فیلم سینمایی «اتوبوس گمشده» به کارگردانی پال گریگراس و براساس اقتباسی از کتاب «بهشت؛ تلاش یک شهر برای بقا در برابر آتشسوزی جنگل آمریکایی» نوشتهٔ لیزی جانسون که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، ساخته شده است. «اتوبوس گمشده» روایتی واقعی از یکی از آتش سوزیهای بزرگ تاریخ ایالات متحده را در کالیفرنیا روایت میکند و ماجرای آن درگیری انسانها با یک آتشسوزی عظیم جنگلی و تلاش برای نجات ۲۲ دانشآموز و معلمانشان هنگام محاصره شدن آنها توسط شعلههاست.
این فیلم نخستین بار در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو ۲۰۲۵ در اوایل سپتامبر امسال به نمایش درآمد و پس از اکران محدودی در سینما، از سوم اکتبر پخش در اپل تیوی پلاس را آغاز کرد.
داستان در جریان آتشسوزی سال ۲۰۱۸ معروف به کمپ فایر روایت می شود که اتصالات دکلهای برقی یک آتش سوزی کوچک راه میاندازد و لحظه به لحظه شعلهها گسترش پیدا میکنند و بخش بزرگی از منطقه شهر پرادایس کالیفرنیا را در بر میگیرند. در همین زمان، ۲۲ دانشآموز ابتدایی نتوانستهاند به موقع از مدرسه خارج شوند، گیر می افتند و معلم های مدرسه به فکر راه فرار هستند.
متیو مک کانهی، آمریکا فررا، یول وازکوئز، اشلی اتکینسن، اسپنسر واتسون و دنی مککارتی از بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

مک کانهی ستاره محبوب هالیوود که این روزها با انتشار کتاب تازه اش «شعرها و دعاها» حسابی سر و صدا کرده در این تریلر دلهره آور و هیجانی بازی می کند. آخرین حضور او در یک پروژه سینمایی به «جنتلمن» ساخته گای ریچی در سال ۲۰۱۹ باز میگردد و پس از آن هم به عنوان صداپیشه در انیمیشن «آواز» حضور داشت. او حالا پس از چندسال با «اتوبوس گمشده» به صحنه بازگشته است و نکته جالب اینجاست که در این فیلم با پسر و مادرش همبازی است و آنها هم در نقشهای مادر کوین و پسر او حضور دارند.
داستان با معرفی قهرمان آغاز می شود؛ کوین مککی راننده اتوبوس مدرسه است که هر صبح و عصر بچه ها را به مدرسه می برد و بازمی گرداند. او در زندگی شخصی اش دچار مشکلات بسیاری است، پس از مدت ها با زادگاهش بازگشته و با مادر سالخورده اش زندگی می کند. کوین که به تازگی از همسرش جدا شده در حال دست و پنجه نرم کردن با پسر ۱۵ ساله خود هم هست و تلاش می کند که با او ارتباط برقرار کند.
در یکی از همین روزها آتش سوزی در جنگل های دره جاربو آغاز می شود و به سرعت به پارادایس می رسد. در حالی که دستور تخلیه شهر صادر شده کوین در تلاش است تا به پسرش که بیمار شده دارو برساند اما در مسیر متوجه می شود که بچه هایی مدرسه ای گرفتار شدند و نمی توانند خودشان را به کمپ امن برسانند. تا اینکه کوین مجبور به انتخاب می شود و برای کمک به بچه ها مسیرش را تغییر می دهد و به مدرسه می رود. او با کمک مِری معلم مدرسه تلاش میکنند با اتوبوس دانشآموزان را در میان شعلهها، دود، جادههای بسته و خطرات متعدد به نقطه امن برسانند.
اما این همه ماجرا نیست. در این سفر آتشین روایتی از وجدان، مسئولیت پذیری، عشق و امید به تصویر کشیده شده است و تمرکز فیلم بر کارکترهایی است در وضعیت بحرانی دست به کارهای بزرگ میزنند.

فضاسازی قوی و خلق تنش از نقاط قوت فیلم است؛ گریگراس بهخوبی از تجربهاش در ساخت لحظات اضطرابآور و ملتهب استفاده میکند. برخی صحنهها به خوبی حس آتش و گرما و خفگی را منتقل میکنند و نوع فیلمبرداری و تدوین سریع آن توانسته در شتاب و هیجان و جاری کردن حس اضطراب این لحظات نقش تعیین کننده ای داشته باشد اما در عین حال، استفاده بیش از حد از جلوههای ویژه و جلوههای بصری برخی صحنهها را تصعنی کرده و از حس واقعگرایی آن کم کرده است.

نکته دیگر علیرغم اینکه فیلم نگاهی انسانی به یکی از فجایع آتش سوزی دارد و در بطن خود روایت تازهای برای طرح ندارد اما پرداختن به مسائل زیستمحیطی، تغییرات اقلیمی و همچنین اهمیت بخشهای مختلف تاسیسات شهری در شکل گیری چنین فجایعی باعث شده تا با یادآوری آن آتش سوزی بزرگ فضایی برای پرداختن به اهمیت طبیعت و محیط زیست فراهم شود. اما با این حال «اتوبوس گمشده» در کلیت روایت خود بیش از حد به فاجعه پرداخته و همین باعث شده شخصیت ها فرصت عمیق شدن پیدا نکنند.
برخی منتقدان بر این باورند که شخصیتها در برخی لحظات دچار کلیشه میشوند و همه چیز در سطح خودش باقی میماند و با توجه به اینکه داستان اصلی بر کوین و مِری متمرکز است، اما جنبههایی مانند زندگی داخلی آنها، گذشتهشان یا انگیزههای عمیقتر کمرنگ میماند و همین هم باعث می شود بیننده با آنها ارتباط عمیقی برقرار نکند. در عین حال بازی متیو مک کانهی به خصوص در صحنههای احساسی و قرار گرفتن در دو راهی مسئولیت شغلی و وابستگیهای خانوادگیش قابل توجه است.

«اتوبوس گمشده» فیلمی است که ارزش تماشا دارد، از حس تعلیق و کشش خوبی برخوردار است و در تصویر کردن قابهای خلاقانه از یک آتشسوزی گسترده، یک تجربه تماشایی برای مخاطباش به همراه دارد اما در ادامه فیلمهایی است که به بازآفرینی یک روایت واقعی میپردازند و چیزی بیشتر از شرح واقعیات آن ندارند و جذابیتهای درام در میان پردههایی از بازخوانی اتفاقات کمرنگ میشود.




نظر شما