تحولات منطقه

سالروز میلاد پیامبر صلح و دوستی، حضرت عیسی مسیح(ع) فرصتی است برای تأمل در شخصیتی که نامش در قرآن کریم با تکریم و تجلیل و در ایمان مسیحی با الوهیت گره خورده است.

اسلام و مسیحیت از اشتراک اخلاقی تا هم‌افقی در آینده جهان
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

سالروز میلاد پیامبر صلح و دوستی، حضرت عیسی مسیح(ع) فرصتی است برای تأمل در شخصیتی که نامش در قرآن کریم با تکریم و تجلیل و در ایمان مسیحی با الوهیت گره خورده است. این وجود مبارک که در کانون یکی از بزرگ‌ترین افتراقات کلامی تاریخ قرار دارد، چگونه می‌تواند خود، پلی برای همدلی و درک متقابل باشد؟ کلید فهم این پیوند شگرف، شاید نه در مناظره‌های جدلی گذشته، که در بازشناسی ریشه‌های مشترک اخلاقی و همسویی در چشم‌انداز آینده جهان نهفته باشد؛ رویکردی که از دیوارهای الهیاتی فراتر رفته و به گوهر مشترک رسالت انبیا می‌نگرد.
برای گشودن این افق و بررسی عمیق‌تر این اشتراکات، ابعاد موضوع را با دکتر احمدرضا مفتاح، رئیس انجمن علمی ادیان و مذاهب قم و عضو هیئت علمی گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب در میان گذاشته‌ایم.

سیمای مسیح(ع) در کلام وحی

دکتر مفتاح در ابتدای سخنان خود به جایگاه رفیع حضرت عیسی(ع) در قرآن اشاره کرده و می‌گوید: حضرت عیسی(ع) در استمرار رسالت الهی و در سلسله پیامبرانی قرار دارد که خداوند برای هدایت انسان‌ها فرستاده است. قرآن کریم از شخصیت ایشان به نیکی و با تجلیل یاد کرده و تعابیر خاصی هم برای حضرت عیسی(ع) و هم برای حضرت مریم(س) به کار برده است. نکته جالب توجه این است برخی از تعابیر موجود در قرآن در مورد حضرت مریم(س) حتی در کتاب مقدس مسیحیان نیز وجود ندارد که خود نشان‌دهنده شأن والای ایشان است. البته قرآن همواره بر وجه بشری و عبد بودن ایشان تأکید دارد و با تعابیری چون «عیسی بن مریم» بر زمینی بودن آن حضرت پافشاری می‌کند تا راه بر هرگونه غلو بسته شود.
وی اضافه می‌کند: با این حال، قرآن امتیازات ویژه‌ای برای ایشان برمی‌شمارد. به عنوان مثال، خلقت ایشان را به خلقت حضرت آدم تشبیه کرده و از لقب «مسیحا» برای ایشان استفاده می‌کند که برای پیامبران قبل به کار نرفته است. معجزات ایشان نیز همواره با قید «به اذن الله» ذکر می‌شود تا تأکید شود این قدرت، ذاتی نبوده و از جانب خداوند است و سوءبرداشت فرزند خدا بودن ایشان ایجاد نشود.

محبت، کلیدواژه اخلاق الهی

این استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به اینکه یهودیت، مسیحیت و اسلام سه دین هم‌خانواده با منشأ وحیانی هستند، ادامه می‌دهد: کاملاً طبیعی است تعالیم اخلاقی این ادیان شباهت‌های بسیاری داشته باشند. در مسیحیت «محبت» در کنار «ایمان» و «امید» به عنوان سه رکن اصلی دین تلقی می‌شود. این مفهوم، صرفاً یک دوستی ساده نیست، بلکه احسان، انفاق، صدقه و خدمت به همنوع را دربرمی‌گیرد. این پیام در اسلام نیز با مفاهیمی چون رحمت، احسان و به‌ویژه «مواسات» به قوت وجود دارد؛ مواسات در سنت اسلامی به معنای همدردی با دیگران در مشکلات و سهیم کردن آن‌ها در امکانات زندگی است. پیام بنیادین این است انسان به مخلوقات خداوند بی‌توجه نباشد.
دکتر مفتاح می‌گوید: در هر سه دین ابراهیمی، ایمان‌داران به «تخلق به اخلاق الهی» توصیه شده‌اند. این مفهوم در مسیحیت با تعبیر «تشبه به مسیح»، در یهودیت با عنوان «تقلید از خدا» و در اسلام با بحث «خلیفة اللهی» و حدیث شریف «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ الله» (به اخلاق الهی آراسته شوید) مطرح می‌شود. در رأس همه این‌ها، رحمت گسترده الهی است که مؤمنان باید از آن الگو بگیرند و این رحمت را به دیگران تسری دهند. حضرت عیسی(ع) این محبت را به اوج خود رسانده و تأکید می‌کند محبت نباید به دوستداران محدود شود، چرا که هرکسی در مقابل محبت، محبت نشان می‌دهد. هنر آن است حتی به دشمنان نیز محبت داشته باشید.

‏از پاداش انفاق تا اخلاص در عمل

رئیس انجمن علمی ادیان و مذاهب قم با اشاره به شباهت‌های عینی در تشویق به نیکوکاری، می‌گوید: قرآن در آیه ۲۶۱ سوره بقره، پاداش انفاق را به دانه‌ای تشبیه می‌کند که ۷۰۰ برابر ثمر می‌دهد: «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ‌اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّه أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّه...». تعبیری بسیار شبیه به این را در انجیل مَرقُس می‌بینیم که حضرت عیسی(ع) وعده می‌دهد اگر کسی مالی را در راه خدا بدهد، ۱۰۰ برابر یا بیشتر پاداش خواهد گرفت و بهتر است گنج خود را در آسمان بیندوزید.
وی اضافه می‌کند: یک نکته بسیار جالب و مشترک، تأکید بر پرهیز از ریا در نیکوکاری است. حضرت عیسی(ع) در انجیل متی به‌صراحت می‌گوید مراقب باشید اعمال نیک خود را برای تحسین مردم انجام ندهید، چرا که در این صورت پاداش خود را از همان‌ها گرفته‌اید. توصیه مشهور ایشان این است «وقتی صدقه‌ای می‌دهید، دست چپتان از کار دست راستتان باخبر نشود». این خلوص نیت، روح عبادت و انفاق در اسلام نیز محسوب می‌شود. از سوی دیگر، توصیه به عفو و گذشت، حتی در جایی که حق قصاص وجود دارد، از دیگر تعالیم برجسته ایشان است؛ همان مفهومی که قرآن کریم در آیه ۱۷۸ سوره بقره به آن اشاره دارد و می‌فرماید با وجود حق قصاص، اگر کسی بگذرد، کار نیکی انجام داده است: «...فَمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَیهِ بِإِحْسَانٍ...».

از پارادایم جدل تا گفت‌وگوی همدلانه

‏عضو هیئت علمی گروه ادیان ابراهیمی، بحث را به حوزه تعاملات ادیان در عصر جدید کشانده و تصریح می‌کند: باید پذیرفت اختلافاتی در آموزه‌های الهیاتی وجود دارد، اما این‌ها نباید مانع گفت‌وگو شود. در گذشته، رابطه میان مسلمانان و مسیحیان عمدتاً خصومت‌آمیز و جدلی بود، اما در دوره جدید، پیروان ادیان وارد «پارادایم گفت‌وگو» شده‌اند. اقتضائات زمانه و ظهور چالش‌های مشترکی مانند سکولاریسم، الحاد و به‌ویژه جریان‌های «معنویت‌گرا» که خود را در چارچوب هیچ دین رسمی نمی‌گنجانند، ادیان الهی را به انسجام و تعامل بیشتر سوق داده است.
او می‌گوید: گفت‌وگو هرگز به معنای کوتاه آمدن از باورهای خودی نیست، بلکه به معنای احترام متقابل برای رسیدن به معرفت بیشتر و رفع سوءتفاهم‌هاست. هدف نهایی این است پیروان ادیان بتوانند در مورد معضلات جهان معاصر با یکدیگر همکاری عملی داشته باشند. این گفت‌وگو هم جنبه معرفت‌شناسانه دارد و هم جنبه تعامل و همکاری و هیچ منافاتی میان این دو وجود ندارد.

آخرالزمان و تفسیری برای وحدت

مفتاح با اشاره به یکی از مهم‌ترین نقاط اشتراک و در عین حال افتراق، توضیح می‌دهد: باور به بازگشت عیسی مسیح، هم در مسیحیت و هم در اسلام (براساس روایات) یک اصل مهم است. اما تفاوت اصلی در روایت به صلیب کشیده شدن ایشان است. طبق گزارش اناجیل، بزرگان معبد سلیمان توطئه کردند، ایشان را دستگیر و به حاکم رومی تحویل دادند و در نهایت ایشان به صلیب کشیده شد، جان داد، دفن شد و پس از مدتی از میان مردگان برخاست و به آسمان عروج کرد.
او اضافه می‌کند: اما قرآن در آیه ۱۵۷ سوره نسا صراحتاً این روایت را رد کرده و می‌فرماید: «...وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِن شُبِّهَ لَهُمْ...» (او را نه کشتند و نه به صلیب کشیدند، بلکه امر بر آنان مشتبه شد). قرآن معتقد است ایشان زنده به آسمان عروج کرده و فرد دیگری که مجرم بود به اشتباه به جای ایشان به صلیب کشیده شد. با وجود این اختلاف بنیادین، نقطه اشتراک بزرگ یعنی «باور به بازگشت» می‌تواند محور وحدت یا تخاصم باشد. روایات ما می‌گویند حضرت عیسی(ع) در آخرالزمان در کنار حضرت مهدی(عج) قرار می‌گیرد. این یعنی ما باید یک تفسیر همدلانه از آخرالزمان داشته باشیم.
دکتر ‏مفتاح در پایان تأکید می‌کند: هدف موعود در ادیان مختلف، با وجود تفاوت‌ها، می‌تواند واحد باشد. این نگاه، در برابر تفاسیر خصمانه‌ای مانند مسیحیت صهیونیستی قرار می‌گیرد که آخرالزمان را صحنه جنگی میان جهان اسلام (به عنوان نماینده شر) و خودشان (به عنوان نماینده خیر) تصویر می‌کنند. باید مراقب باشیم تفسیری که از آخرالزمان ارائه می‌شود، به تقابل نینجامد. این چشم‌انداز مشترک به آینده جهان، با وجود تمام تفاوت‌های کلامی، یک هم‌افقی استراتژیک است که می‌تواند زمینه‌ساز همکاری و همدلی عمیق برای ساختن دنیایی بهتر، بر پایه همان محبت و اخلاق الهی باشد که پیامبران منادی آن بودند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha