تحولات منطقه

سیدمحسن طباطبایی‌پور، مستندساز پیشکسوت، بیش از هر مستندساز دیگری زندگی و فعالیت‌های استاد محمود فرشچیان را در آثار خود به تصویر کشیده است.

در وجود استاد فرشچیان به آرزوهایم رسیدم
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

سیدمحسن طباطبایی‌پور از مستندسازان و تهیه‌کنندگان پیشکسوت سینمای ایران است. او کارنامه پر و پیمانی در ساخت مستندهای متنوع و جذاب در زمینه‌های مختلف دارد؛ اما در عین حال او را می‌توان شاخص‌ترین مستندسازی قلمداد کرد که بیش از سایر همتایان خود، زندگی و فعالیت‌های حرفه‌ای هنرمند شهیر و صاحب‌نام ایرانی استاد محمود فرشچیان را موضوع مستندهای خود قرار داده است. او با تولید و ساخت بیش از ۱۸ مستند درباره زندگی استاد فرشچیان، تصویری کامل و جامع از زندگی این استاد بی‌بدیل را پیش روی مخاطبان قرار داده است. طباطبایی‌پور به واسطه نسبت خویشاوندی و ساخت این مستندهای متنوع، رابطه نزدیکی با استاد فرشچیان داشت و به همین بهانه با این تهیه‌کننده پیشکسوت درباره خاطراتش از همنشینی با استاد و تجربه ساخت چندین مستند درباره او به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

آقای طباطبایی‌پور، معمولاً تهیه‌کنندگان درباره یک سوژه چندین مستند نمی‌سازند، اما شما درباره زندگی و فعالیت‌های حرفه‌ای استاد فرشچیان آثار زیادی تولید کرده‌اید. این انگیزه از کجا می‌آید و این مسیر برای شما چطور آغاز شد که چنین مجموعه پرباری تولید کردید و آشنایی شما با استاد فرشچیان چگونه شکل گرفت؟

استاد خویشاوندی بسیار دوری با ما داشتند، سال ۱۳۸۰ که در مجلس ختمی حضور داشتم و تصادفاً ایشان هم آنجا بودند ملاقاتشان کردم؛ از همان‌ جا ارتباط من با استاد آغاز شد. از آن زمان دیگر نتوانستم ایشان را رها کنم و در وجودشان به بسیاری از آرزوهای خودم رسیدم. همان سال یک مستند بلند با عنوان «نگار مهر» تهیه کردم. اخلاق فوق‌العاده خوب آقای فرشچیان من را شیفته خود کرد، به ‌طوری که بسیاری از فعالیت‌های حرفه‌ای دیگرم را رها کردم و به سمت این گمشده‌ام شتافتم.

در وجود استاد فرشچیان به آرزوهایم رسیدم

در آن سال‌ها استاد معمولاً یکی دو بار به ایران می‌آمدند و هر بار هم یک تابلو تازه همراهشان بود؛ مثل تابلوهای «غدیر خم»، «پرچمدار حق» یا در سال‌های اخیر که «شمس و مولانا» را با خود آوردند. به محضی که از حضورشان باخبر می‌شدم خدمتشان می‌رسیدم و به بهانه هر یک از این آثار، یک مستند تازه تهیه می‌کردم. در سال ۱۴۰۰، با وجود اینکه استاد در آمریکا بودند، یک مستند بلند و فاخر ۹۰ دقیقه‌ای به نام «گنجینه هنر» از ایشان تهیه کردم. مصاحبه‌ها را هم به ‌صورت برخط و مجازی انجام دادیم و در فیلم پیاده کردیم. این مستند در واقع آخرین تصاویری است که من افتخار داشتم از استاد در منزلشان بگیرم و خوشبختانه مستند بسیار خوبی هم شد و شبکه مستند هم چندین بار آن را پخش کرده است.

