اینکه هفته گذشته خبرگزاریها نوشتند: «دریاچه ارومیه جان گرفت» البته خبر امیدوارکنندهای به نظر میرسد؛ آن هم پس از چند ماه بمباران شدن به وسیله اخبار مربوط به کمآبی، خشکسالی، پیشبینیهای منفی درباره بارشهای امسال و... با این همه جان گرفتن دریاچهای که چند ماه پیش عکسهای هوایی و ماهوارهای خشک شدن و محو کاملش از نقشه ایران را اعلام کرده بودند را نمیتوان به حساب احیای آن گذاشت. معقول هم به نظر نمیرسد که ورود و فعالیت فقط دو یا سه سامانه بارشی طی دو یا سه هفته توانسته باشد دریاچهای را که در فرایندی چندین و چند ساله به دلایل مختلف خشکیده است، دوباره احیا کند.
نگرانیهای فصلی
واقعیت این است که مشکل دریاچه ارومیه فقط کمبارشی نیست. اصلاً نگرانی درباره این دریاچه سالهاست که حالتی فصلی به خود گرفته است! یعنی تابستانها تصاویر ماهوارهای ناسا و قایقهایی که بر نمک نشستهاند، از مرگ کامل آن خبر میدهند و بعد با نخستین بارشهای پاییزی، عکسهای جدید ماهوارهای و غیرماهوارهای امیدها را به احیای دریاچه زنده میکنند. «فرارو» در این باره مینویسد: «پشت این رفتوبرگشت و مرگ و احیای تکراری دریاچه، حقیقتی نگرانکننده پنهان میماند».
مهرماه امسال کارشناسان هشدار دادند اگر تنها دو سال و نیم دیگر آبی به دریاچه ارومیه نرسد، حتی ذخایر باقیمانده سالهای گذشته نیز برای همیشه از دسترس خارج خواهد شد. آنها تأکید داشتند سالهاست موضوع تأمین حقابه مطرح است، اما تعلل در اجرای آن، دریاچه ارومیه را به روز صفر آبی رسانده است.
نخستین بارشهای سنگین پاییزی که اتفاق افتاد، تصاویری از دریاچه منتشر شد که نشان میداد در بخشهایی که پیشتر کاملاً خشک شده بود، اکنون اندکی آب دیده میشود؛ تصاویری که برخی را به احیای دریاچه امیدوار کرد. اما پرسش اصلی همچنان باقی است؛ این حجم محدود آب تا کجای مسیر احیای کامل فاصله دارد؟ آیا میتوان این تغییرات مقطعی را نشانه نجات ارومیه دانست، یا تکرار همان خوشبینی فصلی است که هر بار با بازگشت خشکی فرو میریزد؟ اگر بارندگیها دریاچه را موقتاً سرپا نگه دارد، چه سیاستها و رویکردهایی دوباره آن را به روز صفر آبی میرساند و مهمتر از همه، حالا که طبیعت روی خوش نشان داده، چگونه میتوان از این فرصت برای نجات واقعی دریاچه ارومیه استفاده کرد؟
با«وان» مقایسه نکنید
«محمد کوهانی» دبیر شبکه ملی محیط زیست سازمانهای مردمنهاد جوانان کشور و فعال محیط زیست به «فرارو» میگوید: «تقریباً تمام آبی که با بارشها و... وارد چرخه شده، مصرف میشود و سهمی برای دریاچه باقی نمیماند. تنها حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب میماند که آن هم مشخص نیست از طریق روانابها به دریاچه برسد یا نه؟ بارشهایی که رخ داده، ما را فقط به سطح بارشهای نرمال سالهای گذشته رسانده و هنوز از حد نرمال فراتر نرفتهایم؛ بنابراین نمیتوان گفت دریاچه ارومیه بهدلیل بارندگی جان گرفته است. دریاچه از وضعیت خشکی مطلق به مرحلهای از نمناکی و شکلگیری سطحی بسیار محدود از آب رسیده است. از آنجا که دریاچه ارومیه سطحی صاف با شیب بسیار کم دارد، با مقدار اندکی بارش بخش وسیعی از سطح آن آبدار به نظر میرسد، اما نکتهای که کمتر به آن اشاره میشود، عمق این آب است... عمق این آب کمتراز ۵ سانتیمتر است و با چند روز آفتاب یا توقف بارش، این آب مختصر جذب بستر دریاچه شده یا تبخیر میشود. بنابراین با یک بارش عادی نمیتوان از احیای دریاچه سخن گفت».
