حالا ۱۲ پاییز است که خزان نبودش برای دوست و آشنا با سوز زمستانی در گذر است اما آثارش هست، باقیات و صالحاتش در حرم مطهر مانده است. خیلی از صحنها، ایوانها و حجرهها بوی حاج رمضان را میدهند، بوی دستانش که در گچ و سیمان و آجر آغشته میشد تا به اماکن متبرکه شکل و شمایلی بدهد. در روزهای حیاتش او را در همه گوشه و کنار حرم میشد دید. او سالها در این ارض اقدس زحمت کشید تا هم بنای نیکی از خود به جای بگذارد و هم نام ماندگاری. همین طور هم شد و حالا در غیاب بیش از یک دههای مرحوم رمضان اسدپور خادمان و متولیان آستان قدس رضوی از نوکر بارگاه رضوی به نیکی یاد میکنند.
«کاپیتان حرم» حواسش به همه چیز بود
اینقدر در حرم کار و خدمت کرده بود که به او «کاپیتان حرم» میگفتند. همه جای این آستان وسیع را میشناخت و از همه رمز و رازهای بنایی و معماری حرم مطهر آگاه بود. کاپیتان حرم در همه فضاها رفت و آمد داشت و حواسش بود به لحاظ عمرانی کم و کسری بر گوشه و کنار صحن و سرای بابرکت رضوی اتفاق نیفتد. وقتی حرف بنایی در حرم مطهر میشد معتقد بود کار سخت و نشد در این فضا وجود ندارد. او یک تفکر ویژه داشت؛ «هرچه درست و شایسته است باید در بنا و معماری حرم دیده شود.» به همین واسطه هم بود که وقتی کارها سنگین و سخت میشد منتظر کارگر نمیماند و سختی بارها و امور بنایی را به دوش میکشید.
به گفته کسانی که با او کار کردهاند؛ رمضان اسدپور دغدغههایی نسبت به معماری و بنایی حرم داشت که مردمان عادی نسبت به خانه و زندگی خود ندارند. کوچکترین ایرادها و آسیبهای بنایی و نمایی حرم به چشمش میآمد و با ظریفترین اقدامات سعی در برطرف کردن آنها داشت.
وردستی که استادبنا شد
رمضان اسدپور نه اهل مشهد بود و نه خراسان! او هموطنی بود که از کلیومترها آنطرفتر مورد محبت حضرت رضا(ع) قرار گرفته بود و برای خدمت به درگاه امن رضوی پذیرفته شده بود. استادرمضان بنا فقط ۱۶ سال داشت که وارد حرم مطهر شد تا مشغول امور بنایی و وردستی استادبناها و معمارها شد. نوجوان ورزیده و سرحال ساکن زابل به واسطه مهاجرت پدرش به مشهد، سعادت همسایگی با حرم مطهر را به دست آورده بود.
از همان شروع به کارش در حرم مطهر، برای خودش افقهای بلندی را متصور شده بود، به همین خاطر هم بود که بیحاشیه و بیکم و کاست چسبیده بود به کار تا خیلی زود استادبنا و معمار قابلی شود تا در فضای حرم مطهر به او کار بسپارند. اولین پروژههایی که نوجوان زابلی در آن فعالیت داشت، حضور در قسمت تیشهکاری سنگفرشهای صحن آزادی و انقلاب اسلامی بود.
آقا رمضان پرانرژی و توانمند هر چه در حرم ماند، بیشتر و بیشتر دلبسته این فضای مطهر و صاحب آن شد. او آمده بود تا روح و جسم خود را با حرم امام رضا(ع) پیوند بزند و هرچه در چنته دارد برای این بارگاه بگذارد. به همین واسطه تا آخرین لحظه عمرش در حرم ماند و خدمت کرد و پس از ۶۵ سال خادمی حرم امام رضا(ع) از دنیا رفت.
برای کار، شب و روز نمیشناخت
ماحصل عمر درخشان کاری مرحوم اسدپور در حرم مطهر حضور در پروژههای مختلف و همکاری با اساتید خوشنام معماری و عمرانی حرم مطهر بود. حاجرمضان در این سالها در محضر اساتیدی همچون شکرالله خوشدست، حاجاحمد بیوکی، حاج صادق رأفتی شاگردی کرد و درسهای بسیاری آموخت و سپس با مرحوم حاجی عرفانیان، معمار بیوتات ادامه کار داد و وقتی که بیوتات در واحد بهرهبرداری سازمان ادغام شد، زیر نظر مسئولان سازمان حریم حرم با مدیریت استاد رضا دیشیدی ادامه فعالیت داد.
رمضان اسدپور در تمام صحنهای قدیمی و رواقهای حرم مطهر زیر نظر اساتید بزرگ آغاز کار کرده بود و از طرفی هم یکی از بناهای زبردست بود، بنابراین در سالهای حیاتش، هر زمان که مسئلهای پیش میآمد از وجود وی در حرم مطهر استفاده میشد. یکی از پروژههای خاص استادرمضان، ساخت قبرها در صحن انقلاب و آزادی و غرفههای صحنها بود که همراه با استاد اسدالله زرینمهر کار را پیش بردند.
این استاد خوشنام و فقید یک ویژگی رفتاری خاص در حرم داشت و آن هم تسریع در امور محوله به وی بود. رمضان اسدپور بعد از شروع هر پروژهای شب و روز و سرما و گرما نمیشناخت و بیوقفه تلاش میکرد تا کار حرم انجام شود.
کاپیتان پرنده شد
کاپیتان حرم مطهر هیچ وقت نتوانست از حرم مطهر و کار عمرانی حرم دست بکشد و فاصله بگیرد. او که در مدت حضورش در حرم مطهر رابطه بسیار خوبی با همه خدام برقرار میکرد همیشه تأکید داشت، قدر خدمت در حرم امام رضا(ع) را بدانید. حاج رمضان معتقد بود، این فرصتها نصیب هرکسی نمیشود و آدم باید قدر آن را بداند. خادم باسابقه آستان قدس رضوی زندگی و همه دارو ندار خود را در سایه توجهات امام رضا(ع) میدید و اعتقاد داشت برای آرامش دنیا و آخرت فقط یک نگاه حضرت رضا(ع) کافی است.
مرحوم اسدپور در اواخر خدمت مسئولیت پشت بام حرم مطهر را از لحاظ ساختمانی بهعهده داشت و همیشه در پشت بام روزانه چندین مرتبه دور میزد و چنانچه مشکلاتی را ملاحظه میکرد سریعا اقدام میکرد. او دائما به امور رسیدگی میکرد تا آنجا که خادمان حرم علاوه بر کاپیتان به او عنوان کبوتر حرم امام رضا(ع) را نیز داده بودند.
رمضان اسدپور در ۲۲ مهر ۱۳۹۲ به دیار باقی شتافت و در صحن جمهوری اسلامی حرم مطهر هم به خاک سپرده شد تا پیوند او صحن و سرای رضوی همیشگی و ابدی باشد.




نظر شما