۴ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۷
کد خبر: 580635

قرار گرفتن ثقل جمعیتی، اداری و سیاسی و همچنین وجود بانک‌ها و خدمات اقتصادی و خدماتی، به انحای مختلف سرنوشت همه بخش‌های کشور را به پایتخت آن گره می‌زند

تهدیدی که فراتر از زلزله و آلودگی هوای تهران است

قدس آنلاین- در همه جای دنیا، مشکلات پایتخت‌ها به عنوان چالش‌های محلی مورد بحث قرار نمی‌گیرد. قرار گرفتن ثقل جمعیتی، اداری و سیاسی و همچنین وجود بانک‌ها و خدمات اقتصادی و خدماتی، به انحای مختلف سرنوشت همه بخش‌های کشور را به پایتخت آن گره می‌زند؛ بنابراین وقتی جایی مثل تهران یک هفته دچار آلودگی هوا و نیمه تعطیل است یا به دلیل یک زلزله بدون تلفات، قفل می‌شود، ناگزیر موج مشکلات پیرامونی این مسائل همه کشور را در بر می‌گیرد و به اقتضای آن رکود نسبی بر سایر بخش‌ها حاکم می‌شود.
تجربه هفته گذشته کلانشهر تهران نشان داد که بر خلاف تصور عمومی درباره پایتخت پر زرق و برق ایران، این شهر به نسبت نقش عظیم خود در کشور و قرار داشتن نزدیک به یک پنجم جمعیت ایران در خود و حواشی‌اش از بسیاری از آمادگی‌های مادی و معنوی برای مواجهه با اتفاقات جدی محروم است و چالش‌های واقعی و فجایع طبیعی می‌تواند این شهر، بلکه کل کشور را با یک «بحران ملی» دراز مدت روبه رو کند.
شاید در یک طرح ضربتی یک ساله بتوان با تجهیز ۲۷۳ محله تهران به مخازن آب مستقل، نیروگاه خورشیدی سولار، برخی تمهیدات آتش نشانی در شبکه گاز، نصب صورت هشدار دهنده، بر اساس تجارب جهانی تا حد زیادی از بروز فجایع انسانی در زلزله تهران جلوگیری کرد و یا حتی برای روزهای آلودگی هوای آن با بهره برداری از سیستم‌های آموزش از راه دور و حتی روش‌های جهانی فکری کرد، اما مانور هفته خاکستری تهران نشان داد که بیش از هر چیزی در این قضایا، دچار بحران سردرگمی آدم‌های زنده، نبود آموزش‌های ضروری و از همه مهم‌تر بی اعتمادی یا ناآگاهی عموم مردم از تمهیداتی است که مردم باید مطمئن باشند در چنین مواقعی برای آن‌ها اندیشیده شده است.
اینکه به محض تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا، جمعیت بسیاری از آپارتمان نشین‌های شهر، بی دغدغه مدرسه راهی بازار و پاساژ گردی می‌شوند و یا به محض اجرای زوج و فرد به دلیل نبود تمهیدات کمکی برای حل خلأ حمل و نقل دروازه‌های شهر به روی ماشین‌های شهرهای اطراف برای مسافرکشی گشوده می‌شود و به یکباره چند برابر خودروهای محروم از تردد، ماشین‌های فرسوده حاشیه وارد خیابان‌ها می‌شوند و مسئله آلودگی را افزایش می‌دهند.
اینکه روشن شده یکباره ده‌ها هزار خودرو در شب زلزله در خیابان و خیابان گردی وحشت، هر لحظه می‌تواند با عبور دادن شاخص آلودگی هوا از عدد ۲۰۰، باعث مرگ دسته جمعی آدم‌های فراری از زلزله شود...
اینها همه نشان دهنده آن است که مسئله زلزله و آلودگی در تهران و احتمالاً بسیاری از کلانشهرها فقط موضوع وارونگی هوا و یا مصایب اقلیمی زمین نیست. آدم‌ها به حد تأسف باری آموزش ندیده‌اند و با یک اشاره کوچک و اندک می‌توانند بدون هیچ محرک طبیعی و یا تهاجم خارجی برای خودشان خطرهای جدی ایجاد کنند.
شاید انتشار برخی تصاویر دلخراش و بعضاً مهندسی شده از زلزله غرب کشور، بویژه در زمینه نقایص امدادرسانی از طرفی و نبود گزارش جامع از اقدامات انجام شده که تا حد زیادی نتوانسته اعتماد عمومی به اهتمام مسئولان را در این حوزه جلب نماید، بتوان به عنوان افزایش دهنده وحشت و بی پناهی ذهنی اجتماع در برابر این چالش‌های مهم دانست؛ اما به نظر می‌رسد، در شرایط کنونی که همزمان باید به راهکارهای فنی و اضطراری بحران کلانشهرها بها داد، باید نیم نگاهی به نقش فرهنگ و رسانه در ایجاد آمادگی‌های ذهنی و روحی چنین وقایعی بویژه در جامعه آسیب پذیرتر شهری انداخت.
واقعیت این است که اگر می‌شود انتقادهایی به عملکرد نهادهای عمل کننده و امدادرسان در قضایای اخیر وارد کرد، اما در مقابل کارنامه نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای و کنشگران اجتماعی در این حوزه قطعاً مردود است.
در همه سال‌هایی که سایه معضلاتی مانند ترافیک و آلودگی و زلزله ومسائل طبیعی مانند سیل، تقریباً همه جغرافیای ما را تهدید کرده، حجم اطلاع رسانی، تبلیغات و حتی طراحی متون درسی برای مواجهه با مسائلی که ذکر شد، حتی در حد تربیت چند تسهیلگر عادی نبوده است.
باید توجه داشت که کنش احتمالی آدم‌های وحشت زده و آموزش ندیده و احیاناً مصیبت زده و ناامید، در برابر اتفاقات فرآیندهای احتمالی کنترل بحران را به شدت مختل خواهد کرد و این چیزی است که ضررهای آن از رویداد زلزله و هر بحران دیگری بیشتر است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.