تحولات منطقه

۲۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۵
کد خبر: ۴۱۱۴۳۴

یکی از اوصاف دوزخ این است که آتش آن آتشی معمولی نیست.

اوصاف آتش دوزخ در قیامت
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از طهور ، یکی از اوصاف دوزخ این است که آتش آن آتشی معمولی نیست. آتشی است که همواره شعله های آن زبانه می کشد و لحظه به لحظه آتش آن افزون تر می شود. آتش سوزانی که در آنجا فراهم شده است، شبیه آتشهای معمولی این جهان نیست، زیرا هیزم آن از سنگ و مردم است و با این دو، شعله ور می شود. همچنانکه می فرماید: «فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة أعدت للکافرین؛ بنابراین از [آتشی] که هیزمش مردم و سنگ هایند، بپرهیزید آتشی که برای کافران آماده شده است.» (بقره/ ۲۴)
گفته شده آن سنگها سنگ گوگرد می باشند که در موقع داغ شدن حرارت بیشتری دارند. ابن مسعود و ابن عباس می گویند: منظور از سنگها همان بت هائی است که می تراشیدند. چنانکه در جای دیگر قرآن می فرماید: شما و آنچه که غیر از خدا می پرستید سوخت جهنم خواهید بود. گفته شده تا آن سنگها باقی باشند جسد آنان نیز باقی خواهد بود. این موضوع را این آیه تأیید می کند که می فرماید: هر گاه پوست های بدن آنان بسوزد پوست های دیگری به ایشان خواهیم داد.


دوزخ اکنون حاضر و آماده است!

دوزخ در نظام امکانی مخلوق بوده و نشئه ایست که کافران و مشرکان پس از طی جهان اختیار و اکتساب رذائل نفسانی بدان دچار گشته، و هرگز تبدل و زوال پذیر نخواهد بود. جمله ی "أعدت للکافرین"، توصیف چگونگی آفرینش دوزخ است، و دلالت دارد بر اینکه آتش دوزخ الان موجود است، زیرا اعدت را به صیغه ماضی که دلالت بر تحقق دارد آورده، و ادله بسیاری بر اثبات وجود فعلی بهشت و دوزخ هست از ضرورت دین و مذهب و نصوص آیات شریفه قرآن و اخبار آل اطهار (ع) و این معنی با اینکه وقود آتش دوزخ مردم و حجارة «بتها» باشد منافات ندارد (یعنی توهم شود دخول مردم و حجارة در دوزخ، فردای قیامت است، و تا قیامت نشود داخل دوزخ نشوند و تا وقود مهیا نشود آتش موجود نگردد بنابراین تا قیامت برپا نشود جهنم و آتشی نباشد) برای اینکه اولا ممکن است آتش دوزخ موجود باشد و بدنهای کفار و حجارة موجب زیادتی و ممد آن گردد چنانچه مفاد ادله است و از آیه هم استفاده نمی شود که وقود آتش منحصر به ناس و حجاره باشد و ثانیا بر فرض انحصار وقود به ناس و حجارة ممکن است گفته شود ماده اولیه آن که ناس و حجارة باشد الان در همین دنیا موجود است و هیزمی است که برای آتش مهیا و آماده شده و در قیامت ظاهر و هویدا می شود به این بیان که جهنم و آتش و عذاب آن الان موجود است ولی یک قسم آتش که وقود آن ناس و حجارة باشد فعلا بر حسب باطن موجود لکن ظهور آن در قیامت است نظیر مرضی که در باطن انسان هست لکن ظهورش پس از مدتیست.
 

خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهید! 

نگهداری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است. این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود. به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تامین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمی شود، مهمتر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
در آیاتی از قرآن، به دنبال اخطار و سرزنش نسبت به بعضی از همسران پیامبر (ص) خداوند در آیاتی روی سخن را به همه مؤمنان کرده، و دستوراتی درباره ی تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها می دهد، می فرماید: «یا أیها الذین آمنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها هستند نگاهدارید.» (تحریم/ ۶) قابل توجه اینکه تعبیر به "قوا" (نگاهدارید) اشاره به این است که اگر آنها را به حال خود رها کنید خواه ناخواه به سوی آتش دوزخ پیش می روند شما هستید که باید آنها را از سقوط در آتش دوزخ حفظ کنید.
به این ترتیب آتش دوزخ مانند آتشهای این جهان نیست، شعله های آن از درون وجود خود انسانها زبانه می کشد! و از درون سنگها! نه فقط سنگهای گوگردی که بعضی از مفسران به آن اشاره کرده اند، بلکه همه انواع سنگها چون لفظ آیه مطلق است، و امروز می دانیم که هر قطعه از سنگها مرکب از میلیاردها میلیارد دانه اتم است که اگر نیروی ذخیره درون آنها آزاد شود چنان آتشی برپا می کند که انسان را خیره می کند. مراد از کلمه "نار" آتش جهنم است، و این آتش همیشه افروخته است لکن هیزم را که در میان آتش بیندازند آتش می گیرد و شعله ور می شود. و اگر انسانهای معذب در آتش دوزخ را آتش گیرانه دوزخ خوانده، بدین جهت است که شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود آنان است، هم چنان که در جای دیگر فرموده: «ثم فی النار یسجرون؛ آنگاه در آتش افروخته شوند.» (غافر/ ۷۲)

