مهاجرت شبیه تماشای پدیدهای در یک قاب آنامورفیک است؛ هر بار که زاویه نگاهت تغییر میکند، معنای تازهای از آن آشکار میشود و سوژه، خوانش متفاوتی پیدا میکند. وقتی به عنوان یک شهروند به مهاجران نگاه میکنیم عملاً درکی از عمق شرایط نامطلوبی که در انحصار آن قرار گرفتهاند، نداریم. برای ما آمار است و بحران، برای آنها ملغمهای از رنج، مقاومت، امید و رهایی. اما زمانی که به مدد هنر و سینما این امکان فراهم میشود که کنار آنها قرار بگیریم، تازه میتوانیم گوشههایی از شرایط وحشتناک، دلهرهآور و غیر قابل تحملی که سرنوشت بر آنها تحمیل کرده را از نزدیک ببینیم.
مهرداد اسکویی با ساخت مستند «روباه و ماه صورتی» دقیقاً همین کار را انجام داده است. این مستند ۷۶ دقیقهای که تولید آن حدود هفت سال طول کشیده، تجربهای ناب و متفاوت از یک روایت واقعی ارائه میدهد. اسکویی پروژه را با همکاری دختر هفده سالهای به نام ثریا اخلاقی تولید کرده که در تیتراژ نامش به عنوان کارگردان مشترک ذکر شده است. ثریا هنرمند افغانستانی که در ایران به دنیا آمد و در کودکی از مادرش جدا شد، در تلاش است خودش را به مادرش در اتریش برساند و بارها تلاش میکند از مرز ایران به ترکیه و از ترکیه به یونان برود.
تمام تصاویر این مستند توسط خود ثریا با گوشی موبایل طی پنج سال ضبط شده و اسکویی هدایت او را از راه دور برعهده داشته است. او در طول این سالها وقایع زندگی روزمره، تلاشهای مداوم برای عبور غیرقانونی از مرز و دوران اقامت در ترکیه را ثبت کرده است. ثریا مخاطب را با زندگیاش و لحظات تلخ و سخت آن همراه میکند. او که ظاهراً دارد همه چیز را برای دایی مهرداد (مهرداد اسکویی) تعریف میکند اما مخاطبانی فراتر از او دارد و به آنها از شیوههای رفتن و تلاشهای چندین و چند بارهاش برای خروج از مرز میگوید. ثریا بارها از گیم زدن میگوید. «گیم زدن» اصطلاح رایجی میان مهاجران غیرقانونی است که به روشها و ترفندهایی اشاره دارد که مهاجران برای عبور از مرز استفاده میکنند. ثریا به همراه همسر و چند خانواده دیگر بارها گیم میزنند به این امید که بتوانند مرز ترکیه را به مقصد یونان ترک کنند اما هر بار به در بسته میخورند و با یک مشکل تازه روبهرو میشوند.
اسکویی اما به مستندنگاری صرف اکتفا نکرده است؛ او از هنر ثریا بهترین بهره را برده و مهارت این دختر جوان در مجسمهسازی و نقاشی به اسکویی امکان داده بخشهایی از این روایت را در قالب انیمیشنهای سورئال و در فضایی هنری و نمادین ارائه دهد.
در واقع «روباه و ماه صورتی» ترکیبی است از تصاویر واقعی ضبط شده توسط سوژه و انیمیشنهایی که تجربه ذهنی و عاطفی او را با فرم بصری منحصر به فردی ادغام میکند. در جهان درونی ثریا دو شخصیت دیگر هم زندگی میکنند؛ روباهی آرام و دلقکی که هیچ گاه نمیخندد. روباه در این روایت بیشتر از آن که یک شخصیت داستانی باشد، نماد و سمبلی از روح مقاوم ثریاست. در بسیاری از پلانها که ثریا در حال واگویههای احساسی و شخصی خودش است و در اوج امید یا ناامیدی قرار دارد روباهی کنار او نشسته و نگاهش میکند، روباه مراقب او است و حتی یک بار ثریا را از فکر خودکشی منصرف میکند. روباه در این مستند نمادی از هوش و توانایی بقا در شرایط دشوار است. یک شخصیت دیگر هم همیشه همراه ثریاست؛ دلقکی که در درون ثریا زندگی میکند و نمود بارزی در نقاشیهایش دارد. ثریا معمولاً او را با چشمهای گریان و در حصار به تصویر میکشد. دلقکی با آرزوهای گمشده و تجربه رنجهای فراوان که استعارهای از زندگی خود او است؛ از دست دادن پدر و مادر در دوران کودکی، ازدواج اجباری و زودهنگامش و خشونتهای پس از آن، مهاجرت، فرار و تلاش برای یافتن مادر و... همه در قالب سمبلهای متفاوت در تصویر دلقک شکل میگیرد.
تصویری از مهاجرت غیرقانونی
در نهایت باید گفت «روباه و ماه صورتی» تجربهای متفاوت و اثرگذار از زاویه دید مهاجران است که به خوبی توانسته چالشهای مهاجرت غیرقانونی و خطرات آن را به تصویر بکشد و در عین حال با شیوه روایتی خلاقانه و منحصر به فرد، مستند را تبدیل به اثری ارزشمند و روایتگر کرده است. این مستند محصول ایران، فرانسه، بریتانیا، ایالات متحده و دانمارک است که به تازگی برنده جایزه بهترین فیلم مستند بلند در بخش مسابقه بینالملل «ایدفا» شده و نخستین اکران خود را در نوزدهمین جشنواره سینماحقیقت تجربه کرد و به دلیل استقبال فراوان مخاطبان، در آخرین روز برپایی جشنواره سینماحقیقت برای دومین بار در پردیس سینمایی ملت به نمایش درآمد.




نظر شما