رضا فرهمند از مستندسازان باسابقه در اولین تجربه بلند سینمایی خود با فیلم «لولی» به چهل و سومین جشنواره فیلم فجر آمده است. «لولی» به تهیه کنندگی جلیل اکبری صحت فیلمی معناگرا و متعلق به سینمای اجتماعی است.
رضا فرهمند، کارگردان این فیلم با بیان اینکه «لولی» فضا و اتمسفر جدیدی را نسبت به آثار چند سال گذشته ارائه میکند، یادآور میشود: من به عنوان فیلمسازی که حداقل چهار، پنج دوره در فجر حضور داشتم و اتمسفر فضای داستانی را میشناسم و همچنین با وجود اینکه میدانم کارگردانان فیلم اولی به دلیل اینکه نگاه منتقدان را به خودشان جذب میکنند، بیشتر به سمت سلبریتی و ستارهها میروند اما من عامدانه این راه را نرفتم. به نظرم فرم فیلم و استراتژی به کار گرفته شده در کستینگ جسورانه است و از تجربیاتم در مستنسازی میآید.وی در ادامه می افزاید: البته انتخاب این فرم به دلیل اجبار در تولید نبود، چون وقتی سراغ ستاره ها می روید باید پروداکشن بزرگتری تدارک ببینید اما من این کار را نکردم و به نظرم حضور نابازیگرها و چهره های ناآشنا انتخاب درستی بوده، اما اینکه سینمای ایران که در حال حاضر حیات خودش را از کمدی ها می گیرد و تمایل زیادی هم به آثار اجتماعی ندارد، با «لولی» چه برخوردی می کند، موضوع دیگری است. در واقع من با استفاده از نابازیگران و انتخاب این ژانر و فرم داستانی ریسک روی ریسک کردهام، اما احساس می کنم حرکت شرافتمندانهای انجام دادهام.
محصول درستی را به این سینما ارائه دادهام
فرهمند با تاکید بر اینکه «لولی»، فیلمی مستقل است و در یک فضای ایرانی و معناگرا ساخته شده، یادآور میشود: سرمایه گذار فیلم هم خودم هستم و علیرغم پیگیری و تلاش هایم هیچ ارگانی در ساخت آن به ما کمک نکرد و اتفاقاً با این اوصاف فیلم متشخص و شرافتمندانه تری هم شده و حتی فکر می کنم اگر سراغ بازیگران استار هم میرفتم فیلم به این موفقیت و تشخص دست پیدا نمیکرد. اما میدانم این جنس کارها اقبال چندانی در سینمای ایران و اکران عمومی ندارند و سینمای ما سال هاست که به کپی هایی از هالیوود تبدیل شده است. در حالی که ما دارای فرهنگ و پشتوانه عظیمی در روایت، معماری و تاریخ هستیم و متاسفانه همه این پشتوانه را کنار می گذاریم و سراغ سینمای شهری می رویم که نه فضای بصری زیبایی به ما می دهد و نه روایت هایی که مربوط به ما باشد و در نهایت سینمای ایران که همیشه به یک سینمای معناگرا و عمیق معروف بوده تبدیل به سینمایی در سطح اتفاقات دم دستی تبدیل شده است. اما من این فیلم را با سرمایه شخصی که حاصل سال ها پس انداز یک مستندساز بوده ساخته ام و فکر می کنم محصول درستی را به این سینما ارائه داده ام.
وی درباره دلایل انتخاب نابازیگران در فیلمش تصریح میکند: من مستندساز هستم و اولین چیزی که در یک فیلم برایم اهمیت دارد این است که بازی ها و فضای داستانی واقعی باشد. بازیگر نقش اول فیلم کسی است که تاکنون تجربه مواجهه با دوربین نداشته و بازی سختی برعهده دارد و به نظرم هیچ سلبریتی نمی توانست این نقش و فضا را اینطور واقعی دربیاورد.
وی در ادامه به تجربه کار با نابازیگران اشاره می کند و می گوید: سه مستند اخیر من خارج از ایران ساخته شده؛ به طور مثال در «نت های مسی» با 5 کودک عرب زبان کار کردم که زبان همدیگر را هم نمی فهمیدیم و مترجم واسطه ما بود، اما خروجی کار بسیار خوب بود و در فستیوال های مهم جوایزی را کسب کرد. به همین جهت تجربه کار با نابازیگران در ساخت «لولی» خیلی به من کمک کرد.
این کارگردان ادامه میدهد: اصولاً دلیل استفاده نکردن از نابازیگران به منابع مالی و زمان محدود برمیگردد اما در این فیلم با چهار برداشت کار را می گرفتیم که بخشی از آن مربوط به تلاش نابازیگران و بخشی هم مربوط به تجربههای قبلی من است و حتی زودتر از موعد برنامه ریزی شده فیلمبرداری را تمام کردیم. اما به هرصورت این یک واقعیت تلخ است که مخاطب ترجیح میدهد چهره ای که قبلاً میشناخته را در فیلم ببیند.
لامکانی و لازمانی در «لولی»
وی درباره جهان فیلم و لوکیشن آن می گوید: اینطور نیست که بتوانیم متوجه جغرافیای خاصی در فیلم شویم و در حقیقت «لولی» لامکان و لازمان است و کل فیلم در یک امامزاده، از سقف تا زیرزمین آن می گذرد اما ما نمی دانیم آنجا کجاست و کاراکترها هرکدام از یک فرهنگ مجزا وارد داستان می شوند. این بخش هم به تجربه من در مستند باز میگردد زیرا حداقل ده سال است که در ایران کار نکردم و به چیزی به نام زبان متصل به یک فضا اعتقاد ندارم و در این فیلم هم یک زبان مشترک وجود دارد که ارتباطی به زبان های رایج ندارد و جغرافیا هم معطوف به فضای خاصی نیست.
فرهمند با بیان اینکه «لولی» فیلم معناگرایی است و لایه های تاریخی را هم در آن گنجاندیم، تصریح میکند: موسی و صفورا دو کارکتر اصلی هستند و ارجاعاتی در متن به داستان حضرت موسی(ع) و صفورا در میقات می شود. اسم لولی نیز برگرفته از شعر «ای لولیای ای لولیان» مولانا و به معنای پریشان و سرگشته و منطبق بر سرنوشت کارکترهای فیلم است.
یک فیلم متشخص با مخاطب خاص
وی درباره انتظارش از بازخورد مخاطبان پس از تماشای فیلم میگوید: ما با یک فیلم هنری مواجهیم و تماشای اینگونه فیلمها آرامشی میخواهد. با توجه به اینکه جامعه ایران این روزها موقعیت خاصی دارد به نظرم «لولی» فیلم سختی باشد، اما در عین حال اصلاً ادعایی ندارد و به نظرم فیلم متین و متشخصی است که مخاطب خاص خودش را خواهد داشت.




نظر شما