ادبیات حاکم بر بگومگوهای مکتوب سیاسی، هر روز ابعاد نگرانکنندهتری پیدا میکند. «بچرخ تا بچرخیم»، «حتماً شکایت کن» و «زدی به پاشویه پسرجان» بریدههایی از همین ادبیات است که دیروز در جنجال تازه توییتری میان امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس و عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی رد و بدل شده است. ثابتی خانواده آخوندی را به ارتباط مالی با بانک آینده متهم کرده و آخوندی نیز با استناد به عذرخواهی منبع اولیه خبر، این نماینده مجلس را به انتشار اطلاعات خلاف واقع و پیگیری قضایی تهدید کرده است.در این میان به نظر میرسد ادبیات کوچه بازاری آرامآرام جای خود را در گفتار و نوشتار سیاستمداران باز کرده است. ادبیاتی که نهتنها از شأن گفتوگوی سیاسی میکاهد، بلکه مرز میان نقد منصفانه و هتاکی سیاسی را نیز مخدوش میکند. این پدیده بهویژه در فضای مجازی و رقابتهای جناحی، بیش از هر زمان دیگری جلوه یافته و زنگ خطر تنزل گفتمان سیاسی کشور را به صدا درآورده است.روزنامه «قدس» در همین راستا در گفتوگو با شماری از چهرههای شاخص سیاسی، دیدگاههای آنان درباره چرایی رواج این نوع گفتار، تأثیر آن بر افکار عمومی و راههای بازگشت به ادبیات منطقی و انقلابی را بررسی کرده است.
چه کسی دامن میزند به این ادبیات؟
اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی: این ادبیات، نه شایسته مردان سیاست است و نه شایسته نمایندگان مجلس. اما مسئله این است که چه کسی دامن میزند به این ادبیات و چه کسی از آن سوءاستفاده میکند؟ چه کسی عمداً تنش را بالا میبرد؟ این همان نکتهای است که باید دربارهاش صحبت کرد.
متأسفانه با وجود تأکید بزرگان نظام بر انسجام ملی، امروز شاهدیم یا نادانی، یا عناد و یا دخالتهای بیگانگان سبب شده این وضعیت ادامه پیدا کند و واقعیت آنکه این نوع جدلها نه تنها گفتوگوی عقلانی را تضعیف میکند، بلکه هیچ نتیجه عملی هم به همراه ندارد. مهمتر از همه، اعتماد مردم هم خدشهدار میشود؛ وقتی مداوم میشنوند که این یکی دزد است و آن یکی متهم شده، دیگر نمیدانند به چه کسی اعتماد کنند و همین بدبینی ذاتی به نظام و مسئولان ایجاد میکند.
اثر دیگر این ادبیات، تضعیف فضای گفتوگوی عقلانی است. تجربه ۴۵ ساله انقلاب نشان داده جدلهای سیاسی پرحاشیه و احساسی، نتیجهای برای مردم و کشور نداشته است؛ نه حق مشخص شده، نه مسیر درست پیدا شده و تنها اعتماد عمومی آسیب دیده است. در چنین فضایی، بازگرداندن شأن و نظم نشستهای پارلمانی از طریق آییننامه محکم و برخورد انضباطی با متخلفان، ضروری است. همزمان باید فرهنگ گفتوگوی عقلانی نهادینه و مهارتهای گفتوگو و مناظره برای نمایندگان و فعالان سیاسی تقویت شود. همچنین شفافسازی و پیگیری کارشناسانه اتهامها به جای فضاسازی رسانهای و شخصیسازی مناقشهها و ایجاد مکانیسمهای رصد برای شناسایی و افشای هر گونه تلاش خارجی برای دامن زدن به اختلافات، ضرورت حیاتی دارد.
انقلابیگری به گردنکلفتی و فحاشی نیست
حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا: ما توقعمان از سیاستمداران و نمایندگان مجلس این است که در تراز انقلاب اسلامی باشند. در تراز بودن یعنی رعایت کامل اخلاق سیاسی و اسلامی در رفتار، گفتار و کردارشان. وقتی میگوییم نماینده مجلس، عصاره ملت است، یعنی باید الگو جامعه باشد؛ نه صرفاً یک مدیر یا تصمیمگیرنده، نمونهای از رفتار و گفتار شایسته مردم ایران.
متأسفانه گاهی مشاهده میکنیم برخی مسئولان و نمایندگان از ادبیاتی استفاده میکنند که نه در شأن نظام جمهوری اسلامی بوده، نه در شأن مردم ایران و حتی کمتر از شأن برخی کوچهبازاریهاست. چنین رفتاری به شدت آسیبزننده است و باید به آن دقت و توجه ویژه شود. انقلابیگری به گردنکلفتی، عصبانیت و فحاشی نیست؛ بلکه رعایت حدود اخلاقی، اسلامی و شرعی است. ما نمونههای روشنی داریم؛ رهبر معظم انقلاب و حضرت امام(ره) که در گفتار و کردارشان جهانیان را به تحسین واداشتهاند. کسی که خود را پیرو امام(ره) و رهبری معظم میداند، باید دستکم در رفتار و گفتار، این اصول را رعایت کند. مردم قضاوتگر و مقایسهگر هستند؛ اگر رفتار مسئولان از مسیر اخلاق و منطق خارج شود، حتی اگر حق با آنها باشد، نگاه عمومی منفی خواهد شد. این نه تنها موجب انزوای سیاسی فرد میشود، بلکه آبروی نظام و سیاستمدار ایرانی را در سطح بینالملل به خطر میاندازد.
غیبت، تهمت، دروغ، ناسزا و یا استفاده از ادبیات چالهمیدانی نباید جای گفتار سیاسی درست را بگیرد. در نهایت، نماینده مجلس و سیاستمدار انقلابی باید الگو باشد برای جامعه.
چارچوبی اخلاقی برای سنجش سیاستورزی
سیدحسن رسولی، عضو جبهه اصلاحات ایران: به نظر من، اگر سیاست و سیاستورزی را تلاش برای بهروزی وضعیت عمومی جامعه و تقویت نظام حکمرانی تعریف کنیم، میتوان آن را بهعنوان یک فعالیت ارزشمند و خدمت عمومی تلقی کرد. سیاستمداران چه به صورت فردی و چه در قالب جریانها و احزاب، فرض بر این است که جز خیرخواهی ملی و صیانت از منافع ایران، اهداف دیگری را دنبال نمیکنند. این تعریف به ما امکان میدهد چارچوبی اخلاقی برای سنجش سیاستورزی ترسیم کنیم.
در این حالت، سیاستورزی مستلزم به کارگیری زبان فاخر و محترمانه است تا پویایی تبادل اندیشهها حفظ شود. هر گونه عدول از این چارچوب، چه توسط فرد و چه جناح نمیتواند اهداف ارزشمند سیاستورزی را محقق کند. من شخصاً معتقدم گفتوگو و مناظره با صاحبنظران مخالف، حتی اگر ۱۰۰درصد با مواضع ما متفاوت باشند، نهتنها ایرادی ندارد بلکه ضروری است. حذف، طرد یا مواجهه با مخالفان به شیوه غیراخلاقی و تخریبی، فضای سیاسی کشور را مسموم میکند. در مسیر ایدهآل، باید نه تنها به مخالفان احترام گذاشت، بلکه حضور آنها را یک فرصت مغتنم برای ارتقای سواد سیاسی و تربیتپذیری جامعه دانست.
در این میان تجربه ۴۵ ساله پس از انقلاب نشان داده کسانی که با تخریب شخصیت مخالف و زبان توهینآمیز فعالیت کردند، در میانمدت و درازمدت موفقیت و محبوبیت خود را از دست دادهاند. به نظر من، یکی از وظایف اصلی اندیشکدهها، مراجع فکری و شخصیتهای سیاسی، مراقبت از سلامت فضای گفتوگو در سیاستورزی است تا این حوزه همچنان آرام، محترمانه و شایسته جامعه ایرانی و اسلامی باقی بماند.
خبرنگار: سیدحسین حسینی



نظر شما