سؤال

در سوره (همزه) فرموده چنین آتشی را مهیا نموده ایم برای کافرین "أعدت للکافرین" همانطور که در آیه ی ۲۴ از سوره ی بقره نیز همین گونه فرموده است. و نیز اصلا آیه راجع به کسانی است که منکر قرآن یا شاک در آن باشند و در اینجا خطاب به مؤمنین است که خود را از چنین آتشی باز دارید و مسلما مؤمنین و کافرین در ردیف هم نیستند.

پاسخ

به چند وجه از این سؤال جواب داده شده که یا مقصود از مؤمنین در این آیه منافقین باشند یا خطاب به مؤمنین است که خود و اهل خود را نگاه دارید که از دین حق اعراض ننمائید و مرتد گردید و با کفار در چنین آتشی فرود آئید. و ممکن است گفته شود همان طوری که بهشت درجاتی دارد جهنم هم درکاتی دارد که شدیدترین درکات آن جایگاه کفار و منافقین است که شاید نسبت به آنان نیز به اعتبار خبث باطنشان درکاتشان متفاوت باشد و مرتبه سبک تر آن جایگاه فساق از مؤمنین است آن هم به درجه فسقشان تفاوت دارد، و در تمام درکات جهنم این دو نحو عذاب هست منتهی الامر شدت و ضعف دارد.
خلاصه آیه در مقام تهدید کسانی است که ایمان آورده اند که گمان نکنند به مجرد تصدیق به کلمه توحید و نبوت از عذاب رسته اند بایستی به وظیفه ایمانشان خودداری بنمایند از مخالفت آنچه را که بر آن مأمور گردیده اند، و نیز موظفند که اهل و اولاد خود را وادار نمایند که به وظیفه ایمانیشان عمل نمایند، که ارشاد نمودن اهل و عیال بلکه مطلق امر به معروف و نهی از منکر وظیفه هر مؤمنی است لکن نسبت به آنها مهم تر است چنانچه حضرت رسول (ص) در اول بعثت مأمور گردید به قوله تعالی «و أنذر عشیرتک الأقربین؛ و خویشان نزدیک را هشدار ده.» (شعراء/ ۲۱۴) که اقوام و کسانی که نزدیکترین مردمند نسبت به تو هدایت و ارشاد بنما.
و به روایت (منهج) در حدیث است که خدا رحمت کند مردی را که به اهل بیت خود بگوید بر شما است که نماز گذارید و روزه بگیرید و زکات مال خود را بدهید و درباره فقرا و یتیمان و همسایه های خود احسان کنید و درباره آنان مرحمت و شفقت مراعات نمائید، کسی که چنین کند شاید خداوند آنها را با او در بهشت جمع نماید، و غیر اینها از احادیث و اخبار بسیاری راجع به این موضوع رسیده است.

