ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ در حالی ناچار به دفاع از خود شد که تقریباً تمام معیارهای آکادمیک کشور در حوزه دفاعی دچار نقصان جدی بود. ارتش نیاز به سازماندهی دوباره داشت و فرماندهانی که بتوانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و به آرمانهای نوین کشور وفادار باشند، هنوز موقعیت مناسب خدمت پیدا نکردهبودند. در این شرایط طبعاً هزینههای جنگ روز به روز افزایش مییافت و ایران قادر نبود با استفاده از ظرفیت دفاعی خود، دشمن را وادار به پایان نزاع کند. از سوی دیگر، شورای امنیت سازمان ملل متحد عملاً در راستای منافع رژیم بعث عراق گام برمیداشت و کشورهای عربی و غربی، از صدام حمایت مالی، سیاسی و نظامی میکردند. تابآوری در برابر این وضعیت برای نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بسیار دشوار بود و عبور از آن به سادگی امکان نداشت. حوادث ماههای پایانی جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ که امام خمینی(ره) از آن به جام زهر تعبیر کردهاند، بخشی از روندی است که درباره آن صحبت کردیم. اما ۴۴۲ ماه پس از پایان جنگ تحمیلی هشتساله، جنگی دیگر به ایران تحمیل شد که تاریخ، آن را با نام «جنگ ۱۲ روزه» به خاطر خواهد آورد؛ جنگی که از نظر ساختار کلاسیک، کاملاً بهروز بود و با جدیدترین فناوریهای نظامی و اطلاعاتی مدیریت میشد. هجوم به صورت ناگهانی و با رعایت اصل غافلگیری اتفاق افتاد و تعدادی از برجستهترین فرماندهان نظامی ایران، در همان ساعات اولیه حمله توسط دشمن به شهادت رسیدند. با این حال، ایران باوجود فاصله زیاد با مراکز و پایگاههای نظامی دشمن، توانست با سرعت فراوان مدیریت جریان جنگ را به دست بگیرد و در کمتر از ۲۴ ساعت، از دفاع به حمله تغییر فاز دهد. رژیم صهیونیستی با وجود داشتن مجهزترین ارتش غرب آسیا، تاب مقاومت در برابر ضربات جانانه ایران را نداشت و درنهایت دست به دامن آمریکا شد تا به نوعی جنگ را به پایان برساند. درواقع ایران با وجود آسیبها و تلفات ناشی از هجوم رژیم اشغالگر قدس توانست خود را در حوزه دفاع بهطور دقیق، صحیح و کارآمد مدیریت کند و علاوه بر رساندن تلفات به حداقل، برای وادار کردن دشمن به عقبنشینی، با کمترین دشواری ممکن روبهرو شود. در این ۴۴۲ ماه چه اتفاقی افتادهبود که فرایند مدیریت ساختار دفاعی کشور چنین تغییری را تجربه کرد؟ مرور تاریخ ایران طی ۳۷ سال گذشته، چه علائمی را درباره این تغییر نشان میدهد؟
عوامل تأثیرگذار
هرچند دو جنگ تحمیلی از منظر استانداردهای نظامی تفاوتهای آشکار و غیرقابل اغماضی دارند، اما در ساختار الگوی دفاعی و فرایند مدیریت دفاع میتوان اشتراکهای فراوانی میان این دو رویداد یافت؛ ضمن اینکه در دفاع مقدس ۱۲ روزه، ایران با جدیدترین فناوریهای نظامی روز روبهرو بود که دشمن صهیونیستی، عملاً هیچ محدودیتی برای دریافت و نیز کاربرد آنها نداشت. بنابراین، تغییرات و تحولات ساختار دفاعی ایران باید در این ۳۷ سال، نه فقط روندی رو به رشد، بلکه شتابی قابل قبول را برای رساندن آستانه تحمل سازمان دفاعی به سطح مطلوب تجربه کرده باشد. فرازهایی از این تحولات در بخشهای ذیل قابل مطالعه هستند.
حفظ و توسعه تجربیات: جنگ تحمیلی هشت ساله با وجود آسیبهای سنگین به زیرساختها، یک تجربه ذیقیمت و منحصر بهفرد برای کشور بود؛ تجربهای که طی ۳۷ سال بعد تلاش مستمری برای حفظ، افزایش و بهویژه انتقال آن به نسل بعد انجام گرفت. این انتقال تجربه، صرفاً در حوزه رفتارهای اجتماعی یا فرهنگی نبوده و نیست. بخش عمده این تجربیات به تقویت سامانههای دفاعی در حوزه نظامی و دیپلماتیک مربوط میشود. درواقع ایران توانست گنجینه تجربیات جنگ هشتساله را به ابزاری برای تولید راهبردی راهکارهای دفاعی تبدیل کند و با توجه به این تجربه که قطعاً فراتر از تئوریپردازیهای صرف است، برای عبور از بحرانهای گوناگون، نقشههای چندگانه و قابل اجرا داشته باشد. بخش عمدهای از توانایی ایران برای سازماندهی دوباره و سریع سطح فرماندهی دفاع، با وجود شهادت جمع زیادی از فرماندهان کلیدی، ریشه در همین تجربه تاریخی داشت. بررسیهای تاریخی نشان میدهد ایران تقریباً پس از دوره زندیه، قادر به حفظ تجربیات ناشی از نبردهای میدانی با دشمنانش نبوده است؛ این وضعیت در بررسی مصادیق تاریخی موجود در منابع قاجار و پهلوی، بهخوبی قابل احصاست. نکته مهمتر اینکه در روند حفظ تجربیات تاریخی جنگ هشتساله، توسعه و تکمیل آن نیز مدنظر قرار گرفت و علاوه بر رزمایشهای میدانی برای تربیت نسل جدید، به مطالعات مربوط به این حوزه اهتمام ویژهای شد.
توسعه فناوری و تلاش برای خودکفایی: یکی از مشهورترین گزارشهای تاریخی مربوط به حوزه تدارکات جنگ تحمیلی هشتساله، ماجرای نفروختن «سیم خاردار» به ایران است؛ کنایهای هولناک که نشان میدهد ایرانیها حتی از تولید جزئیترین ادوات مورد نیاز در حوزه دفاع نظامی هم محروم بودهاند. به همین دلیل با پایان جنگ تحمیلی هشتساله، موضوع توسعه فناوری و در اصطلاح رسانهایاش «جهاد خودکفایی» در دستور کار نهادهای ذیربط قرار گرفت. تجربه جنگ هشت ساله نشان داد با توجه به رویکردهای آرمانی و تلاش ایران برای استقلال در تمامی وجوه، نمیتوان روی کمکهای تسلیحاتی و فناوری دیگر کشورها حساب ویژه باز کرد. تلاش برای تولید ادوات نظامی مانند تانک و... با تکیه بر توان داخلی و توجه ویژه به عرصه مهندسی معکوس و بهویژه ورود به عرصه بسیار راهبردی تولید موشکهای گوناگون – اعم از کوتاهبرد، میان برد و دوربرد – جهشی بلند در این زمینه بود؛ آنگونه که ایران در سالهای اخیر، بخش عمدهای از سازمان دفاع نظامی خود را با اتکا به همین فناوری راهبردی ترمیم کرده و ارتقا داده است. این پیشرفت، بدون هیچ تمجید زاید و خارج از واقعیتی، بسیار شتابان و فراتر از تصور دشمنان ایران بوده است. امروزه استفاده از این فناوری، به ابزاری برای بازدارندگی دفاعی کشور تبدیل شدهاست.
ارتقای دیپلماسی دفاعی: در ۳۷ سال گذشته، ایران در حوزه دیپلماسی دفاعی، همپای حوزه نظامی پیش رفتهاست. با وجود همه تحریمها، ساختار دیپلماسی کشور از کمترین ظرفیتهای موجود برای تقویت جایگاه جهانی ایران که میتواند منجر به حفظ کشور از تعدی و تجاوز شود، در حد مطلوبی استفاده کرده است. ایران عضو سازمانهای مهمی همچون «شانگهای» و «بریکس» است که عضویت در آنها، در کنار موقعیتهای اقتصادی، قادر به تقویت دکترین دفاعی و سازماندهی دفاع دیپلماتیک نیز است. این مسئله، بهویژه سبب جلوگیری از خسارات ناشی از جنگهای فیزیکی میشود. قدرت نظامی و فناوری ایران نیز به مثابه یک ابزار توانمند برای چانهزنیهای دیپلماتیک، تأثیر خود را گذاشته و موجب ارتقای توانمندی دفاعی کشور شدهاست.
تلاش برای تثبیت و توسعه اقتدار منطقهای: ایران بهطور ویژه در ۳۷ سال گذشته به توسعه نفوذ منطقهای خود اقدام کردهاست. هر چند متحدان منطقهای ایران در دورههای گوناگون شدت و ضعفهای مختلفی را از سر گذرانده، بعضاً از دست رفته و تعدادی هم جایگزین شدهاند، اما روابط نزدیک ایران با این متحدان که در قالب دولت یا سازمانهای قانونی و رسمی فعال در کشورها ساماندهی شدهاند، شبکه قدرتمندی از علاقهمندان به ایران ایجاد کرده که در شرایط دشوار قادرند در کنار ایران به ایفای نقش بپردازند و کفه ساختار دفاعی کشور را در برابر دشمنان، سنگینتر و ابزار آن را کارآمدتر کنند.
مجموعه این عوامل و نیز عواملی که مجال بررسی آنها در این نوشتار مختصر نیست، به افزایش توانمندی سازمان دفاعی ایران طی ۳۷ سال پس از دفاع مقدس نخست انجامید و سبب تغییر معادلات در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به نفع ایران شد.




نظر شما