۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۸
کد خبر: 752685

سردمداران جریان غیرانقلابی در طول هشت سال گذشته کوشیدند تا با لاپوشانی کمکاریها و کتمان سوء مدیریت خود، تمام نابسامانیهای اقتصادی را بر گردن تحریمهای ظالمانه آمریکا بیندازند و با بزرگنمایی تحریم و ضریب دادن به آن، خود را از تیغ تیز نقد افکار عمومی خلاصی بخشند.

اکنون و در آستانه انتخابات ۱۴۰۰، میتوان فهرستی طولانی از بیعملی و سوءمدیریت لیبرالها را برشمرد که هیچ ربط و نسبتی با مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا ندارد و ثابت میکند که ریشه حقیقی نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی کشور همین خودتحریمیها و خیانت (آگاهانه یا ناآگاهانه) برخی مدیران ناکارآمد، نفوذی، منفعت طلب، رانت خوار، نجومی بگیر، برجام زده و بیگانه از روحیه جهادی و کهنسال و فرسوده است. دانستن این موارد بهطور ویژه در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ برای هر شهروند ایرانی ضروری است. نمونه هایی از این دست بی تدبیریها و خود تحریمیهای داخلی که نتیجه ضعف عملکرد مدیران دولتی است را میتوان در فهرست زیر دید تا معلوم شود چرا باید دولت جوان حزباللهی را ترجیح داد:

۱_ عدم اهتمام دولتمردان نسبت به رونقدهی تولید کشور در حوزه پیشرانهای اقتصادی (نظیر بخش مسکن، شرکتهای دانشبنیان، کشاورزی، خودرو، لوازم خانگی و نظایر آن) که در کوتاهمدت میتواند میلیونها شغل ایجاد و رکود تورمی را مهار کند.

۲_  اصرار بر تحمیل رکود به بخش مسکن به مدت حداقل پنج سال بهویژه در زمان مدیریت آقای آخوندی؛ در حالی که اهتمام به این بخش میتوانست ضمن مهار نقدینگی سرگردان، چرخ اقتصادی حدود هزار شاخه صنعت را به گردش درآورد، در تیراژ میلیونی اشتغالآفرینی کند و در کنار تأمین نیاز ضروری مردم، ترمز تورم را بکشد و بیکاری را کمرنگ کند.

۳_کوتاهی دولت در اصلاح نظام بانکی، پولی و مالی تورمساز؛ سوء مدیریت در حوزه نقدینگی و رساندن آن از ۴۳۰ هزار میلیارد به رقم افسانهای ۳ هزار هزار میلیارد تومان!

۴_ واگذاشتن امنیت کسب و کار و تولید، در معرض تاخت و تاز دلالان، سفتهبازان، واردکنندگان اجناس لوکس تشریفاتی، قاچاقچیان و فرصتطلبان خودی یا نفوذی.

۵_ کوتاهی و عدم قاطعیت در مقابل اقتصاد زیرزمینی چند صد هزار میلیاردی و فرار مالیاتی حداقل ۳۰ هزار میلیارد تومانی.

۶_ فرار دولتمردان از شفافیت و حذف سامانههای شفافیتساز مانند «ایرانکد» و «شبنم» که مسیر قاچاق به داخل و خارج را میبست و میتوانست صدها هزار میلیارد تومان صرفهجویی بهدنبال داشته باشد. جالب اینجاست که بعد از حدود هفت سال سیر غلط، در اواخر سال گذشته میگفتند در مورخ ۹/۹/۹۹ از سامانه جامع تجارت رونمایی میکنیم!

۷_ اهمال در کنترل قاچاق و واردات بیرویه، موجب شد دهها میلیارد دلار درآمد ارزی کشور به هدر رود و بهطور غیر مستقیم موجب از بین رفتن صدها هزار فرصت شغلی شود.

۸_ اقدام دولت در حذف کارت سوخت تا حدود دو سال پیش که موجب قاچاق ۱۴۴ هزار میلیارد تومانی سوخت در طول چهار سال و سپس تحمیل بحران امنیتی به کشور در آبان ۹۸ شد.

۹_ واگذاری برخی مناصب مهم دولتی بدون رعایت شایستگی به نورچشمیها و اطرافیان فعال در ستادهای انتخاباتی.

۱۰_  فساد دهها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکتها و کارخانهها به آقازاده ها و وابستگان حزبی و حامیان تبلیغاتی، تحت عنوان فریبکارانه «خصوصیسازی» (نظیر کشت و صنعت مغان، نیشکر هفتتپه، ماشینسازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه کرمانشاه و...).

۱۱_ دهها هزار میلیارد تومان اختلاس (به قول خودشان: عدم بازپرداخت بدهیهای کلان) در برخی بانکها، صندوق ذخیره فرهنگیان، شرکت سرمایهگذاری پتروشیمی و...

۱۲_ ناکارآمدی و بیثباتی مدیریتی مانند پنج ماه بیوزیر گذاشتن وزارت راهبردی صمت، یا بیسفیر گذاشتن ایران در چین.

۱۳_ تعطیلی دیپلماسی اقتصادی نسبت به برخی کشورها و مناطق دنیا.

۱۴_ بیسر و سامانی شرکتهای دولتی (و بعضاً زیانده) که ۷۵ درصد کل بودجه را به خود اختصاص دادهاند، اما کمترین بازدهی و بیشترین هدررفت بودجهای را دارند.

۱۵_ انحراف ۶۸ درصدی از احکام بودجه و اجرا نکردن ۱۸ درصد دیگر؛ همچنین انحراف ۷۴ درصدی از اهداف خصوصیسازی حداقل به میزان ۱۱هزار و ۷۵۰ میلیارد تومان (بنابر گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات).

۱۶_ پولپاشی و حراج ۱۸ میلیارد دلار از ذخایر ارزی در کمتر از دو ماه.

۱۷_ قبول و اجرای ۳۷ خواسته FATF که به لو رفتن برخی مجاری دور زدن تحریم و انسداد آنها منتهی شد و بسیاری موارد دیگر...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.