مدارس غیرانتفاعی که برخلاف انتظار به یک صنعت اقتصادی و آموزشی تبدیل شده، از اهداف تربیتی و ارزشی خود که تربیت نسل بوده ‌است دور افتاده و به آن وفادار نمانده‌ است.

دکتر محمد ابراهیم محمدی

کسی نیست که در ناموفق بودن مدارس غیرانتفاعی تردید داشته باشد؛ مدارس غیرانتفاعی فارغ از معدود مدارسی که براساس دغدغه‌های ناشی از ناکارآمدی و بر پایه نگرانی‌های آموزشی و تربیتی برآمده‌اند؛ غالباً به یک مؤسسه اعتباری تبدیل شده‌اند که جز تأمین ثروت برای بانیان و موفقیت در کنکورهای آموزشی برای دانش‌آموزان برخودار، خروجی دیگری نداشته‌اند .

 به دیگر سخن، مدارس غیرانتفاعی که برخلاف انتظار به یک صنعت اقتصادی و آموزشی تبدیل شده، از اهداف تربیتی و ارزشی خود که تربیت نسل بوده ‌است دور افتاده و به آن وفادار نمانده‌ است.

امروز اگر بخواهیم به یکی از مهمترین عوامل کم توجهی و غربت مدارس دولتی که رهبر معظم انقلاب (۱) هم مکرر از آن گلایه‌مندند بپردازیم، باید پرونده برخی از مدارس غیر دولتی و هدف‌گذاری‌های اقتصادی آن ها را مورد نقد و بررسی قرار دهیم .

ایده تأسیس مدارس غیر دولتی که ریشه در قبل از انقلاب و حاصل ناکارآمدی مدارس دولتی آن روزگار بوده است، بعد از انقلاب به جای توجه و تمرکز در اصلاحات و کیفی سازی مدارس دولتی و عمل به قانون اساسی در ارائه خدمات آموزشی رایگان؛ تناور، فربه و چاق شد و به غول بزرگی تبدیل گردید که گاهی وزیر مملکت هم توان کنترل و همآوردی با آن را ندارد!

شاید ریشه این غول سازی‌ها بی ارتباط با مدرسه‌داری برخی از مقامات و مدیران ارشد آموزش‌وپرورش ادوار نباشد؛ همان کسانی که متولی آموزش و پرورش بودند اما خود و یا نزدیکانشان با عناوین بعضا موجه، مقدس و مذهبی، مدارس دولتی تحت مدیریت را متناسب نیافته و در تدارک تأسیس مدارس غیر دولتی برآمدند؛ اقدامی که بجای کمک‌ به سیستم آموزشی رسمی و دولتی، اسباب انزوا و به‌حاشیه رفتن مدارس دولتی گردید ‌.

دیگر کسی نیست که در ضعف، رخوت وناکارآمدی مدارس دولتی تردید داشته باشد و در عقب‌ماندگی و ناتوانی این مدارس شکی به‌خود راه دهد .

دیگر کسی در نقش مؤسسان این مدارس در طبقاتی سازی اقشار جامعه، به برخوردار و نابرخوردار و مدارس شلوغ و خلوت، مدارس با معلمان خوش‌اخلاق و معلمان سرد و خشک خلق، مدارس بی امکانات و مدارس مهتران و لاکچری، تردید کند.

با تأسف بسیار باید اذعان کرد که تعداد و کمیت دانش آموزی و کیفیت مدارس غیر دولتی امروز به لطف همین مدارس لاکچری غیر دولتی، ضعیف‌تر از دهه ۷۰ شده است.

در این میان باید ساحت برخی از مؤسسان مدارس غیر انتفاعی را که از وقت، زندگی و سرمایه شخصی خود برای فرزندان جامعه گذاشتند و گذشتند؛ از این برداشت‌ها و دریافت‌ها مبرا دانست؛ کسانی به دلیل همین ضعف و رخوت حاکم بر مدارس دولتی؛ بی هیچ طبقه و ویژه‌سازی و فرق‌گذاری‌ها این جور را کشیدند .

در این زمینه سخن بسیار است و این اندک را بعنوان مقدمه آوردم تا در ارتباط با ایده « تاسیس تربیت معلم غیر دولتی » تصمیم گیران را به تأمل و ملاحظه ترغیب سازم، تا شاید از این ایده ناصواب  دست کشند و بی خیال این اقدام بی‌ثواب شوند.

این بزرگواران وقتی توان اصلاح دانشگاه فرهنگیان و روی بازگشت به گذشته و احیای تربیت معلم‌ها و دانشسراها را ندارند، لطفاً این نسخه را برای نظام تعلیم و تربیت نپیچند!

هنوز نظام، تاوان تدابیر غلط مدیران وقت را در تأسیس مدارس غیر انتفاعی پس‌می دهد، لطفا بی خیال دانشگاه غیرانتفاعی تربیت معلم باشید .

 خصوصی سازی این بخش به انهدام نظام تعلیم و تربیت کشور خواهد انجامید و همین اندک میراث و سرمایه مانده را نیز بر باد خواهد داد.

طرح تأسیس دانشگاه فرهنگیان غیرانتفاعی فارغ از عواقب ناصواب تربیتی، سنت غلطی در مسیر تأمین نیروی انسانی آموزش و پرورش است.

بی اعتنایی به تجربه زیسته و غفلت از درس‌های گذشته با هیچ عقل و تدبیری سازگار نیست.

در کشور به اندازه کافی دانشگاه غیرانتفاعی با گرایش‌های علوم انسانی و اسلامی وجود دارد که می تواند با توجه به هدف‌گذاری‌های صورت گرفته در تأسیس آن و نیز نبود منافع اقتصادی و بعضا سیاسی در تأسیس آن، بخش زیادی از دبیران و معلمان کلاس‌های خالی را تأمین کند .

دانشگاه‌های دولتی کشور که به لحاظ پایه و مایه علمی به مراتب از دانشگاه فرهنگیان سر هستند، به‌راحتی می توانند تقاضاهای آموزش و پرورش را در تأمین دبیر دروس پایه و فنی‌وحرفه‌ای تأمین کنند.

فراخوان دادن به این دانشگاه‌ها و گزینش سخت و بکارگیری آزمایشی چند ساله بهترین اقدام در تأمین معلم برای آموزش و پرورش امروز و فرداست.

اگر این همه دانشگاه دولتی در کشور نتوانند نیاز نیروی آموزشی را تأمین کنند، باید در اصالت و هدف‌گذاری‌های آن ها تردید کرد.

تجربه طرح تعهد دبیری سال های آخر دانشگاه‌های دولتی و... به‌راحتی می تواند پایانی برای اندیشه غلط تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی فرهنگیان باشد .

انتظار این است که همه توجه‌ها و تمرکزها بجای موازی‌کاری و تکرار مکررات، معطوف به ارتقای صلاحیت‌های تربیتی و آموزشی معلمان میدانی شود.

یادمان باشد که ارتقای دانش، مهارت و صلاحیت‌های حرفه‌ای و مهارتی و شایستگی‌های تربیتی و معنوی معلمان موجود، از هر اقدامی ضروری‌تر است.

پاورقی

رهبر انقلاب در دیدار معلمان اردیبهشت ۱۴۰۲:

 همان‌گونه که این متخصصان می‌گویند، اگر در ۲۰ سال قبل به موضوع مدرسه رسیدگی کرده بودیم امروز بسیاری از مشکلات وجود نداشت؛ بنابراین چاره کار در برنامه‌ریزی صحیح و همت جدی برای اصلاح مدرسه است و همه مسئولان، تصمیم‌سازان، تصمیم‌گیران و آحاد مردم باید اهمیت حیاتی دستگاه آموزش و پرورش را درک کنند.

...این فکر در گذشته در بعضی از مسئولان کشور وجود داشته که ما بیاییم آموزش و پرورش را از دولت جدا کنیم، بدهیم دست بخش‌های خصوصی بروند، این خرج سنگین و این بودجه‌ سنگین را از دوش آموزش و پرورش برداریم. دستشان درد نکند، برای نابود کردن کشور فکر خوبی است این

...نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته می‌شود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش می بندد، ضعف مدرسه است. وقتی به مدرسه دولتی کم اعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالی‌اش آن قدر نبود که بتواند در مدرسه‌ای که شهریه می گیرد ثبت نام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد . این بی‌عدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.

ایشان رصد شایستگی‌های حرفه‌ای و عمومی معلم در طول دوران خدمت و اکتفا نکردن به گزینش‌های بدو خدمت را نیز ضروری دانستند و گفتند: ضوابط گزینش نباید  کم رنگ شود.

رهبر انقلاب شهریور ۱۳۹۹ :

باید سطح و کیفیت مدارس دولتی از لحاظ آموزشی و تربیتی به گونه‌ای شود که دانش‌آموزان احساس نکنند با تحصیل در این مدارس امکان قبولی آن‎ها در کنکور کمتر است و خانواده‌ها نیز تصور کنند فرزندانشان را به یک جای بی‌پناه می‌فرستند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.