«الغدیر که از چاپ بیرون ‌آمد، فکر می‌کردیم کار گروهی است، کار یک سازمان است، کار یک نفر نمی‌تواند باشد! و ایشان به تنهایی کار یک گروه و سازمان را کرده است»؛ این جملات، تعابیری است که در تقریظ مرحوم آیت الله میرزاعبدالهادی شیرازی، مرجع شیعیان عراق بر کتابی که با عنوان «الغدیر» آن را می‌شناسیم آمده و به خوبی عظمت کاری را نشان می‌دهد که علامه شیخ عبدالحسین امینی در الغدیر انجام داده است.

 امینِ «الغدیر»

مردی که درباره واقعه غدیر و اثبات ولایت امیرالمؤمنین(ع) کتاب مشهور و بی‌مانند «الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب» را نگاشت و بیش از ۴۰ سال از دوران زندگی خود را وقف نوشتن این کتاب کرد. امروز پنجاه و یکمین سالروز درگذشت این بزرگمرد است که برای پاسداشت مجاهدت‌های او در راه دین، در تقویم با عنوان «روز بزرگداشت علامه امینی» نام‌گذاری شده است. ما در این گزارش نیم نگاهی به زوایای کمتر دیده شده از مجاهدت‌های علمی و سلوک علامه از زبان نزدیکان و شاگردان ممتاز ایشان انداخته‌ایم.

مطالعه کامل ۱۰ هزار کتاب، از بای بسم الله تا تای تمت

عجیب‌ترین مورد در عظمت علمی علامه امینی که موجب شده همه محققان انگشت به دهان بمانند، کثرت منابعی است که برای مطالعه و استنساخ و ارجاع سراغ آن‌ها رفته است. در زمانه‌ای که حتی امکان حرف زدن از دسترسی به کامپیوتر و اینترنت شوخی شمرده می‌شده و حتی بسیاری از منابع اسلامی هنوز حتی نسخه چاپی نداشتند، علامه امینی برای تدوین اثرش به ۱۰۰ هزار کتاب مراجعه کرده و آن‌ها را از نظر گذرانده است. نقل‌های جالبی در این خصوص وجود دارد که یکی از آن‌ها سخن مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی به نقل از علامه است.

 دکتر شهیدی از زبان خود علامه در کتاب «شهداء الفضیله» این‌گونه می‌گوید:«من برای نوشتن الغدیر، ۱۰ هزار کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خوانده‌ام و به ۱۰۰ هزار کتاب مراجعه مکرر داشتم».

این تنها روایت از آمار شگفت‌انگیز کتاب‌های مورد مطالعه علامه امینی نیست و سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی که یکی از سه شاگرد ممتاز و برجسته علامه به حساب می‌آید، آنچه از زبان علامه شنیده را این‌گونه روایت می‌کند:«از ایشان شنیدم در آن وقت‌ها می‌فرمودند من تا حالا ۲۰ هزار کتاب مطالعه کرده‌ام».

تأسیس کتابخانه امام امیرالمؤمنین(ع) در نجف

همان‌طور که اشاره شد، در زمانه‌ای که هنوز برای بسیاری از آثار اسلامی نسخه چاپی وجود نداشت، علامه امینی برای «الغدیر» ناگزیر از استفاده از نسخه‌های خطی‌ای است که از قضا هر کدام نیز در نقاط مختلفی از ممالک اسلامی و غیراسلامی و در کتابخانه‌های شخصی یا عمومی نگهداری می‌شدند. ایشان در تهیه منابع این اثر که بخش عمده آن از منابع غیرشیعی است، زحمت‌های بسیاری متحمل شده؛ به سرزمین‌ها و شهرهای بسیاری سفر کرده؛ به افراد بسیاری رو انداخته و التماس کرده؛ نسخه‌های بسیاری را تهیه و نسخه‌های بسیاری را از روی نسخه‌های کهن استنساخ کرده است.

نتیجه این سفرها و تلاش برای استنساخ و جمع‌آوری کتب، احساس نیاز به تأسیس یک کتابخانه در نجف است. بسیاری نقطه آغاز تأسیس چنین کتابخانه‌ای را توجه علامه به این نکته می‌دانند که تا آن زمان بزرگ‌ترین کتابخانه نجف تنها ۴ هزار کتاب داشت و نیاز به یک کتابخانه بزرگ به شدت احساس می‌شد. در نهایت به همت علامه امینی کتابخانه امام امیرالمؤمنین(ع) در نجف تأسیس می‌شود. نکته جالب وقف نسخه‌های خطی ارزشمند توسط علامه امینی است که مرحوم حاج حسین شاکری که سمت تولیت این کتابخانه را در همان زمان برعهده داشت، میزان آن‌ها را فقط ۵ هزار مخطوط از قرن دوم و سوم هجری ذکر می‌کند.

 چیره‌دستی در استنساخ باوجود محدودیت‌ها و دشواری‌ها

 علامه امینی برای بهره‌گیری از کتاب‌ها و به دلیل نیاز به مراجعه مکرر به برخی از آثار، ناگزیر از استنساخ و رونوشت از کتاب‌ها بود که البته همین قضیه نیز از فعالیت‌های برجسته و باورنکردنی ایشان به شمار می‌رود. چیره‌دستی او در این کار موجب می‌شود برای نمونه در سفر به هند در خلال انبوه دیدارها، ملاقات‌ها و سخنرانی‌ها، تنها در مدت چهارماه ۲هزارو ۵۰۰ صفحه کتاب را شخصاً استنساخ و رونویسی کند. عارف شاکری که پس از پدرش اکنون تولیت کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) نجف را برعهده دارد، مخاطرات و دشواری‌هایی که علامه برای تهیه و استنساخ کتاب‌ها متحمل شده را این‌گونه از زبان پدرش روایت می‌کند: «وقتی علامه امینی تألیف الغدیر را آغاز کرد برای تهیه مصادر کتاب به مسافرت رفت. در دمشق کتابخانه‌ای به نام کتابخانه «ظاهریه» بود، علامه امینی شنیده بود در آنجا منابع ارزشمندی از اهل سنت وجود دارد. پدرم می‌گوید: به کتابخانه ظاهریه رفتم، دیدم علامه امینی بسیار خسته است، وقتی مرا دید گریه کرد و گفت من از خدا می‌خواستم کسی را برای کمک بفرستد که شما آمدید .

ایشان در مدت ۱۰ روز بیش از هزار و ۵۰۰ صفحه را با خط خود نوشت. استنساخ در آن زمان مانند الان نبود، کار بسیار مشکلی بود و دیگران برای این امور از کتاب‌ها فیلم می‌گرفتند.

علامه بسیار خسته شده بود، پدرم به علامه گفته بود: من همه مخارج فیلم‌های این مخطوطات را تأمین می‌کنم، بنابراین تصمیم می‌گیرد دستگاهی برای تهیه فیلم از کتاب‌ها بخرد، اما اداره اوقاف عراق به خاطر شیعه بودن به پدرم اجازه این کار را نداد».

از دیگر نقاط قابل توجه در زندگی علامه امینی، کثرت مراوده و رفت‌وآمدهای این شخص به‌منظور دست یافتن به منابع لازم برای نگارش «الغدیر» است.

درجست وجوی نسخ کهن خطی

 این سفرها همان‌طور که از طرف نزدیکان علامه روایت می‌شود و عکس‌های آن نیز موجود است، صرفاً به مطالعه و تحقیق کتابخانه‌ای نمی‌گذرد، بلکه وقت زیادی نیز به دیدار با شخصیت‌های علمی و بحث و تبادل نظر با آن‌ها می‌گذرد.

علامه در عراق علاوه بر استفاده از کتابخانه‌های شهر نجف، سفرهای زیادی به کربلا، کاظمین، بغداد، سامرا، حله و بصره انجام می‌دهد و برای دستیابی به منابع بیشتر حتی راهی زادگاهش یعنی ایران می‌شود. قم، تهران، مشهد، بروجرد و کرمانشاه مقصد سفرهای علامه امینی است که در آنجا به مطالعه کتاب‌های خطی و چاپی کتابخانه‌های قم، آستان قدس رضوی، مجلس شورای ملی، مدرسه سپهسالار، ملک و کتابخانه ملی در تهران، کتابخانه آیت‌الله بروجردی در بروجرد و کتابخانه سردار کابلی در کرمانشاه می‌پردازد.

از آنجایی که روح جست وجوگر این مرد برای اثبات حقانیت ولایت امیرالمؤمنین(ع) سیری‌ناپذیر است، پس از زیرورو کردن کتابخانه‌های ایران و عراق، راهی هند می‌شود. شهرهای حیدرآباد دکن، علیگره، لکهنو، کانپور، جلالی و رامپور نقاطی هستند که مقصد سفر علمی علامه در هند به شمار می‌روند. پس از هند، نوبت به سوریه می‌رسد تا کتابخانه‌های دمشق، حلب و فوعه میزبان او باشند و سپس علامه در استانبول و آنکارای ترکیه مشغول به نسخه‌برداری و استنساخ از کتب خطی نفیس است. علامه برای تکمیل پژوهش خود به مصر نیز می‌رود و از کتابخانه قاهره نیز تا جایی که توان دارد، استفاده می‌کند.

 تجربه این سفرها و آورده علمی که برای علامه دارند سبب می‌شود گوش مستمعان پس از سفر به هند به این جمله از ایشان آشنا شود:«اگر من مرجع بودم و وجوهات شرعی به دست من می‌رسید، همه را به طلاب می‌دادم تا سفر کنند، حرکت کنند، می‌گفتم این هزینه! بروید و جهان را و انسان را بشناسید».

آقای بروجردی گفت الغدیر برای من ضرر داشت!

شاید حسن ختام این گزارش از میزان تأثیرگذاری علامه امینی و مجاهدت علمی او، روایت دیدار علامه امینی با آیت‌الله بروجردی باشد که مرحوم آیت‌الله محقق طباطبایی آن را این‌گونه شرح می‌دهد:«مرحوم آقای امینی می‌فرمودند: یک سفر رفتم خدمت آیت‌الله بروجردی، ایشان فرمودند: «الغدیر» شما برای گروهی نفع داشت، برای گروهی ضرر. عرض کردم: شما از کدام قسم هستید؟ فرمودند: برای من ضرر داشت و گروه زیادی در سوریه و لبنان بر اثر این کتاب شیعه شدند و بعضی‌ها پیشنماز مسجدی بودند که از اوقاف، ماهیانه داشتند یا امثال این‌ها که کارمند بودند، این‌ها را اخراج کردند. آقای شرف‌الدین به من نامه نوشتند که این‌ افراد را اخراج کردند. شما برای این‌ها ماهیانه قرار بدهید. ما هم ماهیانه قرار دادیم. ایشان می‌فرمودند برای من ضرر داشت. این کتاب در همان وقت این‌قدر اثر داشت».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.