تحولات منطقه

دو هفته پس از اقدام غیرقانونی تروئیکای اروپایی در فعال‌سازی مکانیسم ماشه، بررسی نوع رویکرد بازیگران دخیل در پرونده هسته‌ای ایران و آینده تعاملات طرفین در این زمینه خالی از لطف نیست.

سیاست ابهام‌آفرینی ایران و سرگشتگی دیپلماتیک غرب
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

اگرچه برجام سال ۲۰۱۸ با خروج یک‌طرفه آمریکا از آن عملاً به توافقی ناکارآمد تبدیل شده بود اما همین پوسته، مبنایی برای تعامل بر سر پرونده هسته‌ای میان طرف‌های مختلف بود. با بازگشت تحریم‌ها اما، همین پوسته هم فروپاشیده و دیگر هیچ زمینه‌ای برای تعامل میان طرف‌های مختلف وجود ندارد.

موانعی در اطراف میز مذاکره

سیاست جمهوری اسلامی در شرایط جاری را می‌توان در چند محور خلاصه کرد که نخستین آن، ادامه ابهام هسته‌ای همزمان با نگاه کجدار و مریز به حوزه دیپلماسی است. به موازات اسنپ‌بک، تهران به صراحت اعلام کرده دیگر پایبندی به توافق قاهره توجیهی ندارد و باید آن را پایان یافته تلقی کرد. بر اساس توافق مذکور که ۱۸ شهریور منعقد شده بود، قرار بود تهران ضمن اطلاع‌رسانی درباره میزان ذخایر اورانیوم غنی‌سازی شده خود، زمینه بازدید بازرسان آژانس اتمی از تأسیسات هسته‌ای به ویژه آن‌هایی که در حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی آسیب دیده‌اند را فراهم کند. حال، تعلیق توافق به معنای آن است که بازرسان آژانس، دیگر امکانی برای حضور در ایران ندارند و این یعنی ادامه رویکرد حساب شده ابهام هسته‌ای تهران.
نکته اثبات شده دیگر برای جمهوری اسلامی در این محیط، اثبات بی‌اعتمادی ریشه‌دار نسبت به غرب و به ویژه رد هر گونه گفت‌وگوی مستقیم با دولت ترامپ است. پس از فعال شدن ماشه، پرونده مذاکره با اروپا دست‌کم در کوتاه مدت برای ایران بسته شده است. جمهوری اسلامی همچنین نسبت به توانایی تروئیکا برای اثرگذاری مثبت بر پرونده هسته‌ای هم مشکوک است و این مسئله طرفین را از نشستن پای میز گفت‌وگو ‌بازمی‌دارد. در نهایت، شرایط کنونی یک آورده مهم دارد و آن احتمالاً تغییر جدی در حوزه سیاست خارجی ایران و چرخش جدی (و نه شعاری) به سوی شرق خواهد بود. تجربه ۱۰سال گذشته احتمالاً به جمهوری اسلامی آموخته که تلاش برای بهبود روابط با غرب آب در هاون کوبیدن است.

سکوت معنادار اروپا

اگر شرایط جاری بیانگر رویکرد ابهام هسته‌ای تهران است، در سوی مقابل برای اروپا تحمیل نوعی سرگیجگی دیپلماتیک در برابر ایران است. تروئیکا با اسنپ‌بک آخرین تیر ترکش خود را هدر داد و حالا دستش خالی است.
شاید به همین دلیل است که اروپا در سه مقطع با صدور بیانیه‌هایی بر ادامه دیپلماسی با تهران با وجود فعال‌سازی ماشه تأکید کرده است. سکوت دیپلماتیک حکمفرما شده بر مناسبات میان تهران و بروکسل در دو هفته اخیر را هم می‌توان فرصت خریدن اتحادیه برای بازیابی دوباره نقش خود در پرونده هسته‌ای ایران پس از فشردن ماشه تعبیر کرد.

با دست پس زدن، با پا پیش کشیدن

بازی دولت ترامپ هم جالب است. آمریکا از یک طرف با نادیده گرفتن اروپا تلاش می‌کند یکه‌تاز میدان پرونده هسته‌ای‌ ایران باشد و از طرف دیگر وانمود می‌کند که فعلاً تمایلی به مذاکره با تهران ندارد؛ مصداق با دست پس زدن با پا پیش کشیدن. با وجود نمایش کاخ سفید، آن‌ها بیش از همه طرف‌ها از رویکرد ابهام هسته‌ای ایران که محصول نوع سیاست تهاجمی کاخ سفید است نگران هستند. ترامپ ترغیب تهران به مذاکره مستقیم را آزموده اما به جایی نرسیده است. از همین رهگذر، باید منتظر ورود بازیگران و میانجی‌های منطقه‌ای و جهانی به پرونده هسته‌ای ایران باشیم. به بن‌بست خوردن چنین روندی دو پیامد می‌تواند داشته باشد؛ ادامه تبلیغ ایران‌هراسی از سوی واشنگتن برای تیغ ‌زدن و دوشیدن حکام ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج فارس و نیز ادامه بازی احتمالی واشنگتن در زمین رژیم صهیونیستی که می‌تواند با دامن زدن به یک ماجراجویی دیگر، خطرات بزرگی به دنبال داشته و منطقه و جهان را آبستن تحولات تازه کند.

هم‌گرایی شرقی

روسیه و چین به عنوان متحدان ایران اما، با رد قاطعانه موضوع بازگشت تحریم‌های شورای امنیت تا همین‌ جای کار هم میخ حمایت از تهران را محکم کوبیده‌اند. این موضع‌گیری قطعاً فرصت‌های خوبی برای همکاری ایجاد کرده و می‌تواند جمهوری اسلامی را در دور زدن تحریم‌های غرب مصمم‌تر کند. تهران روی همکاری شریکان خود در مقابله با توطئه‌های آمریکا و اروپا حسابی ویژه‌ باز کرده است. بر این اساس مهر تأیید زدن بر سی‌اف‌تی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، آن هم با وجود بازگشت تحریم‌ها را باید اقدام جمهوری اسلامی برای هموار کردن مسیر همکاری‌های گسترده با شرق ارزیابی کرد.

چشم‌انداز مبهم پیش رو

با توجه به نشانه‌های موجود، یعنی بی‌اعتباری مطالبه اروپا برای بازگشت ایران به میز مذاکره و همچنین ناکارآمدی سیاست دووجهی تهدید و تطمیع واشنگتن، به نظر هیچ چشم‌انداز روشنی برای حل بحران در زمینه پرونده هسته‌ای دیده نمی‌شود.
با این حال در شرایطی که هر یک از طرف‌های برجام راه خود را رفته و اهداف خود را می‌جوید، مسئله مهم این است که بن‌بست کنونی تا چه حد می‌تواند، زمینه یک رویارویی نظامی را فراهم آورد؟ تهران حاضر به مذاکره مستقیم با دولت ترامپ نیست اما آیا واشنگتن بار دیگر ریسک بازی در زمین نتانیاهو و آغاز یک ماجراجویی دیگر با هدف ضربه زدن به جمهوری اسلامی را به جان می‌خرد؟ پرسشی که پاسخ دادن به آن سخت است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha