امروز در سالروز تأسیس سازمان نهضت سوادآموزی، این نهاد آموزشی و مأموریت محوری آن، در میانه میدانی از تردید و ابهام قرار گرفته است.
از یک سو، صداهایی به گوش میرسد که تداوم فعالیت نهضت را زیرسؤال بردهاند و در سوی دیگر، کارشناسان و مدافعان نهضت استدلال میکنند مأموریت این سازمان هنوز به پایان نرسیده است و هشدار میدهند تعطیلی یا تضعیف نهضت میتواند منجر به «بازگشت به بیسوادی» در پی پدیده بازماندگی از تحصیل و همچنین ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای نوین سوادآموزی مانند سواد دیجیتال، رسانهای و مالی شود.
نهضت سوادآموزی؛ بازسازی مأموریت یا انحلال؟
همایون سبطی، دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت با اشاره به پیشینه تاریخی نهضت سوادآموزی هرگونه طرح انحلال این نهاد را خطری جدی برای عدالت آموزشی در کشور میخواند و به قدس میگوید: کشور ما با پهنهای گسترده، پراکندگی جمعیتی زیاد و وجود جوامع عشایری و سکونتگاههای دورافتاده، نیازمند نهادی تخصصی، چابک و متمرکز برای پوشش آموزشی است. نهضت سوادآموزی در طول دههها، شبکه و سازوکار منحصر بهفردی برای رسیدن به این گروههای هدف ایجاد کرده که قابل جایگزینی نیست.
سبطی با بیان اینکه وزارت آموزش و پرورش حتی در انجام کامل مأموریت خود در نظام رسمی دانشآموزی ناتوان است، میافزاید: این وزارتخانه با انبوهی از چالشهای داخلی و خارجی مواجه است؛ از کمبود معلم و بودجه گرفته تا بازسازی مدارس و مدیریت جمعیت دانشآموزی. در چنین شرایطی، انتظار اینکه وزارت آموزش و پرورش بتواند بهطور مؤثر به مسئله سوادآموزی بزرگسالان و گروههای محروم نیز بپردازد، واقعبینانه نیست.
وی ادامه می دهد: مأموریت تاریخی نهضت به پایان نرسیده است. اگرچه آمار بیسوادی مطلق کاهش یافته است، اما پدیدههای تازهای مثل کمسوادی عملکردی، بازگشت به بیسوادی بر اثر ترک تحصیل و نیاز مبرم به سواد دیجیتال و رسانهای وجود دارد که فقط یک نهاد تخصصی میتواند به آن بپردازد. دیگر آنکه، نهضت دارای سرمایهای انسانی و سازمانی در سراسر کشور است که با انحلال، این سرمایه ملی به هدر خواهد رفت.
این کارشناس آموزشی با تأکید بر اینکه سازمان نهضت سوادآموزی به جای انحلال باید با مأموریتی نوین احیا شود، تصریح میکند: این سازمان میتواند به سکویی ملی برای توانمندسازی گروههای محروم و کاهش شکاف آموزشی تبدیل شود.
وی در پاسخ به اینکه آیا سازمان یاد شده ظرفیت تحول و انجام مأموریت نوین را دارد، میگوید: در این زمینه نهضت سوادآموزی بودجه و نیروی انسانی دارد اما باید با ارائه آموزش به نیروهایش آنها را با ملزومات فضای دیجیتال آشنا کند تا آنها در انجام مأموریتشان بهخوبی عمل کنند.
آمار ۹۷ درصدی باسوادی زیر تیغ انتقاد
محمدرضا احمدی سنگر، عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی اگرچه عملکرد دو دهه اخیر سازمان نهضت سوادآموزی را مانند دو دهه نخست انقلاب اسلامی نمیداند اما وجود و تداوم فعالیت آن را همچنان برای کشور ضروری میداند و به قدس میگوید: همچنان تعداد زیادی از مردم ما به دلایل مختلف بهویژه مشکلات مالی از تحصیل بازمیمانند و توانایی خواندن و نوشتن را ندارند و همین موضوع برای تداوم فعالیت این سازمان کفایت میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که براساس ادعای مقامات سازمان نهضت سوادآموزی، نرخ باسوادی در افراد زیر ۵۰سال ایران به بالای ۹۷درصد رسیده است، آیا با استناد به این رقم میتوان گفت مبارزه با بیسوادی مطلق، محقق شده است و این سازمان باید منحل شود، بیان میکند: این آمار با واقعیتهای میدانی سازگاری ندارد. به نظر میرسد الان بازماندگان از تحصیل ما اگر بیشتر از اوایل انقلاب نباشد کمتر هم نیست. ضمن اینکه باید میان «باسوادی اسمی» (ثبتنام در دورههای سوادآموزی) و «باسوادی عملکردی» (توانایی استفاده از خواندن و نوشتن در زندگی روزمره) تمایز قائل شد. بسیاری از افراد که در آمار باسواد محسوب میشوند، در عمل نمیتوانند یک متن ساده را بفهمند یا فرمهای اداری را پر کنند.
نماینده رشت و خمام در مجلس با اشاره به دادههای نگرانکننده مرکز پژوهشهای مجلس، استدلال خود را تقویت میکند و میگوید: براساس آمار این مرکز، ۴۲درصد کودکان در پایان مقطع ابتدایی، با احتساب بازماندگان از تحصیل، مهارت پایه خواندن و نوشتن را ندارند. این رقم فاجعهبار نشان میدهد نظام رسمی آموزش و پرورش در انتقال پایهایترین مهارتها نیز با مشکل مواجه است. در چنین شرایطی، اگر نهضت سوادآموزی منحل شود، ما با یک چرخه معیوب بیسوادی مواجه خواهیم شد. بنابراین هیچ نیازی به انحلال این سازمان نیست بلکه باید در مأموریت و روش کارش تحول اساسی صورت گیرد، چون آنچنان که لازم است پاسخگوی نیازهای امروز نیست.
گذار از سواد پایه به سوادهای چندگانه
مهدی نامجومنش، مدیرکل دفتر نظارت، سنجش و ارزشیابی سازمان نهضت سوادآموزی در پاسخ به آنهایی که معتقدند آمار ۹۷درصدی باسوادی در کشور به منزله تحقق مبارزه با بیسوادی مطلق است و دیگر نیازی به وجود سازمان نهضت سوادآموزی در کشور نیست، به قدس می گوید: تا زمانی که ورودی بیسوادی داریم (مانند کودکان بازمانده از تحصیل)، انحلال سازمان خطاست. این کودکان امروز، بیسوادان فردا هستند. وقتی ورودی بیسوادی به صفر نزدیک شود، میتوان در مورد تغییر ماهیت و یا ادغام سازمان بحث کرد.
نامجومنش درباره ادعای دیگر منتقدان مبنی بر اینکه نهضت با ساختار گسترده اداری و بازده اجتماعی نه چندان ملموس، بار مالی اضافهای بر دوش دولت است و بهتر است در معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و ابتدایی ادغام شود، بیان میکند: بودجه سازمان حدود ۳۵۰ میلیارد تومان است که در مقایسه با عملکردش و تحت پوشش بردن دهها هزار نفر در سال، زیاد نیست. ضمن اینکه این بودجه صرف کار فرهنگی میشود و هدر نمیرود. از طرف دیگر، اگر ادغام صورت گیرد و بودجه به معاونت ابتدایی آموزش و پرورش منتقل شود، آیا تضمینی وجود دارد که مشکل بازماندگی از تحصیل که اکنون به دلایل فرهنگی و اقتصادی است، حل شود؟
وی در همین زمینه تصریح میکند: ادغام، حل مسئله نیست؛ پاک کردن صورت مسئله است. در صورت وقوع چنین اتفاقی سابقه و سرمایه این سازمان از بین میرود، بنابراین بهتر است برای این سازمان مأموریت جدید تعریف شود.
او سپس به بحث توانایی نهضت سوادآموزی برای پاسخ به نیازهای نوین میپردازد و میگوید: سازمان ظرفیت لازم را دارد. ما سال ۲۰۱۸ در زمینه آموزش دیجیتال از یونسکو جایزه گرفتیم . یعنی ۶-۵ سال پیش از اینکه به ما بگویند آموزش رایانه بدهیم، این کار را شروع کردیم و اکنون در مراکز یادگیری محلی به سوادآموزان خود طرز کار با ایتیام و... را آموزش میدهیم.
مدیرکل دفتر نظارت، سنجش و ارزشیابی سازمان نهضت سوادآموزی سپس به بحث چگونگی تحول و تغییر رویکرد سازمان نهضت سوادآموزی میپردازد و میگوید: مأموریت اولیه ما، سواد پایه است. باید ابتدا خواندن و نوشتن شکل گیرد، سپس به سراغ سوادهای جدید برویم. اساسنامه جدید سازمان تدوین شده و در دست بررسی است تا به سمت سوادهای چندگانهای که یونسکو مطرح میکند، حرکت کنیم اما این در مرحله دوم است.
پیوند سواد با مهارت
مدیرکل دفتر نظارت سازمان سپس به راهکار سازمان برای پیوند سواد با مهارت اشاره میکند و میگوید: در مراکز یادگیری محلی، سواد پایه را در کنار مهارتهای زندگی و حرفهای مانند خیاطی آموزش میدهیم تا افراد هم توانمند شوند و هم امکان درآمدزایی پیدا کنند.
نامجومنش سپس به بحث تثبیت سواد در گروههای هدف سازمان نهضت سوادآموزی میپردازد و تصریح میکند: برنامههای تثبیت سواد داریم، اما مشکل اصلی، کمبود مواد خواندنی مناسب برای بزرگسالان کمسواد در جامعه است. محتوای کتابهای موجود اغلب سنگین هستند. باید محتوای متناسب با سطح سواد آنان تولید و منتشر شود.
وی در پایان درباره آینده سازمان میگوید: سوادآموزی سنتیمحور پایه باقی خواهد ماند، اما سازمان میتواند با تصویب اساسنامه جدید، آموزش سوادهای چندگانه را نیز آغاز کند. نیاز به بازآفرینی رادیکال و واگذاری به بخش خصوصی در این حوزه چندان عملی نیست، زیرا مخاطبان ما معمولاً قادر به پرداخت هزینه نیستند.
خلاصه کلام اینکه به نظر میرسد اجماعی نانوشته بر پایان یافتن فصل «نهضت» به مفهوم سنتی و کلاسیک آن و ضرورت گذار به «سازمانی» با مأموریت نوین، چابک و پاسخگو به نیازهای سواد در قرن بیستویکم وجود دارد. سرنوشت نهضت، بیش از آنکه در گرو آمار و ارقام باشد، در گرو پاسخ به این پرسش است که آیا ساختار حاکمیتی، اراده و ظرفیت لازم برای هدایت این تحول را دارد، یا ترجیح میدهد با انحلال یک نهاد، مسئله پیچیده سواد بزرگسالان را بهطور موقت از صفحه روزمره خود پاک کند.




نظر شما