امتیاز آتش جهنم از سایر آتشها

صدرالمتألهین در اینجا کلامی دارد که خلاصه آن را ترجمه می نماییم چنین گفته امتیاز آتش جهنم از سایر آتشها به چند چیز است:
۱- آن آتش اخروی است نه دنیوی و به این حواس درک نمی شود، مگر وقتی که از این نشأ تحول نماید به نشئه قیامت آن وقت می توان آن آتش را «به عین الیقین» مشاهده نمود چنانچه الآن علما مشاهده می کنند آن آتش را «به علم الیقین» و شاهد بر این مطلب قول حق تعالی است: «کلا لو تعلمون علم الیقین* لترون الجحیم* ثم لترونها عین الیقین؛ آن چنین است، اگر آنها به علم الیقین بدانند هر آینه می بینند جهنم را پس از آن هر آینه می بینند به عین الیقین.» (تکاثر/ ۵- ۷)
۲- آن آتشی است که در کمون اشیاء واقع است و از باطن به ظاهر سرایت می نماید و باقی آتشها اول به ظاهر مستولی می گردد و از ظاهر به باطن نفوذ می نماید.
۳- آن آتشی است که از سیئات و متابعت شهوات تولید می گردد نه از چوب و ذغال و غیر آن و توبه به منزله آبی است که روی آتش ریخته شود و آن را خاموش گرداند و شاید اشاره به همین دارد قول حق عز و جل «کلما خبت زدناهم سعیرا؛ هر وقت آتش سست می گردد خداوند بر شدت آن می افزاید.» (بنی اسرائیل/ ۹۹) یعنی آتشی که غالب است بر باطن آنها و سرایت می نماید به ظاهر آنها. و شاید مقصود این باشد که هر وقت آتش از ظاهر آنها فرو نشست و از حیث بدن قدری راحت شدند خداوند مستولی می گرداند بر آنها فکر در حال و عاقبت خودشان و پشیمانی از کرده های خود که چگونه خود را از سعادت محروم نمودیم اگر عمل نیک نموده بودیم چه قدر خوشبخت و نیک عاقبت بودیم و به فیض کامل و به درجات عالیه می رسیدیم و عذاب معنوی که در اثر نافرمانی مترتب می گردد بسیار شدیدتر از عذاب جسمانی است.
۴- آن آتشی است که در قلب نفوذ می نماید چنانچه خداوند فرموده: «نار الله الموقده* التی تطلع علی الأفئدة؛ آتش خدا که بر افروخته می شود آن آتشی است که نفوذ می نماید و قلب و دل آدمی را خبر دار می کند.» (همزه/ ۶- ۷) لکن آتش دنیا به قلب سرایت نمی کند همین جسم را می سوزاند. و آتش اخروی دو نوع است: نار جحیم، و نار الله، نار الله حرارت و سوزندگی آن بسیار شدیدتر از نار جحیم است که سرایت می کند در قلوب منافقین و کافرین و محجوبین از حق تعالی زیرا که استعداد داشتند خود را به درجات عالیه رسانند و خود را محروم نمودند و محرومی آنها آتشی است که نفوذ در قلب آنها می نماید و آتش جحیم آن آتشی است که از متابعت هواهای نفسانی شراره می نماید و پوست بدن را می سوزاند.
۵- آتش دنیا تقریبا یک نوع است چندان اختلافی بین اقسام آن نیست لکن آتش جهنم هفت طبقه دارد به عدد مشاعر پنجگانه انسان به اضافه وهم و خیال و ابواب بهشت هشت است آن نیز بعدد مشاعر نه گانه به اضافه به قلب که متأسفانه درب عقل به سوی بیشتری مردم بسته شده است.

منـابـع

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏۱ صفحه ۱۳۸

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏۳ صفحه ۱۳۷

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏۱۹ صفحه ۵۶۰

عبدالحسین طیب- أطیب البیان- جلد ‏۱ صفحه ۴۶۴

عبدالحسین طیب- أطیب البیان- جلد ‏۳ صفحه ۱۱۹

عبدالحسین طیب- أطیب البیان- جلد ‏۱۳ صفحه ۷۶

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏۱ صفحه ۱۲۸

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏۲۴ صفحه ۲۸۷

نصرت بیگم امین- مخزن العرفان- جلد ۱ صفحه ۱۷۹

نصرت بیگم امین- مخزن العرفان- جلد ‏۱۲ صفحه ۳۹۰

محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد ‏۱ صفحه ۸۵

محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد ‏۱۶ صفحه ۱۱۶

سیدمحمود طالقانی- پرتوی از قرآن- جلد ۱ صفحه ۹۴

‏سیدمحمود طالقانی- پرتوی از قرآن- جلد ۵ صفحه ۳۸

میرزا ابوالحسن شعرانی- روض الجنان و روح الجنان- جلد ‏۱ صفحه ۱۶۵

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏۱ صفحه ۹۶

شیخ حر عاملی- تفسیر عاملی- جلد ۱ صفحه ۲۹

علی‌ اکبر قرشی‌- أحسن الحدیث- جلد ‏۱۱ صفحه ۲۳۷

حسین بن احمد الحسینی- تفسیر اثنا عشری- جلد ۱ صفحه ۹۱

ابوالفضل رشیدالدین میبدی- کشف الأسرار- جلد ۱ صفحه ۱۰۷

میرزاحسن مصطفوی- تفسیر روشن- جلد ‏۱ صفحه ۱۲۵

سید محمدحسین‏ حسینی همدانی- انوار درخشان- جلد ۱ صفحه ۷۶

محمدجواد نجفی- تفسیر آسان- جلد ۱ صفحه ۶۳

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha