برغم ادعای دولت جوبایدن برای مهار تنش ها در موضوع فلسطین اما همه رخدادها از مدیریت تنش منطقه ای با محوریت واشنگتن و به نفع رژیم صهیونیستی حکایت دارد. در این راستا و در شرایطی که دور تازه مذاکرات آتش بس پیشنهادی آمریکا، قطر و مصر با موضوع غزه در دوحه، به علت زیاده خواهی تل آویو در کمتر از 24 ساعت به شکست انجامید حال شاهد گسترش جنگ افروزی منطقه ای اشغالگران زیر چتر حمایتی کاخ سفید هستیم.
در این مسیر جنگندههای رژیم بامداد شنبه منطقه «تول- وادی الکفور» شهر النبطیه در جنوب لبنان را هدف حملات خود قرار دادند که منجر به شهادت 10 نفر از جمله چند کودک شد. روز جمعه نیز گزارشهایی از حملات تروریستی اسرائیل در هدف قرار دادند چند خودرو در جنوب لبنان حکایت داشت. این آتش افروزی صهیونیست ها در حالی است که همین دو روز پیش، آموس هوکشتاین، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به لبنان که در بیروت حضور داشت، خواستار خویشتنداری و کاهش تنش از سوی حزب الله شده بود!

آمریکا به دنبال تنش مدیریت شده
چنین سناریوی – درخواست خویشتنداری از مقاومت و همزمان باز گذاشتن دست تل آویو در جنایت – از بازی دوگانه آمریکا بر سر تحولات منطقه حکایت دارد.
امیرعلی ابولفتح کارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با قدس در اینباره با ذکر اینکه آمریکایی ها به دنبال آرامش نیستند در عین حال به دنبال جنگ هم نیستند گفت: آنچه واشنگتن در شرایط کنونی درباره تحولات غرب اسیا دنبال می کند تنش مدیریت شده است؛ یعنی تنشی که در آن ماهیت وجودی اسرائیل حفظ شود و در عین حال نیروهای جبهه مقاومت از جمله ایران، یمن، حزب الله لبنان و مقاومت فلسطین تضعیف بشوند و بر اساس این نحوه نگرش به ماجرا، رژیم صهیونیستی حق دارد از خودش دفاع کند و در حمله به مقر و مراکز محور مقاومت حمله کند اما با این شرط که تنش حاصل از این رویکرد نباید به یک جنگ فراگیر منتج شود.
ابوالفتح افزود: از این منظر، واشنگتن دست تلاویو را برای حمله به مقاومت باز میگذارد اما آنجایی که مسیری که تلاویو در رسیدن به این خواسته در پیش میگیرد ممکن است به یک جنگ فراگیر منجر شود این رژیم را با ابزارهایی که در اختیار دارد زیر فشار قرار میدهد. با این رویکرد درواقع ما یک سیاست متناقض را از سوی واشنگتن در قبال وضعیت کنونی در منطقه و رویکرد تلاویو مشاهده میکنیم؛ یعنی اگر آمریکاییها نگران شعله ورتر شدن جنگ در منطقه باشند تلاویو را با تهدید به کاهش حمایتهای سیاسی و دیپلماتیک و تسلیحاتی یا از طریق فعال کردن گروههای اپوزیسیون یا حتی برجسته کردن اختلافات درون کابینه جنگی این رژیم تحت فشار قرار میدهد و تنش کنونی را به اصطلاح مدیریت میکند؛ یعنی وضعیتی که در آن نه صلح دیده میشود و نه شاهد جنگ تمام عیار هستیم. درواقع وضعیتی که از ابتدای عملیات طوفان الاقصی شاهد بودیم همین رویکرد آمریکا را نشان میدهد. هر بار که عرصه بر تلاویو تنگ میشود آمریکا تلاش میکند با فرستادن نماینده و مطرح کردن بحث آتش بس و مذاکرات فشار را از روی رژیم بر دارد و بعد از تخلیه فشار شاهد از سرگیری حملات رژیم با شدت بیشتر هستیم.

ادامه سیاست چماق و هویج در قبال مقاومت
حمیدرضا غلام زاده دیگر کارشناس مسائل بین الملل نیز با اشاره به رویکرد متناقض آمریکا در قبال بحران کنونی در منطقه غرب آسیا این رویه را مصداق دنبال کردن سیاست چماق و هویج دانست و اظهار داشت: درواقع واشنگتن دست تلاویو را در حمله به محور مقاومت و دست زدن به ترور و کشتار در سراسر منطقه باز میگذارد اما زمانی که عرصه بر این رژیم به واسطه واکنشهای احتمالی تنگ میشود با ادبیات مذاکره وارد میدان میشود.
غلام زاده با اشاره به آغاز دور تازهای از به اصطلاح مذاکرات آتش بس در غزه تصریح کرد: طی روزهای اخیر آمریکاییها تلاش کردند با مطرح کردن دوباره مذاکرات آتش بس رویکرد مذاکره برای مذاکره را دنبال کنند تا از این طریق محور مقاومت و ایران را از پاسخ به ترور هنیه منصرف کنند. بنابراین احیای مذاکرات شکست خورده از سوی آمریکاییها فقط تلاشی برای تلطیف فضا و خریدن زمان برای کاستن از بار تنشهای در منطقه برای دادن فضای تنفس و خارج کردن تلاویو از فشار ایجاد شده بعد از ترور هنیه بود و جز این کارکرد دیگری نداشت.
وی در پاسخ به این پرسش که آمریکا در قبال منطقه چه سیاستی را دنبال میکند تصریح کرد: رویکرد آمریکاییها در شرایط کنونی یک وضعیت بلاتکلیفی را نشان میدهد؛ یعنی اساسا رویکرد واشنگتن در منطقه به گونهای است که نه راه پیش دارد و نه راه پس؛ درواقع سیاست آمریکاییها در قبال ایران اعمال سیاست مهار بود که پیش از این از طریق تسلیح اعراب و ایجاد توازن بین ایراان و اعراب اتفاق میافتاد اما بعد از آنکه اعراب در این سیاست شکست خوردند به سمت مهار ایران از طریق صلح اعراب و اسرائیل و برقراری توازن سه گانه رفتند و در نهایت شکست این سیاست به مهار ایران از طریق ایجاد توازن بین تلاویو و تهران بدون ایجاد تنش سوق پیدا کرد اما در نهایت همین سیاست هم با شکست مواجه شد. در شرایط کنونی هم آمریکا به هیچ عنوان درصدد رفع تنش نیست مگر اینکه این رفع تنش به معنای برآورده شدن تمام خواستههای رژیم صهیونیستی و نجات این رژیم باشد با این تفاسیر در شرایط کنونی مذاکرات و دعوت به مذاکرات صرفا با هدف خرید زمان و برداشتن فشارها از روی رژیم صهیونیستی صورت میگرفت و با کاسته شدن فشارها بار دیگر شاهد از سر گیری حملات این رژیم هستیم.




نظر شما