۲۷ تیر ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۹
کد خبر: 548341

وقتی هزینه‌ای ناگهانی بر سر زندگی‌مان آوار می‌شود و می‌دانیم که با پرداخت سرمایه‌ای ناچیز، نگرانی‌مان برطرف خواهد شد؛ بی‌درنگ دست‌به‌جیب می‌شویم... و اگر اسکناسی در جیب نداشته باشیم... یا موجودی حساب بانکی‌مان به‌اندازه نباشد؛ درهم‌شکسته می‌شویم. این کمترین فشاری است که «آس‌وپاسی» به آدم وارد می‌کند... احساس «نداری».

۱ـ جیب‌خالی

وقتی هزینه‌ای ناگهانی بر سر زندگی‌مان آوار می‌شود و می‌دانیم که با پرداخت سرمایه‌ای ناچیز، نگرانی‌مان برطرف خواهد شد؛ بی‌درنگ دست‌به‌جیب می‌شویم... و اگر اسکناسی در جیب نداشته باشیم... یا موجودی حساب بانکی‌مان به‌اندازه نباشد؛ درهم‌شکسته می‌شویم. این کمترین فشاری است که «آس‌وپاسی» به آدم وارد می‌کند... احساس «نداری».

۲ـ کیسه‌ای پُر از عدد

قدیمی‌ها که برای نگهداری داشته‌هایشان از وسایل «ملموس» تری مانند جعبه، کیسه یا جیب‌شان استفاده می‌کردند، بهتر از امروزی‌ها معنای داشتنِ پس‌انداز و نداشتنش را می‌فهمیدند. اگر جعبه‌ای خالی می‌شد... یا جیبی سوراخ می‌شد؛ خوب می‌فهمیدند که چیزی از داشته‌هایشان کم شده است. امروز هم «پیامک‌های بانکی» کار «هشدار» همان وسایل را می‌کنند... اما چون داشته‌ها فقط در عدد و رقم خلاصه می‌شوند؛ احساس بی‌سرمایگی، مانند گذشته ذهن آدم‌ها را به هم نمی‌ریزد.

۳ ـ جابه‌جایی‌ها

بعضی از آدم‌ها راه زندگی امروز را در میان عددها پیدا کرده‌اند... تا می‌توانند خرج می‌کنند و اگر کم بیاورند، دست‌ در جیب دیگران می‌کنند!... گاهی به‌واقع از جیب دیگران برمی‌دارند... و گاهی از فوت و فن‌های جاری رایانه‌ها استفاده می‌کنند و با «هَک‌کردن»، عددها و رقمی را که «مال دیگران» است؛ مال‌خود می‌کنند!... گروهی دیگر هم ترجیح می‌دهند بابت کاری که وظیفة مرسوم‌شان است؛ پول اضافه‌ای بگیرند و مخاطب بخت‌برگشته‌شان را سرکیسه می‌کنند.

۴ ـ هوشمندان سیاره!

آدم‌هایی که برای «داراشدن»، دست در جیب دیگران می‌کنند یا عددها و رقم‌ها را جابه‌جا می‌کنند تا بیشتر از کیسة دیگران بردارند و به دارایی‌هایشان اضافه کنند؛ فقط بالا و پایین‌رفتن عددها و رقم‌ها را می‌فهمند. برایشان بالارفتن عددها، بالارفتنِ «دارایی» است... چون از نگاهشان دارایی، سکه‌ها، اسکناس‌ها و تل‌انبار عددها و رقم‌هاست. برای همین هم مدام تلاش می‌کنند عددها و رقم‌ها را بیشتر کنند... و از همة راه‌ها هم استفاده می‌کنند... اغلب هم اسم این روش را «استفاده از هوش» می‌گذارند!

۵ ـ دارایی‌های ما

پیشوایان ما معنای حقیقی سرمایه را «داشته‌های معنوی» دانسته‌اند... داشته‌هایی که با متر و معیار دنیایی سنجیده نمی‌شوند... گفته‌اند کسانی «سرمایه‌دار» ند که به «مبدأ خوبی‌ها (خدا و اهل بیت)» نزدیک‌تر باشند... کسانی که داشته‌هایشان انبوهی از گفتار و کردار مفید باشد... حتی اگر از عددها و رقم‌ها داشته‌ای نداشته باشند. بزرگان، تأکید کرده‌اند که «سرمایه»، وقتی «دارایی» آدم‌هاست که محدود به دنیا نشود و با انسان به «آخرت» هم برود.

۶ ـ آنچه می‌مانَد

از نگاه بزرگان، سرمایه‌ای که تا «لب قبر» با انسان باشد و پس از آن به دیگران برسد؛ از ابتدا هم «عاریتی» بوده است. انگار که از دیگران، امانتی در دست ما بوده است و به آنان برگردانده‌ایم. بزرگان، تأکید کرده‌اند آدم‌هایی که برای گردآوری چنین سرمایه‌ای همة عمر و زندگی‌شان را مصرف می‌کنند؛ خردمند نمی‌دانند.

‌۷ ـ ازدست‌داده‌ها

بدتر از حال و روز کسانی که عمرشان را صرف گردآوری سرمایه‌های کاذب می‌کنند؛ حال کسانی است که سرمایه‌های حقیقی معنوی را با گفتار و کردار صالح جمع می‌کنند... اما کمی بعد، همان سرمایه را با گفتار و کرداری نامناسب به باد می‌دهند و ـ به‌اصطلاح ـ عمل را «حَبْط (نابود)» می‌کنند. این گروه، «دو آسیب» دیده‌اند... هم همتی برای عملی صرف کرده‌اند... هم اثر آن عمل را از دست داده‌اند!

‌۸ ـ سفر اَمن

بزرگان تأکید کرده‌اند برای همة «ازدست‌داده‌ها» نیز راه «جبران» ی می‌مانَد: زیارت!... بزرگان گفته‌اند زیارت، پناه‌بردن به ارواح بزرگ و صاحبان ‌سرمایه‌های معنوی است که یا «برگزیدة خداوند» بوده‌اند... یا در مسیر «پیروی از برگزیدگان خداوند»، سرمایه‌هایی حقیقی را گردآورده و با خود به آخرت برده‌اند. تأکید کرده‌اند زیارت «مزار» آنان، آدم‌هایی را که سرمایه‌ای را از دست داده‌اند، دوباره صاحب سرمایه می‌کند و راه جبران‌شان به دعای صاحب مزار، از سوی خداوند گشوده می‌شود. بزرگان، زیارت را آغازی دوباره برای گردآوری سرمایه‌های حقیقی معنوی می‌دانند. / دریافت، تلخیص و بازنویسی‌ از کتاب شریف «مَفاتیح‌الجَنان»، چاپ اول (بی‌تاریخ) از شرکت «اسوه». صفحة ۸۲۹. از زیارت‌نامة حضرت «امام‌رضا(ع)»: ـ (یا مَوْلای!... اَتَیْتُکَ زائِراً وافِداً عائِذاً مِمّا جَنَیْتُ علی نَفْسی وَاحْتَطَبْتُ علی ظَهری) ای مولای من!... از شر و عذاب کرده‌هایم به زیارت شما پناه آورده‌ام و بار خوبی‌هایی که در خود نابود کرده‌ام؛ بر دوش من است.  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.