تشرف به بارگاه ائمه اطهار (ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است.

تشرف به بارگاه ائمه(ع) با پای پیاده، از زمان حضور معصومین رایج است

زیارت با پای پیاده، بزرگداشتی است که از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد، همان گونه که نقل شده، حضرت آدم هزار بار به زیارت خانه خدا رفت، در حالی که این مسیر را به وسیله قدم‌هایش پیمود و این شیوه، اختصاص به دین و فرهنگ خاصی هم ندارد، همان گونه که قیصر، پادشاه روم با خدا پیمان بسته بود که هر گاه در نبرد با امپراتوری ایران پیروز شود، به شکرانه این پیروزی بزرگ، از مقر حکومت خود، پیاده به زیارت بیت‌المقدس برود و پس از پیروزی، به نذر خود عمل کرده و پای پیاده رهسپار بیت‌المقدس شد.

از نقل‌های تاریخی این گونه به دست می‌آید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار (ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است؛ ولی در قرن‌های گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومت‌های مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار (ع) در زمان‌ها و مکان‌های مختلف دچار سختی‌های فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.

در زمان حکومت صدام حسین، محدودیت‌هایی در اجرای این مراسم اعمال شد، ولی با سقوط حزب بعث در سال ۲۰۰۳ میلادی، این مراسم احیا شد و هرساله علاوه بر شیعیان عراق، شیعیان کشورهای دیگر به‌ویژه ایران نیز به راهپیمایی اربعین می‌پیوندند. بنا بر گزارش‌ها، علاوه بر شیعیان، گروه‌هایی از اهل‌سنت، مسیحیان، ایزدیان و دیگر مذاهب نیز در پیاده‌روی اربعین حضور می‌یابند.

روش‌های مختلفی برای انجام این پیاده روی آئینی وجود دارد، یکی از این روش‌ها که توسط یکی از فعالان حوزوی به نام حجت الاسلام فاطمی صدر پیشنهاد شده است، پیاده روی عمیق نام دارد که البته انجام آن برای غالب افراد شدنی نیست و تنها افراد خاصی با قدرت بدنی و سلامت جسمی و استقامت زیاد توان انجام آن را دارند. آنچه می‌خوانید دست نامه این پیاده روی به قلم وی است:

نکته‌هایی در باره‌ی پیاده‌روی اربعین از خانه تا عتبه

۱. تصریح حدیث آن است که زیارت پیاده‌ی حضرت امام حسین (ع) از خانه شروع می‌شود. با این همه ممکن است ما تنها یک بار توان پیاده از خانه رفتن به عتبه را داشته باشیم و کربلایی شویم.

۲. یافتن مسیر پیاده‌روی کامل اربعین آسان است؛ کافی است در نقشه‌ای مانند گوگل مسیر خانه تا عتبه را ترسیم کنیم. دقت کنیم که مسیریابی روی وضعیت پیاده و نه سواره باشد. این مسیر گاه نیاز به تصحیح دارد؛ اولین اقدام احتراز از ارتفاعات تند است و دیگری در مسیر بودن کانون‌های جمعیتی چون روستاها.

۳. همیشه مسیرهای میان‌بر یا به قول عرب‌ها الطریق المختصر وجود دارد که مسیریابی رایان به ما نشان نمی‌دهد. این مسیرها به تدریج پاکوب شده‌اند اما در ایران بهتر است آن را به خبره بسپارید و اصل را بر پیاده‌روی در جاده‌های اصلی بگذارید و نرفتن به جاده‌های خاکی و کوهی.

۴. حتی اگر در عراق پیاده‌روی عمیق کرده‌اید، از فاو و بصره یا اهواز و عماره یا خانقین و بغداد، همیشه در کفی میانرودان بوده‌اید. دشواره ایران اما ارتفاعات و گردنه‌های آن است که سرعت‌گیر و طاقت‌شکن است. در طراحی مسیر و بازه‌بندی رایان آن هم‌واره این پستی و بلندی‌ها را دقیق ببینید.

۵. سنت پیاده‌روی عمیق و پیاده از خانه به عتبه رفتن نزدیک یک قرن است که با زیارت سواره و سپس زیارت پروازی متروک شده است. با این همه پیاده‌روی‌هایی آئینی چون جاده‌ی سانتیاگو یا جاده‌ی رم در اروپا نزدیک‌ترین ماهیت به آن چیزی است که پیاده‌روی عمیق یا شریانی می‌خوانیم؛ از آن‌ها بخوانید.

۶. یک قرن فترت زیارت پیاده‌ی عتبات از ایران باعث آن بوده است که بر خلاف عراق مسیرهای پیاده‌روی اربعین در ایران پاکوب نباشند و زیرساخت چندانی نداشته باشند. این یعنی اسلوبی که تا بازگشت زیرساخت با آن باید پیاده‌روی اربعین کرد شبیه همان است که عراقی‌ها به آن اربعین بدون موکب می‌گویند.

۷. جدای از پیاده‌روی‌های آئینی که در دنیای اسلام و بیرون از آن با مسافت‌های بسیار بلند به مقصدهای مقدس می‌رود، پیاده‌روی‌های موضوعی برد بلند طبیعت‌گردی هم کاری است می‌توان از آن آموخت. این دومی چیزی است که گاه hiking هم خوانده می‌شود و چه در اسلوب و چه وسایل به ما ایده می‌دهد.

۸. تابستان و زمستان اقلیم ایران و سپس هند و شام و ترکیه و اروپا خواه‌ناخواه پیاده‌روی عمیق به عتبات عراق را به پیاده‌روی بیرون از موسم اربعین خواهد برد. تا پیش از این هم اما حتی در موسم اربعین باز پیش‌فرض ما در خاک ایران این باید باشد که پیاده‌روی اربعین ما بدون موکب است.

۹. پیاده‌روی بیرون از موسم به عتبات یا پیاده بدون موکب اربعین معنایش پیاده‌روی با کوله و ابرکوله نیست. اندازه‌ی کوله‌ی هر زائر با اندازه‌ی اختلاط او با فرهنگ مسیر نسبت عکس دارد. این است که خود عراقی‌ها با یک عصا و چفیه و تسبیح فرسنگ‌ها مسیر پیاده‌روی فاو تا کربلا را می‌روند.

۱۰. آن‌ها که از مشهد مقدس یا قم مقدسه پیاده به زیارت عتبات عراق مشرف می‌شوند در گردنه‌ی آهوان یا گردنه‌ی آور زمان، به معنای واقعی کلمه، کوله را وبال گردن خود خواهند یافت. تلاش نخست ما در پیاده‌روی عمیق باید نیاوردن کوله باشد و اگر نشد بسنده به یک کوله‌ی حمله‌ی حرفه‌ای و کوچک.

۱۱. مشکل دیگر کوله‌کشی در پیاده‌روی اربعین معطلی در سیطره‌های تمام‌نشدنی عراق است. کوله که نداشته باشید رد می‌شوید اما با داشتن حتی یک کوله‌ی کوچک گاه باید درباره‌ی آویشن داخلی قوطی و مشکوک بودن بوی تند آن توضیح بدهید و بدا به حال‌تان اگر عربی‌تان به این توضیح‌ها قد ندهد.

۱۲. بزرگ‌ترین مشکل کوله‌کشی آن است که در حرم نجف و کربلا کسی آن را از شما تحویل نمی‌گیرد و اگر تنها باشید یا باید آن را بیرون حرم رها کنید یا در صف‌های هول‌ناک امانت‌داری‌های سرریز شده پیر شوید یا قید زیارت راحت و روان را بزنید. حسن کوله‌ی حمله البته جا شدنش در کفش‌داری است.

۱۳. جای کوله روی جیب‌ها حساب کنید. شل‌وار خاکی کوه و پیراهن کتان کارآ است. چسب در جیب‌ها سالم و کیپ باشد و آن جیب گوشی و آن یکی که مدارک‌تان را می‌گزارید را با زیپ‌کیپ به قواره از داخل عایق کنید. خرده‌ریزهای سفت را در حوله یا چفیه در جیب بغل بپیچید تا نسابند و پایتان تاول نزند.

۱۴. چه جیب سینه پیراهن را پر کنید و چه نه و حتی اگر زیرپوش‌تان نخی هم که باشد، سر هفته‌ی نخست پیاده‌روی عمیق به عراق در هم‌آن ایران نوک سینه‌هاتان تاول خواهد زد. یک‌دو روز با عرق تن‌تان به سختی می‌سوزد و بعد سفت و خوب می‌شود. اگر طاقت ندارید پیش از حرکت حنا بگزارید.

۱۵. اگر جایی از پا و دست‌تان، اگر عصا می‌زنید، در مظان سابش و تاول زدن است پیش از حرکت حنا بگزارید؛ البته خیلی پیش از حرکت. حنا نهادن برای عراقی‌ها گویا نماد شادی است و بهتر است تا پیش از ورود به بازه‌ی عراقی پیاده‌روی اربعین اثری از رنگ حنا روی دست و پای شما نماند.

۱۶. سوراخ کردن تاول یا نخ کشیدن به آن زمانی خوب است که با دم‌پایی و بی‌جوراب پیاده‌روی می‌کنید و اگر کفش می‌پوشید و اگر محتاطید که خون‌آبه‌ی تاول نجس‌تان نکند آنجا که تاول زده است را محکم با چسب کاغذی ببندید تا جذب شود. چسب کشیدن برای نقاط در مظان تاول هم مفید و مجرب است.

۱۷. برای تاول نزدن پا استفاده از جوراب‌های حوله‌ای کوه یا دولا کردن جوراب نخی مجرب است، که لازمه‌ی آن بزرگ کردن یک شماره‌ی کفشی است که می‌پوشید. اگر گتر نمی‌کنید و ساق‌بند نمی‌پیچید برای گرم و سفت نگه داشتن پا جوراب ساق‌بلند پشم‌شتر نظامی گزینه‌ی خوبی است.

