویسم و دیگران را هم به این مسیر دعوت کنم».
فراتر از یک حضور هنری
وقتی از او میپرسیم این سفر را چگونه توصیف میکند، لبخند میزند و میگوید: «برای من شبیه یک رؤیاست؛ رؤیایی که تا همیشه در خاطرم میماند». او تأکید میکند حضور در حرم مطهر امام رضا(ع) یکی از عمیقترین تجربههای معنوی زندگیاش بوده؛ تجربهای که در نگاهش به زندگی تأثیر گذاشته است.
وی امیدوار است خداوند این توفیق را به او عطا کند تا بتواند ادامه قرآن چهارمش را در دیگر کشورهای اسلامی نیز کتابت کند؛ قرآنی که هر صفحهاش، نشانی از وحدت امت اسلامی داشته باشد.
حضور این بانوی خوشنویس پاکستانی در مشهد، نمادی از پیوند دلها در جهان اسلام است. بانویی اهل سنت با دلی مملو از عشق به اهلبیت(ع) در جوار امامی شیعی، آیات قرآن را کتابت و آثارش را به آستانی تقدیم میکند که قرنهاست مأمن دلهای عاشق است.




نظر شما