به گزارش قدس خراسان، ظهر امروز حسن شمشادی، خبرنگار صدا و سیما در حوزه مقاومت در مراسم نشست هماندیشی اصحاب رسانه با موضوع «نقش راهبردی سید حسن نصرالله در تقویت محور مقاومت» که در مؤسسه فرهنگی قدس برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا گفت: روزگاری ما به جایی رسیده بودیم که بخشی از مردم در خیابانهای شهرهای مختلف ایران تظاهرات میکردند و شعار میدادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» همان موقع هم گفته شد اگر به غزه و لبنان توجه نکنیم، باید وسط تهران بجنگیم و حتی رهبر معظم انقلاب و فرماندهان نظامی هم این موضوع را تکرار کردند. آن زمان کسی باورش نمیشد چقدر این شعار میتواند خطرناک باشد و در نهایت این خطر را ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ دیدیم.
وی افزود: آن وقت باید میگفتیم «نه غزه نه لبنان جنگ وسط تهران». عدهای به خاطر تبلیغات غلط تصور میکنند اگر جمهوری اسلامی ایران برای محور مقاومت هزینهای در منطقه میکند، صرفاً برای رضای خدا و اهداف دینی است و ارتباطی به امنیت ملی ندارد. بارها گفته شده این هزینه برای این است که ما بتوانیم در امنیت زندگی کنیم. سال ۱۳۹۰ و همزمان با حضور ایران در سوریه، حملهها در فضای مجازی نسبت به کمکهای ایران به این کشور شروع شد و رهبر معظم انقلاب فرمودند اگر آنجا نجنگیم باید در کرمانشاه و همدان بجنگیم. این موضوع پازلی بود که از سوریه شروع و به لبنان و عراق کشیده میشد و به ایران میرسید. در واقع با این کار و مبارزه با داعش در سوریه و کمک به جبهه مقاومت، ما ۱۴ سال زمان خریدیم تا قدرت نظامی و موشکی خود را تقویت کنیم. در غیر این صورت اتفاقی که 23 خرداد 1404 افتاد، در سال 90 و خیلی زودتر رخ میداد.
این فعال فرهنگی حوزه مقاومت با تحسین قدرت موشکی ایران عنوان کرد: این جنگ ناراحتیها و لحظات تلخ و سخت زیادی داشت؛ اما اینکه ما تنها با پرتاب یک موشک توانستیم دشمن را مورد حمله قرار دهیم و با بیشترین دقت به هدف خورد، واقعاً موجب افتخار و خوشحالی است.
شمشادی همچنین درباره نقش سید حسن نصرالله در شکلگیری حزبالله لبنان و تأثیر وی در راه مقاومت گفت: ایشان در 18سالگی، پس از بازگشت از نجف و تحصیل در حوزه به لبنان برگشت و فعالیت با سید عباس موسوی را که دومین دبیرکل حزبالله لبنان است، شروع کرد. عملاً هسته اصلی حزبالله لبنان در ۱۹۸۲ میلادی برای مقابله با اسرائیل شکل گرفت. پس از چند سال و بعد از چند شخصیت سیاسی، سرانجام سید حسن نصرالله به عنوان دبیرکل حزبالله لبنان انتخاب شد. ایشان پسری داشت به نام هادی که در محور مقاومت خدمت میکرد و در یک عملیات شهید شد و پیکرش به دست اسرائیلیها افتاد. این خبر همزمان با یکی از سخنرانیهای سید حسن به او رسید و ایشان پس از اتمام آن سخنرانی گفت برای اینکه تلویزیون رژیم صهیونیستی تصویر من را به عنوان عزاداری برای پسرم پخش نکند، حتی عرقهای پیشانیام را هم پاک نکردم.
این خبرنگار حوزه مقاومت در تشریح رابطه سید حسن نصرالله با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بیان کرد: سال ۷۶ شمسی شهید سلیمانی فرمانده نیروی قدس شد و مأموریت مهم ایشان هم حفظ محور مقاومت بود. سید حسن هم در صحبتهایش گفته بود هرچه به تهران آمده بودم، حاج قاسم را ندیده و در نخستین جلسهای که در بیروت ملاقاتش کردم، شیفته رفتارش شدم. سه سال پس از این دیدار هم شاهد خروج اسرائیل از جنوب لبنان بودیم. در حال حاضر بعضی از لبنانیها متوجه نیستند که اگر حزبالله لبنان نبود، تا الان رژیم صهیونیستی از مناطق جنوب لبنان هم جلوتر رفته بود. از سال 2هزار میلادی حاج قاسم و سید حسن نصرالله یگان موشکی حزبالله را تشکیل دادند و این موضوع نتیجه خودش را در جنگ ۳۳ روزه نشان داد.
وی ادامه داد: یکی از اهداف جنگ ۳۳ روزه، نابودی حزبالله و تضعیف آن بود. سید حسن نصرالله بعدها تعریف کرد که در آن زمان حاج قاسم، همان ساعتهای اول جنگ خودش را به بیروت میرساند و پس از مشورت با سید حسن در عرض ۴۰ ساعت برای رساندن اخبار منطقه به رهبر معظم انقلاب به طرف ایران میآید و دوباره بدون فاصله به بیروت برمیگردد. در سال 2006 که «کمیته وینوگراد» پس از جنگ تشکیل شد، این موضوع که چرا حزبالله لبنان در جنگ 33 روزه نابود نشد، توسط اسرائیلیها مورد بررسی و آسیبشناسی قرار گرفت و نتیجه این بود که چون سوریه سرپل تجهیزاتی برای رسیدن به لبنان بود، این اتفاق نیفتاد. خود سید حسن نصرالله نیز بعدها از کمک ارتش سوریه و ایران در این مورد یاد کرد و اصطلاح سرپل تجهیزاتی را هم خودش برای نخستین بار به کار برد.
شمشادی با یادآوری این نکته که برخی فعالیتهای آغاز شده در دولت سوریه، مقدمات سقوط حکومت بشار اسد را فراهم کرد، افزود: در سال 98 شمسی در خود دولت سوریه اتفاقهایی برای کمرنگ شدن نقش ایران و حزبالله افتاد که در نهایت به سقوط بشار اسد رسید. شهادت حاج قاسم هم در سال ۹۸ داغ بسیار سختی بود به حدی که سید حسن در این زمینه گفت اگر عزرائیل بگوید آمدهام قبض روحت کنم و اگر جان حاج قاسم را بگیرم، تو زنده میمانی، من قطعاً خواهم گفت جان من را بگیر و جان حاج قاسم را ببخش تا باز هم خدمت کند. پس از شروع عملیات 7 اکتبر، حزبالله لبنان از روز بعد وارد درگیری با رژیم صهیونیستی شد و بخشی از ارتش اسرائیل را درگیر کرد تا تمام استعداد این ارتش به سمت غزه نرسد و این هم کمکی به مردم فلسطین بود.
این فعال فرهنگی حوزه مقاومت با اشاره به نقش پررنگ عامل جاسوسی در ترور سید حسن نصرالله به عنوان یکی از شخصیتهای جبهه مقاومت گفت: در ترور سید حسن نصرالله عامل انحصاری جاسوس بیشترین نقش را دارد. در آن زمان تیم جاسوسی موساد در جنوب بیروت مستقر بود و بر اساس بررسیهای میدانی حدود یک ساختمان را مشخص کردند و ارتش اسرائیل یک ساختمان چند طبقه را هدف قرار داد و حتی برای اینکه مطمئن شوند ترور موفق بوده، ۸۰ تُن بمب هم تنها برای ترور یک نفر به کار بردند و این شخصیت برجسته اینگونه به شهادت رسید.
شمشادی با بیان اینکه در حال حاضر بدون شک مقاومت آسیب دیده و زیرساختهای آن هم تضعیف شده است، تأکید کرد: اما این به معنای نابودی مقاومت نیست و تضعیف با نابودی متفاوت است. در حال حاضر پس از دو سال در منطقه خان زیتون غزه هنوز هم اسرائیل تلفات میدهد و از طرفی فعالیتهای سیاسی از سوی حزبالله در لبنان برای خرید زمان اتفاق میافتد تا بتوانند خودشان را بازسازی و به پارلمان ورود کنند و روی تشکیل کابینه و انتخاب نخستوزیر تأثیر بگذارند که نشاندهنده احیای محور مقاومت است. انشاءالله روزهای پیش رو، روزهای بهتری باشد هم برای ایران، هم برای منطقه و هم برای همه کسانی که دل در گرو آزادیخواهی، انسانیت، عزت و شرف دارند.





نظر شما