ایده جهاد تبیین اگر قدیمی هم باشد اما کلیدواژه جدیدی در قالب‌های مفهومی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. ظاهراً ایشان نخستین بار در سخنرانی اربعینشان در جمع هیئت‌های دانشجویی آن را مطرح کردند و دومین بار در سالروز ولادت حضرت زهرا(س) در جمع مداحان به این موضوع پرداختند.

هیئت، سازمانی جدی برای جهاد تبیین

  ما در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام حسین مهدی‌زاده، پژوهشگر فقه حکومتی و مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی ایده جهاد تبیین رهبر معظم انقلاب را از این منظر مورد بررسی قرار داده‌ایم که چرا ایشان برای طرح و تأکید بر این مقوله، حداقل در دو مقطع، جلسات خودشان با هیئت‌های مذهبی را انتخاب کرده و این طیف را مخاطب این نوع جهاد قرار 
داده‌اند.  حجت‌الاسلام مهدی‌زاده در بخش نخست این گفت‌وگو که پیش از این منتشر شد بر اهمیت تصویرگری از آینده با توجه به تأکید رهبرمعظم انقلاب بر مقوله «روایت» پرداخت و تأکید کرد اگر تصویر مطلوبی از آینده به جامعه ارائه نشود، به خاطر مشکلات و تصاویر موجود، قدرت مقاومتی وجود نخواهد داشت و به صرف اینکه ما با همدیگر گفت‌وگو و تعامل می‌کنیم و به همدیگر احترام می‌گذاریم، آدم‌ها حاضر به تحمل روزگار موجود نمی‌شوند. 
به باور مهدی‌زاده، شرایط موجود همواره آسیب‌ها و سختی‌هایی دارد که باید تحمل شود و اگر جامعه در وضعیتی باشد که مطلوبی در آینده برایش متصور نشود که به او قدرت تحمل و صبر بدهد، تحمل‌پذیری‌اش به مرور کاسته شده و به سمت ایده‌ها و تفکرها و مکاتبی می‌رود که اکنون بهتری داشته باشد و لزومی به صبر کردن برای رسیدن به آینده مطلوب نخواهد داشت. بخش دوم این گفت‌وگو را در ادامه 
می‌خوانید.

جناب مهدی‌زاده، ما مدام در این دوران می‌بینیم طیف دوستدار انقلاب وضعیت را با دوران مثلاً پیش از انقلاب مقایسه می‌کند. می‌خواستم بپرسم تأکید شما بر تصویرگری از آینده چه نسبتی با این گونه کارها دارد؟ 
ما الان در زمانه‌ای نیستیم که بخواهیم خودمان را با گذشته مقایسه کنیم، چراکه فاصله ما با گذشته زیاد شده و اگر هم مقایسه کنیم نمی‌تواند حرف آخر را بزند، یک گام خیلی ابتدایی است. علت اصلی این است ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که در این یک دهه اخیر آینده به‌شدت موضوعیت پیدا کرده و شما باید خودتان را برای آینده اثبات کنید نه اینکه اثبات کنید حق داشتید از گذشته فاصله گرفتید. ماواقعاً حق داشتیم در سال ۵۷ با انقلاب از گذشته فاصله بگیریم و درست نیز بوده است ولی حالا باید اثبات کنیم صلاحیت مدیریت جامعه برای رفتن به آینده را داریم. ما لیاقت این را داریم که رهبری حرکت به آینده را در ید خودمان داشته باشیم. به نظر من انقلاب اسلامی این ظرفیت را دارد و به همین دلیل مهم‌ترین مشکلی که ما الان در جمهوری اسلامی با آن مواجه هستیم، پاسخمان به این پرسش است که می‌توانیم رهبر خوبی به سمت آینده باشیم یا خیر؟ به باور من در این قضیه به‌شدت ضعیف هستیم؛ نه سینما، نه خبر و نه رمان ما هیچ‌گونه رویاپردازی نسبت به آینده نمی‌کند و انگار دارد خجالت می‌کشد و رویش نمی‌شود و خودش را در شأن این کار نمی‌بیند و اگر این کار را بکند نیز این‌قدر بدعمل کرده‌ایم که جامعه شروع به خندیدن می‌کند و به ما می‌گوید «تو را چه به رویاپردازی درباره آینده، مدرنیته است که حق رویاپردازی در این خصوص را دارد». در این نگاه، بر عکس ما، غربی‌ها برای هر موضوعی حق و مشروعیت دارند که به آینده دست‌اندازی کنند.  فیلم‌های امسال هالیوود را که نگاه کنید همه نگاهشان به آینده است. Don’t look up یا dune موضوعشان آینده است.  در فیلم «تلماسه» همه المان‌ها المان‌های موعودگراست و در آن حتی از کلمه مهدی استفاده شده است. تلماسه کاملاً دارد در مورد آینده‌ای که متعلق به ماست آینده‌پردازی می‌کند ولی ما خودمان حق نداریم و به خودمان این جرئت را نمی‌دهیم. این دو ایراد است. ایراد اول اینکه چرا این بلا سر ما آمده و یک ایرادش نیز اینکه سنت علمی ما کلاً کاری به 
رویا ندارد.  همین الان از شما می‌پرسم خود ما روحانی‌ها چقدر به مسئله انتظار ولو به همان وضعیت منفعلی که در لحظه‌های بحران و حیرت و این‌ها شکل می‌گیرد، اهمیت می‌دهیم؟ چقدر این موضوع جزو مفاهیم اصلی است که وقتی می‌خواهیم جمهوری اسلامی را با آن توضیح دهیم، در قالب انتظار آن را توضیح می‌دهیم و می‌گوییم جمهوری اسلامی پروژه انتظار فعال ماست؟ اصلاً و ابداً! شما اصلاً از این ادبیات‌ها نمی‌شنوید. شما کمتر می‌شنوید منبرهایی درباره خصوصیات عصر ظهور داشته باشیم. منظورم منبرهایی با موضوع خصوصیات آخرالزمان به معنی لحظه‌های سخت نیست بلکه منظورم تصویر خود عصر ظهور است؛ اینکه خودِ عصر ظهور چه شکلی است.  ما یک‌سری مفاهیم مبهمی در عصر ظهور همچون عدالت داریم که اگر از ما بپرسند چه شکلی است، نمی‌دانیم چطور است. شاید برخی بگویند همچون عدالت حضرت علی(ع) است که اینجا حتماً با این پرسش مواجه خواهد شد که این عدالت یک عدالت پرزحمت بود و آیا عصر ظهور هم همین‌قدر پرزحمت است؟ اگر صرفاً تلاش و رنج است چرا مردم باید عدالتی را که این‌قدر پررنج است انتخاب کنند؟
ما هیچ کار بزرگی رو به آینده انجام نمی‌دهیم و وقتی از زاویه عقلانیت تصویری به جای عقلانیت تحلیل نگاه می‌کنم احساس می‌کنم این یک پاشنه آشیل در حد مرگ است. اگر بگوییم غالب آدم‌ها از طریق تصویر به تصمیم و مقاومت می‌رسند، انقلاب اسلامی پاشنه آشیلی دارد که اگر از این زاویه به آن تیری اصابت کند، می‌تواند انقلاب را زمینگیر کند. نمی‌خواهم خیلی ناامیدکننده صحبت کنم ولی جرئت تصویرگری آینده را نداریم. 
در مقطع فعلی برای این موضوع چه باید کرد؟ چقدر ما در این زمینه عقبیم و اصلاً آیا جای جبران وجود دارد؟
این جور کارها را نیز می‌توان در بازه کوتاه پنج ساله احیا کرد. این‌طور نیست که بگوییم مثلاً برای این کار به ۱۰۰ سال زمان نیاز است. در چهار پنج سال قابل اصلاح است. رفتار رهبری خیلی هوشمندانه بود که وقتی می‌خواستند بحث جهاد تبیین را به مفهوم روایت برسانند، این را ناظر بر هیئت‌ها گفتند. شما در جمهوری اسلامی یک سری نهادهای اجتماعی دارید که برآمده از خود فرهنگ تشیع و انقلاب است؛ یعنی ترکیبی است که از تشیع گرفته شده و انقلاب اسلامی به آن‌ها تکیه دارد و به آن‌ها کمک کرده و در یک تعامل با آن‌هاست و زنده‌ترین آن‌ها هیئت 
است. هیئتی‌ها تنها جریانی در انقلاب اسلامی‌اند که این‌قدر جسور هستند و در این دهه ۹۰ و دورانی که وارد قرن ۲۱‌ شدیم، برای خودشان طراحی کرده و موضوع و سبک دارند. اینکه سیاستمداران نمی‌توانند برای آن‌ها تصمیم بگیرند خیلی وجه جالبی است. حتی روحانیت این‌قدر استقلال ندارد. به نظرم اگر هیئت‌ها نباشند واقعاً ما روحانیون خانه‌ای نداریم. سیاست این‌قدر ما روحانیون را به رسمیت نمی‌شناسد که هیئت به رسمیت می‌شناسد. 
به همین خاطر است که طلبه‌ها دوست دارند پاتوقی در هیئت و مسجد داشته باشند تا در سیاست، چرا که انگار در هیئت به خودِ من اصیل‌تر بها داده می‌شود. خطیب هیئت امروز از خطیب فلان نهاد احساس استقلال بیشتری دارد. 