۱۸. پیاده‌روی عمیق اربعین از خانه تا عتبه دیر یا زود شما را به زانو در خواهد آورد. برای تأخیر آن زانوبند کشی مفید است؛ کمرتان را هم با چیز سفتی مثل چفیه ببندید تا از کمر نیفتید. کمربندهای باریک چرم به تدریج ناحیه‌ی لگن را می‌سابند و بهتر است از کمربند پهن و بافت استفاده کنید.

۱۹. زیر پیراهن کتان جای زیرپوش سفید تک‌پوش سیاه بپوشید. گاه پیش می‌آید که در مسیر و روی جاده باید پیراهن‌تان را بکنید و یا در منزل میزبان پیراهن شما را برای شستن می‌برند. مقاومت نکنید؛ جوراب و پیراهن‌تان را بدهید و اگر لباس یدک آوردند باقی‌اش را هم بدهید تا شسته شود.

۲۰. حتی اگر پیراهن‌تان یقه‌آخوندی است باز داشتن یک‌دو دست‌مال سر حرفه‌ای کوه‌نوردی، با یک رنگ مناسب، لازم است تا پس از بازگشت از پیاده‌روی عمیق از خانه به عتبه، پوست‌اندازی نکنید. برای ساق‌های دست هم فکر کنید و حتی روی دست، اگر عصا می‌زنید.

۲۱. کلاه گرد با دکمه‌های تهویه و بند احتیاط بهینه‌ترین است. نمونه‌ی نظامی آن به کلاه تک‌تیرانداز هم شناخته می‌شود. مشکلش آن است که عراقی‌ها این آخری‌ها آن را نشانه‌ی شبه‌نظامی‌های ایرانی می‌دانند و اگر کسی گیر داد با جبل و صعود الجبل و قبعات لریاضة صعود الجبال بپیچانید.

۲۲. پس از کفش حساس‌ترین تجهیز پیاده‌روی عتبات عصا است. عصای حرفه‌ای کوه‌نوردی بخرید. بهتر است تنظیم ارتفاعش پیچی نباشد و اهرمی باشد. عمده‌ی حرکت ما روی جاده‌ی آسفالت است و عصا باید فنر خلاصی ضدشوک داشته باشد. اگر مستعد تاول کف دستید یک جفت دست‌کش یا نیم‌دست‌کش چسب نظامی هم بخرید.

۲۳. اگر با دو عصاء حرکت نمی‌کنید، که باید گفت در محیط عراق چنین کاری از اساس نشد است، عصایتان را مرتب دست به دست کنید؛ اگر نه به تدریج زانوی مخالف‌تان فشرده و دردناک می‌شود.

۲۴. پس از آب خنک حیاتی‌ترین امر در پیاده‌روی عمیق عتبات حمام گرم است. تعارف نکنید. نخستین کار شما پس از رسیدن به مضیف و منزل حمام است. با گرم و سرد کردن آب حمام درد و قبض ساق و زانو و کمر و شانه را باز کنید. لباس‌ها را در حمام جا بگزارید و صبح شسته به شما تحویل می‌دهند.

۲۵. از هفته‌ی دوم پیاده‌روی عمیق با درد زانو و قبض عضله باید کنار بیایید. جدای از حمام داغ، برخی با پمادهای شیمیایی درد را می‌خوابانند و نسخه‌ی گیاهی آن روغن مجرب سیاه‌دانه است. در مسیر هم اگر کسی ماساژ می‌دانست یا بادکش می‌کرد بی‌تعارف بخوابید.

۲۶. حمام در بخش ایران پیاده‌روی عمیق عتبات، کمابیش هم‌آن معنایی را دارد که در خانه‌ی ما دارد.‌حمام در بازه‌ی عراق و به خصوص مسیر جنوب و حتی در شهرها، مفهومی کمابیش عشایری دارد؛ حمام صحرایی. با یک سطل آب ولرم باید حمام کنید و خبری از شیر مخلوط و دوش داغ و کف کاشی نیست.

۲۷. در پیاده‌روی عمیق عتبات بددلی را کنار بگزارید اگر نه دیر یا زود می‌برید. در پیاده‌روی در منطقه‌ی عشایری عراق گاه لازم می‌شود که با یک آفتابه‌ی کوچک طهارت کنید و وضو بگیرید و مسواک بزنید. خمیر مسواک‌تان هم هم‌آن صابون قالبی است که بعد طهارت با آن دست شسته‌یید.

۲۸. اگر قصد مسیر پر موکب نجف تا کربلا را دارید که هیچ، اما اگر نیت پیاده‌روی عمیق از خانه تا عتبه را دارید فرض را بر این بگزارید که در بازه‌ی ایران هفته‌ی میانگین یک موکب می‌بینید. همین است که در خانه دست کم عادت به آب تصفیه و آب خنک خوردن را کنار بگزارید.

۲۹. پیاده‌روی عمیق اربعین از خانه تا عتبه از انبوه شهرها و روستاها درون خاک ایران تا عراق می‌گذرد. با این همه ما امکان توقف در میانه‌ی روز در آن‌ها را نداریم. این یعنی از کارهای اداری سفر تا حتی خرید دینار و سیم‌کارت عراقی را در مبدأ انجام دهیم و به مسیر و مقصد موکول نکنیم.

۳۰. هفته‌ها پیاده‌روی عمیق اربعین از خانه‌ی ما در ایران تا عتبات عراق روزهای سایش هر آن چیزی است که با ما است؛ و سایش یعنی تاول. این گونه هر آنچه برای پیاده‌روی اربعین می‌خریم را با لبه‌های نرم و گرد بخریم. باطری، شارژر، قوطی، بطری.

۳۱. اگر برای پیاده‌روی عمیق اربعین کوله بر نمی‌دارید خمیردندان را هم فراموش کنید؛ دوسه هفته با صابون در مسیر مسواک بزنید. اگر نمی‌توانید، راه اساسی‌تر در خانه نهادن هم‌آن مسواک کنار خمیردندانش، و برداشتن چوب مسواک با خود است و مضمضمه و استنشاق سرم آب‌نمک است.

۳۲. نزدیک به یک قرن است که زیارت پیاده‌ی عتبات عراق از ایران، متروک شده است. همین است که برای رسیدن به ریزه‌کاری‌های آن باید کسانی را بیابیم که در الگوهای نزدیک آن کارآزموده‌اند. نظامی‌هایی که نیروی ویژه بوده‌اند و کوه‌نوردهایی که تا قله‌هایی چون دماوند رفته‌اند.

۳۳. در محاسبه‌ی زمان روی چهارپنجم سرعتی که در کفی عراق داشته‌اید در فلات ایران حساب کنید. یک‌دو روز را هم اضافه کنید برای زیارت یادمان‌های مسیر و حرم نجف یا کاظمین. این طور به روز خروج می‌رسید که برای کسانی که تند قدم بر می‌دارند قم مقدسه صبح اول صفر است و برای تندروهای مشهد مقدس عصر عاشوراء.

۳۴. افق ما در پیاده‌روی عمیق اربعین از خانه تا عتبه طی کامل مسیر با پای پیاده است؛ این کاری است که به آن پیاده‌روی کامل می‌گویند؛ اگر نشد؟ پیاده‌روی حاسم، یعنی سوار شدن و شروع کردن پیاده‌روی از جلوتر یا خیلی جلوتر؛ و اگر نشد؟ پیاده‌روی قاصر؛ سلام دادن از هم‌آن جا و بازگشتن به خانه.

۳۵. اگر تنهایید از هم‌آن عصای کوه‌نوردی به عنوان چوب پرچم هم می‌توانید استفاده کنید و البته برای ثابت کردن پرچم نیاز به سنجاق قفلی دارید. اگر چند نفر هستید یک چوب‌پرچم تلسکوپی با خود ببرید که در اسکان و آستانه و سوار شدن بتوان کوچکش کرد و دست‌وپاگیر نباشد.

۳۶. اگر تنهایید هم‌آن توگوشی کفایت می‌کند. اما اگر چند نفرید همراه داشتن یک بلندگوی شارژی برای مسیر بد نیست. فراموش نکنید در پیاده‌روی بیرون از موسم و اربعین بدون موکب، شما موکب سیار خودتان هستید و روی جاده کسی نیست و پیشاپیش از شهر باید به سیاهه‌ی نوحه فکر کرده باشید.

۳۷. خلاف بازه‌ی نجف-کربلاء، بازه‌های روزانه‌ی پیاده‌روی اربعین از خانه تا عتبه نظم خاص خود را دارد. احیای سحر، اذان صبح، صبحانه، مرور مسیر روز، زدن به جاده، طلوع روی جاده، توقف ظهر، نماز، ناهار، چرت، رفتن روی جاده، جانمایی شبمانی، توقف مقارن غروب، حمام، نماز، شام، گعده.

۳۸. در طول مسیر عکس بگیرید و صوت ضبط کنید و این مستندات و مدارک را هم‌آن جا گویاسازی و شناسه‌گزاری کنید. اگر خاطره می‌نویسید و آخر شب رمقی برای نوشتن ندارید، سکوت و خلوتی سحر پیش از اذان فرصت مناسبی است. اسامی را به دقت ثبت کنید و اماکن را با گوشی موقعیت‌گزاری کنید.

۳۹. در کوه‌نوردی می‌گویند: زیاد به قله نگاه نکنید؛ نمی‌رسید و به هم می‌ریزید. در پیاده‌روی عمیق می‌گوئیم: زیاد به نقشه نگاه نکنید؛ پیش نمی‌رود و به هم می‌ریزید. صبح یک بار مسیر و شاخص‌ها و شیب‌هایش را مرور کنید و تلاش کنید تا ظهر گوشی‌تان را غلاف کنید.

