قبلاً هم در این صفحه برایتان نقل کرده‌ام که مشهد تا پیش از دوره تیموری، به معنای کامل کلمه شهر نبود؛ محلی زیارتی بود که زائران از نقاط دور و نزدیک برای زیارت مرقد مطهر امام هشتم(ع) به سوی آن می‌شتافتند.

همزاد هزار ساله حرم مطهر رضوی

از دوره تیموری به بعد مشهد شکل و شمایل شهر پیدا کرد و به‌تدریج محلات آن گسترش یافت و همزمان اماکن متبرکه نیز توسعه پیدا کرد.

در یادداشت‌های صفحه نخست رواق خوانده‌اید که بنای بقعه مطهر طی دوران پس از ساخته شدن دستخوش تخریب نشد؛ هرچند خزانه آستان چند باری مورد هجمه و غارت اقوام بیابانگرد قرار گرفت. امروزه ما به وسعت و زیبایی اماکن متبرکه عادت داریم و البته فضای معنوی حرم مطهر موجب می‌شود کمتر به فکر گذشته این سازه‌های شکوهمند و نمای قدیمی آن‌ها باشیم.

اما بد نیست گاهی هم به این قضیه فکر کنیم؛ از این جهت که دریابیم در طول تاریخ بشر، نیروی ایمان و عقیده چه تأثیر مهمی در شکل گرفتن معماری و هنر اصیل داشته ‌است.

امروز می‌خواهم از وضعیت حرم رضوی و شکل بنای آن در حدود دوره غزنوی یعنی کمی بیش از هزار سال قبل، برای شما عزیزان همراه بگویم؛ اینکه زائران ۱۰ قرن پیش، وقتی خسته از راه طولانی، با دلی مالامال از محبت امام رضا(ع) به حرم او می‌رسیدند، با چه صحنه‌ای روبه‌رو می‌شدند؟

از سامانیان تا غزنویان

بیش از هزار سال پیش، منطقه توس از جمله مشهدالرضا(ع) تحت حاکمیت خاندان سامانی بود که پایتخت آن‌ها در بخارا قرار داشت. این خاندان نقش مهمی در احیای فرهنگ ایرانی و همسو کردن آن با فرهنگ اسلامی ایفا کرد. در این دوره، بزرگان ادب فارسی در خراسان ظهور کردند؛ افرادی مانند رودکی، دقیقی و فردوسی.

در آن زمان حاکم توس، ابومنصور محمدبن عبدالرزاق طوسی بود که ماجرای شکار او و فرار آهو به حریم حرم رضوی را شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبارالرضا(ع) » آورده ‌است؛ روایتی که سبب شکل گرفتن داستان ضامن آهو شد و ما درباره‌اش مفصل صحبت کردیم. در این دوره، حرم مطهر بنایی ساده و آبرومند داشت و به دلیل وجود قنات سناباد، در منطقه‌ای سرسبز و آباد قرار گرفته ‌بود. تا پایان حکومت سامانیان در مشهد، حرم مناره‌ای نداشت؛ می‌شود گفت هنوز اماکن متبرکه یعنی فضاهایی افزون بر بقعه مطهر، شکل نگرفته ‌بودند، هرچند توجه حکمرانان سامانی در اواخر این دوره به‌ویژه در دوره بوبکر شهمرد، کدخدای منصوب شده از طرف «فائق خاصه» امیر سامانیان در منطقه توس، موجب رونق گرفتن زیارت و توجه عامه به حرم رضوی شده ‌بود.

روزگار ناخوشی در عهد غزنوی

با قدرت گرفتن غزنویان و بیرون رفتن توس از محدوده قلمرو سامانیان، شرایط این منطقه و حرم رضوی نیز دستخوش تغییر شد. در این دوره، رویکرد خاص سلطان محمود برخی از جریان‌های تندرو را تقویت کرد. آن‌ها برخلاف عموم اهل خراسان که اعم از شیعه و سنی، ارادتمندان امام رضا(ع) بودند، دست به آزار و اذیت زائران حرم رضوی می‌زدند. غارت کاروان زائران، یکی از معضلات جدی در مسیر حرکت مشتاقان زیارت بود. در همین زمان، محمود غزنوی به دلایلی که اشاره خواهیم کرد، دست به آبادانی حرم مطهر زد و در واقع برای نخستین‌بار مناره‌ای در حرم رضوی ساخته و مسجدی در مجاورت آن تأسیس شد.

خواب عجیب سلطان محمود

اینکه محمود غزنوی چرا با وجود تعصبات مذهبی عجیب و غریبی که داشت، دست به فعالیت‌های عمرانی گسترده در حرم رضوی زد، موضوعی است عجیب و شگفت‌انگیز. راز این توجه را ابن‌اثیر جزری، نویسنده کتاب مشهور «الکامل فی التاریخ» در اثر مشهور خود آورده و نوشته ‌است: «محمود بنای طوس مشهد را تجدید کرد... و به نیکوترین وجهی تجدید ساختمان نمود. پدرش سبکتگین آنجا را خراب کرده‌ بود و برخی افراد، کسانی را که به زیارت آنجا می‌رفتند، اذیت می‌کردند و محمود از کار آن‌ها در آزار زائران جلوگیری کرد. سبب کار محمود و تجدید بنای آرامگاه و مشهد علی بن موسی الرضا علیه‌السلام این بود که در خواب امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را دید که به او فرمود: این کار تا کی ادامه خواهد داشت؟ محمود دریافت که مقصود امر مشهد است. پس فرمان بنای آن را داد». البته درباره تخریب حرم توسط سبکتگین، پدر محمود غزنوی، نظر تاریخ‌نویسان منفی است یعنی بسیاری از آن‌ها معتقدند ابن‌اثیر در نقل روایت، دچار اشتباه شده ‌است. گویا محمود غزنوی این ساخت‌وساز را به واسطه حاکم خود در این منطقه یعنی سوری بن معتز انجام داد. ابوالفضل بیهقی، مورخ مشهور که دوران حکومت سلطان محمود و پسرش مسعود را درک کرده و شاهد بسیاری از وقایع آن دوران بوده ‌است در تاریخ خود می‌نویسد: «مشهد علی‌بن‌موسی الرضا علیه‌السلام را که بوبکر شهمرد، کدخدای فائق خاصه خادم آباد کرده بود، سوری در آن زیادت‌های بسیار فرموده بود و در آنجا مناره‌ای [بنا] کرد و دیهی (روستایی) خرید فاخر و بر آن وقف کرد».

یافتن نمونه‌ای از بنای هزار سال پیش

به نظر می‌رسد با این گزارش، شکل و شمایل نسبی حرم مطهر پس از فعالیت‌های عمرانی عهد غزنوی آشکار شده باشد؛ بقعه مطهر به صورت گنبدی معمولی و کم‌ارتفاع ساخته شد و مناره‌ای را در کنارش بنا کردند. در ضلع غربی آن نیز مسجدی توسط ابوالحسن عراقی، وزیر و دبیر دوره غزنوی ساخته شد که تا امروز باقی و به مسجد بالاسر معروف است، اما نمای این سازه به صورت دقیق توصیف نشده ‌است. برای حل این مسئله مورخان و اندیشمندان معاصر به سراغ ابنیه و آثاری از دوره غزنوی رفته‌اند که تقریباً همزمان با حرم مطهر ساخته شده ‌است.

مشهورترین این آثار که اتفاقاً هنوز هم می‌توان آن را به چشم دید مقبره «ارسلان جاذب» در نزدیکی مشهد است؛ وی از سرداران سلطان مسعود غزنوی بود و چنان که مشهور است نخستین بنا روی قبر فردوسی را هم او ساخت. آرامگاه ارسلان جاذب با نام «میل ایاز»، در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی مشهد و در نزدیکی شهر فریمان قرار دارد.

در این بنا، مناره از اصل ساختمان گنبدی شکل جداست. یعنی بنای مقبره را ساخته و در کنار آن، به فاصله چندمتر مناره‌ای بلند را ایجاد کرده‌اند.

زنده‌یاد علی‌اکبر فیاض، بنیان‌گذار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد درباره احتمال بالای تشابه بنای بقعه مطهر رضوی به سبک معماری میل ایاز می‌نویسد: «هر دو بنا تقریباً در یک برهه زمانی ساخته شده و می‌توانند مفسر یکدیگر باشند.

در نتیجه قیافه اصلی یا تقریباً هندسه اولیه آستانه رضوی که به علت تغییرات و تعمیرات از دیده‌ها مخفی شده ‌است، [با نگاهی به بقعه ارسلان جاذب] معلوم می‌شود». به همین دلیل می‌توانیم ساختمان حرم رضوی را در نخستین سال‌های آغاز توسعه آن، با مد نظر قرار دادن معماری «میل ایاز» تصور کنیم، تصوری که تصویری از هزار سال قبل حرم رضوی را پیش روی ما قرار می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.