در ششمین روز از ماه محرمالحرام، همچون رسم دیرینه چهارشنبههای رضوی، دل به کلام گهربار و آموزههای حیاتبخش امام رئوف، حضرت علی بن موسیالرضا(ع) میسپاریم. امام هشتم(ع) به عنوان وارث علم و حکمت اهلبیت(ع) و مروج حقیقی پیام عاشورا، همواره با بیانی نافذ و عمیق، بر اهمیت و جایگاه والای واقعه کربلا و عظمت بیبدیل امام حسین(ع) تأکید داشتهاند. در همین راستا و با هدف واکاوی ابعاد معرفتی و عملی نهضت حسینی از منظر رضوی، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم پاکنیا تبریزی، از اساتید برجسته حوزه علمیه ترتیب دادهایم. این گفتوگو با محوریت تبیین و تشریح رهنمودهای دهگانه عاشورایی امام رضا(ع)، چراغ راهی برای درک عمیقتر فلسفه قیام حسینی و چگونگی همگامی با آرمانهای آن حضرت است.
اشک، پرچم عزت
حجتالاسلام پاکنیا سخنان خود را با تأکید بر فرمایشات گرانبهای امام رضا(ع) درباره اهمیت و جایگاه والای محرم، عاشورا و عظمت امام حسین(ع) آغاز کرده و به حدیث ریّان بن شبیب به عنوان یکی از مهمترین این روایات اشاره میکند. وی توضیح میدهد: در این روایت جامع، امام(ع) به موضوعاتی چون ترغیب به گریه بر امام حسین(ع)، شهادت مظلومانه ایشان، جایگاه یاران بینظیر و شایسته اباعبدالله(ع)، تأثیر عمیق این مصیبت بر عالم هستی، برکات عزاداری و زیارت کربلا، پاداش لعن بر قاتلان حضرت، مسیر نیل به مقام شهیدان کربلا، سرانجام همدردی با اهلبیت(ع) و در نهایت ثمرات زندگی در پرتو ولایت اهلبیت(ع) میپردازند.
نویسنده کتاب ویژگیهای امام حسین(ع) با اشاره به توصیههای امام رضا(ع) به دعبل خزاعی درباره مرثیهسرایی و شعر گفتن برای اهلبیت(ع)، به تشریح نخستین نکته، یعنی اهمیت گریه بر امام حسین (ع) پرداخته و میگوید: امام رضا(ع) به ریّان بن شبیب، از محدثان و اصحاب برجسته امام رضا(ع) و امام جواد(ع) فرموند: «ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ- فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع)؛ ای پسر شبیب، اگر برای چیزی گریه میکنی، پس برای حسین بن علی(ع) گریه کن». این گریه نه نشانه ذلت، بلکه نماد عزت و تجلی شعار «هیهات منا الذله» عاشوراست که برای زندهنگهداشتن مکتب حسینی ضروری است. این اشک، حسرت حضور نداشتن و دفاع نکردن از آن حضرت همچون حبیب و زهیر را در دل زنده میکند. دیگر اینکه این گریه به منظور برافراشته ماندن علم و پرچم راه حسینبنعلی(ع) و خون پاک او است که هدایتگر حرکت عظیم امت اسلام به سوی اهداف الهی است؛ پرچمی که باید همواره پابرجا بماند و تا امروز نیز چنین بوده و راهنمای بشریت است. خود امام حسین(ع) نیز هدف قیامشان را چنین بیان فرمودند: «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَی؛ من کشته اشک و عبرتم؛ هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند مگر آنکه محزون و گریان میشود». این گریه صرفاً برای ریختن اشک نیست، بلکه درآمیختن عاطفه و احساس با نفرت از ستمگر و احیای اهداف متعالی عاشوراست. در تأکید بر پاسداری از مکتب عاشورا، روایاتی نیز وجود دارد که بیانگر گریستن فرشتگان و پیامبران بر مصیبتهای امام حسین(ع) است. عالمان بزرگ شیعه نیز علت اصلی تأکید بر گریه بر امام حسین(ع) را همین هدف میدانند که مکتب آزادیخواهی و مبارزه با ظلم همواره زنده و پویا بماند. اثر دیگر این اشک، اظهار مودت به امام حسین(ع) و تجدید بیعت با ایشان و آرمانهای بلندشان، ازجمله شهادتطلبی است که بقای اسلام را تضمین میکند. اهلبیت(ع) حتی فراتر از گریستن در عزای امام، به گریاندن دیگران و تباکی، یعنی خود را به گریه زدن نیز توصیه کرده و برای این اعمال، ثوابهای عظیمی برشمردهاند تا این اهداف والا محقق شوند.
محرک قیام؛ اشک عاشورا
حجتالاسلام پاکنیا در ادامه به پرسش عبدالله بن فضل هاشمی از امام صادق(ع) اشاره میکند که «چرا روز رحلت پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) و سایر اهلبیت(ع) همانند مراسم بزرگداشت شهادت حضرت حسین بن علی(ع) نیست؟» امام صادق(ع) در پاسخ فرمودند: «در روز شهادت حسین(ع) بزرگترین مصیبت تاریخ روی داد و رفتن او به منزله رفتن جمیع اصحاب کساست که گرامیترین خلق خدا در روی زمین بودند». وی توضیح میدهد: برای زندهنگهداشتن یاد، نام و اهداف امام حسین(ع)، بهترین راه، تحریک عواطف و احساسات است؛ زیرا انسان برای پیروی از مکتب حسینی، علاوه بر شناخت و آگاهی از وقایع و مقاصد عاشورا، به انگیزههای روانی و محرکهای عاطفی نیز نیاز دارد. معرفت، چراغ راه است اما محرک، نیروی پیشبرنده است. مجالس روضهخوانی، تعزیهخوانی، سینهزنی، استفاده از لباس سیاه، عَلَم و علامت و سایر مظاهر عزاداری، بهویژه اگر با رعایت موازین شرعی همراه باشد، به زیبایی مخاطب را تحت تأثیر قرار داده و او را به سوی اسوه کامل عاشورا سوق میدهد. این در حالی است که بررسیهای عالمانه، بحثهای محققانه و سخنرانیهای عادی به تنهایی نمیتوانند چنین انگیزهای را در شنونده ایجاد کرده و او را به حرکت وادارند. همچنین، اگر مراسم بزرگداشت حماسه عاشورا به غیر از سوگواری و گریه بود، نمیتوانست چنین نقشی را ایفا کند؛ چرا که مجالس شادی قادر به تربیت انسانهای مقاوم، با استقامت و شهادتطلب نیستند. خنده و شادی، اغلب جنبه خودی و شخصی دارد و معمولاً به فرو رفتن در تمایلات نفسانی میانجامد، اما گریه در اغلب موارد به معنای فراموش کردن خود و هماهنگ شدن با محبوب است. خنده همانند شهوت در خود فرو رفتن است، ولی گریه از مقوله عشق است که از خود بیرون رفتن را در پی دارد.
شهادت مظلومانه، مصیبت کیهانی
حجتالاسلام پاکنیا به تشریح ابعاد شهادت مظلومانه امام حسین(ع) میپردازد و میگوید: امام رضا(ع) به ریّان فرمودند: «جدم حسین(ع) را بسیار مظلومانه، با شکنجه و به بدترین شکل ممکن به شهادت رساندند؛ او را ذبح کردند». همچنین امام سجاد(ع) هنگام اسارت در جمع کوفیان، در اینباره میفرمایند: «من علی فرزند حسین هستم که در کنار فرات، سربریده شد، من فرزند کسی هستم که با قتل صبر (زجر و شکنجه) کشته شد». وی در ادامه به نکته آموزنده دیگری اشاره میکند؛ همراهان برگزیده امام(ع). امام رضا(ع) در ادامه به یاران برجسته و وفادار آن حضرت اشاره میکنند و میفرمایند: «زیباترین و شایستهترین افراد با امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و از بستگانش، ۱۸ نفر به همراهش شهید شدند که در روی زمین نظیر نداشتند». شخصیتهایی چون حضرت عباس(ع) و سه برادرشان، حضرت علیاکبر(ع)، حضرت مسلم بن عقیل و برادرانش و حضرت قاسم و برادرانش از جمله این شهدای والامقام بودند.
حجتالاسلام پاکنیا در ادامه به عظمت مصیبت امام حسین(ع) در عالم هستی میپردازد و میگوید: امام رضا(ع) به تأثیر عظیم مصیبت امام حسین(ع) بر عالم هستی اشاره کرده و میفرمایند: «آسمانهای هفتگانه و زمینها به خاطر شهادتش گریستند». ایشان به سوگواری ملائکه و اجنه، گریه آسمان و زمین و عزاداری جمادات و سایر ارکان هستی اشاره دارند. همچنین، هنگامی که حضرت علی(ع) در مسیر صفین به محل مرقد امام حسین(ع) رسیدند، خطاب به مردم فرمودند: «اینجا محل ورود مرکبهای آنهاست، اینجا بارانداز آنها و اینجا قتلگاه آنهاست. آری، جوانانی از نسل پیامبر(ص) در اینجا به شهادت میرسند که آسمان و زمین در شهادتشان میگریند». کتاب «کامل الزیارات» نیز در بابی با عنوان «بکاء الملائکه علی الحسین(ع)» روایات متعددی را در مورد عزاداری فرشتگان بر امام حسین (ع) نقل کرده است. در نخستین روایت این باب، امام صادق (ع) میفرمایند: «۴ هزار فرشته همواره در کنار مرقد مطهر امام حسین(ع) برایش مجلس ماتم برپا و در عزایش گریه میکنند».
آثار اشک و زیارت
این استاد حوزه در ادامه به پنجمین نکته از فرمایشات امام رضا(ع) اشاره میکند که به آثار عزاداری برای امام حسین(ع) میپردازد. حجتالاسلام پاکنیا بیان میکند عزاداری با معرفت، تمام گناهان را از بین میبرد. امام رضا(ع) میفرمایند: «ای ابنشبیب، اگر به گونهای بر حسین(ع) گریه کنی که اشکهایت بر گونههایت جاری شود، خداوند هر گناهی که مرتکب شده باشی- چه کوچک، چه بزرگ، چه کم و چه زیاد- خواهد بخشید».
نکته ششم، برکات زیارت کربلاست. در این فراز، امام رضا(ع) به فضیلتهای بیشمار زیارت کربلا میپردازند و میفرمایند: «ای ابنشبیب، اگر دوست داری پاک و بدون گناه به ملاقات خدا بروی، به زیارت حسین(ع) برو». در روایات، آثار و برکات فراوانی برای زیارت امام حسین(ع) در کربلا ذکر شده است، ازجمله افزایش روزی، آمرزش گناهان، دفع بلاها، استجابت دعا در حرم کربلا، دعای فرشتگان، ثواب هزار حج مستحبی مقبول، پاداشهای مادی بیحساب، ثواب شهید و دهها اثر دیگر.
وی ادامه میدهد: در فراز هفتم، امام رضا(ع) به ثواب لعن بر قاتلان امام حسین(ع) میپردازند و میفرمایند: «ای پسر شبیب، اگر دوست داری در غرفههای بهشتی در کنار پیامبر(ص) باشی، دشمنان و قاتلان حسین(ع) را لعن کن». درست است که قاتلان امام حسین(ع) از دنیا رفتهاند، اما عمل آنها مورد تنفر ماست و ما با لعن آنان، از آنها و کردار زشتشان اعلام بیزاری میکنیم. حزب شیطان سابقهدار است و قاتلان امام حسین(ع) حلقهای از این زنجیرهاند. هر کس به کار آنها راضی باشد، عضوی از حزب شیطان محسوب میشود. عشق به خدا و بندگان صالح او و نفرت از شیطان و دوستدارانش، پایه و اساس دین است. پس اگر کسی با دشمنان امام حسین(ع) مرزبندی کرده و در مقابل افکار غیرانسانی آنان اعلام موضع کند، یقیناً در کنار رسول خدا(ص) قرار خواهد گرفت و با آن حضرت محشور خواهد شد. به همین دلیل در زیارت عاشورا بر این موضعگیری تأکید فراوان شده است، همچنان که سلام بر امام حسین(ع) اعلام وفاداری و بیعت با آن بزرگوار است.
ولایت، اوج همراهی
این استاد حوزه و دانشگاه میافزاید: هشتمین سفارش حضرت رضا(ع) به ریّان، رسیدن به مقام شهیدان کربلا با نیت خالصانه و آرزوی حضور در کنار آنان است. برای همین فرمودند: «ای پسر شبیب، اگر دوست داری در ثواب مثل شهدای کربلا باشی پس هر گاه یاد آنها کردی بگو «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما»؛ ای کاش من با شما بودم تا به فوز عظیم نائل میشدم. این نیت خالصانه برای حضور در کربلا چنین اثری دارد.
نهمین فراز حضرت به هماهنگی شادیها و غصهها با شادی و غم اهلبیت(ع) پرداخته و میفرمایند: «ای پسر شبیب، اگر دوست داری در درجات عالی بهشت با ما باشی، در غم ما غمگین و در شادی ما شاد باش». این موضوع، محدوده و اساس گرایشها، موافقتها و مخالفتهای ما را در ارتباطات انسانی و سمت و سوی تربیت فرزندانمان را مشخص میکند.
حجتالاسلام پاکنیا در پایان با اشاره به نکته پایانی تصریح میکند: امام هشتم(ع) در این بخش به تأثیر ولایتپذیری از اهلبیت(ع) در زندگی اشاره دارند و میفرمایند: «بر تو باد ولایتپذیری و محبت ما که شخصی حتی اگر سنگی را دوست بدارد، خداوند او را با همان سنگ محشور میکند». از نظر علمای شیعه، ولایت به معنای دوستی همراه با اطاعت و پذیرش ولایت معصومین(ع)، همان ولایت خداوند است که در آنها ظهور و جلوه کرده است. البته ولایت آنها به اذن و فرمان خداوند است. برای همین، پیروی از آنها براساس آیه «اولیالامر» و همچنین آیه «ولایت»، همانند ولایت خداوند بر همه لازم است. در نهایت میتوان گفت فلسفه عاشورا و اشک بر حسین(ع)، نه تنها راهی برای پالایش روح و تقرب به خدا، بلکه تجلی بیعت با ولایت اهلبیت(ع) و پیمودن مسیر عزت و شهادت است.
نظر شما