نقش روسیه در مذاکرات هستهای اخیر میان ایران و ایالات متحده، بهویژه در چارچوب دیدار سلطان عمان با ولادیمیر پوتین، بهعنوان یک بازیگر کلیدی و بالقوه در فرآیند میانجیگری و تضمین توافقات بسیار اهمیت دارد. در آوریل ۲۰۲۵، ابتدا دکتر عراقچی و سپس سلطان عمان با رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، دیدار کرد. ازسویی دیگر «اوشاکوف» دستیار رئیسجمهور روسیه اعلام کرد، انتظار میرود «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا این هفته به مسکو سفر کند.
این دیدارها در حالی صورت گرفت که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در مسقط در جریان بود. روسیه اعلام کرده است که آماده است تا در حلوفصل دیپلماتیک مسئله هستهای ایران نقش ایفا کند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، اظهار داشت که روسیه آماده است تا در حد توان خود، به حلوفصل سیاسی و دیپلماتیک برنامه هستهای ایران کمک کند.
سایه کرملین بر میز مسقط
روسیه و ایران در سالهای اخیر روابط نظامی و اقتصادی خود را تقویت کردهاند، از جمله همکاری در زمینههای نظامی و فناوری. از سویی دیگر روسیه سابقهای طولانی در مشارکت در مذاکرات هستهای ایران دارد و میتواند بهعنوان یک واسطه معتبر در این مذاکرات عمل کند.روسیه با داشتن روابط با هر دو کشور ایران و آمریکا، میتواند نقش مهمی در تسهیل ارتباطات و کاهش تنشها ایفا کند.
در تحولات اخیر سیاست خارجی ایران، سفر عباس عراقچی به مسکو و همچنین گفتوگوهای سهجانبه هستهای میان ایران، چین و روسیه در پکن، نمایانگر شکلگیری یک الگوی جدید از بازیگری فعال روسیه در نظم منطقهای و پرونده هستهای ایران است. هرچند در بیانیههای رسمی، محورهای سفر عراقچی به موضوعاتی چون قرارداد راهبردی بلندمدت تهران–مسکو، مسائل دوجانبه، تحولات بازار نفت، بحران اوکراین و اوضاع خاورمیانه قرار دارد ، اما بدون تردید آنچه بستر اصلی و پنهان این رایزنیها را شکل میدهد، مذاکرات حساس پیرامون مناسبات هستهای ایران و غرب، بهویژه ایالات متحده است.
روسیه در این مقطع با ظرافتی ویژه در حال تقویت جایگاه خود بهعنوان میانجی، تضمینکننده، و حتی بازیگر استراتژیک در پرونده هستهای ایران نمایش می دهد. دیدار سلطان عمان با پوتین نیز نباید بهعنوان یک رویداد حاشیهای دیده شود؛ عمان در حال حاضر نقش فعال در تسهیل گفتوگوهای ایران و آمریکا را برعهده دارد، و دیدار او با پوتین بهمعنای تلاش برای هماهنگسازی مواضع بازیگران اصلی پشتصحنه مذاکرات است. پوتین با استقبال گرم از این دیدار، ضمن اعلام آمادگی برای ایفای نقش در حل مسئله هستهای، پیامی روشن به واشینگتن و تهران داد: مسکو نهتنها بیطرف نیست، بلکه مایل است بخشی از «معماری امنیتی جدید» حول پرونده هستهای باشد.
در این میان، روسیه بهعنوان یک قدرت بزرگ با منافع گسترده در خاورمیانه، از چندین بُعد در حال بهرهبرداری از موقعیت خود است. از یکسو، حفظ رابطه نزدیک با ایران بهعنوان اهرم فشار علیه غرب، بهویژه در تقابل با ناتو و بحران اوکراین، برای کرملین اهمیت استراتژیک دارد. از سوی دیگر، روسیه در تلاش است تا بهگونهای عمل کند که شکست یا موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا، در هر صورت برای مسکو سودمند باشد: در صورت توافق، میتواند نقش واسطه و تضمینکننده را برعهده گیرد و جایگاهی کلیدی در بازطراحی توافقات پسابرجامی داشته باشد؛ و در صورت شکست، با تشدید شکاف میان تهران و غرب، زمینه نزدیکی بیشتر ایران به بلوک شرق را فراهم سازد.