تعداد مستندهایی که ساختید در مجموع به چند کار رسید؟

در مجموع ۱۸ مستند درباره آثار مختلف استاد ساخته‌ام. به علاوه «گنجینه هنر» و یک مستند دیگر با عنوان «شاعرانه استاد» که در ایران تولید کردم. در این مستند، شعرهایی که شاعران درباره استاد سروده بودند، همراه با تصاویری که از ایشان داشتیم مونتاژ و تبدیل به مستند فاخری شد که صدا و سیما هم آن را پخش کرد. اغلب این مستندها از شبکه‌های صدا و سیما روی آنتن رفتند؛ البته فضای مجازی هم نقش مهمی داشت. از دل همان مستندها و راش‌هایی که داشتیم، حدود ۲۰ فیلم کوتاه نماهنگ‌ هم تهیه کردیم. این نماهنگ‌ها معمولاً یک تا سه دقیقه هستند و درباره موضوعات مختلفی مانند ضریح امام حسین(ع)، ضریح حضرت رضا(ع) یا «عصر عاشورا» ساخته شدند تا مخاطبان در فضای مجازی هم بتوانند به ‌صورت کوتاه از هنر استاد بهره بگیرند.

این عشق و علاقه به استاد فرشچیان از کجا شکل گرفت که فعالیت‌های ایشان را چنین مشتاقانه دنبال می‌کردید؟

در یک جمله می‌توانم پاسخ به این پرسش را خلاصه کنم که اگرچه هنر استاد فرشچیان در قله‌های بزرگ جهان قرار دارد، اما اخلاق ایشان به ملکوت اعلا پیوسته است. واقعاً اخلاق آقای فرشچیان، اخلاقی عرشی بود که بر زمین آمده بود. محال بود ایشان نسبت به کسی کینه‌ای داشته باشند. گذشت و فروتنی که در وجود ایشان دیدم، در کمتر انسانی دیده می‌شود.

با اینکه من بیش از ۱۵۰ فیلم مستند از هنرمندان ایران ساخته‌ام، آقای فرشچیان با همه فرق می‌کردند و اخلاقشان من را شیفته خود کرد. از طرفی ایشان هم لطف فراوانی به من داشتند. بیشتر کارهایشان در ایران با همراهی من انجام می‌شد. دست‌کم هفته‌ای یک بار تلفنی صحبت می‌کردیم و رابطه‌مان مانند رابطه پدر و فرزندی بود و اگر کاری در ایران داشتند من برایشان انجام می‌دادم و دغدغه‌هایشان را به مسئولان منتقل می‌کردم.

یکی از دغدغه‌های بزرگ استاد فرشچیان، ساخت فیلم مستند از دو استاد بزرگشان بود؛ یکی در دوران کودکی، حاج میرزا آقا امامی و دیگری در زمان تحصیل در هنرستان، استاد عیسی بهادری. به دستور استاد فرشچیان دو مستند «راز میرزا» و «راز عیسی» ساخته شد که در هر دو مستند نیز با استاد گفت‌وگو کردیم.

خاطره‌ای از همراهی با استاد دارید که برای خودتان هم جذاب بوده باشد؟

از استاد خاطرات دلنشین بسیاری دارم که یکی از آنها را برایتان تعریف می‌کنم؛ هر بار که حضرت استاد به اصفهان می‌آمدند، یادی هم از بزرگان هنر می‌کردند و به دیدارشان می‌رفتند. روزی به اتفاق استاد، به خانه‌ی مرحوم عباسعلی پورصفا ـ از نامداران نقاشی آبرنگ ایران و شاگرد ویژه‌ی استاد عیسی بهادری رفتیم. آن روز، استاد پورصفا در ماه‌های پایانی عمرش بود؛ دیگر رمقی نداشت و دستش یاری نمی‌کرد. استاد با مهربانی پرسیدند: «چرا نقاشی نمی‌کشید؟» او آهی کشید و گفت: «دیگر دستم توان ندارد… حال و حوصله‌ام مساعد نیست». استاد با لبخندی عمیق پاسخ دادند: در همین حال هم اگر قلم برداری، نقاشی‌ات ارزشمندتر از همه‌ی کارهای گذشته‌ات خواهد بود. ما از خانه‌ استاد پورصفا بیرون آمدیم. فردای آن روز، دخترشان به من زنگ زد و با شوق گفت: «پدر گفت بوم نقاشی و آبرنگ و سه‌پایه را بیاورید… دوباره مشغول کشیدن شد!» و این یعنی استاد، تا آخرین دمِ زندگی، در دل آدم‌ها چراغ امید را روشن می‌کردند.

