بنابر اعلام وزیر امور خارجه کشور، در سفر اخیر لاوروف به تهران معاهده همکاری جامع بلندمدت و راهبردی میان دو کشور برای ۲۰ سال آینده‌ و اسناد همکاری‌های زیربنایی برای فعالیت‌های مراکز فرهنگی و امنیت بین‌الملل اطلاعات و همچنین حوزه‌های تجاری، فناوری بررسی‌ شده و توافق‌هایی بین طرفین صورت گرفته است.

فرصت گسترش روابط انتفاعی ایران و روسیه در عصر جدید تعاملات بین‌المللی

روز پنجشنبه گذشته حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در نشست خبری‌اش با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه خبر نشست شورای روسای‌جمهوری ایران، ترکیه و روسیه در چهارچوب مذاکرات آستانه با محوریت آتش‌بس در سوریه را در تهران اعلام کرد؛ بعدتر نیز سخنگوی کاخ کرملین سفر رئیس‌جمهور فدراسیون روسیه به ایران را امری قطعی در آینده‌ای نزدیک دانست. در سفر پیش‌روی ولادیمیر پوتین به تهران که هنوز تاریخ دقیق آن اعلام نشده نیز قرار است علاوه‌بر مذاکرات کشورهای ضامن صلح سوریه، فرصتی برای مذاکرات دوجانبه بین ایران و روسیه جهت پیگیری بخشی از پروژه‌ها و معاهده‌های میان دو کشور مهیا شود. بنابر اعلام وزیر امور خارجه کشور، در سفر اخیر لاوروف به تهران معاهده همکاری جامع بلندمدت و راهبردی میان دو کشور برای ۲۰ سال آینده‌ و اسناد همکاری‌های زیربنایی برای فعالیت‌های مراکز فرهنگی و امنیت بین‌الملل اطلاعات و همچنین حوزه‌های تجاری، فناوری بررسی‌ شده و توافق‌هایی بین طرفین صورت گرفته است. این سفر اولین سفر پوتین به تهران از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی خواهد بود؛ امری که می‌تواند تعبیر از اهمیت این سفر و شرایط ویژه‌ای برای تحقق دستاوردهای انتفاعی برای هر دو کشور باشد. بر کسی پوشیده نیست صحنه معادلات بین‌المللی امروز آبستن تغییراتی بزرگ در ساختار نظم جهانی پساجنگ سرد است، به‌طوری‌که شرایط سفر پوتین را کاملا متفاوت نسبت به آخرین سفر او در سال ۹۷ به ایران رقم خواهد زد. روسیه امروز در بالاترین سطح مشکلات با آمریکا و متحدان غربی‌اش قرار گرفته؛ مشکلاتی که در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی در چهارچوب تحولات دوجانبه، منطقه‌ای، جهانی و رقابت تسلیحاتی پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد و امروز اوکراین تبدیل به حربگاه تقابلات روسیه-غرب با بالاترین سطح تنش‌ها شده است. راهبرد ایالات‌متحده در ۷۰ سال گذشته درقبال روسیه بر این محور استوار بوده است که ابرقدرتی مانند آمریکا نیاز به دشمنی بزرگ مانند روسیه دارد؛ راهبردی که در چندماه گذشته نیز در دستورکار بوده تا حداکثر بهره‌برداری سیاسی برای آمریکا و متحدانش را در تعاملات بین‌المللی رقم بزند. آشفتگی‌های سیاسی در جهان بیش‌ازپیش آمریکا را دچار تزلزل کرده و افق‌های پایان‌پذیری هژمونی این کشور را آشکار ساخته است؛ از سوی دیگر وقوع بحران‌های بین‌المللی در سال‌های اخیر پرده از حقایقی پنهان از مشکلات ساختاری آمریکا و متحدانش برداشته است؛ مسائلی که نشان از عدم کارآمدی و اعتماد و آینده‌نگری برای همکاری‌های بلندمدت بین‌المللی میان آنهاست. با این اوصاف در شرایط فعلی، اکنون نوبت کشورهای جهان است که در تعامل و همکاری با یکدیگر اثرگذار بوده و نظم جدید آتی را براساس قواعد و معیارهای مبتنی‌بر منافع خود شکل دهند. تحقق چنین چیزی نیازمند همکاری‌های اقتصادی و امنیتی میان کشورها براساس احترام، منافع متقابل و اعتماد بین‌المللی برای بازتعریف این نظم جهانی است.
آمریکا با خروج از افغانستان توجه خود را به گذار به آسیای‌میانه با ناآرام‌سازی منطقه قفقاز و حضور نظامی در ازبکستان و تاجیکستان معطوف ساخته و تهدیدات آینده خود را در این منطقه تعریف کرده است. از سوی دیگر اگر اروپا و آمریکا در احیای نظام لیبرال‌دموکراسی و ایجاد بازدارندگی نظامی تحت‌پوشش ناتو فرصت یابند، حلقه محاصره ناتو پیرامون حوزه امنیتی روسیه، چین و غرب‌آسیا را بیش‌ازپیش تقویت خواهند کرد؛ برنامه‌ای که اهداف راهبردی آن جنبه بازدارندگی نداشته و به‌صورت تهاجمی بیشتر برای کشورهای دشمن تعریف شده و به‌مراتب مخرب‌تر و پرهزینه‌تر از دوران جنگ سرد خواهد بود. در این شرایط است که باید فرصت را برای تقویت همکاری‌های ایران و روسیه بر پایه روابط سیاسی– امنیتی جهت مواجهه با تهدیدهای مشترک مغتنم شمرد.
از سوی دیگر در بحران‌های اقتصادی اثرگرفته از جنگ اوکراین، تحریم‌ها و همچنین شرایط ایجادشده در دوران پساکرونا که هر دو کشور متاثر از آنها هستند، نیاز به همکاری‌های دوجانبه برای دور نگه داشتن کشورها از بحران‌های جاری حاشیه‌ای در سطوح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بیش‌ازپیش احساس می‌شود. مقابله با رکود اقتصادی و فعال‌سازی واحدهای تجاری و خدماتی بخشی از آینده این همکاری‌ها تعریف می‌شود.
حاکمیت دلار بر اقتصاد جهانی در ۸۰ سال گذشته ابزار ایالات‌متحده و غرب برای اعمال و اجرای تحریم‌ها و کنترل جریان ورود و خروج سرمایه و کالا به کشورها بوده؛ امری که در سال‌های گذشته نیز یک مانع تجاری میان ایران و روسیه بوده است.
با اعمال تحریم‌های بی‌سابقه غرب بر روسیه و خروج سرمایه‌گذاران و تجار از این کشور، اکنون روسیه با دوره جدیدی برای پیدا کردن بازارها، مشتریان و سرمایه‌گذاران جدید مواجه شده و بدون موانع پیشین، مراودات مالی، اقتصادی و انرژی با همسایگان را طلب می‌کند؛ از همین رو شاهد برنامه‌های پوتین برای ملاقات با روسای‌جمهور کشورهای همسایه نظیر تاجیکستان، ترکمنستان و اندونزی در هفته‌های آتی هستیم.
روسیه بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار صادرات و ۲۰۰ میلیارد دلار واردات دارد که عمده صادرات آن را انرژی، کالاهای اساسی و تسلیحات نظامی در بر می‌گیرند و اکنون با خروج غرب از این کشور، فرصت‌های جدیدی برای تجار ایرانی جهت ورود به بازارهای آن با پیمان‌های پولی دوجانبه و تعریف همکاری‌های اقتصادی بلندمدت با وابستگی کمتر به دلار ایجاد شده است. گزارش‌ها خروج شرکت‌های اروپایی را از اقتصاد روسیه با زیان ۱۰۰ میلیارد دلاری تخمین زده‌اند؛ رقمی که دست‌کم سهمی از آن می‌تواند با توجه به ظرفیت‌های ایران به‌خصوص با تکیه‌ بر تجربه حاصل از تولیدات داخلی و شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی به‌ویژه در سال‌های اخیر نصیب شرکت‌های ایرانی شود.
براساس برخی گزارش‌های منتشرشده، سال گذشته روسیه بیش از ۶۰ میلیارد دلار کالاهای وارداتی شامل لبنیات، مواد دارویی، تجهیزات پزشکی، مواد شیمیایی و پلاستیکی، مواد شوینده و محصولات آرایشی و بهداشتی از کشورهای اروپایی داشته است. عمده محصولاتی که در کشور ایران نیز با کیفیت بالا تولید شده و اکنون می‌توانند بازارهای جدیدی برای ارائه پیدا کنند. از طرف دیگر ایران ظرفیت کافی برای تامین سهم نیم میلیون دلاری واردات شیشه، مواد شیمیایی و پلاستیکی، مصالح ساختمانی و معدنی اوکراین به روسیه را داراست. زمینه دیگر که بین دو کشور در تعاملات اقتصادی می‌تواند ایجاد شود، مساله پیگیری تولیدات مشترک بین دو کشور در زمینه صنایع خودروهای سبک و سنگین، کشتی‌سازی، هوانوردی و لوازم‌خانگی است؛ مساله‌ای که بنابر اذعان دولت بخشی از توافقات و همکاری‌های دوجانبه مرتبط با آن آغاز شده است. اهمیت این مراودات تجاری و صادرات کالا برای ایران از حیث فعال شدن زنجیره تامین برای تولید محصولات یا خدمات نهایی ضمن ایجاد شرایط کافی برای یک بازار رقابتی خارجی قابل ‌بررسی است؛ امری که شرایط مطلوبی را برای توسعه و راه‌اندازی کارخانه‌ها و همچنین افزایش اشتغال پدید می‌آورد.
از طرف دیگر قرارگیری ایران در مسیر ترانزیتی شمال-جنوب و شرق به غرب یک مزیت ویژه برای کشور محسوب می‌شود که تجار روس نیز نظر ویژه‌ای برای مهیا شدن شرایط بهره‌برداری به آن دارند. به گفته برخی کارشناسان ایران از راه‌اندازی کریدور شمال به جنوب می‌تواند از درآمد سالیانه پنج‌میلیارد دلاری بهره‌مند شود.
مهم‌ترین موضوع و ابهامی که از جانب رسانه‌های روسیه برای گسترش روابط با ایران طی سال‌های اخیر همواره مطرح بوده، این است که ایران کشوری متمایل به غرب بوده و درصورت گسترش رابطه با آمریکا و اروپا، روسیه را فراموش خواهد کرد؛ هرچند تهران حتی در سخت‌ترین شرایط و در دوره‌هایی که آمریکا ابرقدرت بود، حاضر به قبول پیشنهادهای اغواکننده اقتصادی آنها برای عادی‌سازی رابطه با آمریکا نشد، از همین رو لازم است ایران شرایطی را مهیا کند که بتواند روابط خود با مسکو را مستقل از روابطش با غرب تعریف کند. درواقع عدم شناخت مردم ایران و روسیه از یکدیگر و نبود یک مکانیسم سازمان‌یافته فرهنگی و اقتصادی برای شناخت از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های طرفین علل این سوءبرداشت‌ها بوده‌ است. از همین رو درکنار تعریف روابط تجاری-سیاسی و امنیتی میان دو کشور، توجه به ظرفیت‌های فرهنگی و علمی در قالب برنامه‌های تبادل دانشجو،‌ گسترش همکاری‌های دانشگاهی و مراکز اندیشه‌ورزی، گسترش همکاری‌ها در زمینه گردشگری و مبادلات فرهنگی برای دو کشور حائز اهمیت است. درنهایت باید در نظر داشت که تعریف و به‌ثمر رساندن همکاری‌های جامع بلندمدت و راهبردی ضمن تعمیق روابط میان دو کشور ایران و روسیه که در قالب ابتکار دولت سیزدهم در سفر به مسکو مطرح شدند، می‌تواند برای هر دو کشور ضمن انتفاع مالی و گریز از فشارهای تحریمی غرب، عرصه‌های امنیتی و نظامی در مواجهه با تهدیدهای خارجی را نیز فراهم کند و همچنین زمینه‌چینی برای نظم آتی و تعاملات بین‌المللی آینده مبتنی‌بر منافع دو طرف باشد.

منبع: فرهیختگان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.