از چند سال پیش که بحث کوچک شدن و خشک شدن دریاچه ارومیه داغ شد، خیلیها آن را با دریاچه «وان» ترکیه مقایسه میکردند که تا چند سال پیش رنگ خشکسالی و خشک شدن را به خودش ندیده بود. حتی چند هفته پیش هم وقتی خبر رسید «وان» نیز دچار مشکل شده و بخش زیادی از وسعتش و آبش را از دست داده، برخیها گفتند: «بازهم وضعش بهتر از دریاچه ارومیه است که اثری از آن باقی نمانده!». «کوهانی» در این باره میگوید: مقایسه دریاچه ارومیه با دریاچه وان قیاسی نادرست است؛ چراکه دریاچه ارومیه عمق بسیار کمی دارد، در حالی که عمق دریاچه وان به ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر هم میرسد. دریاچه ارومیه حتی در پرآبترین حالت نیز عمق متوسطی حدود ۶ متر و حداکثر ۱۲ تا ۱۴ متر داشته و بههیچوجه قابل مقایسه با پهنههای آبی عمیق دیگر نیست.
چقدر فاصله داریم؟
کارشناسان میگویند از نظر علمی، دریاچه ارومیه زمانی وضعیت عادی پیدا میکند که حجم آب آن به حدود ۱۶ میلیارد مترمکعب برسد. در سند تدوین شده برای نجات دریاچه قرار بود تا سال ۱۴۰۶ این دریاچه به تراز آبی ۱۶ میلیارد مترمکعبی برسد، اما عوامل مختلفی مانع تحقق این هدف شدند. حالا اگر هنوز هم معتقدید دریاچه احیا شده و یا در حال احیا شدن است باید ببینید واقعاً به این تراز آبی رسیده و اصلاً چقدر آب دارد و چقدر ندارد.
واقعیت این است که نمیتوان وضعیت دریاچه را خوب یا مطلوب ارزیابی کرد؛ چون در بدترین وضعیت طی ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته قرار دارد. با این حال، میزان ورودی آب به دریاچه در فصلهای بارشی بهطور کامل قطع نشده و تاکنون به صفر نرسیده است. یعنی دریاچه همچنان وجود دارد و از بین نرفته و بهکار بردن تعبیر تبدیل شدن به کویر نمک هم نادرست است؛ چراکه حوضه آبریز دریاچه ارومیه هنوز توان تأمین آب را دارد، هرچند این توان بهدلیل تغییرات اقلیمی کاهش یافته است.
مشکل اصلی، نبود مدیریت انتقال و حرکت آب به سمت دریاچه ارومیه است. آب ورودی به چرخه، ابتدا پشت سدها ذخیره، سپس در اراضی کشاورزی پخش و در مرحله بعد هم از طریق چاههای غیرمجاز از دل زمین برداشت میشود؛ مجموعه این عوامل موجب شده دریاچه تشنهتر و جریان آب به سمت پاییندست هر روز کمتر شود.
با این وضعیت یقین داشته باشید میزان آبی که در حال حاضر به دریاچه رسیده با ۱۶ میلیارد مترمکعبی که حداقل آب برای وضعیت نرمال دریاچه است، فاصله بسیار چشمگیری دارد. بنابراین با احیای کامل دریاچه هم به همین مقدار فاصله داریم. با وضعیت فعلی اگر بتوانیم روند مرگ دریاچه را متوقف کنیم یا به تعویق بیندازیم کار بزرگی کردهایم اما بازهم میزان آب لازم برای ثابت نگهداشتن وضعیت دریاچه را در اختیار نداریم.



نظر شما