در وجود استاد فرشچیان به آرزوهایم رسیدم

استاد بسیاری از تجربه‌های کودکی خود را در آثارشان منعکس کرده‌اند؛ از خروس سفیدی که در کودکی با آن انس گرفته بودند و در بسیاری از تابلوهایشان دیده می‌شد تا تجربه دوران نابینایی موقتی که در بسیاری از نقاشی‌هایشان می‌توان آن را در تمثال‌های مختلفی دید. این تجربه‌های زیسته چه تأثیری در آثارشان داشت؟

استاد در سن ۵-۴ سالگی، در خانه پدری که از خانه‌های قدیمی و زیبای اصفهان بود، پایشان به لب حوض گیر می‌کند و داخل حوض می‌افتند و پیشانی‌شان می‌شکند و این خط روی پیشانی تا آخر عمر روی صورتشان پیدا بود. بعد که در آب می‌افتند امواج زیادی دور استاد به وجود می‌آید و مدتی غرق آب می‌شوند تا اینکه نامادری‌شان متوجه می‌شود و ایشان را نجات می‌دهد. آن امواج در ذهن استاد ماندگار و به نوعی همچون مدینه فاضله می‌شود و همه تابلوهایی که استاد کشیده‌اند به صورت موج دَورانی طراحی شده‌اند و انحنا و خطوط موجدار در تمام آثارشان دیده می‌شود و در هیچ ‌کدام از تابلوهایشان اشکال خشک و مستقیم مانند مثلث و مستطیل وجود ندارد، در تمام طرح‌هایشان انحنایی وجود دارد که این انحنا برآمده از همان تجربه غرق شدن در آب بود. بعد هم حدود ۶ماه نابینا شدند و به یاری خداوند بینایی خود را بدست می‌آورند.

خودشان نقل می‌کردند: خلاقیت ذهن من از همان ۶ماه شروع شد و دست روی هر چیزی که می‌گذاشتم شکل آن جسم در ذهن من مجسم می‌شد. در واقع آن خلاقیت منحصر به فرد در استاد نتیجه آن ۶ماه نابینایی بود و خدا می‌خواست ایشان را برای آینده آماده کند.

در گفت‌وگوهایتان صحبتی از علاقه‌مندی ایشان به یک اثر خاص شده بود؟ آیا ایشان به تابلو خاصی علاقه ویژه داشتند؟

بله، مثلاً به «پنجمین روز آفرینش» علاقه زیادی داشتند و می‌گفتند من برای این تابلو خیلی زحمت کشیده‌ام. یا درباره «عصر عاشورا» که این تنها تابلویی بود که توانست واقعه عاشورا را جهانی کند. ویژگی مهم استاد در کار هنر که باید حتماً به آن اشاره کنم این بود که استاد بدون مطالعه هیچ تابلویی را نمی‌کشیدند. یادم هست سال ۸۲ وقتی می‌خواستند «غدیر خم» را کار کنند، به من زنگ زدند و گفتند: «برو از مورخان و علما بپرس در واقعه غدیر زن و بچه هم حضور داشته یا نه». من هم از یکی از تاریخ‌دانان بزرگ پرسیدم و پاسخ مثبت بود. بر همین اساس، استاد در همان تابلو، زن و بچه‌ها را هم تصویر کردند.

