سلامتی از بهترین نعمتهای خداوند است. نعمتی که همه ما فقدانش را کم و بیش با تجربه بیماری، خواه سخت یا زودگذر چشیدهایم. تجربهای که میدانیم در آن تنها نیستیم و اطرافیانمان نیز در گیرودار آن، هم به سبب نگرانی برای عزیز بیمار و هم به خاطر زحمت پرستاری، سختی و اندوه را توأمان میچشند و به همین دلیل چه بیمار و چه عزیزان او، در وقت سخت بیماری، به دنبال راه چاره و باب شفا هستند.
باب شفایی که در آموزههای دینی ما کلیدش در طلب و درخواست از خداوند و شفاعت از ائمه اطهار(ع) است. این بزرگان که درمان دردهای وجود بشری را نزد خود دارند، صاحب نسخههای شفابخشی هستند که برای همه دردهای ما، چه روحی و چه جسمی، کارگشا و رهاییبخشاند. دعای پانزدهم صحیفه سجادیه از امام سجاد(ع) یکی از این نسخههای شفابخش است که برای وقت بیماری، اندوه و گرفتاری توصیه شده است. امام بزرگوار در این دعا خدای متعال را هم به سبب نعمت سلامتی و هم به دلیل امتحان بیماری، سپاس میگوید و به آثار اخروی بیماری، مانند پاک شدن گناهان میپردازد. حضرت همچنین بیماری را هشداری برای توبه کردن دانسته و اعتماد به خدای متعال را کلید تمامی درهای بسته معرفی کرده است. برای این دعا نیز شروحی بیان شده است که خواندن آنها برای درک بهتر دعا خالی از لطف نیست. در ادامه مروری بر فحوای این دعا داریم.
تغییر زاویه دید به مسئله بیماری
نگاه ما به هر مسئلهای تأثیر بسزایی در مواجهه با آن امر دارد. بیماری هم از این قاعده مستثنا نیست. درست است که بیماری معمولاً یک چالش جسمی است، اما در آموزههای امام سجاد(ع) این رنج جسمی به عنوان فرصتی برای تفکر، خودسازی و بازنگری در مسیر زندگی معرفی شده است و امام به حکمت نهفته در این نقمت اشاره میکنند. آنچنانکه در فرازهای آغازین این دعا میخوانیم: «ستایش خدای را هم برای تندرستی و هم برای بیماری؛ چراکه انسان نمیداند کدامیک از این دو حالت سزاوارتر به شکرگزاری است». تردیدی وجود ندارد که در نظام هستی، هیچ پدیدهای بیحکمت نیست؛ هر چند این حکمت، بر ما پوشیده بوده و آشکار و قابل درک نباشد.
احسانی از تو برای من
در قرآن کریم کلمه «مرض» به معنای بیماری جسمی، روحی و قلبی به کار رفته است. این مفهوم در آیات مختلف برای بیان حالات درونی و بیرونی انسان استفاده شده است. واژه مریض نیز که در مورد مرض روحی بسیار استعمال شده، ۱۲ مرتبه «فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ» و یک مرتبه «فِی قَلبِهِ مَرَضٌ» که درمجموع ۱۳ مرتبه میشود، در قرآن کریم استفاده شده است. در دعای امام سجاد(ع) هم به هر دو مورد، یعنی بیماری تن و درد روح و روان اشاره شده است. همانطور که ذکر شد، امام پس از شکرگزاری بر درگاه خداوند، به ذکر نعمتهای مخفی بیماری برای بنده پرداختهاند؛ «و در اثنای آن بیماری، از جمله تحفههایی که به من عنایت کردی این است که فرشتگان نویسنده به حساب من اعمال پاکیزهای نوشتند؛ اعمالی که نه دلی در آن فکر کرده و نه زبانی به آن گویا شده و نه عضوی در انجامش رنج برده، بلکه بخششی از جانب تو بر من و احسانی از ساخته تو به سوی من بود».
با تکیه بر خداوند در مقابل بیماری مقاومت کنیم
نکته دیگری که در این دعای گهربار به چشم میخورد، درس مقاومت است. سفارش امام به ما در قالب زبان دعا این است که در صورت ایجاد کسالت در بدن، نه تنها نباید خود را باخت و بیقراری کرد، بلکه سزاوار آن است این ابتلا را تاب آورده و با صبوری، رنج بیماری را بر خود و اطرافیان کمتر کنیم، زیرا نیک میدانیم ترس، اضطراب و دلهره میتواند هر بیماری حتی جسمی را تشدید کرده یا موجب مدتدار شدنش شود. در مقابل اما دل امیدوار به رحمت خداوند، روح را قوی کرده و سبب کم شدن بیماری یا از بین رفتن آن میشود. ایشان پس از یاد نعمت سلامت و بیماری و آثار مثبت آنها چنین میفرمایند: «خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و آنچه را برایم پسندیدهای محبوبم ساز و آنچه را بر من وارد ساختهای بر من آسان کن... حلاوت و شیرینی عافیت را در من ایجاد کن و گوارایی تندرستی را به من بچشان... خروج مرا از بیماری به سوی عفوت، تغییر و تحولم را از زمین خوردن به سوی گذشتت، خلاصی از اندوهم را به سوی گشایش و سلامت و تندرستیام را از این شدت، به سوی فرج خود قرار ده...».
در پایان و برای جمعبندی، نکاتی را که از این دعا میتوان برداشت کرد با هم به اختصار مرور میکنیم:
بیماری تلنگری برای بازگشت به سوی خدا، توبه و موجب پاکشدن انسان از گناه است.
شکر خدا هم در بیماری و هم در تندرستی.
بیماری فرصتی برای تمرین توکل است.برای بیمار در نزد خداوند، پاداشی در نظر گرفته شده است.
شاکر و قدردان عافیت و سلامتی خود باشیم.
در نظر بگیریم تنها خداست که بیمزد و منت به ما میبخشد.
بدانیم خداوند بدون آنکه لایق آن باشیم به ما نعمت میدهد.
منابع:
مقاله: استخراج مسئله عوض الهی در آلام از دعای پانزدهم صحیفه سجادیه؛ نویسندگان: مهدی عامری شهرابی، ناصر فروهی
کتاب: شهود و شناخت؛ حسن ممدوحی کرمانشاهی





نظر شما