ساعت ۶:۳۰ بود که جنبش مقاومت فلسطینی «حماس» رسماً آغاز عملیات «طوفانالاقصی» را اعلام کرد و رزمندگان فلسطینی با یورش به مناطق اشغالی در مجاورت نوار غزه و حمله پرحجم و بیسابقه راکتی به محیط پیرامونی این باریکه، موفق به هلاکت تعداد قابل توجهی از صهیونیستها و اسارت ۲۵۱ نفر از آنان شدند. جهان متحیر و سرویسهای اطلاعاتی اسرائیلی و آمریکایی، بهتزده از این اقدام شجاعانه بودند که هیچ نشانهای از احتمال وقوع آن وجود نداشت؛ یک ابتکار، تصمیم و کنش تماماً فلسطینی.
اما این آغاز ماجرا نبود. ماجرا زمانی شروع شد که کشتیهای مملو از جمعیت یهودیان، با برنامه بریتانیا، فرانسه، آمریکا و سایر شرکا، به سرزمین موعود و میراث ادعایی ۳هزارساله خود سرازیر شده و فلسطین، سرزمین ادیان ابراهیمی را که قرنها محل تعامل و همزیستی مسلمان، مسیحی و یهودی بوده را با «سکه» یا «گلوله» به اشغال خود درآوردند و زخم رنج مستمر ۷۵سالهای که یک صبح پاییزی سر باز کرد.
تکلیف دشمن اسرائیلی و حامیانش مشخص بود؛ حیثیت بر باد رفته و هیمنه فروپاشیده باید ترمیم میشد ولو با «قتلعام»، حتی با «نسلکشی»! اما «محور مقاومت» اعم از هسته مرکزی یا همان جمهوری اسلامی ایران و جبهههای پیرامونی نظیر «یمن»، «لبنان» و «عراق»، باوجود غیرمنتظره بودن این عملیات، ضمن اعلام حمایت همهجانبه و تکرار همبستگی با آرمان آزادی فلسطین، خیلی زود وارد کارزار شده و نخست در جبهه شمالی «حزبالله»، در جبهه شرقی «گردانهای مقاومت عراقی» و در جبهه دریایی و تجاری «انصارالله» و در ساحت راهبردی و تمامعیار «جمهوری اسلامی ایران» خود را در میان یک جنگ وجودی یافته و تا به امروز به آن ادامه میدهند.
«دو سال هزینه و یک قرن فرصت» شاید دقیقترین تعریف برای خلاصهسازی این نبرد باشد. جنگی که جان بیش از ۱۰۰هزار فلسطینی ساکن غزه را گرفت و خون هزاران لبنانی، یمنی، عراقی و ایرانی را بر زمین ریخت؛ اما در مقابل، یک قرن سناریو مظلومیت و برگزیدگی یهودیان صهیونیست را به باد داد. حجم غیرقابلتصور جنایات و واکنش جنونآمیز رژیم اسرائیل، همراهی ساکنان سرزمینهای اشغالی با دولت خود، حمایت بیچون و چرای آمریکایی – اروپایی در کنار انفعال و همدستی رژیمهای عربی منطقه، منتج بهنوعی بیداری در میان آزادگان و شرافتمندان جهان شده و بازی به شکل ملموسی برگشته است.
سامانههای پایش آرا و افکارسنجی «شبهتمدن غربی» خیلی زود و شاید در همان ماههای نخست پس از آغاز این جنگ، با پیشبینی وضعیت امروز این رژیم جنایتپیشه، برنامه نجاتی را در نسخه اروپایی برای تقلیل موضوع و کاهش فشار روی اسرائیل، با عنوان تشکیل کشور مستقل فلسطینی (فاقد همه الزامات یک کشور مستقل) کلید زده و نمایشهایی دراینزمینه روی صحنههای بینالمللی آورده و بهموازات آن، طرح نجات آمریکایی که به حذف کامل هرگونه عامل زحمت برای کارفرمای اسرائیلی اصرار داشته است، با برخورد به صخره سخت محور مقاومت، امروز در حال تدارک یک صلح تحمیلی به فلسطینیان و ایجاد مجالی برای احیای صهیونیستهاست.
نتیجه هر چه باشد، ۷ اکتبر، تاریخی است که باید به خاطر سپرد! نه در این منطقه و نه در جهان، دیگر چیزی شبیه قبل نخواهد بود و این همان آغازی بر پایان پروژه اسرائیل در این منطقه و زمینهساز یک تغییر ماهیت بنیادین در نظام بینالمللی قدرت است. نظامی که فارغ از تک یا چندقطبی بودن، در حال تغییر «دال» مرکزی خود از «ماده» به «معنا» است. معنایی که قابلیت این را داشته که از کاتولیکها در اسپانیا تا بوداییان در کره، یهودیان در نیویورک تا ارتدکسها در سرزمینهای اشغالی و شیعیان در ایران، عراق و لبنان و سنیها در تمام بلاد عربی و اسلامی را زیر یک پرچم مشترک گرد هم آورد.
۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۴
کد خبر: ۱۱۰۱۰۸۳
صبح شنبه، هفت اکتبر ۲۰۲۳ بود که دنیا با یک خبر غیرمنتظره از خواب بیدار شد.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما