سفر اخیر وزیر خارجه ایران به جمهوری آذربایجان و دیدار در باکو را نمیتوان صرفاً یک رویداد دیپلماتیک عادی در چارچوب روابط دوجانبه تلقی کرد؛ این سفر در امتداد تحولات پس از جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی، دارای بار سنگین امنیتی، هشدارآمیز و بازدارنده است و باید آن را در متن بازآرایی جدی موازنه قدرت در قفقاز جنوبی تحلیل کرد.
جنگ ۱۲روزه اخیر، صرفاً یک درگیری نظامی محدود نبود، بلکه عرصهای برای آشکار شدن خطوط پنهان همکاری، سکوت یا حمایت برخی بازیگران منطقهای از پروژههای ضدایرانی رژیم صهیونیستی بود. در این میان، نقش غیرمستقیم اما معنادار جمهوری آذربایجان در سالهای گذشته از طریق فراهمسازی بسترهای لجستیکی، اطلاعاتی و امنیتی برای رژیم صهیونیستی در جوار مرزهای شمالغربی ایران به یکی از مهمترین مؤلفههای نگرانی تهران بدل شده است. از همین رو، سفر عراقچی به باکو را باید نه از منظر «حسن نیت»، بلکه از موضع تثبیت خطوط قرمز راهبردی ایران تفسیر کرد.
در سطح امنیتی، این سفر پیامی شفاف و بدون ابهام در خود دارد: ایران اجازه نخواهد داد خاک کشورهای همسایه به سکوی تهدید علیه تمامیت ارضی و امنیت ملیاش تبدیل شود، چه این تهدید مستقیم باشد، چه در پوشش همکاریهای اطلاعاتی، نظامی یا فناورانه با رژیمی که به صراحت موجودیت ایران را هدف گرفته است. این سفر، در واقع بازتعریف منطق همسایگی است؛ منطق جدیدی که در آن بیطرفی منفعلانه دیگر قابل قبول نیست و هر سطح از همکاری با دشمن راهبردی ایران، هزینهزا خواهد بود.
از منظر ژئوپلیتیک، ایران به خوبی آگاه است که قفقاز جنوبی در حال تبدیل شدن به یکی از کانونهای اصلی رقابت قدرتهاست. ترکیه با تکیه بر پیوندهای قومی و نظامی، رژیم صهیونیستی با نفوذ امنیتی و فناورانه و غرب با پروژههای ترانزیتی و انرژی، در تلاش برای بازطراحی نقشه قدرت در این منطقهاند. در این میان، جمهوری آذربایجان نقش پیشران یا گذرگاه این پروژهها را ایفا میکند. حضور دیپلماتیک ایران در باکو، در واقع تلاشی برای جلوگیری از تثبیت یک نظم جدید ضدایرانی در مرزهای شمالی کشور است؛ نظمی که میتواند پیامدهای بلندمدت و حتی برگشتناپذیر برای موازنه منطقهای داشته باشد.
در حوزه اقتصادی و تجاری نیز نگاه ایران دیگر مبتنی بر خوشبینی سادهلوحانه نیست. تهران اکنون با رویکردی سختگیرانهتر به دنبال سنجش مجدد «سود واقعی» تعامل با باکو است. اگر جمهوری آذربایجان مایل است از مزایای ژئوپلیتیکی همسایگی با ایران، مسیرهای ترانزیتی، انرژی، بازار گسترده و نقش ایران در اتصال به جنوب آسیا بهرهمند شود، ناگزیر است در محاسبات امنیتی خود بازنگری کند. همکاری اقتصادی دیگر بدون تضمینهای سیاسی و امنیتی معنا نخواهد داشت؛ چراکه تجربه اخیر نشان داد تجارت بدون اعتماد راهبردی، به پاشنه آشیل امنیت ملی تبدیل میشود.
از منظر اجتماعی – هویتی نیز این سفر حامل پیام مهمی است. پروژههای تحریک هویتهای قومی، جنگ رسانهای و عملیات روانی طی سالهای گذشته با هدف ایجاد شکاف در مناطق ترکنشین شمالغرب ایران تقویت شدهاند؛ مسئلهای که بدون شک یکی از ابزارهای مکمل فشار خارجی در خلال جنگ ۱۲روزه نیز بوده است. حضور عراقچی در باکو را میتوان اعلام این پیام تلویحی دانست که ایران این پروژهها را بهخوبی رصد کرده و در صورت ضرورت، ظرفیت مهار و حتی بازگرداندن این بازی به سمت بازیگران اصلی آن را دارد.
در مجموع، نگاه ایران به جمهوری آذربایجان پس از جنگ ۱۲روزه، وارد مرحلهای جدید شده است: مرحلهای که در آن اصل بر «کنترل، مهار، بازدارندگی و استفاده ابزاری از فرصتها» است، نه اعتماد نابخردانه و نه تقابل شتابزده. اگر باکو بخواهد در زمین بازی بازیگران بیرونی باقی بماند، ایران نیز ناگزیر خواهد بود قواعد سختتری را در این میدان تعریف کند. اما اگر تصمیم بر بازگشت به منطق همسایگی متوازن، همکاری منطقهای مستقل و احترام به حساسیتهای راهبردی تهران باشد، هنوز امکان بازسازی اعتماد در سطحی محدود و کاملاً مشروط وجود دارد.
این سفر، در نهایت، بیش از آنکه «دعوت به گفتوگو» باشد، «اعلان مرز» است؛ مرزداری در جغرافیایی که اکنون بیش از هر زمان دیگری، در آستانه انفجارهای جدید قرار گرفته است.
۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۷
کد خبر: ۱۱۱۵۷۷۶
سفر معنادار دیپلماتیک ایران به جمهوری آذربایجان
قفقاز در آستانه نظم جدید
دکتر هیراد مخیری، کارشناس مسائل قفقاز
سفر اخیر وزیر خارجه ایران به جمهوری آذربایجان و دیدار در باکو را نمیتوان صرفاً یک رویداد دیپلماتیک عادی در چارچوب روابط دوجانبه تلقی کرد.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس



نظر شما