ثبات نداشتن قیمت‌ کاغذ، اضطراب ناشران برای تأمین هزینه‌ها و گردش مالی، حضور مردم در فضای مجازی و احساس نیاز نداشتن به کتاب، اجرا نشدن قانون کپی رایت در کشور، بی انگیزه شدن نویسندگان، درست عمل نکردن رسانه‌ها برای معرفی نویسندگان از جمله مشکلات ناشران و نویسندگان و در نهایت از جمله دلایل پایین بودن سرانه کتابخوانی در جامعه است که در میزگرد ایسنا به آن پرداخته شد.

بایدها و نبایدهای چاپ کتاب/ وقتی ناشران غم نان دارند

به گزارش قدس آنلاین، میزگرد بایدها و نبایدهای چاپ کتاب و مشکلات صنعت نشر با حضور حسین مافی، مدیر انتشارات سایه‌گستر و حسن لطفی، یکی از نویسندگان استان قزوین برگزار شد.

در ابتدای این میزگرد زهرا عبداللهی، نویسنده و سردبیر ا اشاره به این موضوع که ناشران به عنوان کسانی که در انتشار کتاب نقش اساسی دارند، می‌گوید: در هفته کتاب به صنعت نشر پرداخته نمی‌شود اما ناشران از جمله افرادی هستند که می‌توانند روی سرانه مطالعه در جامعه اثر داشته باشند که از قضا این روزها به دلیل نبودن ثبات در قیمت‌ها با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می‌کنند.

وی ادامه می‌دهد: با ظهور فضای مجازی نیز اقبال مردم به کتابخوانی کمتر شده و بسیاری از افراد تصور می‌کنند می‌توانند خوراک فرهنگی خود را از فضای مجازی به دست بیاورند و این موضوع یکی از دلایلی است که باعث شده سرانه کتابخوانی در کشور پایین باشد، کسانی که دیگر نیاز به کتابخوانی در خود احساس نمی‌کنند ارزان یا گران بودن کتاب برایشان اهمیتی ندارد در این میان ناشران و نویسندگان برای ترغیب مردم به کتابخوانی باید کفش آهنین بپوشند و مخاطب را به سمت کتاب خوب سوق دهند.

در ادامه مدیر انتشارات سایه‌گستر قزوین با اشاره به مشکلات صنعت نشر اظهار می‌کند: از مشکلات صنعت نشر می‌توان به گرانی کاغذ اشاره کرد و مهم‌تر از آن عدم ثبات قیمت‌هاست؛ معمولاً ناشران حرفه‌ای برآورد یک‌ساله دارند. اگر ناشری بداند که قیمت‌ها ثابت است می‌تواند برای یک سال آینده انتشارات خود برنامه‌ریزی کند.

وی ادامه می‌دهد: طی ۲ سال اخیر عدم ثبات قیمت‌ها ناشران را اذیت کرده است؛ ناشر با نویسنده کتاب قرارداد می‌بندد اما به یکباره قیمت کاغذ چندبرابر شده و موجب می‌شود ناشر نتواند برآورد یک‌ساله داشته باشد.

این ناشر تصریح می‌کند: دومین مشکل تورم موجود در جامعه است که روی خرید مردم و البته میزان مطالعه تأثیر گذاشته چون بسیاری از افراد ۲ یا چندشغله هستند که همین امر موجب می‌شود فرصت مطالعه نداشته باشند.

تبدیل عادت کتاب خواندن به گردش در فضای مجازی

وی تشریح می‌کند: اغلب افراد وقت خود را در فضای مجازی سپری می‌کنند اما در فضای مجازی کتاب مطالعه نمی‌کنند و مطالبی غیر از کتاب می‌خوانند؛ در واقع عادت کتاب خواندن در شب‌ها به عادت گردش در فضای مجازی تبدیل شده است یا اینکه با کوچک شدن فضای خانه‌ها اغلب مکانی برای کتابخانه وجود ندارد و درعین‌حال افراد کتاب‌خوان نیز از کمبود جا رنج می‌برند؛ تمامی این مسائل موجب می‌شود که کتاب‌های کاغذی به فراموشی سپرده شوند و برخی از کتاب‌خوانان توسط گوشی و یا تبلت کتاب بخوانند.

مافی اظهار می‌کند: با همه این‌ها همچنان رجوع به کتاب‌های فیزیکی وجود دارد چون لذتی که در مطالعه کتب فیزیکی هست در نسخه الکترونیک نیست و علاوه‌برآن کتب فیزیکی حس مالکیت به مخاطب می‌دهد.

وی می‌گوید: برخی تهدید فضای مجازی را به فرصت تبدیل کردند؛ برخی از ناشران با وخامت حال چاپ، نسخ الکترونیکی کتاب‌ها را عرضه کردند البته این روش در صورتی مطلوب است که با رضایت ناشر و نویسنده باشد.

این ناشر بیان می‌کند: تبلیغ کتب در فضای مجازی و درج بخشی از کتاب در این فضا می‌تواند موجب تشنگی خوانندگان برای مطالعه شود، در حقیقت نویسنده و ناشر تشنگی روح را در مخاطب ایجاد می‌کنند، اما دراین‌بین افرادی هستند که با افتخار می‌گویند به کتاب پول نمی‌دهند و آن را در فضای مجازی مطالعه می‌کنند در حالی که همین افراد حاضرند برای هزینه‌های غیرضروری پول خرج کنند.

وی مطرح می‌کند: در این میان رسانه‌ها می‌تواند به معرفی کتاب کمک کنند؛ به عنوان مثال برنامه‌ای مثل کتاب‌باز می‌تواند موجب معرفی کتاب شود و به مخاطبین کتاب بیفزاید؛ چنانچه شاهد بوده‌ایم کتابی توسط یک برنامه پرمخاطب معرفی شده و فروش آن بالا رفته است.

لطفی نیز اشاره می‌کند: وقتی حوزه نشر و کتاب را بررسی می‌کنیم مشکلات اقتصادی و فرهنگی را می‌بینیم که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند؛ اگر از نظر فرهنگی بستر برای مطالعه فراهم شود دیگر ناشرین به کمک دولت نیازی نخواهند داشت که این امر طی این سال‌ها اتفاق نیفتاده است. شاید بخشی از این امر ریشه در عدم نیاز خانواده‌ها و کم‌کاری ناشرین باشد.

این نویسنده مطرح می‌کند: از هر کس بپرسید که در خصوص کتاب چه نظری دارند خواهد گفت که کتاب خوب است و کسی منکر خوب بودن کتاب نخواهد بود؛ اما این سؤال مطرح می‌شود چرا مردم کتاب را خوب می‌دانند ولی وضعیت نشر این‌گونه است و حتی تیراژ برخی از کتب به ۲۰۰ جلد هم نمی‌رسد!؟

وی تصریح می‌کند: در حوزه نشر به بازنگری نیاز داریم یکی از مشکلات این است که هر دولتی که بر سر کار می‌آید از صفر شروع می‌کند در حالی که دولت‌ها می‌تواند در امتداد فعالیت دولت قبل ادامه دهند تا شاهد رشد در بخش فرهنگ باشیم. باید بگوییم که حتی بدترین برنامه از بی‌برنامگی بهتر است. هر دولت برنامه‌ریزی جدید دارد و همین باعث می‌شود علی‌رغم دغدغه‌های فرهنگی برنامه پیوسته نباشد.

کتاب‌ها پاسخگوی نیاز فرهنگی جامعه نیستند

لطفی مطرح می‌کند: کتاب‌ها پاسخگوی نیاز فرهنگی جامعه نیستند، شاید در برهه‌ای ابزاری مانند رادیو برای کتاب خطرآفرین بودند و امروزه نیز رقبای جدیدی مانند فضای مجازی به میدان آمدند اما باید متذکر شویم درعین‌حال که فضای مجازی تهدید است می‌توان از آن به نحو مطلوب استفاده کرد. با مدیریت می‌توانیم فضای تهدید را به فرصت تبدیل کنیم بنابراین باید برنامه‌ریزان فرهنگی وارد میدان شوند.

وی اشاره می‌کند: با تورم مردم کالاهای لوکس را حذف می‌کنند که کتاب نیز شامل این کالاهاست؛ چون کتاب در سبد خانوار قرار ندارد نشر با مشکل مواجه شده است و ناشرین تنها به دلیل علاقه خود در این فضا فعالیت دارند.

ناشران غم نان دارند

مافی در ادامه خاطرنشان می‌کند: فراموش نکنیم که ناشران هم غم نان دارند البته ناشران بزرگ‌تر نیز هزینه‌های بزرگ‌تر دارند و شاید ۸۰ درصد هزینه آن‌ها ثابت باشد و برای تأمین آن‌ مجبور شوند برخی از کتب را برای گردش نشر اختصاص دهند.

این ناشر اضافه می‌کند: البته مشاهده می‌شود برخی از ناشران اقدام به چاپ کتاب برای افراد با دنبال‌کننده بالا در اینستاگرام می‌کنند و این استدلال را دارند که دنبال‌کننده‌های آن افراد در اینستاگرام می‌توانند خریدار کتاب باشند، حتی گاهی برخی با چاپ کتب ضدارزش و یا پرفروش به دنبال مخاطب و خریدار کتاب می‌گردند تا چرخه مالی نشر خود را حفظ کنند. با این حال ناشرانی هستند که هرگز دست به چنین کارهایی نمی‌زنند ولی اکنون در مرز تعطیلی قرار گرفتند.

وی اظهار می‌کند: برخی از ناشران نسبت به چاپ «کتاب بازی» اقدام می‌کنند که این کتب از سنین یک سال شروع و در تمام دنیا نیز چاپ می‌شود تا کودک از سمت اسباب‌بازی به سمت کتاب بیاید.

مافی تصریح می‌کند: معضلی به نام، فقط کتاب خریدن داریم و در سال‌های اخیر افرادی که در اصلاح عموم به آن‌ها تازه به دوران رسیده می‌گویند، اقدام به چنین کاری می‌کنند، برخی از آن‌ها در مهمانخانه خود کتابخانه شیک دارند و در آن کتب تزئینی قرار می‌دهند؛ این افراد شاید در کتابخانه خود مثنوی معنوی داشته باشند اما حتی یک بیت از آن را نخوانده‌اند؛ حتی گاهی کتاب‌هایی با سنگ فیروزه و یا دیگر سنگ‌های باارزش با قیمت میلیونی چاپ می‌شود و عده‌ای تنها برای فخرفروشی این کتاب‌ها را خریداری می‌کنند.

این ناشر اضافه می‌کند: عده‌ای در فضای مجازی تنها روی کتابی خاص مثلاً «شازده کوچولو» تمرکز می‌کنند و بخشی از آن کتاب را به‌عنوان متن در سخنان خود تکرار می‌کنند و خود را کتاب‌خوان می‌دانند؛ رفتاری مشابه این رفتار در فضای مجازی افزایش پیدا کرده است.

وی ادامه می‌دهد: در چند سال اخیر خرید عمومی کتاب کم نشده است و حتی می‌توانیم بگوییم دوران کرونا و وجود مشکلات معیشتی موجب کاهش خرید کتاب نشده است چون ۱۰ تا ۱۵ درصد خریداران را قشر مرفه جامعه تشکیل می‌دهند.

نبود رعایت قانون کپی‌رایت به ضرر ناشران

مافی ضمن اشاره به سایر مشکلات ناشران بیان می‌کند: ۱۵ سال قبل به یکباره درب فرهنگ و ارشاد را برای صدور مجوز انتشارات باز کردند و همین امر موجب افزایش پنج برابری تعداد ناشران شد و در پی این تصمیم عده‌ای بی‌تجربه وارد این میدان شدند. عده‌ای از این افراد تنها کاغذ تعاونی می‌خریدند و می‌فروختند، حتی برخی از آنان نیز تنها به دنبال کار کپی هستند و متأسفانه نبود رعایت قانون کپی رایت به ضرر ناشران تمام شده است.

وی تصریح می‌کند: برخی از ناشرین با مترجمین رده پایین کار کرده و کتاب‌هایی پر از غلط را منتشر می‌کنند، به عنوان مثال پس از انتشار کتابی مانند «ملت عشق» به یکباره ۵۰ ناشر با ترجمه‌های مختلف آن را چاپ کردند و موجب شدند ناشر اول لطمه ببیند.

این ناشر بیان می‌کند: گاهی برخی ناشرین کتب خود را با ۷۰ درصد تخفیف می‌فروشند اما ناشری که با سود معقول کار می‌کند نمی‌تواند سودی مانند ناشری که ۷۰ درصد تخفیف داده است را ببرد.

وی می‌گوید: یکی از مشکلات نشر این است که برای تبلیغات کتاب از سلبریتی‌ها دعوت می‌کنند اما از نویسندگان و مترجمین خوب دعوت نمی‌کنند؛ به‌راستی چند نفر از مردم قزوین مشاهیر شهرمان را می‌شناسند، چقدر توانستیم مشاهیر قزوین را به مردم معرفی کنیم؟

مافی تصریح می‌کند: عده‌ای از ناشران تخصصی کار می‌کنند، این نقطه مثبتی است، وقتی ناشری در یک حوزه خاص فعالیت کند بعد از مدتی قدرت این را خواهد داشت که کتاب خود را بشناسد و چاپ کند.

این ناشر متذکر می‌شود: برخی از کتاب‌ها حتی ارزش وقت‌گذاشتن را ندارند و در این میان رسانه و نویسندگان هستند که باید ذائقه مخاطب را ارتقا دهند و درعین‌حال باید افراد با استعداد به جامعه معرفی شوند این مسئله به‌خاطر کمبود کتابخوان نیست بلکه رسانه باید در این میان نقش آفرینی کند.

کتاب اصیل ماندگار است

لطفی نیز تصریح می‌کند: وقتی از کالای فرهنگی به نام کتاب سخن می‌گوییم از ناشرین، نویسندگان، خوانندگان و مبلغان کتاب سخن می‌گوییم که اگر حال یکی از این افراد بد باشد حال بقیه نیز بد می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: باید دست نویسندگان و ناشرین را باز بگذاریم، وقتی از نشر حرف می‌زنیم از یک صنعت صحبت می‌کنیم که پول در آن مهم است. باید قانونمند باشیم و نویسندگان و ناشران نیز به قانون پای‌بند باشند.

این نویسنده تشریح می‌کند: در سیر چرخه مطالعه به‌مرور خواننده پس از مطالعه کتب سطحی عمیق‌ می‌شود؛ مثلاً کتابی که در ۱۳ سالگی خوانده در ۳۰ سالگی او را راضی نمی‌کند؛ بنابراین در فروشگاه‌های کتاب باید کتبی برای همه نوع مخاطب در همه سطوح وجود داشته باشد تا کسی دست‌خالی بازنگردد؛ طی سالیان اخیر برخی کتب به‌درستی ترجمه نشده‌اند که ناشران باید برای انتخاب مترجم دقت کنند؛ باید برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت داشته باشیم و شرایط موجود را بپذیریم؛ کتاب در سبد خانوار نیست و باید به‌مرور با اهدای کتاب و یا دیگر روش‌ها فرهنگ‌سازی کنیم تا کتاب در سبد خانوار قرار گیرد.

وی اضافه می‌کند: رسانه‌ها هم باید به آزادی برسند چون با اجبار نمی‌توانیم سلیقه مخاطب را عوض کنیم؛ کتاب اصیل ماندگار است در حالی که کالای بی‌کیفیت هیچ‌گاه ماندگاری نخواهد داشت.

لطفی اظهار می‌کند: باید دست ناشر را باز بگذاریم و به بخش خصوصی اعتماد کنیم تا در کنار کتابخانه‌ها فعالیت کنند؛ برخی از ناشران فقط بازاریاب هستند، البته بازاریابی برای کتاب بد نیست اما باید افراد کاردان وارد حوزه نشر شوند و یارانه نیز به‌صورت مرحله‌به‌مرحله در اختیار آنان قرار گیرد و حمایت‌ها نیز بر مبنای فروش ناشران باشد.

وی می‌گوید: در کوتاه‌مدت و بلندمدت باید از نویسندگان حمایت کرد به عنوان مثال نهادهای فرهنگی کتاب‌های نویسندگان مختلف را خریداری کند و در مراسم مختلف هدیه بدهد این کار قدمی برای رشد جامعه خواهد بود.

این نویسنده متذکر می‌شود: شکاف بین نویسندگان و مردم مشکل دیگری است که باید حل شود. امروزه نویسنده باید دریابد مشتریان کتاب چه کسانی هستند و کدامیک از اقشار جامعه مخاطب کتاب است، در این میان مدرسه، دانشگاه و خانواده باید روی تربیت نویسنده کار کنند.

از نویسندگان جوان حمایت شود

لطفی تصریح می‌کند: تربیت نویسنده به معنای تحمیل سوژه به وی نیست بلکه منظور پرورش نویسنده‌ای است که دغدغه مردم را می‌شناسد و با زبان مردم روزگارش کتاب می‌نویسد، ضمن اینکه نویسنده باید مورد حمایت قرار گیرد؛ در این میان ضلع چهارم که مبلغان کتاب هستند و کتاب خوب را می‌شناسند ولی همیشه در حاشیه قرار دارند باید وارد میدان شود.

وی ادامه می‌دهد: کاری به عملکرد دولت‌ها ندارم امروز کسانی که در رأس امور فرهنگی هستند باید برنامه‌های گذشته را ادامه دهند و تا زمانی که کتاب در سبد مردم قرار نگیرد موفق نخواهیم بود. باید از نسل جدید حمایت کنیم چون آینده کتاب و  کتابخوانی و صنعت نشر در دست آنان خواهد بود و در صورتی که نسل جدید سرخورده شوند با مشکل مواجه خواهیم شد.

این نویسنده با اشاره به اینکه باید شکاف بین مخاطبین و ناشران را برطرف کنیم، اظهار می‌کند: در کوتاه‌مدت حمایت‌ها می‌تواند در قالب برگزاری جلسه و نشر آثار نویسندگان باشد، برای حمایت از نشر نیز می‌توان بن فرهنگی کتاب داد تا کتاب در سبد خانوار قرار گیرد.

مافی نیز خاطرنشان می‌کند: بخش عمده‌ای از امور حوزه نشر به دست متولیان فرهنگی است، هر دولتی که در رأس قرار می‌گیرد از نقطه صفر شروع می‌کند در صورتی که نباید این‌گونه باشد و باید نکات مثبت برنامه‌های گذشته را ادامه دهند به عنوان مثال طرح فصلی تخفیف کتاب کار خوبی است که مدتی است اجرا می‌شود، این طرح هم حمایت از ناشر است، هم نویسنده و هم مخاطب کتاب ضمناً با این طرح دست افراد سودجو هم بسته می‌شود.

با برنامه راه را بر سوءاستفاده‌کنندگان ببندیم

این ناشر در بخش آخر سخنان خود خاطرنشان می‌کند: باید برنامه ریزی دقیقی برای حوزه نشر داشته باشیم و با برنامه راه را بر سوءاستفاده کنندگان ببندیم، خیلی از ناشران کاغذ تعاونی گرفتند و آزاد فروختند و با این کار پنج برابر سود کردند. حدود یک سال است که کاغذ تعاونی به ناشران ندادند و همین امر موجب اختلال در قیمت‌ها شده است. متولیان امر باید برای بهبود صنعت نشر و کتابخوانی برنامه‌ریزی کاملی داشته باشند.

وی ضمن اشاره به این امر که نباید تصمیم‌گیری‌ها به یکباره، تک‌نفره و سلیقه‌ای باشد، ادامه می‌دهد: ناشری موفق است که کتابش را سریع به بازار برساند و در این میان گرفتن مجوز چاپ بسیار مهم است البته گاه دیده شده افرادی که روابط دارند زودتر از بقیه مجوز می‌گیرند.

مافی با تأکید بر اینکه باید خط‌کش‌های مشخصی برای صدور مجوز چاپ داشته باشیم، بیان می‌کند: موارد سلیقه‌ای باید کنار رود و خط‌قرمزها مشخص شود، برخی از موارد و ایرادات خط قرمز نیست و همین محدودیت‌ها جلوی خلاقیت برخی از نویسندگان را می‌گیرد؛ متأسفانه گاهی مشاهده شده است که ناشرین کتاب‌سازی می‌کنند و بدون سند مطلبی را چاپ می‌کنند به همین جهت متولیان امر باید کارشناس متخصص داشته باشند.

این ناشر اشاره می‌کند: متأسفانه اغلب نگاه مدیران تنها به مرکز است و به ناشران و نویسندگان شهرستانی توجهی ندارند و حتی در خریدهای دولتی از کتب انتشارات تهران خریداری می‌کنند و در حق ناشرین شهرستانی ظلم می‌شود و این مسئله همواره وجود دارد و بدان توجهی نمی‌شود و در نهایت دلسردی ناشر و نویسنده را در پی دارد.

لطفی نیز در بخش پایانی سخنانش درباره اهمیت تحقیق و پژوهش بیان می‌کند: برای موفقیت در کارها باید در امورات فرهنگی به‌صورت دقیق و کارشناسی پژوهش شود؛ اجرای برخی پروژه‌ها مانند دیوار مهربانی یا طرح تعویض کتاب برای اینکه موفق باشند باید از همه جوانب سنجیده شود و برای این امر پژوهش نیاز است.

این نویسنده اظهار می‌کند: تعطیلی یک کتاب‌فروشی در شهر به لحاظ روانی آثار منفی زیادی دارد، در این شرایط مردم با خود می‌گویند که کتاب خریدار ندارد بنابراین باید برنامه منظمی برای چاپ داشته باشیم مثلاً در مراکز تجاری بخشی را برای فروش کالاهای فرهنگی اختصاص دهیم.

منبع: ایسنا

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.