۴۰. برای هر روز پیاده‌روی‌تان در دو بازه‌ی ظهر و غروب دو دسته خط قرمز و خط سبز و خط آبی بکشید و شاخص بگزارید. خط قرمز آن است که ظهر یا غروب باید از آن رد شده باشید ردخور ندارد، خط سبز آن سرقدم معمول شما است، خط آبی آن نقطه‌ی آرمانی و احتیاطی شما برای رسیدن در ظهر یا غروب است.

۴۱. در پیاده‌روی عمیق غروب پایان پیاده‌روی است و شب‌روی نداریم. اگر عقب مانده‌ایم صبح پیش از اذان باید جبران کنیم. چاره‌ی آخر در عقب‌ماندن‌های طولانی حسم کردن است؛ سوار شدن و از آنجا که می‌باید بودیم از سر گرفتن پیاده رفتن.

۴۲. روز نخست پیاده‌روی عمیق اربعین پیش یا پس از اذان صبح باید زمانی به راه افتاد که حوالی طلوع در نقطه‌ی چاووش محله یا روستا یا شهر باشیم. این نخستین نقطه‌ای است که در آن چاووش می‌کنیم و مشایعان ما را بدرقه می‌کنند و ما به جاده‌ی عتبات می‌زنیم و آن‌ها با پیاده‌روی قاصر برمی‌گردند.

۴۳. پیاده‌روی قاصر هم‌گام با پیاده‌روهای کامل می‌تواند هم‌آن نقطه‌ی چاووش آستانه‌ی خانه باشد یا هم‌گام شدن با آن‌ها تا نقطه‌ی چاووش محله یا روستا یا شهر یا استان. پیاده‌روهای حاسم هم می‌توانند خود تا یکی از این نقاط چاووش پیاده‌روی کنند و پس آن گاه تا منزل نجف سواره شوند.

۴۴. شکل گرفتن شبکه‌ای از نقطه‌های چاووش روستا و شهر در شریان اربعینی ایران به زائران پیاده کمک می‌کند تا درون یا بیرون موسم زیارت اربعین از هر نقطه به طرف کربلا به راه بیفتند و زیرساخت اقامت در شب و پشت‌بانی‌شان در هیأت مسجد چاووش در امتداد جاده‌ی عتبات معلوم و مشخص باشد.

۴۵. مسجد چاووش هر روستا و شهر، در ابتدای جاده‌ی عتبات، در موسم پیاده‌روی اربعین یا بیرون از آن موسم، و تکیه و موکب و مضیف درون آن چهارچوب ضیافت از زائرانی است که آن روز به آنجا رسیده‌اند؛ از چاووش خواندن در پیش‌واز آن‌ها در غروب تا سلام از دور همراه آن‌ها در صبح بدرقه.

۴۶. روز دوم پیاده‌روی عمیق خانه به عتبه سخت‌ترین روز است؛ انطلاق و التهاب و ازدحام روز اول تمام شده است اما تو هنوز در نزدیک خانه روی جاده‌ای تمام‌نشدنی و آفتابی که کوتاه نمی‌آید و رمقی که هر روز می‌گذرد کشیده می‌شود. برای روز دوم باید روضه و نوحه و باطری اضافه کنار نهاد.

۴۷. روی جاده‌ی عتبات در پیاده‌روی عمیق اربعین زائر به سرعت از همه چیز می‌افتد؛ از خوردن، از نوشیدن، از شنیدن، از گفتن، و از دیدن، و تنها راه می‌رود. همین است که زائر باید خودش را مجبور کند که میوه بخورد، آب بخورد، روضه بشنود، ذکر بگوید، راه را ببیند.

۴۸. در پیاده‌روی عمیق اربعین در ایران، هر جا میوه دیدید دانه‌ای بخرید و بخورید. خجالت نکشید و زیاد نخرید که باید بار بکشید. میوه خوردن از غذا خوردن مهم‌تر است. ذخیره‌ی لیموترش‌تان را شهر به شهر تجدید کنید، چون به تدریج تنها آب مزه‌دار با لیمو از گلویتان پایین خواهد رفت.

۴۹. با نسخه‌های کوه‌نوردی در پیاده‌روی عمیق، آب بخورید. آب را در دهان بگردانید و اگر پایین نمی‌رود بیرون بریزید. آب را مزه‌دار و نمک‌دار کنید. آب‌میوه بخورید. نوشابه و آب‌میوه‌ی صنعتی نخورید. سرم کوه بسازید و همراه ببرید. چای را ترک نکنید و صبح‌ها کمی آویشن در آن بریزید.

۵۰. صبح پس از نماز و صبحانه یک بار دیگر مسیر روز را مرور کنید و نقاط توقف ظهر و شب را به روز کنید و برای آن‌ها پی نقاط شاخص باشید. شیب‌بندی مسیر و گردنه‌ها را هم ببینید و برای آن‌ها برنامه داشته باشید. اگر یادمان یا مزاری در مسیر است برای توقف در آن‌ها زمان‌بندی کنید.

۵۱. برخی یادمان‌ها روی مسیر پیاده‌روی عتبات‌اند یا با اندکی انحراف از مسیر می‌توان به آن‌ها رسید؛ مانند مزار نعمان‌بن‌مقرن در نهاوند یا یادمان عملیات مرصاد در تنگه‌ی چارزبر؛ برخی دیگر را اما شب پس از توقف سواره باید رفت مانند مقام جنگ جمل در زبیر یا مولد حضرت ابراهیم در اور.

۵۲. روی جاده‌های ایران روی خطی بروید که سواره‌ها را از روبه‌رو بیایند و ببینیدشان و آن‌ها هم شما را. با این همه در گرمای تابستان برخی ترجیح می‌دهند به خط دیگر بروند چه تنها خنک‌کننده همین کوران هوایی است که خودروهای سنگین مسافر و باری کنار جاده می‌سازند.

۵۳. میانه‌ی روز، هر جا جاده خلوت شد، قدری پهلو پهلو و عقب‌عقب پیاده‌روی کنید تا دیگر عضله‌ها هم به کار بیفتند و عضله‌های درگیر معمول نگیرند. گفتیم. جاده خلوت باشد؛ چون ممکن است برخی عابرهای سواره در ایران یا عراق تصور کنند نذر عقب‌عقب رفتن به عتبه هم داریم و بروند در کارش.

۵۴. در عراق و حتی ایران ممکن است چپ‌چپ نگاه‌تان کنند اما صبح پیش از حرکت گرم کنید و قدری کششی کار کنید. خودتان را خسته نکنید اما نرمش کنید و نرم‌نرم سرعت‌تان روی جاده را زیاد کنید تا به سرقدم نهایی‌تان برسید. در طول روز هم کند و تند و سبک و سنگین کنید تا کم‌تر خسته شوید.

۵۵. از روی جاده‌ی آسفالت هر از گاه به شانه‌ی خاکی جاده بیایید و قدری روی آن پیاده بروید. پیاده رفتن و پا کوبیدن روی سطح صاف آسفالت به کف پا و مچ پا فشار می‌آورد و رفتن روی ناهم‌وار خاکی نرمش آن‌ها است.

۵۶. صبح که به راه افتادید تا ظهر نایستید؛ حتی اگر جایی توقف کردید در جا بزنید. سرد اگر بشوید درد سوار می‌شود و عضله‌ی یخ‌کرده جام می‌کند. ظهر که از نو به راه افتادید قدری طول می‌کشد که گرم شوید و درد محو و نرم شود.

۵۷. اگر تشنه‌اید یا آب‌تان تمام شده است به آب فکر نکنید، تشنه‌تر می‌شوید؛ و همین طور است فکر کردن در باره‌ی خسته یا دردناک بودن. فکرتان را به جای دیگر ببرید. همین است که طی گردنه‌های مسیر با یک هم‌صحبت راحت است و به تنهایی سخت می‌شود.

۵۸. هسته‌های پیاده‌روی عتبات شبیه حلقه‌های مباحثه‌ی طلبه‌ها است. دو نفر کم است و سه نفر زیاد. اگر تعدادتان از سه نفر بیش‌تر است، به هسته‌های دو یا سه‌تایی هم‌پا تقسیم شوید و هر نصف روز یک‌دو بار به هم دست بدهید. در جاده‌های تنک پیاده‌روی عتبات در ایران در دیدرس هم باشید.

۵۹. در سویه‌ی عراقی پیاده‌روی عمیق عتبات دم غروب مضیف‌دارها کنار جاده می‌آیند و به روش سواکن و جداکن زائرها را به خانه‌هاشان می‌برند. در آن بازه همه با هم باشید که شب جدا نیفتید. جایی که سوار می‌شوید را هم به خاطر بسپارید تا صبح فردا از هم‌آن جا ادامه بدهید.

۶۰. بیرون از موسم روی جاده‌ی پیاده‌روی عتبات اگر باشید ممکن است هم‌آن صبح مضیف‌دار با شما وعده کند یا در مسیر تا ظهر و عصر. شماره‌ی عراقی شما را می‌گیرد و شماره می‌دهد. معمول است که کسان دیگر بخواهند شما را قر بزنند و میهمان‌دزدی کنند اما شما بدعهدی و بی‌وفایی نکنید.

۶۱. روند دعوت بی‌وقت زائر با این پرسش شروع می‌شود. ألدیک معزب؟ اگر پاسخ شما مثبت باشد در بسیاری شما را رها می‌کنند. گاه ممکن است شماره‌ی طرف را هم از شما بگیرند و بخت خود برای بردن شما را بیازمایند. اما اگر پاسخ ندهید یا تردید داشته باشید روند اصرار تمام نمی‌شود.

۶۲. اگر خیلی زود به مضیف بروید فردا صبح باید کسری راه را جبران کنید، مگر آنکه بریده باشید. بی‌وقت اگر کسی پی بردن شما آمد راحت بگویید که تا ظهر یا مغرب راه می‌روید. اگر برای بردن شما مصمم باشد قدری مانده به اذان روی جاده دوباره ملاقاتش خواهید کرد.