در وجود استاد فرشچیان به آرزوهایم رسیدم

مهاجرت استاد از ایران اتفاق ناراحت‌کننده‌ای بود. ایشان بارها گفته بودند شاید مسئولان آن ‌طور که باید قدر این هنر را نمی‌دانند. اما شما که به استاد نزدیک‌تر بودید، آیا می‌دانید دلیل مهاجرتشان چه بود؟

استاد به انتخاب خودشان از ایران رفتند، اما کاملاً به وطن وابسته بودند. شاید بتوان گفت استاد فرشچیان تنها روشنفکری در تاریخ ایران بودند که این میزان دلبستگی به ایران و ایرانی بودن در وجودشان هویدا بود. دلیل اصلی مهاجرتشان به آمریکا هم آشنایی با مسئولان موزه بزرگی در نیویورک بود. در آنجا طرح‌هایی به استاد سپرده می‌شد که ایشان می‌کشیدند و تحویل می‌دادند. از طرفی دیگر، با توجه به اینکه مرکز نشر و محور هنر دنیا در آمریکا و به‌ خصوص نیویورک بود، استاد مرتب از طریق همان مرکز، نمایشگاه‌هایی از آثارشان را به سراسر دنیا می‌فرستادند. همین اتفاق موجب شد ایشان جهانی شوند. اما عشق به وطن چنان در وجود استاد قوی بود که هر سال دو یا حتی سه بار به ایران سفر می‌کردند.

و آخرین بار چه زمانی به ایران سفر کردند؟

سال ۹۷، پیش از کرونا ایشان به ایران آمدند و مدت زیادی هم در کشور به خصوص در اصفهان ماندند. همان ‌جا طراحی ضریح حضرت شاه عبدالعظیم(ع) را انجام دادند و بعد که به آمریکا بازگشتند، دوران کووید شروع شد و پس از آن هم به دلیل کهولت سن دیگر نتوانستند سفر کنند. اما ارتباط ما از طریق تماس‌ها و مکالمات مرتب ادامه داشت.

در مستند «گنجینه هنر»، نخستین نما از حضور استاد در دانشگاه هاروارد و سخنرانی برای دانشجویان است؛ ایشان در این سخنرانی به جوان‌ها امید می‌دهند و آن‌ها را تشویق می‌کنند که با وجود سختی‌ها، امیدشان را از دست ندهند و دست از تلاش و کوشش برندارند. در دیدارهایی که با استاد داشتید به آرزوها و خواسته هایشان برای مردم ایران و جوانان اشاره‌ای می‌کردند؟

بله. استاد به شدت مرد کار و تلاش و کوشش بودند. یک ‌بار که ایشان را به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان برده بودیم، مسئول آموزشی گفت بچه‌ها در هفته فقط هشت ساعت کلاس نقاشی دارند. استاد به شدت برآشفته شدند و با ناراحتی گفتند: من ۲۴ ساعت نقاشی کشیدم و هنوز به جایی نرسیدم.شما چطور می‌خواهید با هشت ساعت در هفته نقاش تربیت کنید؟ ایشان به نظام آموزشی خیلی انتقاد داشتند و معتقد بودند باید نظام استاد–شاگردی دوباره حاکم شود و اینکه شبانه‌روزی باید تلاش کرد و همیشه جدیت استاد برای من الگو بود. هر کاری که می‌خواستند انجام دهند با دقت و جدیت آن را دنبال می‌کردند و به دیگران هم همیشه چنین توصیه‌ای داشتند.

در وجود استاد فرشچیان به آرزوهایم رسیدم

به عنوان پرسش پایانی می‌خواهم درباره تأثیرات استاد در هنر ایران و جهان بگویید و اینکه در فقدان‌ چنین هنرمند فرهیخته‌ای در ساحت هنر ایران چه باید کرد؟

تأثیرات هنر استاد در عرصه جهانی مشهود است و هیچ هنرمندی را در عرصه جهانی سراغ نداریم که همچون استاد فرشچیان تقریرات بین‌المللی داشته باشند. ایشان حدود ۱۷ تقریر بین‌المللی از بزرگان هنر دنیا دارند مثل رئیس موزه نیویورک، موزه لوور فرانسه، انگلستان، ایتالیا، آلمان و بیشتر رؤسای موزه‌های دنیا برای استاد تقریر نوشته‌اند و این خیلی مهم است. مهم‌ترین نکته برای مسئولان ما به ‌ویژه در حوزه آموزش این است که اخلاق و روش یادگیری استاد را الگو قرار دهند و مشی و منش ایشان باید سرلوحه جوانان و دانشجویان شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha