تقویم ملی آیینی ما سرشار از مناسبتهایی است که از دیرباز موجب عمق بخشیدن به روابط خانوادگی و اجتماعی ما بودهاند. آیینهایی که در کنار انتقال معنا، فرصت با هم بودن و دور هم جمع شدن را به خانوادههای ایرانی میدهند، مانند شب یلدا که بر اساس همین ظرفیت و با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» نام گرفته است.
در بررسی فرصتهایی که این شب برای ما فراهم میکند و فراز و فرودهایی که درباره این شب وجود دارد با حجتالاسلام والمسلمین علی محدث اردبیلی، پژوهشگر و بنیانگذار آکادمی نشان گفتوگو کردهایم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
بنا به آنچه از روایتها و نقلهای تاریخی برای ما به جای مانده است نظر اهل بیت(ع) در مورد رسوم اقوام مختلف به خصوص ما ایرانیها چگونه بوده است؟
اهل بیت(ع) با فرهنگها و آیینهای اقوام ـ از جمله ایرانیان ـ نه با تیغ حذف، بلکه با ترازوی معنا مواجه میشدند. منطق آنان «تقابل تمدنی» نبود؛ «اصلاح محتوایی» بود. اگر بخواهم نظر اهل بیت(ع) را در یک جمله دقیق خلاصه کنم، این است که فرهنگها تا وقتی کرامتسازند، محترماند؛ وقتی انحرافساز میشوند نیازمند پالایشاند، نه تخریب.
اهل بیت(ع) هرگز مأمور نابود کردن سنتهای بومی نبودند. آنچه برای آنان معیار بود، روح و کارکرد سنت بود، نه برچسب تاریخی یا جغرافیایی آن. سنتی اگر پیوندها را تقویت میکرد، اخلاق را زنده نگه میداشت، عقلانیت را تغذیه میکرد و انسان را به یاد خدا میانداخت، نه تنها حذف نمیشد بلکه عملاً «تأیید ضمنی» میگرفت؛ حتی اگر نامی از آن در متون دینی نیامده بود.
این نگاه بهروشنی در توصیه راهبردی امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر دیده میشود؛ آنجا که درباره جامعه مصر ـبا تمدنی کهن و غیراسلامی ـ میفرمایند: «سنتهای نیکی را که مردم به آن خو گرفتهاند و مایه انس، الفت و اصلاح جامعه است، از میان مبر و شیوهای نو پدید نیاور که به آن سنتهای سالم آسیب بزند». (نامه ۵۳ نهجالبلاغه) این سخن، یک بیانیه فقه فرهنگ است؛ نه فقط یک توصیه مدیریتی. در این چارچوب، ایرانیان برای اهل بیت(ع) نه «قوم بیگانه» بلکه صاحبان تمدن عقلمحور بودند. از نگاه اهل بیت(ع) تاریخی که بر خانواده، خرد، نظم طبیعت، احترام به بزرگتر، آیینهای جمعی و اخلاق اجتماعی استوار است ظرفیت دیندار شدن داشت؛ نه اینکه ابتدا باید ویران میشد تا بعد اسلام وارد شود. به همین دلیل است که میبینیم بسیاری از آیینهای ایرانی مانند دید و بازدید، تکریم بزرگان، هدیه دادن، گردهمایی خانوادگی و توجه به نظم طبیعت، نهتنها با اسلام تعارضی نیافتند، بلکه عملاً در دل فرهنگ دینی ما حل شدند. اگر بخواهیم نسخه عملی اهل بیت(ع) را برای مواجهه با رسوم اقوام- بهویژه ما ایرانیها- خلاصه کنیم، سه اصل راهنماست؛ نخست حفظ سنتهای پیوندساز، خانواده، صله رحم، احترام، همدلی؛ دوم پالایش سنتهای پرهزینه و تهی از معنا و سوم تزریق عقلانیت و اخلاق به آیینهای موجود، نه حذف شتابزده آنها.
با این نگاه، اهل بیت(ع) نه دشمن فرهنگ ایرانی بودند و نه شیفته بیچون و چرای آن؛ بلکه طبیبانی بودند که هر سنتی را نسخهخوانی میکردند.
با توجه به مواردی که بیان کردید میتوان نتیجه گرفت برگزاری سنت شب یلدا در نگاه و باورهای اسلامی صحیح است. اگر بخواهیم پاسخ دقیق، غیرشعاری و قابل دفاع بدهیم، باید از یک خطای رایج فاصله بگیریم: در نگاه اسلامی، پرسش این نیست که «شب یلدا اسلامی است یا نه؟» پرسش درست این است: «آنچه ما در شب یلدا انجام میدهیم، اسلامی است یا نه؟».
از منظر باورهای اسلامی، اصل برگزاری شب یلدا ـ بهعنوان یک آیین فرهنگی ـ نهتنها منع شرعی ندارد، بلکه در صورت رعایت بعضی خط قرمزها قابل تأیید است، زیرا اسلام با «نام» مراسم کاری ندارد، با «کارکرد و پیامد آن» کار دارد.
در منابع دینی هیچ گزارشی وجود ندارد که آیین کهن شب یلدا بهعنوان یک رسم فرهنگی، مخالف آموزههای دینی معرفی شده باشد. دلیلش هم روشن است: یلدا ذاتاً حامل مؤلفههایی است که اسلام بر آنها تأکید ویژه دارد از جمله انسجام خانواده، صله رحم، گفتوگوی بیننسلی، احترام به بزرگترها و توقف در شتاب زندگی روزمره. پیامبر اکرم(ص) به صراحت میفرماید: نشستن مرد نزد همسر و فرزندش نزد خدا محبوبتر است از اعتکاف در مسجد من. این روایت یک معیار عملی به ما میدهد: هر آیینی که خانواده را کنار هم بنشاند، فینفسه ارزشمند است.
از زاویهای عمیقتر، شب یلدا مصادف با آغاز زمستان است؛ فصلی که در ادبیات روایی ما «بهار مؤمن» نام گرفته است. امام صادق(ع) میفرماید: «زمستان بهار مؤمن است؛ شبهایش بلند است برای عبادت و روزهایش کوتاه است برای روزه». (وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۱۴)
اگر یلدا را نقطه شروع این فصل بدانیم، این شب میتواند بهجای صرفاً یک جشن، آغاز یک بازتنظیم معنوی در زندگی مؤمنانه باشد؛ فرصتی برای مکث، تفکر و بازگشت به درون.
برخی گمان میکنند شب یلدا ریشه در اسطوره «تولد خدای نور و غلبه بر خدای تاریکی» دارد و از این جهت آن را شائبهدار میدانند، اما این تحلیل، بیش از آنکه ناظر به واقعیت اجتماعی امروز باشد، گرفتار تاریخزدگی است. هیچ یک از ایرانیان معاصر، شب یلدا را با نیت پرستش یا باور شرکآلود برگزار نمیکنند. در فقه اسلامی نیز ملاک، «قصد و فهم فعلی مکلف» است، نه تفاسیر اسطورهای منسوخ. سنتی که امروز کارکرد خانوادگی و اجتماعی دارد، با نیتهای توحیدی یا دستکم غیرشرکآلود، مشمول آن شبهات نخواهد بود.
با این حال، تأیید اصل شب یلدا به معنای تأیید هر آنچه به نام یلدا انجام میشود، نیست. اگر این شب به میدان اسراف، تبذیر، چشم و همچشمی و مصرفزدگی تبدیل شود، از منطق اسلامی فاصله میگیرد. اصرار بر تهیه خوراکیهای خارج از عرف با چند برابر قیمت، یا تبدیل سفره یلدا به صحنه مسابقه تجمل، نه عقلانی است و نه دینی. اسلام حتی در مناسک عبادی با اسراف کنار نمیآید، چه رسد به آیینهای فرهنگی.
همچنین غفلت از یاد خدا یا رفتارهای خلاف عفت عمومی ـ در این شب یا هر شب دیگر ـ قابل توجیه نیست. اما این آسیبها عرضیاند، نه ذاتی؛ یعنی به اصل یلدا مربوط نیستند، بلکه به شیوه اجرای نادرست آن بازمیگردند.
شب یلدا به عنوان «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» در نظر گرفته شده است، از جمله دستاوردهای مثبت این شب که مطابق با باورهای اسلامی است به چه مواردی میتوان اشاره کرد؟
اگر شب یلدا را از لایه تزئینات و خوراکیها عبور دهیم و به «کارکرد اجتماعی» آن نگاه کنیم، دستکم ۶ دستاورد روشن و کاملاً همسو با باورهای اسلامی در آن دیده میشود؛ دستاوردهایی که امروز بیش از گذشته به آنها نیاز داریم:
بازسازی صله رحم در زندگیهای پراکنده
یلدا یک بهانه مشروع و پذیرفته شده اجتماعی برای شکستن انزوای خانوادگی است؛ همان چیزی که در سبک زندگی مدرن به شدت فرسوده شده. در منطق دینی، صله رحم فقط ثواب اخروی ندارد؛ افزایش کیفیت سلوک اجتماعی، آرامش روان و کاهش گسستهای خانوادگی از آثار دنیوی آن است.
احیای مرجعیت عاطفی بزرگان خانواده رفتن به خانه پدر بزرگ و مادربزرگ نشاندن آنان در مرکز جمع و شنیدن روایت زندگیشان دقیقاً خلاف روند خطرناک امروز است که سالمندان را به حاشیه می راند. این همان تکریم بزرگتری است که اهل بیت (ع) روی آن حساسیت ویژه داشتند.
گفتوگوی بیننسلی بهجای شکاف بیننسلی
یلدا فرصتی واقعی برای همنشینی نسلهاست؛ جایی که نوجوان و سالمند بدون واسطه صفحه نمایش با هم حرف میزنند. از منظر دینی این گفتوگو، انتقال تجربه، اخلاق و حکمت است، نه صرف سرگرمی.
کاهش تنهایی و افسردگی پنهان
در روزگاری که تنهایی یکی از عمیقترین آسیبهای اجتماعی است، یک شب گردهمایی صمیمی میتواند نقش «درمان عاطفی» ایفا کند. اسلام سلامت روان را جدی میگیرد و هر سنتی که پیوند و دلگرمی ایجاد کند، در این مسیر قابل دفاع است.
تمرین شادمانی سالم و غیرگناهآلود
یلدا نشان میدهد شادی الزاماً به گناه، هیجان افراطی یا مصرفزدگی گره نخورده. خنده، شعر، خاطره و حضور خانوادگی نمونهای از شادی پاک است؛ همان چیزی که دین آن را نفی نمیکند، بلکه هدایت میکند.
فهم درست شب یلدا
خلاصه اینکه شب یلدا اگر درست فهم و اجرا شود، نه یک شب تشریفاتی، بلکه یک مداخله فرهنگی هوشمندانه برای تقویت خانواده است و خانواده از نگاه اسلام، مهمترین سنگر دینداری اجتماعی است.
میدانیم که هر آداب و رسومی میتواند مزایا و معایبی داشته باشد، به نظر شما چه مواردی در برگزاری جشن و شادیهای ما ممکن است آسیبزایی داشته باشد؟
اگر بخواهیم نقطهزن و بدون تعارف بگوییم، آسیبهای جشن و شادیهای ما اکثراً از بطن خود مناسبت برنمیآید بلکه از شیوه اجرای غلط آن است. مهمترین مواردش عبارت است از:
۱. مصرف نمایشی و مسابقه تجمل. وقتی یلدا از دورهمی به ویترین تبدیل میشود، اسراف جای صلهرحم را میگیرد.
۲. فشار اقتصادی پنهان بر خانوادهها تحمیل هزینههایی که به آرامش خانواده ضربه میزند و آن را از معنای دینی دور میکند.
۳. چشم و همچشمی و مقایسه فرساینده. شب یلدا نباید صحنه رقابت سفرهها و پستها شود؛ این مسیر، کرامت را میساید.
۴. تهی شدن از معنا و تبدیل شدن به عادت بیروح. وقتی فقط «باشد» نه «فهمیده شود»، آیین به پوستهای خالی بدل میشود.
۵. غفلت از یاد خدا در دل شادی. شادی بیذکر زود فرسوده میشود؛ دین با شادی مخالف نیست، با بیجهتی مخالف است.
۶. حاشیه رفتن خانواده به نفع نمایش مجازی. اگر تلفن همراه و فضای مجازی میهمان اصلی یلدا شود، هدف اصلی این شب عملاً نقض شده است.




نظر شما