در هیاهوی روزگار، ایام فاطمیه همچون نسیمی معنوی، فرصتی برای تأمل و بازگشتی دوباره به خویشتن است. در این ایام حزن که متعلق به شهادت پاره تن پیامبر(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) است، یکی از بهترین راههای کسب معرفت درخصوص مقام شامخ ایشان، تأمل در زیارتنامههای مأثور است. زیارتی منسوب به امام باقر(ع) که در کتب معتبری چون تهذیب الاحکام و مفاتیحالجنان آمده، دریایی از مفاهیم عمیق را در خود جای داده است. برای درک عمیقتر این متن نورانی، به گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سید محمدتقی قادری، کارشناس دینی و استاد حوزه و دانشگاه پرداختیم تا فرازهای پنجگانه این زیارت را شرح و تفسیر کنیم.
آفرینش نوری؛ وجودی فراتر از زمان و مکان
در نخستین فراز از این زیارتنامه میخوانیم: یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ. این عبارت که به آفرینش پیش از آفرینش اشاره دارد، بسیار عمیق است. مقصود از این خلقت ثانویه چیست؟ حجتالاسلام قادری در پاسخ، با اشاره به مراتب وجودی اهلبیت(ع) بیان میکند: برای فهم این فراز، باید به دو نوع آفرینش برای انوار مقدسه اهلبیت(ع) توجه کرد. مرتبه نخست، وجود جسمانی ایشان است که مانند سایر انسانها، در ظرف زمان و مکان معین به این عالم مادی پا گذاشتند. اما مرتبه دوم، وجود نوری و تجردی است که به آن «آفرینش پیش از آفرینش جسمانی» میگویند. خداوند متعال پیش از خلق عالم ماده، ارواح مطهر ایشان را از نور عظمت خود آفرید.
وی برای تبیین این موضوع به روایتی ژرف از پیامبر(ص) استناد کرده و میافزاید: در حدیثی گرانبها، پیامبر اکرم(ص) کیفیت خلقت نوری خود و اهل بیتشان را اینگونه توصیف میفرمایند: «همانا خداوند، من، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را پیش از آنکه آدم را بیافریند، خلق کرد؛ آن هنگام که نه آسمانی برپا بود و نه زمینی گسترده... ما او را تسبیح میگفتیم آنگاه که تسبیحی نبود... سپس خداوند نور دخترم فاطمه را شکافت و از آن، آسمانها و زمین را آفرید. پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه بوده و نور دخترم فاطمه از نور خداست و دخترم فاطمه برتر از آسمانها و زمین است». این روایت بهوضوح نشان میدهد خلقت نوری اهلبیت(ع) و بهویژه حضرت زهرا(س)، مقدم بر خلقت کائنات بوده و ایشان واسطه فیض در نظام آفرینش هستند.
عالم ذر؛ میثاق الهی پیش از خلقت
این زیارتنامه به امتحانی الهی در آن عالم نوری اشاره میکند. حال سؤال این است آن عالم کجاست و ماهیت آن امتحان چه بوده است؟ این مفسر قرآن کریم در این باره توضیح میدهد: مقصود از عالمی که حضرت فاطمه(س) در آن مورد امتحان الهی قرار گرفتند، همان «عالم ذر» یا «عالم الست» است. این عالم، از جنس ماده و زمان نیست، بلکه عالمی مجرد و فراتر از جهان مادی است. اگرچه درک کامل حقیقت آن برای ما ممکن نیست، اما آیات قرآن کریم بهوضوح بر وجود چنین عالمی دلالت دارند. خداوند در آیه ۸۱ سوره آلعمران میفرماید: «وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِیثاقَ النَّبِیِّینَ...» که از پیمان خداوند با پیامبران برای ایمان آوردن و یاری رسول خاتم(ص) سخن میگوید. همچنین در آیه ۱۷۲ سوره اعراف آمده است: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ... أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی» که به پیمان فطری و ازلی میان خداوند و مخلوقات در عالمی پیش از این جهان اشاره دارد.
پیمان توحید و نصرت ولایت
با این تفاسیر، ممکن است برای مخاطب این پرسش پیش بیاید که موضوع آن امتحان و میثاق الهی که حضرت زهرا(س) در آن سربلند بیرون آمدند، چه بود؟ حجتالاسلام قادری در این باره دو احتمال قوی را براساس شواهد قرآنی و روایی مطرح کرده و میگوید: احتمال نخست این است خداوند از ارواح همه انسانها، ازجمله حضرت صدیقه طاهره(س) پیمان گرفت که بر فطرت توحیدی خود پایبند باشند. چنانکه قرآن در سوره یس میفرماید: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ... وَ أَنِ اعْبُدُونِی». حضرت فاطمه(س) نه تنها خود بر این میثاق استوار ماند، بلکه تجلی کامل این عهد بود. خطبه فدکیه ایشان، عمیقترین توصیفات توحیدی را در خود دارد و عبادتهایشان چنان بود که امام صادق(ع) فرمودند نور ایشان در محراب عبادت برای اهل آسمان میدرخشید.
وی احتمال دوم را اینگونه تشریح میکند: احتمال دوم که با آیه میثاق انبیا(آلعمران، ۸۱) تناسب بیشتری دارد، این است که خداوند از همه پیامبران و اولیای خود پیمان گرفت پیامبر آخرالزمان(ص) و وصی او را یاری کنند. بر این اساس، امتحان حضرت زهرا(س) در عالم ذر، ایمان و نصرت بیقید و شرط نسبت به پدر بزرگوارشان بهعنوان نبی و همسر مطهرشان، امام علی(ع)، بهعنوان ولی و امام زمانشان بوده است. ایشان در شرایطی که امت به واقعه غدیر پشت کرده بود، نه تنها به ولایت امیرالمؤمنین(ع) مؤمن ماندند، بلکه برای یاری ایشان از جان خود هزینه کردند و این همان سربلندی در امتحان ازلی بود.
صبر فاطمی؛ رمز عبور از ابتلائات عظیم
در فراز دوم زیارت چنین میخوانیم: فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صابِرَةً (پس تو را در آنچه آزمود، شکیبا یافت). این صبر در برابر چه ابتلائات عظیمی بود؟ این کارشناس دینی با اشاره به فلسفه ابتلائات، درخصوص ویژگیهای صبر حضرت زهرا(س) چنین میگوید: رسیدن به عالیترین مقامات معنوی و شنیدن ندای «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ» جز از مسیر عبور از سختیها ممکن نیست. حضرت فاطمه(س) در وفای به همان عهد ازلی خود، با چهار مصیبت بزرگ و کمرشکن روبهرو شدند که هر یک صبری فاطمی میطلبید.
این استاد حوزه، این مصائب را اینگونه برمیشمارد: نخستین مصیبت، بازگشت امت به جاهلیت بود. کمتر از ۷۰ روز پس از غدیر، خواص درصدد بودند نظام ولایی را با نظام قبیلهای جایگزین کنند. دومین مصیبت، تلاش برای شکستن شخصیت الهی ایشان بود؛ آنگاه که برای بازپسگیری فدک، از ایشان که صدیقه طاهره بودند، شاهد مطالبه کردند. سومین مصیبت، سکوت و عدم یاری اصحاب پیامبر(ص) بود. ایشان در خطبه فدکیه با لحنی دردناک آنان را ملامت کرده و فرمودند: «این چه ضعفی است که نسبت به حق من نشان میدهید و این چه خوابی است که در برابر ظلمی که بر من رفته، شما را فراگرفته... در حالی که فریاد استغاثه من به شما میرسد ولی یاری نمیکنید» و چهارمین مصیبت، هجوم به خانه وحی و جسارت به پاره تن پیامبر(ص) بود که با صبر بینظیر ایشان تحمل شد.
فاطمی بودن؛ پیمانی از جنس معرفت و ابتلا
پس از آن در فراز سوم، زائر خود را اینگونه معرفی میکند: وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ. این معرفی میتواند الگویی برای ما باشد که میخواهیم به حضرت زهرا(س) تأسی کنیم و خود را دوستدار ایشان میدانیم. زائر و دوستداری که باید دارای ویژگیهای مشخصی باشد. حجتالاسلام قادری درخصوص این ویژگیها بیان میکند: این فراز، مشخصههای پیروان حقیقی حضرت زهرا(س) را بیان میکند. یک فاطمی، اولاً از عمق قلب، محب ایشان است (اولیا). ثانیاً از نظر فکری، رسالت پدرشان و وصایت همسرشان را تصدیق میکند (مصدقون). اما راه رسیدن به این دو مرتبه، صرفاً یک ادعای زبانی نیست، بلکه از مسیر درک ابتلائات آن حضرت میگذرد. مردم در برابر مصائب ایشان چهار دستهاند: گروهی که ناظر بودند و سکوت کردند؛ گروهی که صرفاً وقایع را ثبت کردند؛ گروه سوم کسانی هستند که خود طعم ابتلائات در مسیر دفاع از ولایت را چشیدهاند و درد آن حضرت را درک میکنند و به مقام «مصدقون» نائل میشوند و گروه چهارم کسانی که نه تنها خود آزموده میشوند، بلکه ابتلائات خود را در برابر مصائب عظیم ایشان هیچ میشمارند. این دو گروه اخیر، فاطمیون حقیقی هستند.
حلقه وصل نبوت و امامت
در فراز چهارم، زائر از حضرت زهرا(س) میخواهد او را به پیامبر(ص) و وصی ایشان ملحق کند. این توسل جایگاه ویژه ایشان را برای محبانشان ترسیم میکند. جایگاه ویژهای که این کارشناس مسائل دینی دربارهاش توضیح میدهد: برای درک این فراز باید به رابطه ارگانیک میان نبوت، امامت و مقام حضرت فاطمه(س) پی برد. نبوت، تجلی توحید است و امامت، استمرار نبوت. اگر امامت نباشد، نبوت تحریف میشود. در این میان، نسبت حضرت زهرا(س) به نبوت و امامت، مانند نسبت کبد به مغز و قلب در بدن انسان است که بدون آن، آن دو کارایی ندارند. ایشان مجمعالبحرین نبوت و امامت هستند؛ حلقه وصلی که امامت از نسل ایشان استمرار یافت. به همین دلیل در حدیث قدسی آمده است: «ای احمد(ص)! اگر تو نبودی افلاک را نمیآفریدم و اگر علی(ع) نبود تو را نمیآفریدم، و اگر فاطمه(س) نبود، شما دو تن را نمیآفریدم». به دلیل همین جایگاه محوری است که زائر برای الحاق به نبوت و امامت، به ایشان متوسل میشود.
طهارت نفس؛ ثمره نهایی ولایت فاطمی
زیارت با این عبارت به پایان میرسد: لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایَتِکِ. این فراز، ولایت فاطمی را کلید طهارت نفس معرفی میکند. حجتالاسلام قادری در تبیین این فراز پایانی میگوید: گام نخست در هر سلوک معنوی، تزکیه نفس است. قرآن با ۱۱ سوگند در سوره شمس، بر اهمیت این موضوع تأکید میکند و پیامبر(ص) مبارزه با نفس را «جهاد اکبر» نامیدند. برای رسیدن به این طهارت، دو راهکار وجود دارد. راهکار نخست، مسیر طولانی و دشوار مطالعه کتب اخلاقی و عمل به دستورات نظری است که مانند جدا کردن برادههای آهن از خاک با دست است.
این استاد حوزه و دانشگاه راهکار دوم را اینگونه تشریح میکند: راهکار دوم که راهی میانبر و بسیار مؤثر است، شعلهور کردن محبت و عشق اولیای الهی در قلب است. ولایت اهلبیت(ع) همچون یک مغناطیس قدرتمند، ناخالصیها را از وجود انسان جدا و او را پاک میکند. چنانکه در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا». به دلیل همین نقش بیبدیل ولایت در پاکسازی روح است که زائر در پایان این زیارت، بزرگترین بشارت را طهارت نفس به واسطه ولایت حضرت فاطمه زهرا(س) میداند.




نظر شما