۶۳. فرض بسی از عراقی‌ها در مسیر آن است که شما تعارف می‌کنید و زیر بار پذیرفتن خدمت آن‌ها نمی‌روید. یک دو عبارت است که دعوت‌های تمام‌نشدنی آن‌ها را خاتمه می‌دهد. یک. کل شیء تمام. یعنی همه چیز کافی است و کسری ندارد. دو. بلا ای مجاملة. یعنی هیچ تعارف ندارم.

۶۴. اگر از محور شلمچه پیاده به کربلا می‌روید و وارد خاک عراق شده‌اید تنها یک نقطه‌ی سنی‌نشین در مسیر شما است. بطحاء. محور خسروی اما چه در خاک ایران و چه عراق پر از مناطق سنی‌نشین و حتی یارسان است. کرمانشاه، کرند، اسلام‌آباد، خانقین، مقدادیه، بغداد، محمودیه، لطیفیه.

۶۵. ما در کرند آب‌مان تمام شد و یک کشاورز یارسان نجات‌مان داد. سنی‌های فاو خود پیاده به کربلا می‌آیند. در مقدادیه آنکه در موکب مشت‌ومال‌مان می‌داد سنی بود. در مسیر اربعین با اهل سنت محمدی و نمادهاشان در خلوت و جلوت محترم و مؤدب باشید.

۶۶. روستای امام ویس روی جاده‌ی عتبات در استان دیالی کانون منتسب به وهابیت وجود دارد و هنوز در آنجا شهید می‌دهیم. اگر پیاده‌اید ترتیبی بدهید که یا شب پیش از امام ویس در خانقین بخوابید یا پس از آن در مقدادیه. با پرچم‌های سرخ افراشته از امام ویس رد شوید.

۶۷. بغداد شهری مخلوط از شیعه و سنی است. اگر عراق را نمی‌شناسید بهتر است در پیاده‌روی وارد محله‌های سنی‌نشین شهر نشوید. چه گونه تشخیص بدهیم؟ با بیرق‌های عزا که در محله‌های شیعه‌نشین است و در آن محله‌ها نیست.

۶۸. محله‌ی کاظمین این سوی دجله و محله‌ی اعظمیه آن سو است؛ رو به روی هم. محله‌ی اعظمیه مهم‌ترین محله‌ی سنی‌نشین بغداد است که قبر امام اعظم آن‌ها، ابوحنیفه، آنجا است. از حرم کاظمین مستقیم به جنوب و به طرف مسجد براثا و محله‌ی الرشید بروید و با رفتن روی پل وارد اعظمیه نشوید.

۶۹. شبیه عمده‌ی پیاده‌های جنوب که به نجف نمی‌روند پیاده‌های شرق هم به کاظمین نمی‌روند و مستقیم از شمال بغداد و محله‌ی الشعب به الدور و الرشید می‌روند. ما که در مسیر پیاده‌روی کربلا به حرم کاظمین می‌رویم جایی از روی یک پل شناور رد می‌شویم و به آن سوی دجله می‌رویم. پل کریعات.

۷۰. رزمنده‌های حشد و نیروهای ارتش عراق طول جاده‌ی منذریه به خانقین به مقدادیه را از صبح برابر تحرکات عناصر سرگردان داعش تأمین می‌کنند و عصر پیش از جمع شدن آن‌ها از حاشیه‌ی جاده، مرز خسروی / ‏منذریه بسته می‌شود. این دلیل پایان کار مرز خسروی حوالی ساعت چهار‬ و پنج عصر است.

۷۱. خسروی این سال‌ها خلوت‌ترین مرز بوده است با زیرساخت‌هایی چندهزارساله. اگر پیاده از آن رد نمی‌شوید و سواره‌اید تنها به این توجه داشته باشید که در مسیر بازگشت سواره از عتبات بسیاری از کرایه‌برهای عراقی یا مرز منذریه / ‏خسروی را نمی‌شناسند یا کرایه‌های گزافی برای آن می‌گیرند.

۷۲. برخورد با پیاده‌های ایرانی در مقدادیه چیزی در تراز برخورد با رزمنده‌های ایرانی در نبل و الزهراء است؛ درست به هم‌آن دلایل. اما اگر سواره اید از مرز منذریه تا خانقین تا مقدادیه هر جا توانستید پیاده شوید و در موکب‌ها به شیعیان غریب‌مانده‌ی آنجا دل‌گرمی بدهید.

۷۳. شبیه تجربه‌مان در اهواز تا بستان در ایران یا محمودیه تا لطیفیه در عراق چاره‌ی چالش‌های امنیتی مسیرهای پیاده‌ی اربعین جمعیت ریختن در آن‌ها است و به قول عراقی‌ها تبلیط؛ پاکوب کردن. امسال اصل را بر این بگزارید که از مرز خسروی به کربلا بروید و مسیر را تبلیط و پاکوب کنید.

۷۴. جهت دیگر انتخاب مرز خسروی / ‏منذریه برای ورود به خاک عراق در مناسک اربعین کمک به اقتصاد منطقه‌ی زلزله‌زده سرپل‌ذهاب است که هنوز سر پا نیامده است و بسته شدن دو ساله‌ی مرز به بهانه‌ی همه‌گیری بیماری اقتصاد این شهر مرزی و قصر شیرین و خسروی را ضعیف و ضعیف‌تر کرده است.

۷۵. دولت اقلیم کردستان عراق ترجیح می‌دهد به جای مرز خسروی از مرز پرویزخان تردد صورت گیرد.

۷۶. از جاده‌ی صدام، روی یال ارتفاع ۱۱۵۰ بازی‌دراز، و ورودی شهر قصر شیرین شما دیگر وارد اقلیم عراق شده‌اید و طی یک هفته‌ی پیش رو پیاده‌روی تا کربلا تهدید حیاتی برای شما گرمازده شدن است. در این بازه‌ی کفی آب و آف‌تاب را جدی بگیرید.

۷۷. اگر تنبلی کرده اید و دینار نخریده‌اید در خروجی شهر قصر شیرین به خسروی دست‌فروش‌ها ایستاده‌اند و تبدیل می‌کنند، البته گاه گران‌تر از قم. اگر بتوانید از مسافرانی که از عراق می‌آیند بخرید خوب ارزان‌تر برای‌تان می‌افتد. مراقب دینار درشت تقلبی هم باشید.

۷۸. قصرشیرین و خسروی چند هزار سال است که معبر و مرز است. همین است که خلاف مهران در موسم اربعین دچار چالش‌های زیاد نمی‌شود و همه چیز سر جای خودش است. از شلوغی مهران اگر سرسام گرفته‌اید به خسروی فکر کنید.

۷۹. توقف‌گاه‌های خودروهای شخصی و جمعی در قصرشیرین است و از آنجا با اتوبوس زائرها تا خسروی می‌روند و بر می‌گردند. در شهر قصرشیرین امکان چادر زدن در بوستان‌ها وجود دارد و خسروی با اینکه روستا است اما یک‌چند هتل برای اقامت شب دارد تا برسیم به موکب‌ها.

۸۰. اگر تند قدم بر می‌دارید، چیزی در حدود روزی هزار عمود، پس از نماز ظهر از قصرشیرین به راه بیفتید و بعد از عبور از مرز غروب خود را به خانقین برسانید. اگر نه، شب را در مرز بمانید و صبح از مرز خسروی / ‏منذریه عبور کنید و به طرف مقدادیه بروید.

۸۱. خسروی نقطه‌ی چاووش ملی ما است. به آخرین تپه‌های خسروی که رسیدید بایستید و برای روح پرفتوح مجاهد نستوه حاج سید علی اکبر ابوترابی فاتحه بخوانید؛ که در دوره‌ی انسداد صدام پیاده تا خسروی می‌آمد و از دور زیارت عرفه می‌خواند و چاووش می‌کرد؛ و ما پا جای پای او می‌گزاریم.

۸۲. روی جاده‌ی خلوت خانقین واکنش طبیعی رزمنده‌هایی که در حاشیه‌ی مسیر پاسداری می‌دهند و دیگر عابران عراقی و ساکنان حاضر دعوت شما به حسم کردن و سوار شدن و شروع کردن از جایی است که امنیت و جمعیت و خدمات باشد. راه حلش یک عبارت است تا دست از شما بردارند. إحنا فی امان الحسین.

۸۳. از یادمان‌های روی مسیر بخوانید و ببینید؛ امام‌زاده جعفر، پل دوآب، مزار نعمان‌بن‌مقرن در نهاوند، طاق بستان، تنگه‌ی چهارزبر، تنگه‌ی پاتاق، ارتفاعات قراویز، ارتفاعات بازی دراز برخی از یادمان‌های مسیر پیاده‌روی از خانه به عتبه روی محور قم مقدسه به کربلای معلا است.

۸۴. هر چه به غرب ایران می‌روید تعداد موکب‌هایی که در مسیر می‌بینید بیش‌تر می‌شوند، هر چند در نسبت با موکب‌های عراق اندک‌اند. در نبود موکب در که جا می‌توان اقامت در شب کرد؟ مسجد، مسافرخانه، نمازخانه، راه‌دارخانه، پای‌گاه امداد جاده‌ای، خانه‌ی میزبان‌هایی که شما را دعوت می‌کنند.

۸۵. در قسمت ایران پیاده‌روی عتبات داشتن یک سرپیچ آفتابه‌ی مسافرتی بسی کارآ است. طی چند هفته راه‌پی‌مایی در خاک ایران تعداد موکب‌هایی که در مسیر می‌بینیم انگشت‌شمار است و گاه با کمک همین سرپیچ پلاستیکی که روی بطری آب بسته می‌شود می‌توان طهارت گرفت.