در نهایت، روسیه از طریق حضور موازی در دو میدان: میدان دیپلماسی هستهای (از پکن تا عمان)، و میدانهای ژئوپلیتیک (از بازار انرژی تا بحران اوکراین)، تلاش میکند تا خود را بهعنوان بازیگر محوری نظم آیندهی اوراسیایی و غرب آسیا تثبیت کند. این نقش در فضای پساجنگ غزه، افزایش فشارهای غرب بر ایران، و تزلزل نظم امنیتی منطقهای، بیش از پیش برجسته شده است. ایران نیز با آگاهی از این شرایط، میکوشد در چارچوب یک اتحاد تاکتیکی، از روسیه نهتنها بهعنوان شریک استراتژیک، بلکه بهعنوان یک «ضامن امنیتی» در برابر فشارهای غرب بهره ببرد. این تقارن منافع، هرچند تاکتیکی است، اما میتواند پیامدهای بلندمدتی در معماری امنیتی و دیپلماتیک منطقه بهجای گذارد.
عمان از دههها پیش، بهویژه در مذاکرات منتهی به برجام ۲۰۱۵، سابقه موفق و اثباتشدهای در ایجاد کانالهای محرمانه میان ایران و غرب دارد. شخصیت پادشاه عمان (و حالا فرزند او)، و نگاه بیطرف این کشور، آن را به میانجی ایدهآل از نگاه طرفین تبدیل کرده است.روسیه آگاهانه از ایفای نقش مستقیم میانجیگری پرهیز میکند، چراکه این نقش میتواند هزینههای دیپلماتیک سنگینی برای آن داشته باشد و روند مذاکرات را تضعیف کند. در عوض، با بهرهگیری از دیپلماسی پنهان، همکاری با عمان، و حمایت پشتپرده از تهران، بهدنبال شکل دادن به نتایج مذاکرات بهگونهای است که با منافع ژئوپلیتیکی و توازن قدرت مطلوب مسکو هماهنگ باشد. در حقیقت، روسیه بازیگر مستقیم نیست، اما می تواند به نوعی بازیگر مهم در پشت پرده باشد؛ و این ترکیب «غیبت نمایشی و حضور واقعی»، برگرفته از همان استراتژی سنتی روسها در مدیریت منازعات است.
از سویی حضور غیر مستقیم روسیه در مذاکرات، به تهران اجازه میدهد در مذاکرات، اهرم چانهزنی قویتری در برابر آمریکا داشته باشد. ارسال سیگنال به غرب از مسیرهای غیررسمی نیز با سفر عراقچی و یا سلطان عمان به روسیه اتفاق می افتد. دیدارهایی مثل دیدار پوتین با سلطان عمان بهمعنای تلاش برای هدایت غیرمستقیم روند مذاکرات از طریق بازی با کارتهای منطقهای است. بهرهبرداری ژئوپلیتیکی از نتیجه مذاکرات نیز توسط روسیه پیگیری می شود . چرا که اگر توافقی حاصل شود، روسیه میخواهد خود را در قامت "ضامن نظم نوین منطقهای" مطرح کند؛ و اگر مذاکرات شکست بخورد، از افزایش وابستگی ایران به شرق استقبال خواهد کرد.
باید یادآوری کرد اگرچه روابط شخصی میان پوتین و ترامپ ممکن است گرم باشد، اما اختلافات استراتژیک و منافع متضاد آنها در مسائل کلیدی مانند جنگ اوکراین، نقش ناتو و سیاستهای منطقهای، مانع از همکاری کامل و بدون تنش میان دو کشور میشود. و این مسائل می توانند بر سر مذاکرات هسته ای ایران سایه سنگینی بیفکنند.
نظر شما