تاریخ، سرشار از لحظاتی است که یک میلاد، نه تنها سرآغاز حیات یک فرد، که نقطه عطفی در سرنوشت یک امت میشود. ولادت پربرکت حضرت امام جواد(ع) از اینگونه لحظات ناب است؛ میلادی که در اوج نگرانیها و شبهات، همچون باران رحمتی بر کویر تردید بارید و امید را در دلهای شیعیان زنده کرد. این مولود مبارک که پدر بزرگوارشان امام رضا(ع) او را بابرکتترین مولود برای شیعیان خواندند، خود بزرگترین آزمون بصیرت برای مؤمنان زمان خویش شد تا نشان دهد حکمت و حجت الهی، در قامت جوانی تجلی مییابد که علم و جودش، اقیانوسی بیکران است. این زوایای شگفتانگیز، محور گفتوگوی ما با حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی، کارشناس برجسته دینی است.
جود الهی در آینه نام امام
حجتالاسلام والمسلمین عالی در ابتدا با اشاره به عمق معنوی اسامی و القاب ائمه اطهار(ع) به تشریح لقب خاص امام نهم، «جواد» میپردازد و اینکه چگونه میتوان از این طریق به مأموریت الهی ایشان پی برد. وی میگوید: اسامی و القاب حضرات معصومین(ع) همگی از سوی خداوند متعال انتخاب شده و هر یک، به کمالی از کمالات یا مأموریتی ویژه در عالم اشاره دارند. در زمان امام جواد(ع)، جود و بخشندگی خداوند از طریق وجود مقدس ایشان تجلی یافت. خصوصیاتی در این امام همام وجود داشت که بخششی سرشار، پرحجم و در عین حال مستمر، از طریق ایشان در جامعه جریان پیدا میکرد. روایات بهجا مانده نیز این بخشندگی را نه صرفاً یک ویژگی اخلاقی، بلکه تجلی عملی همان مأموریت الهی برای جاری کردن رحمت خداوند در جامعه نشان میدهند.
این کارشناس برجسته دینی اضافه میکند: مهمترین و شاید سختترین امتحانی که جامعه شیعه در آن دوران با آن مواجه شد، مسئله امامت در خردسالی بود. این موضوع، یک چالش اعتقادی بیسابقه و نقطه عطفی در تاریخ تشیع محسوب میشود. سه تن از امامان ما در سنین کودکی به امامت رسیدند: امام جواد(ع) در هشت سالگی، امام هادی(ع) در سنی مشابه و حضرت صاحبالزمان(عج) در پنج سالگی. اما از آنجا که امامت امام جواد(ع) نخستین نمونه در این زمینه بود، پذیرش آن برای بسیاری، حتی برخی از شیعیان، دشوار مینمود. تا پیش از ایشان، همه امامان در سنین بزرگسالی به این مقام نائل میشدند و این پدیده جدید، بصیرت و ایمانی عمیق را برای قبولی آن طلب میکرد. این آزمون درواقع مرز میان ایمان ظاهری و تسلیم حقیقی به ولایت الهی را مشخص کرد.
ریشههای آسمانی یک رهبری زمینی
استاد عالی در تشریح مبانی اعتقادی این موضوع، به نمونههای قرآنی و ریشههای معرفتی آن اشاره و تشریح میکند: این پدیده در تاریخ انبیا نیز سابقه داشته است. قرآن کریم به دو پیامبر اشاره میکند که در کودکی به مقام نبوت رسیدند. نخست حضرت عیسی(ع) که در گهواره و در نخستین روز تولد، زبان گشود و فرمود: «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا» (مریم، آیه ۳۰)؛ یعنی «من بنده خدا هستم، او به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است». دقت کنید که میفرماید «قرار داده است»، نه «قرار خواهد داد». دومین نمونه، حضرت یحیی(ع) است که قرآن دربارهاش میفرماید: «وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» (مریم، آیه ۱۲)؛ یعنی «ما در کودکی به او حکمت و نبوت بخشیدیم». برای درک این مسئله، باید نگاهمان را به حیات انسان وسعت ببخشیم. طبق معارف اهلبیت(ع)، زندگی ما از این دنیای مادی آغاز نشده است. ما پیش از این عالم، عوالم دیگری همچون عالم ذر و عالم عهد را پیمودهایم و ظرفیتها و استعدادهای ما در آن عوالم شکل گرفته است. اگر کسی در آن عوالم، عهد خود را با ولایت استوار بسته باشد، با ظرفیتی بزرگ پا به این دنیا میگذارد.