۸۶. برخی مکان‌های اقامت در شب در مسیر فاقد گرمایش است و سرما خوردن شما در مناطق کوهستانی محتمل است. یک پتوی جیبی نجات کمک می‌کند که راحت و سلامت بمانید. فقط در خانه تا کردن آن را تمرین کنید و اگر نه مانند یک خربزه حجیم خواهد شد و از جیب سینه، یک جیب بغل شما را پر خواهد کرد.

۸۷. آنتن همراه در جاده‌های ایران بگیر و نگیر دارد؛ برخی نقاط همراه اول آنتن و اینترنت دارد و برخی نقاط ایرانسل. پیش از حرکت هر دو سیم‌کارت را داشته باشید. سیم‌کارت عراقی را می‌توان در ایران یا عراق خرید. قبل مرز انتخاب آنتن را دستی کنید تا مخابرات بارتان را سنگین نکند.

۸۸. شارژر دو راه همراه داشته باشید تا هر جا به برق رسیدید گوشی و باطری را با هم شارژ کنید. داشتن یک سه‌راهی کوچک برق هم بد نیست تا در شلوغی عراق بتوان روی تخته‌ی پرشده‌ی شارژ یک‌دو جای تازه باز کرد و معطل خالی شدن جا نشد.

۸۹. شماره‌ی تلفن سیم‌کارت عراقی‌تان را جایی بنویسید تا هنگامی که از شما می‌خواهند حاضر باشد، هم به رقم و هم به حروف. عرب‌ها شماره‌ی تلفن را خلاف ایرانی‌ها تک‌رقمی می‌گویند و نه دورقمی یا سه‌رقمی؛ مانند. صفرین، تسع، واحد، اثنین، سبع، اربع، ثمان، واحد، اثنین، اربع.

۹۰. داشتن یک چاقو بسی مفید است. نیز یک لبه‌ابزار فلزی کارتی. این‌ها حجم زیادی ندارند اما در مواقع فراوانی کارآ و مفیدند. جدای از این‌ها داشتن سنجاق قفلی و نخ و سوزن نیز گاه به کار می‌آید؛ نیز داشتن یک دست‌بند نجات.

۹۱. حتی اگر سیگاری نیستید همراه داشتن یک فندک در پیاده‌روی مفید است. اگر نمی‌خواهید فندک همراه داشته باشید هر زمان که محتاج آن شدید یکی بخرید؛ عراقی‌ها به آن می‌گویند: گداحه.

۹۲. روی مرز بار همراه‌تان را سبک کنید. با رسیدن به خاک عراق و موکب‌های پیوسته در آن به بسی از تجهیزات‌تان دیگر احتیاجی ندارید. می‌توانید آن‌ها را ببخشید یا رها کنید و اگر نمی‌شود به نشانی خانه‌تان پست کنید.

۹۳. روزهای پیاده‌روی در خاک ایران فرصت تقویت مکالمه‌ی عربی است؛ با گوش دادن و خواندن و تکرار کردن با جمعی که روی جاده‌اید. در عراق هم هر صبح می‌توانید دفترچه‌ی واژه‌هاتان را ببینید و چند از آن‌ها را انتخاب کنید تا با استفاده‌ی عامدانه از آن‌ها در ذهن تثبیت‌شان کنید.

۹۴. اگر با دسته‌ای روی جاده‌اید که عربی‌تان بد نیست می‌توانید فارسی صحبت کردن را ممنوع کنید. این البته برای طول روز روی جاده است‌. شب همه آن قدر خسته‌اید که کسی توان فکر کردن برای یافتن واژه و حفظ این قاعده را ندارد.

۹۵. اگر عربی می‌دانید روی جاده به زائرهای عراقی که می‌خواهند با شما گپ بزنند راه بدهید. این هم‌صحبتی با یک نفر ممکن است روزها ادامه پیدا کند. با این همه مراقب باشید که دسته‌ی سه‌نفره‌تان پخش و پلا نشود و هر از گاه به هم دست بدهید.

۹۶. فلا رفث و لا فسوق و لا جدال؛ این قاعده‌ی پیاده‌روی اربعین هم است. میان خودتان در راه سخنان قبیح و چالش ساز نگویید و با زائرهای در مسیر جدال نکنید. پیاده‌روی اربعین چهارچوب وحدت در بیت شیعی و حتی با بیت سنی است. روی تعارف و تعایش متمرکز باشید و اگر زبان می‌دانید تبیین و تبلیغ کنید.

۹۷. گعده در اقامت در شب برای عراقی‌ها جدی است؛ به خصوص اگر میهمان عراقی و عرب نباشد اما عربی بداند. گاه حتی ممکن است شبانه شما را به یادمان یا مزاری در دور یا نزدیک هم ببرند یا با عشیره‌شان برای‌تان یزله کنند.

۹۸. اگر گوشت‌تان برای پشه‌ها شیرین است شب‌ها زیر پنکه بخوابید تا پیداتان نکنند. اگر نمی‌شود کرم سنگر همراه داشته باشید یا ژل آلوئه‌ورا. گزینه‌های دیگری چون گازوئیل مالیدن هم است که اگر اهل مسواک زدن با خمیر صابون نیستید فراموش‌شان کنید.

۹۹. عراقی‌ها لم دادن و پا دراز کردن پس از رسیدن به موکب و مضیف را بد نمی‌دانند، مشروط بر آنکه کف پای‌تان به طرف کسی نباشد. در پیاده‌روی عمیق با سرقدم هزار عمود در روز، غروب نه زانو دارید و نه کمر و ایرادی ندارد اگر پهلو بگیرید و یله بدهید.

۱۰۰. با یک موکب عراقی اگر هم‌گام باشید شب‌هایی پس از اسکان و شام برنامه‌ی عزا بر پا است. نفرات موکب از خانه‌های میزبان‌ها بیرون می‌آیند و به هم می‌پیوندند و در مسجد یا تکیه‌ای اقامه‌ی عزا می‌کنند. و تنها هیأت‌های منطقه‌ی جنگی با این هیأت‌های عجیب عزای در راه قابل مقایسه‌اند.

۱۰۱. می‌گویند: هر وقت در سامانه‌ی عامل ویندوز در ماندید راست‌کلیک کنید. می‌گوئیم: هر زمان در مکالمه بر عرب‌ها در ماندید از این پرسش استفاده کنید. شو یعنی؟ این باعث می‌شود تا طرف یک بار دیگر از ابتداء توضیح بدهد و شما فرصت کنید منظور او را بفهمید.

۱۰۲. عربی عراقی یک لهجه‌ی یک‌تکه نیست و دست کم سه لهجه است. لهجه‌ی بصره به لهجه‌های خلیجی و کویتی می‌ماند که شاخصش تلفظ ج به صورت همزه است و آن چا که معنای اذن می‌دهد و در لهجه‌ی بغدادی لعد می‌شود و لهجه‌ی موصلی که آن قدر آمیخته به ترکی است که خود عراقی‌ها هم گاه نمی‌فهمندش.

۱۰۳. مهم‌ترین پرسش در عربی این است. ای شیء؟ چه / چی پارسی. این در لهجه‌های جنوب عراق می‌شود. ایش؟ بالاتر که می‌آییم می‌شود. شنو؟ در هم‌آن حال و به غرب که می‌رویم می‌شود. شو؟ اگر چه گاه این طور هم شنیده می‌شود. شنهو. هنگامی هم که با کلمات دیگر ادغام می‌شود تنها یک ش است.

۱۰۴. عراقی‌ها ک‌ها را چ تلفظ می‌کنند اما نه همه‌ی آن‌ها را. آن‌ها ق‌ها را گ تلفظ می‌کنند، اما نه همه‌ی آن‌ها. شما بهتر است همه‌ی ک و ق و ج‌ها را فصیح بگویید و اگر نه اگر همه‌ی ق‌ها را گ تلفظ کنید طرف ممکن است فکر کند که شما یمنی‌تبارید یا پیش یمنی‌ها لهجه آموخته‌یید.

۱۰۵. عمده‌ی لهجه‌های عربی حوصله‌ی تلفظ همزه را ندارند. این یعنی در بسیاری همزه به آ و ی مبدل می‌شود. أنا، جاء، زائر، شیء که می‌شوند. آنی، جای، زایر، شیء.

۱۰۶. زبان‌دانی پیش‌نیاز پیاده‌روی عمیق است. اگر تنهایید و زبان نمی‌دانید به مسیرهای مختصر پیاده‌روی اربعین چون کاظمین تا کربلا یا نجف تا کربلا بسنده کنید و اگر چند نفرید می‌توانید به جاده بزنید اما دست کم یکی از شما باید زبان بداند و اگر نه کار سخت می‌شود.

۱۰۷. اگر با لباس کوه پیاده‌روی می‌کنید که هیچ‌، اما اگر در مسیر لباس عربی می‌پوشید دقت کنید. دشداشه‌ی عراقی جدای رنگش تا روی پا می‌آید و اگر دشداشه‌تان را از مکه یا مدینه یا دبی خریده باشید ممکن است قدری کوتاه‌تر باشد و این طور ناخودآگاه سنی و سلفی شناخته می‌شوید.

۱۰۸. عراقی‌ها آخوند فخیم را می‌پسندند تا آخوند خاکی را. همین است که بسی حرکت‌ها خیابانی آخوندهای ایرانی برای‌شان پذیرفته نیست و گاه حق دارند. در هر حال اگر می‌توانید محتشم پیاده‌روی کنید با زی آخوندی به راه بزنید و اگر نه عمامه و عبا را بکنید و به دستار و دشداشه قناعت کنید.

۱۰۹؛ عراقی‌ها به کسی سید می‌گویند که یا قرشی باشد و یا آقای جامعه باشد و نه هر آقای خانه. اینکه ایرانی‌ها به هر مذکری سیدی می‌گویند خارج از معیار است. هنگامی که یک جوان کرایه‌بر را سیدی خطاب می‌کنید او نخست می‌خندند و بعد ممکن است از موضع سیادت وطنی گوش‌تان را با کرایه زیاد از بیخ ببرد.

۱۱۰. الگوی کنش عرب عشایری کرامت است. با او چه گونه باید واکنش کرد؟ با مناعت. عراقی‌ها در مسیر پیاده‌روی اربعین تلاش می‌کنند کریم و سفره‌دار باشند و ایرانی‌های که وارد این مسیر می‌شوند باید تلاش کنند منیع و پروادار باشند. مناعت طبع البته تعارف تکه‌پاره کردن نیست.

۱۱۱. آفت کرامت تبذیر است و عراقی‌ها خود معترفند که گاه گرفتار آن‌اند. فرهنگ را به تدریج باید اصلاح کرد اما نمی‌توان آن را ندید گرفت. فرهنگ ایرانی تمام نکردن ظرف غذا را برای میهمان بد می‌داند و فرهنگ عراقی تمام شدن ظرف غذای میهمان را برای میزبان بد می‌داند.

۱۱۲. عراقی‌ها چندان اهل نه گفتن نیستند. این است که برخی آری‌های آن‌ها آری است و برخی آری‌هاشان معنای نه می‌دهد. آری آن‌ها در بسیاری نه تنها آری خود آن‌ها که آری عائله و عشیره‌شان نیز است. در هر حال انتظار فردیت ایرانی را از عراقی‌ها نداشته باشید.

۱۱۳. اذان ظهر را که می‌گویند، جای صبحکم الله بالخیر می‌گویند. مساکم الله بالخیر، تا آخر شب. در پاسخ به مساکم الله اگر کسی گفت. صبحکم الله بالخیر معناش آن است که هنوز ناهار نخورده است. اقتضای کرامت و مناعت عربی در پرده گفتن درخواست‌ها است.

۱۱۴. در پیاده‌روی عمیق عتبات بدون موکب یا بیرون از موسم وقت اذان ظهر یا مغرب اگر به مسجد رسیدید و نماز خواندید نخستین پرسش نمازگزارها از شمای غریبه آن است که آیا زائرید؟ اگر آری، شما را به خانه می‌برند و تلاش شما برای نرفتن و ذخیره‌ی وقت و ادامه‌ی راه بی‌فائده است.

۱۱۵. پس از پایان شام دعای سفره را شما بخوانید و صبح هنگام خروج برای برکت و عافیت صاحب‌بیت و ساکنان آن دعا کنید. اگر هدیه‌های متبرک کوچک برای کودکان داشته باشید خوب است. هم‌آن شب در میانه‌ی گعده شماره‌ی تلفن بگیرید و بدهید و رایج‌ترین زیرساخت برای عراقی‌ها واتساپ است.

۱۱۶. در گعده‌ی شبانه و در مسیر روزانه وارد سیاست ملی عراق نشوید مگر آنکه مطمئن باشید همه‌ی جمع مخاطب هم‌سو است. نیازی به پنهان‌کاری نیست؛ عراقی‌ها مانند ایرانی‌ها خطوط سیاسی آن سوی مرزشان را می‌دانند اما در مقام میزبان-میهمان در موسم اربعین با رواداری از آن رد می‌شوند.

۱۱۷. پس از شام نخستین پرسش گعده این است. شای ایرانی لو عراقی؟ این شروع یک‌چند ساعت شب‌نشینی است که هر چه زبان‌دانی شما و موقعیت‌شناسی‌تان بیش‌تر باشد مفیدتر پیش می‌رود. گعده ممکن است در میانه به خیابان و به گرداندن شما در شهر و در زیارت‌گاه‌های دور و نزدیک وصل شود.

۱۱۸. کل شیء تمام؛ این پاسخ تعارف‌های عراقی است که گاه دست کمی از ایرانی‌ها ندارد. اگر می‌خواهید از زحمت‌های آن‌ها عذرخواهی کنید این تکیه‌ی کلام بد نیست. صار زحمة. سلام که هم‌آن سلام است و خداحافظی را با این عبارت انجام دهید. الله ویاکم.

۱۱۹. عراقی‌ها به کوله می‌گویند. شنطه. قدری که با شما خودمانی بشوند پرسش‌شان آن است که در این کوله‌های گاه بسیار بزرگ چه می‌ریزید؟ همه چیز که در مسیر است. کوله‌ی کوه در اربعین مدت‌هایی است نشانه‌ی پسر و دخترهای نوجوان عراقی شده است که می‌خواهند سنتی نباشند اما مکتبی باشند.

۱۲۰. بیرون از موسم و بدون موکب اگر به عتبات پیاده‌روی عمیق می‌کنید بدیهی است که در مسیر از مغازه‌ها آب معدنی بخرید. به نحو طبیعی در بسیاری وقت‌ها قیمت آب را از شما نمی‌گیرند تا موکب باشند. اما اگر سیگار بخرید رقمش را باید بدهید.

۱۲۱. اقتضای ادب میزبان آن است که عراقی‌ها به طور مرتب در مسیر و در مضیف به شما سیگار تعارف خواهند کرد؛ اما بسی خوش‌حال خواهند شد اگر شما اهل سیگار نباشید.

۱۲۲. در گعده با میزبان اگر خواستید به بحث شیرین قیمت پراید در عراق بروید دانسته باشید که به آن سایبه می‌گویند؛ معرب سایپا. عرب‌ها در لهجه گ و چ و ژ تلفظ می‌کنند اما هیچ عربی پ تلفظ نمی‌کند. سایبه در عربی معنای دیگری هم دارد. زن آواره؛ برخی عراقی‌ها متلک‌اندازهای قهاری هستند.

۱۲۳. عراقی‌ها در نماز جماعت خواندن سختگیرند. برخی‌شان انگار ایده‌شان آن است که تنها به مجتهد می‌توان اقتداء کرد و برخی ایده‌ی دیگری دارند. جماعة بس لجمعة. کاری شما می‌توانید آن است دعوت‌تان را عملی کنید و هر جا رسیدید به هم اقتداء کنید و عبور کنید.‌

۱۲۴. رفتن به مسجد ایده‌ی خوبی بعد از رسیدن به مضیف و مبیت است، مشروط بر اینکه بتوانید روی پایتان بایستید. نکته‌ی دیگر هم آن است که میزبان‌ها نماز خواندن زائر در خانه‌شان را منشأ برکت می‌دانند و گاه با رفتن شما به مسجد کنار نمی‌آیند مگر آنکه خودشان با شما به مسجد بیایند.

۱۲۵. هم‌آن طور که هفته‌ها نماز شکسته خواندن در مسیر پیاده‌روی عمیق عتبات دل‌تان را چرک نمی‌کند، دل‌تان را با نشسته خواندن هر از گاه نمازهای مغرب و عشاء در مبیت صاف کنید. گاه درد مچ تا زانو تا کمر آن قدر جانکاه است که چاره‌ای جز سناتوری خواندن نماز فریضه نمی‌ماند.

۱۲۶. هسته‌ی جمعیت در پیاده‌روی عمیق چهارپنج روز طول می‌کشد تا از هر روستا یا شهر رد شود. پس آن گاه موکب‌ها جمع می‌کنند و گاه جلو می‌کشند. پیاده‌روی بدون موکب حرکت با سرقدم بلند و دورادور پشت سر هسته‌ی جمعیت جنوب یا شرق است در حالی که موکب‌ها رفته‌اند و روی جاده تنهایید.

۱۲۷. ما ایرانی‌ها سلاح نداریم، عراقی‌ها اما هنوز سلاح شخصی خود را حفظ کرده‌اند؛ حمل سلاح در مناطق ناامن برای شیعیان به کشف سلاح هم می‌رسد. این طور اگر روی جاده‌ی خانقین-بغداد به زائری با لباس شخصی و سلاح کمری و کالسکه‌ی بچه به دست با خانواده برخورید جا نخورید.

۱۲۸. تجربه‌ی دشداشه پوشیدن اگر داشته باشید می‌دانید که پیش از بر زمین نشستن محتویات درشتش را خالی می‌کنند که زیر ران نرود؛ محتوای معمول در عراق. دسته‌ی کلید، گوشی همراه، قوطی سیگار و گاه سلاح کمری. خیره نشوید و با آن هم‌آن قدر عادی باشید که با آن سه دیگر.

۱۲۹. در عراق در هر خانه دست کم یک سلاح پیدا می‌شود. میزبان اگر بخواهد برای شما سنگ تمام بگزارد ممکن است زاغه‌ی سلاحش در خانه را به شما نشان بدهد که تا کلاش و نارنجک و آرپی‌جی هم می‌رود. اگر وارد نیستید، از بند یا غلاف دست‌دوز سلاح میزبان تعریف کنید.

۱۳۰. اگر در ایران تیرانداز و تک‌تیرانداز ماهر نیستید دعوت میزبان عراقی‌تان برای نشانه‌روی تفریحی یا مسابقه‌ی دوستانه‌ی تیراندازی را مؤدبانه رد کنید؛ و همین است اسب‌سواری و همین است بلم‌رانی.

۱۳۱. پیاده‌روی عمیق اربعین در عراق، اردوی راهیان نور در ایران نیست؛ لباس نظامی نپوشید. تفاوتی هم نمی‌کند لباس استتار باشد یا لباس پنج‌ویازده، که این دومی در عراق معنای خودش را دارد. پوتین هم نپوشید؛ روی سفت و صاف آسفالت بعد دوسه روز مچ و زانوتان را از دست خواهید داد.

۱۳۲. دشداشه و شلوار راحت‌ترین لباس برای پیاده‌روی عمیق اربعین در سرما و گرما است. با این همه اگر در ایران طلبه یا دشداشه‌پوش نیستید شلوار کوه و پیراهن آستین‌بلند بهترین گزینه است.

۱۳۳. چند روز پیش از سفر ناخن‌تان را از ته بگیرید و در طول پیاده‌روی عمیق کوتاه نگه‌شان دارید، به خصوص ناخن‌های پایتان را. هر جا انگشت پایتان در مظان کوفته شدن یا تاول زدن بود محکم با چسب کاغذی طبی ببندیدش. اگر کفش کامل می‌پوشد پشت پایتان را هم چسب بزنید تا تاول نزند.

۱۳۴. با کفش کهنه به پیاده‌روی عمیق عتبات بروید. اگر کفش‌تان نو یا نامناسب باشد یا ناخن‌تان بلند باشد جدای درد فراوان محصول کوبش، ممکن است ناخن‌تان بیفتد. تا رسیدن به پزشک با چسب طبی آن را ببندید تا چرک نکند.

۱۳۵. کفش بندی روی پا را به درد می‌اندازد و کفش با رویه‌ی کشی بهتر است. مشکل کفش کشی آن است که ممکن است سایش دهانه‌ی آن باعث تاول پشت پای شما بشود، به خصوص اگر نو باشد. دمپایی لاستیکی نسخه‌ی موفق عراقی‌ها است که بیش‌تر به کار کفی جنوب عراق می‌آید و نه پستی‌بلندی‌های ایران.

۱۳۷. اگر طلبه یا عرب نیستید و در پیاده‌روی اربعین دشداشه پوشیدن را امتحان می‌کنید مراقب باشید که هنگام پریدن از جوب پای شما بیشینه تا عرض دشداشه باز می‌شود و اگر تخمین‌شان خطا باشد در جوب آب یا پس‌آب سقوط خواهید کرد و احتمال آسیب پا و باز ماندن از پیاده‌روی در کار است.

۱۳۸. سر در پیش دارید. اگر می‌خواهید موکب‌دارها سرعت شما را نگیرند با آن‌ها چشم در چشم نشوید. اگر وسط جاده دست باز کرده بودند در آغوش‌شان بگیرید یا سر شانه‌شان را ببوسید و سر بخورید و رد بشود. از کودکان هر چه می‌توانید قبول کنید و دست بر سرشان بکشید.

۱۳۹. در مسیرهایی که پر از ایرانی است، مانند جاده‌ی کویر نجف-کربلاء با عباراتی عربی از موکب‌دارها و خدمت‌گزارها تشکر کنید. در مسیرهایی که تهی از ایرانی‌ها است، مانند مسیر بصره یا عماره یا خانقین، عبارت‌هایی فارسی هم به کار ببرید، به خصوص با بچه‌ها، و دل‌شان را گرم کنید.

۱۴۰. در پیاده‌روی اربعین همه‌ی اسم‌ها در حسین گم است؛ همین است که شما به راحتی زایر خطاب می‌شوید و اگر بدانند. ایرانی. تازه در خانه‌ی میزبان اسم‌تان پرسیده می‌شود. در مسیر اگر کسی شما را حجی یا عمی یا خویه یا بویه خطاب کرد یعنی بیرون از شریان‌های اربعین با شما صحبت می‌کند.

۱۴۱. اگر چند نفرید پرچم سرخ‌تان را دست به دست کنید تا دیگران هم عصا بزنند و نفس بگیرند. اگر تنهایید و عصا می‌زنید جای پرچم و چوب‌پرچم، یک پیشانی‌بند سرخ را به بازو یا مچ‌تان که مماس با جاده است ببندید.

۱۴۲. اگر سواره به مرز ایران و عتبات عراق می‌روید، روی جاده موکب زائرهای پیاده‌ی در راه باشید. روی خودرو پرچم بزنید، شعار بنویسید، صوت نوحه و لطمیه بگزارید، دست تکان بدهید و بوق بزنید؛ اگر فرصت داشتید توقف کنید و احوال‌شان را بپرسید و اگر آب خنک دارید تعارف کنید.

۱۴۳. اگر هر روز با خانه صحبت می‌کنید، هر روز در یک ساعت متفاوت صحبت کنید. آن‌ها اگر عادت کنند که هر روز در یک ساعت معین با شما صحبت کنند و شما اگر یک روز، به هر دلیل، نتوانید نگران می‌شوند.

۱۴۴. با کسی در خانه مسیر و منزل‌های پیاده‌روی عمیق‌تان به عتبات را به اشتراک بگزارید؛ از نرم‌افزارهای پی‌مایش اگر استفاده می‌کنید و باطری‌تان ته نمی‌کشد که چه خوب، و اگر نه ظهر و شب موقعیت‌تان را روی پیام‌رسان به اشتراک بگزارید و اگر نه نام نقاط مسیر را پیامک کنید.

۱۴۵. جدای باطری درشت بیرونی یک باطری یدک گوشی‌تان را بخرید و در خانه شارژ کنید و در بیاورید و چسب کاغذی بزنید و در کیف کارت یا کوله‌ی حمله‌تان بنهید و هیچ وقت از آن استفاده نکنید، تا روز واقعه.

۱۴۶. اگر از خرمشهر یا فاو یا بصره توان پیاده روی ندارید، شده یک بار از بغداد و کاظمین پیاده به اربعین کربلا بروید. این فرصت تجربه‌ی اربعین خیابان و شهری جدای تجربه‌ی معمول اربعین بیابانی و عشایری در جاده‌ی نجف-کربلاء است.

۱۴۷. فاصله‌ی عتبه کاظمین در بغداد تا عتبه‌ی سیدالشهداء در کربلا ۱۰۳ کیلومتر است‌. تندرو اگر باشید این مسیر را دو روزه و میانه‌رو اگر باشید سه روزه و کندرو اگر باشید پنج روزه آن را طی می‌کنید.

۱۴۸. از ایران و خانقین اگر وارد عراق می‌شوید برای رفتن به حرم کاظمین در ابتدای بغداد باید از لکه‌ی جمعیت پیاده جدا شوید و از روی دجله رد شوید. شبیه مسیر جنوب که عمده‌ی زائرها به نجف نمی‌روند در این مسیر هم عمده‌ی زائرها به کاظمین نمی‌روند و مستقیم به کربلا می‌روند.

۱۴۹. از بغداد تا کربلا حال و هوای مسیر پیاده‌روی کمابیش شبیه مسیر نجف تا کربلا است. پیاده‌روی شبانه‌روزی است، ازدحام مسیر چشم‌گیر است، موکب‌ها متصل به هم و بی‌فاصله بر پا شده‌اند و زائر ایرانی روی مسیر است، البته نه به چگالی مسیر جاده‌ی کویر نجف.

۱۵۱. در مسیر بغداد به کربلا فرض را بر آن بگزارید که آنکه در مسیر در کنار شما و آنکه در موکب برابر شما است، سنی است. اصل اول وحدت با اهل سنت است. تنها اگر به اندازه‌ی یک داعی حرفه‌ای زبان و بیان می‌دانید وارد مرحله‌ی دعوت از اهل سنت در مسیر پیاده‌روی اربعین شوید.

۱۵۲. اگر می‌خواهید موفقیت ما در بسط گفت‌مان وحدت در دهه‌های اخیر در ایران را ببینید به رفتار شیعه و سنی در عراق با هم دقیق شوید.

۱۵۳. همراه داشتن مهر و بهتر از آن تربت در مسیر پیاده‌روی عمیق در ایران تا عراق مفید است، به خصوص زمانی که در منطقه‌ی سنی‌نشین در ایران و در عراق پیاده می‌روید. قدری در باره‌ی فلسفه‌ سجده بر خاک و بر تربت بخوانید و خیلی راحت برای میزبان سنی‌تان توضیح بدهید و تبیین کنید.

۱۵۴. منطقه‌ی منصور با آن مال معروفش جایی شبیه خیابان صفائیه‌ی یا میدان تجریش تهران است، که مسیر پیاده‌روی اربعین بغداد از آن می‌گذرد. در آن حوالی اگر با خانم‌های ناملتزم و مکشوفه برخورد کردید اخم کنید و تهلیلی بگویید و سر بگردانید و رد شوید و اگر مبلغ حرفه‌ای و زبان‌دان هستید ارشادشان کنید.‌

۱۵۵. در مسیر پیاده‌روی اربعین از بغداد اگر هنگام اذان به مسجد اهل سنت رسیدید داخل بروید و اقتداء کنید. اهل سنت البته نماز مغرب را هنگام غروب می‌خوانند و باقی نمازها را جمع نمی‌خوانند؛ فاصله‌ی اذان تا اقامه‌شان هم صبح‌ها زیاد است و بعد اقامه بی‌فاصله جماعت می‌بندند.

۱۵۶. عموم اهل سنت، امامان شیعه را امام‌زاده‌های واجب‌التعظیم می‌دانند. درست مانند ما که احمدبن‌موسی را مانند علی‌بن‌موسی امام نمی‌دانیم اما امام‌زاده می‌دانیم، آن‌ها هر دو را امام‌زاده می‌دانند. اهل سنت اگر صوفی باشند از این هم رد می‌شوند و کمابیش دوازده‌امامی هستند.

۱۵۷. در خروجی شهر بغداد به طرف کربلا مسجد جامع ام‌طبول قرار دارد؛ شاید فخیم‌ترین مسجد اهل سنت بغداد و حتی عراق. با این همه اگر بدانید که این مسجد مدتی پس از سقوط صدام جامع ابن‌تیمیه هم نامیده می‌شد رفتن به آن در موسم اربعین را قلم خواهید گرفت.

۱۵۸. عجیب‌ترین آورده‌ی پیاده‌روی عمیق برای افراد حلقه‌های میانی امت از مبدأ کاظمین به کربلا، به خصوص در آن مناطق بغداد که در تصرف سمن‌های سکولار عراقی است همین است که می‌اندیشیم از چه از آن انبوه موکب‌های فرهنگی ایرانی انباشته کنار هم در جاده‌ی نجف اینجا اثری نیست؟

۱۵۹. کرامت عربی میزبان عراقی را حفظ کنید. اگر می‌خواهید به آن‌ها در وداع هدیه بدهید، هدیه‌ای فخیم یا متبرک در آستین داشته باشید. اگر وزن یا هزینه به شما اجازه‌ی این کار را نمی‌دهد نه به آن‌ها که به کودکان‌شان هدیه‌های سبک اما بدیع بدهید، و این هم‌آن اثر را خواهد داشت.