درک چنین مقوله و توصیف هوشمندانه از این اقدام رهبری نیاز به مصداق دارد. اگر می‌شود در این خصوص صحبت کنید.
به نظرم آیت الله خامنه‌ای یک سازمان اصیلی را که در سال‌های اخیر برای خودش المان می‌سازد هوشمندانه برای عرصه جهاد تبیین انتخاب کردند. بعد از آمدن دو سه ساله خبر اربعین به ایران، هیئتی‌ها جمعیت ۴-۳میلیونی رفتند و بعد به سرعت خودشان از آن نمادپردازی کردند و در هیئت‌ها از آن یاد نموده و ذوق حرکت به سمت آن را به‌شدت 
تحریک کردند.  هیئت وقتی نسبت خودش را با یک مقوله درک می‌کند خیلی سریع و خوب با آن ارتباط می‌گیرد. این چه معنایی دارد؟ معنایش این است سازمان هیئت زنده و خیلی پرقدرت است. این قدرت نه به معنای قدرت سیاسی و اقتدار، بلکه به معنای حرکت کردن است.  
معتقدم هیئت توان این را دارد که نه از طریق رسانه به معنای رایج که هنوز آن را فتح نکرده است بلکه به‌وسیله همان سازه‌ای که خودش دارد، روی تصاویر آینده و اکنون مخاطب خود کار کند. هیئت این استعداد را دارد و من در هیچ جای دیگر چنین استعدادی را متصور نیستم. حتی بسیج و روحانیت، مستقل از هیئت چنین ظرفیتی را ندارند و آن‌ها نیز از طریق هیئت، خودشان را تقویت می‌کنند و به مخاطبانشان انگیزه می‌دهند. حتی راهیان نور آنجایی که دست هیئت‌ها افتاد توانست به خودش یک معنایی بدهد. 
هیئت امروز در نقطه پرتوانی برای تصویرسازی نشسته است. در این تصویرسازی به جای اینکه بگوید من خودم به بهشت بروم و از جهنم فرار کنم، شما را وارد صحنه‌ای پر از فضائل اخلاقی چون عاشورا سیر و سلوک می‌دهد و بعد آن را به عصر ظهور، وصل و سپس به بهشت متصلش می‌کند. 
یک انسان هیئتی وقتی می‌خواهد به بهشت برود، می‌گوید می‌خواهم به جایی بروم که امام حسین آنجاست. به نظرم این خیلی امر توانمندی است که در این سازمان اجتماعی و نهاداجتماعی وجود دارد و اگر این نهاد تصمیم بگیرد کاری برای انقلاب انجام دهد، از همه فعلاً 
کارسازتر است.
به یاد دارم در یک عید غدیر، محمود کریمی در ایام جنگ یمن به جای اینکه طبل یا سینه بزند با مشت‌های گره خورده حالت رجز را با شعار دادن ترکیب کرد. من در آنجا یک‌دفعه به ذهنم آمد کاش از اول انقلاب راهپیمایی‌های ۲۲بهمن تحویل شما داده می‌شد چرا که شما خلاقیت ترکیب‌سازی از مفاهیم و عناصر و ابزارهای خودمان را دارید و وقتی این کار را انجام می‌دهید، انسان احساس فانتزی بودن و کپی‌کاری و بی‌هویتی 
ندارد. 

چرا چنین ظرفیتی را برای هیئت متصور هستید آن هم در حالی که شاید به ذهن خیلی‌ها در خصوص جهاد تبیین بیش از همه، رسانه‌های موجود به ذهن بیایند؟
به فرم رسیدن، کار بسیار سختی است. شما نمی‌توانید صرفاً با منبر صحبت کنید بلکه باید بتوانید آن را به فرم و احساس تبدیل کنید. در سازمان هیئت اگر ۴۰ سال بعد از انقلاب را نگاه کنید کلی فرم جدید اختراع کردیم که می‌توانیم بگوییم فراوری خودمان از زمانه است و اصلاً کپی 
نیست. 
غیر از این کپی‌هایی که از روی مدل‌های لس‌آنجلسی انجام شده و ما آن‌ها را 
قبول نداریم. هیئت بسیار موجود جسوری است و کارهایش معمولاً کپی محض محسوب نمی‌شود. این سازمان به شدت معطوف به آینده و عصر ظهور است و در سال‌های بعد از انقلاب شدت پیدا کرده است. یعنی تعلقش هم به انقلاب و هم به عصر ظهور بیشتر 
شده است.  اگر این سازمان تعلق به تصویرگری وضع موجود در جهت مطلوب پیدا کند تنها سازمان جدی برای جهاد تبیین است. 
صدا وسیما نیز حتی استعداد رقابت با هیئت را نیز ندارد. یعنی روایتی که هیئت برای مخاطب مذهبی می‌سازد، قابلیت عمومی شدن پیدا می‌کند. نکته جالب این است هیئت اصلاً یک سازمان صنفی نیست و به همین خاطر است که در ایام رمضان و محرم میزبان همه مردم ایران است و اگر بی‌حجاب و با خالکوبی هم واردش شود کسی به او نه
 نمی‌گوید. 
سازمان هیئت بسیار رواداری دارد چرا که احساس می‌کند فعال است. انسان وقتی احساس منفعل بودن به او دست می‌دهد، احساس رواداری‌اش را از دست می‌دهد. به همین دلیل به نظرم انتخاب هیئت برای مخاطب جهاد تبیین انتخاب عمیقاً هوشمندانه‌ای 
بوده است. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.