حکمت الهی، فراتر از محاسن سفید
این کارشناس علوم دینی با ذکر یک نمونه تاریخی درخشان، به تبیین نحوه مواجهه خواص و بزرگان با این آزمون الهی پرداخته و بیان میکند: امام جواد(ع) هشت ساله بود اما با احتساب مسیری که روح بلند ایشان در عوالم پیشین طی کرده بود، مقامی فراتر از بسیاری از انبیا داشت. اهل بیت(ع) کوچک و بزرگ ندارند، زیرا همگی به معدن علم، قدرت و کرم الهی متصل هستند. در میان خواص آن زمان، شخصیتهای با بصیرتی وجود داشتند که این حقیقت را درک کرده بودند. برجستهترین نمونه، جناب «علی بن جعفر» فرزند بلافصل امام صادق(ع)، برادر امام کاظم(ع) و عموی امام رضا(ع) بود. ایشان که عالمی بزرگ و فقیهی با تقوا با حدود ۹۰ سال سن بود، در مسجدالنبی(ص) تدریس میکرد. هرگاه امام جواد(ع) که در آن زمان کودکی بیش نبودند وارد مسجد میشدند، علی بن جعفر سراسیمه درس را رها میکرد، به استقبال ایشان میشتافت و با نهایت ادب و احترام در برابرشان میایستاد. هنگامی که امام قصد خروج داشتند، کفشهای ایشان را جفت و ایشان را بدرقه میکرد. شاگردانش به او اعتراض کردند شما با این سن و جایگاه و نسبت خانوادگی، اینگونه در برابر یک کودک تواضع میکنید؟ ایشان برآشفت و پاسخ داد: «ساکت باشید! وقتی خداوند این محاسن سفید را لایق امامت ندانست، اما این نوجوان را شایسته آن دید، آیا من میتوانم حکمت الهی را انکار کنم؟ من در برابر او تسلیم هستم».
برکتی برای شیعه در امتداد تاریخ
حجتالاسلام والمسلمین عالی خاطرنشان میکند: از برکات بزرگ وجود امام جواد(ع) برای شیعیان، حل بحران جانشینی امام رضا(ع) و تقویت و گسترش شبکه وکالت بود. تا پیش از ولادت ایشان، فرقهای به نام واقفیه که امامت را به امام کاظم(ع) ختم میکردند، با بهانه قرار دادن نداشتن فرزند پسر توسط امام رضا(ع)، در امامت ایشان تشکیک میکردند. ولادت امام جواد(ع) این شبهه را باطل و حلقه امامت را متصل کرد؛ به همین دلیل امام رضا(ع) فرمودند: «مولودی بابرکتتر از این فرزند برای شیعیان ما زاده نشده است». علاوه بر این، در دوران امامت امام جواد(ع) و دو امام پس از ایشان، یعنی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)، شبکه نمایندگان و وکلای ائمه(ع) در سرتاسر جهان اسلام، از مصر و مراکش گرفته تا ایران و یمن، به اوج گستردگی خود رسید. این شبکه، اساس و شالوده نهاد مرجعیت در دوران غیبت است. ائمه(ع) به شیعیان میآموختند برای مسائل دینی خود به این وکلای عالم و باتقوا که در مناطق مختلف حضور داشتند، رجوع کنند. برای مثال، امام رضا(ع) در پاسخ به نامه فردی از قم که از دوری راه شکایت داشت، فرمودند: «به زکریا بن آدم قمی رجوع کن که او در امور دین و دنیا امین است». این ساختار منسجم، ارتباط شیعیان با امام زمانشان را در هیچ دورهای قطع نکرد و این میراث گرانبها، تا امروز حافظ مکتب اهلبیت(ع) بوده است.





نظر شما