۱۶۰. از اشیای شخصی میزبان عراقی‌تان تعریف نکنید یا خیلی تعریف نکنید. اقتضای کرامت عربی او آن است که آن را به شما پیش‌کش خواهد داد اگر چه سختش باشد.

۱۶۱. ارکان پیاده‌روی اربعین همین‌ها است. کرامت میزبان، مناعت میهمان، اخوت آن‌ها با هم. مناعت کار را حفظ کنید و محتشم باشید. هول نزنید، هول نباشید، هل ندهید و اگر می‌توانید حتی صف نایستید و به آنچه بی‌صف است بسنده کنید. بر سر سفره‌ی اکرام توقع‌تان را صفر کنید.

۱۶۲. رسانه‌های جمعی ما عجمند و کمابیش درکی از ظرافت‌های عربی ندارند. همین است که در تمام این سال‌ها بر طبل کرامت میزبان عراقی کوفته‌اند بی آنکه مناعت میهمان ایرانی را آموخته باشند. میزبان عراقی پیش از آنکه خدمت‌گزار ما باشد، خادم‌الحسین است.

۱۶۳. از خانه و ایران اگر پیاده به عتبات می‌روید و اگر زود و زیاد تشنه می‌شوید می‌توانید جای بطری آب معدنی از مشک‌کوله‌ی نظامی یا کوه‌نوردی استفاده کنید و حتی با آن طهارت هم بگیرید. آنچه می‌ماند آن است که لب مرز به جهت وزن اضافه و تفتیش‌های داخل عراق به خانه پستش کنید.

۱۶۴. اگر با خودرو به طرف مرز و داخل عراق می‌روید می‌توانید از یک سم‌پاش کوچک پنج‌لیتری یک شیر و شیلنگ سیار طهارت بسازید. تنها باید نو باشد و دسته‌ی تفنگی آن را باز کنید و آب بریزید و تلمبه بزنی و مانند شیلنگ با فشار طهارت از آن استفاده کنید.

۱۶۵. در پیاده‌روی عمیق از خانه به عتبه اگر کوله برنمی‌دارید طبیعی است که جیب‌هاتان کفاف آفتابه‌ی سفری را ندهد. چاره، استفاده از درهای پستونکی آب‌معدنی و بستن آن روی بطری آب همراه است. اگر نیافتید از در پیچی و پستونکی ژل‌های آتش‌زنه هم می‌توانید استفاده کنید.

۱۶۶. مسیر پیاده‌روی کاظمین به کربلا شمال به جنوب شهر بغداد را طی می‌کند و از قلب این پای‌تخت می‌گذرد. پیاده‌روی و موکب‌داری روی این مسیر، نقطه‌ی عطف خروج ما از خوانش بیابانی و عشایری پیاده‌روی اربعین به خوانش خیابانی و شهری آن است.

۱۶۷. حدیث امام هفتم به ما می‌گوید. پیاده‌روی به عتبات را از خانه باید شروع کرد و این شاید مبنای شروع پیاده‌روی اربعین از خانه‌ی پدری ما از نجف است، و همین است کاظمین؛ جدای آنکه مطلق مسجد خانه‌ی مؤمن دانسته شده است.

۱۶۸. نخستین یادمان مسیر پیاده‌روی کاظمین به کربلا پس از خروج از حرم مسجد براثا است. مسجد براثا شاید تاریخی‌ترین مسجد بغداد است و قدمگاه امیرالمؤمنین است و چاهی که ایشان زده است هنوز آب دارد. مسجد براثا زیرساخت کاملی برای اقامت در شب دارد.

۱۶۹. مسیر متعارف پیاده‌روی بغداد از مسجد براثا به غرب و محله‌ی المنصور می‌رود. اما اگر می‌خواهید بغداد تاریخی و مزار نواب امام زمان را زیارت کنید به شرق بروید و با رفتن به خیابان حیفا با عبور از پل شهدا به میدان الرصافه بروید و از آنجا تا کراده و خروجی جنوبی شهر بروید.

۱۷۰. اگر برای رفتن به بغداد تاریخی به ساحل شرقی دجله می‌روید از مسیر موکب‌ها خارج می‌شوید و برای همین بهتر است تنها نباشید و نیز عربی بدانید. نیز شما در حاشیه‌ی منطقه‌ی سبز بغداد هستید و ورود و عبور از آن محدودیت دارد و باید دورش بزنید و به جنوب و به محله‌ی الرشید برسید.

۱۷۱. مسیر پیاده‌روی کاظمین-بغداد از دل مناطق اهل سنت این استان رد می‌شود و این تجربه‌ی مغتنمی برای حضور در شریان‌های سرخ پیاده به طرف رطبه و طربیل عراق و مرز اردن به طرف فلسطین اشغالی است. کربلا آخرین شهر شیعی است و از آنجا هر چه به غرب تا دریا برویم سنی‌نشین است.

۱۷۲. اگر از مشهد و طهران و اردبیل پیاده به بغداد رسیده‌اید بعید است رمق این کار را داشته باشید، اما اگر پیاده‌روی‌تان را از کاظمین شروع کرده‌اید و تازه‌نفسید دیدن منطقه‌ی فرهنگی المتنبی در ساحل شرق دجله، که برای زیارت نواب اربعه به آن سوی آن رفته‌اید، خالی از لطف نیست.

۱۷۳. منطقه‌ی جنوب بغداد سنی‌نشین است و به همین جهت تمام بار اسکان زائرها کمابیش بر دوش موکب‌های حاشیه‌ی مسیر است و نه خانه‌های مسیر. این یعنی اگر بتوانید شب را در بغداد بخوابید و شب بعد به اسکندریه و بعدتر از آن برسید برای اقامت در شب خانواده‌ها در خانه‌ها بهتر است.

۱۷۴. بدخیم‌ترین منطقه در مسیر پیاده‌روی کاظمین به کربلا لطیفیه است که پشت به پشت جرف‌الصخر معروف است. پانزده کیلومتر مانده به اسکندریه وارد یک دالان امنیتی بتونی می‌شوید که یک تکه موکب کبابی است. اگر سابقه‌ی دره‌زده‌گی دارید ترتیبی بدهید که شب از این دالان رد بشوید.

۱۷۵. مسیر کاظمین به کربلا سرسبزتر و پرموکب‌تر از مسیر نجف به کربلا است. چالش این مسیر در روز ازدحام متراکم آن است و در شب پشه‌های تمام‌نشدنی آنکه برای آن‌ها فکری باید کرد.

۱۷۶. این سال‌ها هر چه می‌گذرد حضور ایرانی‌ها در مسیر کاظمین به نجف پررنگ‌تر می‌شود؛ و حتی خانواده‌هایی با کالسکه‌ی بچه در آن دیده می‌شوند. این یعنی اگر عربی هم نمی‌دانید نگران نباشید و تنها نیستید.

۱۷۷. مزار طفلان مسلم در مسیب روی مسیر پیاده‌روی کاظمین به کربلا نیست و نیم ساعت پیاده از آن فاصله دارد. همین است که سر آن میدان‌گاه می‌توانید سوار شوید و بروید و زیارت کنید و برگردید و پیاده به مسیرتان ادامه دهید و یا اینکه اقامت در شب تان را به آنجا ببرید.

۱۷۸. زانوهای متلاشی‌تان توان بالا رفتن از پل بتونی مزدحم رود فرات در مسیب را اگر ندارد در حاشیه‌ی آن به دنبال یک پل شناور نظامی موقت بگردید که برای سرریز زائرها زده شده است. بهترین نقطه برای عکس گرفتن با رود فرات در مسیر شمال همین جا است.

۱۷۹. شب اگر در مسیب اقامت در شب می‌کنید می‌توانید غسل‌تان با آب فرات را هم‌آن جا انجام بدهید و منتظر رسیدن به کربلای متراکم نمانید.

۱۸۰. مرقد عون بن عبدالله بن جعفر طیار آخرین مزار در مسیر پیش از رسیدن به کربلا است‌. حرم جناب عون هنوز در دست ساخت است و آن روزها سیطره‌ی سخت‌گیری داشت و برای همین می‌توان سلامی داد و خود را به دروازه‌ی کربلاء رساند.

۱۸۱. در کربلا اگر جا ندارید شب را در مدینه‌ی زائر بخوابید؛ در شلوغ‌ترین اوقات جا دارد و زیرساخت‌های اقامت در شبش مرتب است. سحر به جاده‌ی خلوت بزنید و نماز صبح را در حرم بخوانید. صبح زیارت بخوانید و از حرم به طرف نجف یا مرز بیرون بزنید.

۱۸۲. فضیلت پیاده‌روی نجف تا کربلا را اگر می‌خواهید از دست ندهید پیاده از کربلا تا نجف بروید. این البته بیش‌تر برای آن‌هایی است که از حرم امام رضا به حرم خانم فاطمه‌ی معصومه و از آنجا به حرم کاظمین و کربلا می‌روند و با پیاده رفتن به نجف پی تکمیل این مسیرند.

۱۸۳. صبح اربعین مرثیه تمام می‌شود و پرچم‌های سیاه پایین می‌آیید. پس آن گاه با پرچم‌های سرخ به حرم قدس ادامه باید داد. پس از زیارت اربعین پیاده به غرب و به حرم حر بروید و در ابتدای جاده‌ی منتها به اردن و فلسطین به قبله‌ی نخست سلام بدهید.

۱۸۴. نماز ظهر حرم جناب حر مجمع زائرانی است که از بیرون از عراق پیاده از خانه تا عتبه آمده‌اند و در پایان موسم اربعین در ابتدای جاده‌ی قدس به هم دست می‌دهند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.