در سالهای اخیر، جدا از قهر تاکتیکی آمریکا با قاره سبز که احتمالاً به انزوای جهانی اروپا منجر میشود، این پهنه با افزایش چشمگیر احزاب راست افراطی و گسترش تردیدگرایی نسبت به اتحادیه اروپا مواجه شده است. این احزاب در بسیاری از کشورهای اروپایی با تکیه بر گفتمانهای پوپولیستی، تأکید بر منافع ملی و مخالفت با مهاجرت، توانستهاند بخش مهمی از آرای عمومی را جذب کنند و به جریانهای سیاسی اثرگذار تبدیل شوند.
راست افراطی در اروپا که پیشتر به دلیل خاطرات جنگ جهانی و تجربه فاشیسم به حاشیه رانده شده بود، اکنون بار دیگر حضور پررنگی یافته است. این احزاب با بهرهگیری از گفتمانهای ضد مهاجرت و تردیدگرا نسبت به اتحادیه اروپا، توانستهاند حضور خود را در سیاست داخلی کشورها تثبیت کنند و به بازیگران اصلی صحنه سیاسی تبدیل شوند.
نمونههای مختلف این روند در کشورهای اروپایی مشاهده میشود. در لهستان، حزب «قانون و عدالت» در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۵ پیروز شد و حزب «کنفدراسیون» سیاستهای ملیگرایانه و اقتصادی راست افراطی را دنبال میکند. در اتریش، حزب آزادی با شعار بازگرداندن مهاجران و ایجاد جامعهای همگون، در انتخابات ۲۰۲۴ موفق به کسب حمایت ۲۸.۴درصد مردم شد. در پرتغال، حزب راست افراطی «شگا» با ۱۸درصد کرسیها به سومین حزب بزرگ پارلمان تبدیل شده است.
در هلند، حزب «آزادی» به رهبری «خیرت ویلدرس» با تمرکز بر مخالفت با مهاجرت، اسلامهراسی و تردید نسبت به اتحادیه اروپا توانست ۳۷کرسی از ۱۵۰کرسی پارلمان را بدست آورد. در فرانسه، محبوبیت «مارین لوپن» افزایش یافته و او در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۲ موفق به کسب ۲۳.۲درصد آرا شد. در سوئد نیز حزب دموکراتهای سوئد به بزرگترین عضو بلوک راست افراطی و دومین حزب بزرگ پارلمان تبدیل شده است.
ورود گسترده مهاجران، بحرانهای اقتصادی و نگرانیهای هویتی، زمینه رشد راست افراطی و گسترش تردید درباره اتحادیه اروپا را فراهم کرده است. احزاب راست افراطی مهاجران را عامل مشکلات اقتصادی معرفی کرده و با تأکید بر حفظ منافع ملی، حمایت عمومی را جذب میکنند.
یکی از ابعاد مهم این روند، تمایز میان تردیدگرایی سخت و نرم نسبت به اتحادیه اروپاست. تردیدگرایی سخت به مخالفت بنیادین با اتحادیه و حتی خواست انحلال آن اشاره دارد. احزاب طرفدار این رویکرد، با ادامه یکپارچگی اتحادیه و نقش نهادهای اروپایی در امور ملی مخالفت میکنند. در مقابل، تردیدگرایی نرم با پذیرش وجود اتحادیه، مخالفت خود را تنها با گسترش اختیارات آن در حوزههایی مانند مهاجرت و حاکمیت سیاسی نشان میدهد و در مسائل اقتصادی و پولی از همکاری اروپایی حمایت میکند.
برگزیت به عنوان نمونه شاخص تردیدگرایی سخت، در ۳۱ ژانویه ۲۰۲۰ عملی شد. بریتانیا پس از سالها تردید درباره یکپارچگی اروپایی، از اتحادیه خارج شد و این اقدام نگرانیهایی در دیگر کشورهای عضو ایجاد کرد. تأثیر برگزیت بر دیگر اعضای اتحادیه بسته به موفقیت یا ناکامی بریتانیا متفاوت است؛ موفقیت بریتانیا میتواند موجی از تردیدگرایی سخت در دیگر کشورها ایجاد کند و ناکامی آن، زمینه ادامه تردیدگرایی نرم و حمایت از همگرایی اروپایی را فراهم میکند.
با وجود افزایش تردیدگرایی نسبت به اتحادیه اروپا و رشد راست افراطی، بخش قابل توجهی از شهروندان اروپایی هنوز دیدگاهی مثبت یا خنثی به اتحادیه دارند. نظرسنجیها نشان میدهد ۵۵درصد اروپاییان به اتحادیه خوشبین هستند، ۴۷درصد تصویر مثبتی از آن دارند و تنها ۲۱درصد نگرش منفی و ۳۰درصد نگرشی خنثی دارند. این دادهها نشان میدهد حمایت اجتماعی از اتحادیه هنوز پابرجاست، هرچند رشد راست افراطی این وضعیت را تحت تأثیر قرار داده است.
در عرصه سیاست خارجی، افزایش راست افراطی و تردیدگرایی نسبت به اتحادیه اروپا میتواند انسجام اتحادیه در سطح بینالمللی را تحت فشار قرار دهد. سیاستهای ملیگرایانه و حمایتگرایانه، در تضاد با اهداف همکاری فراملی اتحادیه هستند و توانایی اتحادیه در مواجهه با بحرانهای جهانی را محدود میکنند.
روند رو به رشد راست افراطی و تردیدگرایی نسبت به اتحادیه اروپا یک چالش ساختاری برای آینده این نهاد محسوب میشود. سیاستهای ملیگرایانه و انزواطلبانه که توسط این احزاب تقویت میشوند، میتوانند بر یکپارچگی اروپایی اثرگذار باشند و مسیر سیاست خارجی اتحادیه را تحت تأثیر قرار دهند. بررسی دقیق این روندها و اتخاذ تصمیمات مناسب برای مدیریت آن، از ضروریات پیش روی کشورهای عضو اتحادیه است.
۶ دی ۱۴۰۴ - ۰۳:۲۹
کد خبر: ۱۱۲۰۰۳۰
در سالهای اخیر، جدا از قهر تاکتیکی آمریکا با قاره سبز که احتمالاً به انزوای جهانی اروپا منجر میشود، این پهنه با افزایش چشمگیر احزاب راست افراطی و گسترش تردیدگرایی نسبت به اتحادیه اروپا مواجه شده است.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما