۲۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۲:۳۴
کد خبر: 803002

امام رضا (ع) تهدید سیاسی را به فرصت تبدیل کرد

«شیخ مازن البعیجی» مسئول فرهنگی جنبش «نجباء» عراق

یکی از نعمت‌های بزرگ الهی، حیات شریف مولای رئوفمان امام رضا(ع) است که نقش بزرگی را در مرحله مهم و خطیر عصر خویش ایفا کرد، عصری که شاهدخیانت روبه‌صفتانه عباسیان بود.

مأمون به دوستی با امام تظاهر می‌کرد، اما در  نهان در هراس از حضرت بود و همین امر او را به توطئه برای شهادت امام واداشت، اما حکمت و عصمت ایشان مانع از سقوط در خطا و اشتباه می‌شد و همچنین ذکاوت الهی کمک کرد تا از تمام دسیسه‌های دربار خلافت در مخالفت با هر شخصیتی مرتبط با عترت پیامبر(ص) رهایی یابد. وظیفه امام، بزرگ، دشوار و بسیار خطیر بود. آن حضرت باوجود همه تلاش‌هایی که برای دور کردن ایشان از جامعه و ارتباط با ایشان انجام می‌شد، موفق به تأثیرگذاری بر مؤمنان در سطح اجتماعی شد.
امام رضا(ع)  از بازی سیاسی و نحوه مدیریت اوضاع پیچیده و چگونگی تعامل با آن آگاه بود، تا جایی که در رفع نیازهای مردم و خدمت به آنان تلاش فراوان کرد، چنانچه همان قدرتی که با تمام توان مانع ارتباط مردم با ایشان می‌شد، به حقیقت این موضوع و بیعت مردم با آن حضرت گواهی می‌دهد.  این همان اصل نیاز همیشگی مردم به معصومین(ع) در همه حال و زمان است و نمونه ای از آن، خواسته مأمون از امام رضا(ع) برای دعا نزد پروردگار برای نزول باران است که مدت‌ها بر مردمان آن سرزمین فرو نباریده بود! بله این صحنه باشکوه و چشمگیر در واقعیت رخ داد و هزاران نفر پشت سر امام رضا(ع) بیرون آمدند که مصداق بزرگ‌ترین بیعت عملی با امام(ع) در آن زمان بود.
اما نهضت علمی امام(ع) در آن زمان گسترش یافت و روند تحقیق و تألیف و طبقه بندی علم و دانش فعال شد، مکاتب و جریان‌های فکری و فلسفی به وجود آمد و نهضت ترجمه و انتقال از زبان‌ها و اقوام و ملل مختلف آغاز شد. همچنین جلسات درس مملو از استادان و شاگردان در علوم مختلف و دانش‌های مختلف شد.
آن‌گاه کاروان امام رضا(ع) از مدینه حرکت کرد و با عبور از عراق و راه بصره  به اهواز رسید و سپس از شیراز فارس به آخرین ایستگاه خود رسید، امام در هر مکانی که فرود آمدند، پذیرای وفاداران و علما بودند، نه تنها جسم ها که جان‌ها مشتاق ایشان بودند و چه بسا آنچه اباصلت هروی روایت کرده خود بهترین گواه این ادعا باشد که می‌گوید: «همراه علی بن موسی‌الرضا(ع) بودم. ایشان سوار بر قاطری خاکستری رنگ بود، محمد بن رافع، احمد بن حارث، یحیی بن یحیی، اسحاق بن راهویه و چند تن از علما افسار قاطر را در دست داشتند.

آن‌ها گفتند: «شما را قسم به اجداد پاکت حدیثی را که از پدرت شنیده‌ای، برایمان بگو، ایشان چهره مبارکش را بیرون آورد و برای آنان درباره آنچه خواسته بودند، سخن گفت، این مقام والا، زیبایی و عظمت در مراسم استقبال از امام رضا(ع)، تنها حکایت از پذیرش چنین شخصیت‌های نورانی توسط مردم دارد.
 و اینک همان روزی است که عظمت این امام معصوم و شکوه مرقد شریفش آشکار شد. آن گوهر گرانبها، پرچم هدایت و چراغ محبتی است که دل‌های جهانیان از هر سو به سوی آن می‌شتابد. چه بسا کارنامه معجزات و عطایای ایشان برای زائران مضجع شریفش در مشهد مقدس بهترین گواه بر عظمت ایشان است. امام رضا  هشتمین در از درهایی است که از جانب خداوند گشوده شده است. خداوند درباره آن‌ها می‌فرماید: {إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا}: «خداوند می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً  پاک کند». (احزاب آیه: ۳۳)
پس سلام بر تو ای فرزند رسول خدا ای حجت خدا بر خلقش، روزی که دیده به جهان گشودی و روزی که شهید شدی و روزی که زنده برانگیخته می‌شوی.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.