بسیاری از ما ناخودآگاه مشغول نقش بازی کردن هستیم. نقش بازی میکنیم تا هم نزد خودمان و هم نزد اطرافیانمان چهرهای مطلوب و موجه بسازیم. این در حالی است که چه در حوزه رشد و توسعه فردی و چه در سلوک و رشد معنوی، گام نخست برای طی طریق، شناخت خود واقعی و پذیرش خود با همه کاستیهایش است. این قدم در مسیر معنوی یک بخش مهم دارد که آن، اعتراف به کاستیها و کمبودها در مقابل پروردگار است.
قدمی که در احادیث شیعی با مضمون دعوت به اعتراف به گناه و توبه در پیشگاه خداوند به آن پرداختهاند. آنچنانکه کلینی در اصول کافی یک باب را باعنوان «بَابُ الِاعْتِرَافِ بِالذُّنُوبِ وَ النَّدَمِ عَلَیْهَا؛ باب اعتراف به گناهان و پشیمانی نسبت به آنها» به همین موضوع اختصاص داده است. موضوعی که در ادعیه بهجا مانده از اهلبیت(ع) و بزرگان دین نیز تکرار شده است و امام سجاد(ع) در دعای دوازدهم صحیفه سجادیه با مضامین دقیق، سنجیده و راهگشا به آن پرداخته است. در ادامه با هم مروری بر مضامین این نیایش خواهیم داشت.
۳ سد در برابر دعا
امام سجاد(ع) در مقام نیایشگر در دعای دوازدهم، نخست به توضیح صفاتی میپردازد که موجب سلب توفیق از دعا میشوند. برای درک بهتر معنای «سلب توفیق» لازم است از ادبیات دینی و عرفانی کمک بگیریم. در این ادبیات، توفیق در اصطلاح به معنای این است که خداوند مقدمات لازم برای رسیدن به هدف و منظوری را برای بندهاش مهیا میکند و سلب توفیق به از بین رفتن و محروم شدن از این ملزومات و مقدمات اشاره دارد. براساس آموزههای دین، این سلب توفیق به دلیل برخی از اعمال ماست. اعمالی که ما را از درگاه خداوند دور کرده و سبب میشوند از نیایش و درخواست از محضرش دور شویم. امام سجاد(ع) در فاز نخست این دعا دراین باره چنان میفرماید: «پروردگارا سه خصلت، مرا از اینکه چیزی از تو بخواهم بازمیدارد... آن سه عبارت است از امری که به آن فرمان دادهای و من در انجامش کندی کردم و کاری که مرا از آن نهی کردی و به سویش شتافتم و نعمتی که به من بخشیدی ولی در شکرگزاریاش کوتاهی کردم». با توجه به این فراز، سستی در انجام دستورات الهی، اشتیاق به گناه و عدم شکرگزاری بهخاطر نعمتها، سه عاملی هستند که توفیق دعا را از ما سلب میکنند.
امید به خدا؛ شاه کلید نجات
اما ایشان در همین دعا ما را از سرگردانی نجات داده و شاهکلید نزدیکی به درگاه خداوند و درخواست از پیشگاهش را به ما میبخشد و از ما میخواهد این صفت را در خودمان تقویت کنیم. «یک خصلت، مرا به درخواست از تو ترغیب میکند... اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغیب میکند، احسان تو است به آن که با نیت پاک به تو رو آورده و از طریق خوشگمانی به درگاه تو آمده است؛ زیرا تمام احسانهایت از روی تفضل است و نعمتهایت همه بیسبب و بدون سرآغاز». آری حسنظن به پروردگار و خوشگمانی به رحمت او است که ما را به سمت درخواست از خداوند راهنمایی میکند؛ اینکه باور داشته باشیم او یاور مطلق همه بندگان بوده و ناامیدی از درگاهش گناهی نابخشودنی است.
همچنین در قرآن کریم در برخی آیات به عواملی که موجب توفیق الهی میشوند، اشاره شده است. بهطور مثال در سوره لیل میخوانیم: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطی وَ اتَّقی، وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنی، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْری، وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنی، وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْری؛ اما آن کس که [در راه خدا] انفاق کند و پرهیزکاری پیش گیرد و جزای نیک [الهی] را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانی قرار میدهیم، اما کسی که بخل ورزد و [از این راه] بینیازی طلبد و پاداش نیک [الهی] را انکار کند، بهزودی او را در مسیر دشواری قرار میدهیم». (لیل، آیات ۵ تا ۱۰)
براساس این آیه، انفاق، پرهیزکاری و تصدیق جزاهای الهی از عوامل توفیق الهی و همچنین بخل، بینیازی طلبی از خدا و انکار پاداش نیک الهی از عوامل سلب توفیق است. بر تو است که از خدایت کمک بگیری یکی از عوامل دیگر توفیق، دعاست. حضرت علی(ع) در این باره میفرماید: «علیک بالاستعانه بالهک و الرغبه الیه فی توفیقک»؛ یعنی بر تو است از خدایت کمک بگیری و توفیق را از او طلب کنی. (غررالحکم، ۲۰۳) همان عملی که امام سجاد(ع) ما را به آن فرامیخواند و چگونگی آن را آموزش میدهد. آنچنانکه در ادامه بخش اول دعا چنین میخوانیم: «ای خدای من، اینک منم که به پیشگاه عزتت همچون تسلیمشونده ذلیل ایستادهام و با شرم و حیا همچون نیازمندی عیالوار از تو درخواست میکنم». ایشان در ادامه به شرح آنچه میپردازد که بنده معترف باید به آن اذعان کند؛ «و معترفم که در هنگام احسان تو، جز خودداری از معصیت طاعتی نکردهام و هیچگاه از نعمتت بیبهره نبودهام. خدایا اکنون که در برابرت به زشتی اعمالم اعتراف میکنم، آیا برایم سودی خواهد داشت و آیا اقرار به زشتی آنچه انجام دادهام، مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟».
توبه، راهی برای اصلاح بندگان
هرچند فراز نخست دعا با این پرسشها از خداوند پایان مییابد اما حضرت سجاد(ع) در فراز دوم، خود به این پرسشها پاسخ داده و از امید و حسنظن به معبود و معشوق میگوید؛ «پاک و منزهی، از تو ناامید نیستم، در حالی که درِ توبه را به رویم گشودهای» و سپس به توصیف بنده گنهکار، پشیمان و معترف میپردازد؛ «بندهای که به خود ستم کرده و حریم حرمت پروردگارش را سبک شمرده. بندهای که گناهش عظیم است و روی هم انباشته و روزگار از او رو گردانده و عمرش سپری شده، تا چون نظر کرده زمان عمل گذشته و دوران عمر به آخر رسیده و یقین نموده که پناهگاهی از عذابت و گریزگاهی از انتقامت نیست...». بندهای که حال، متواضع و سرافکنده با ترس از عذاب الهی و امید در دل با خدای خود اینگونه سخن میگوید و طلب بخشش میکند: «ای مهربانترین مهربانان، ای بخشندهترین کسی که طالبان رحمت، نوبت به نوبت آهنگ او کنند و ای عطوفترین کسی که آمرزشخواهان گرد او گردند و ای کسی که عفوت افزون از انتقامت است و ای آن که خشنودیات بیش از خشم تو است». امام سجاد(ع) در ادامه به نقش توفیق الهی در اعتراف به گناهان و استغفار و طلب بخشش اشاره کرده و توبه را راه نجاتی میداند که خدا مقابل گناهکاران قرار داده و اجابت دعا را از پاداشهای نیکوکاران میخواند؛ «و ای کسی که بهخاطر گذشت پسندیدهات، آفریدگانت را به حمد خویش فراخواندهای و ای کسی که بندگانت را به پذیرفتن توبه عادت دادهای و ای کسی که اصلاح تباهکاری مردم را به وسیله توبه خواستهای و ای کسی که به عمل اندک بندگان خشنود شدهای و کم آنان را پاداش فراوان دادهای و ای کسی که اجابت دعا را برای ایشان ضامن شدهای و ای آن که به فضل و بخشش خویش آنان را به پاداش نیکو وعده دادهای».
بهترین و محبوبترین بندگان نزد تو
هر چند در این نیایش، محور طلب بر اعتراف به گناهان است اما امام سجاد(ع) همانگونه که به ما از توفیق و عوامل سلب توفیق میگویند، به ویژگیهای بهترین و محبوبترین بندگان نیز میپردازند. ویژگیهایی مانند ترک تکبر، عدم پافشاری بر گناه و واجب دانستن استغفار بر خود که کسب آنها نیز با توکل و درخواست از خداوند ممکن است. به همین دلیل است که ایشان در انتهای این دعای گهربار دست به دامان خدا شده و او را تنها پناهگاه انسان معرفی کرده و چنین میگوید: «الها بر محمد و آلش درود فرست و از حقوقی که بر عهده من داری بگذر و از عذابی که مستحق آنم معافم دار و از آنچه بدکاران از آن میترسند پناهم ده؛ زیرا تو بر عفو و بخشش، کمال قدرت را داری و به جهت آمرزش، موضع امیدی و به گذشت معروفی، نیازم را جز تو محل طلبیدنی نیست و گناهم را غیر تو آمرزندهای نباشد، حاشا که چنین نباشی. من جز از تو بر خود ترس ندارم که تو شایسته آنی که از تو پروا کنند و اهل آمرزشی، بر محمد و آلش درود فرست و حاجتم را روا کن و مطلبم را برآور و گناهم را ببخش و دلم را از ترس ایمنی ده؛ زیرا تو بر هر چیز توانایی و این کار برای تو آسان است، دعایم را مستجاب کن ای پروردگار جهانیان».




نظر شما