مفهوم سبک زندگی با افزایش رفاه و امکانات گوناگونی که در زندگی داریم، گره خورده است. کلید واژه اصلی در ادبیات سبک زندگی، مصرف است، نه رفتار. وقتی گزینههای متعدد برای تفریح کردن، لباس پوشیدن، تهیه وسیله نقلیه، نوع مسکن، نوع تغذیه، سرگرمی، آرایش محیط اطراف و آراستن خود و... پیش روی ماست، سبک زندگی به میان میآید.
در ادامه گفتوگوی ما با دکتر حمیدرضا مظاهری سیف، رئیس پژوهشکده مطالعات معنوی را درباره ملزومات و برکات جهانی کردن سبک زندگی اسلامی میخوانید.
هر آداب و اخلاقی بر سبک زندگی اثرگذار نیست
دکتر مظاهری سیف در ابتدا و در تعریف ملموس از سبک زندگی میگوید: در محیط سادهای که همه چند نوع محدود غذا می خورند و مسکن اختیار می کنند و لباس می پوشند و...، مسأله سبک زندگی قابل طرح نیست. وقتی امکان و صورت بندیهای مختلف زندگی کردن و گزینههای مصرف متنوع می شود، مقوله سبک زندگی به میان می آید و مطالعه آن موضوعویت پیدا میکند. خیلی مهم است که کجا مصرف مالی یا زمانی را انجام میدهیم. اینجاست که به قلمرو سبک زندگی وارد شدهایم. بحث رفتار یا برخی از ارزشهایی که بر مصرف و صرف زمان ما تاثیر ندارد، جزو سبک زندگی نیست. به طور نمونه اینکه فردی یا گروهی در شروع غذا خوردن بسمالله میگویند، جزو سبک زندگی نیست. شما ممکن است در هر صورتی و یا هر جایی بسمالله بگویید. این بسمالله گفتن، نه نیاز به زمان خاصی دارد و نه مستلزم صرف هزینه است. نمیتوانیم آداب را جزو سبک زندگی حساب کنیم، مگر آدابی که به صرف هزینه و زمان منتهی میشود. در این صورت است که آداب هم به سبک زندگی ما اثر گذاشته و آن را شکل میدهد.
او تصریح میکند: اخلاق هم جزو سبگ زندگی نیست. به طور مثال برخی افراد در اماکن عمومی آرام صحبت میکنند یا به اخلاقیاتی مثل صداقت، راستگویی و... گرایش دارند. این موارد هم به قلمرو سبک زندگی وارد نمی شود. بنابراین اخلاقیات و آداب غیر از سبک زندگی است.
معنویت سبک زندگی را شکل میدهد
رئیس پژوهشکده مطالعات معنوی در توضیح میگوید: در روایات داریم که پیامبر اکرم(ص) برای عطر هزینه زیادی میکرد. این کار بخشی از سبک زندگی نبوی است. یا امام کاظم(ع) در روایتی فرموده است که: «بکوشید شبانهروز خود را در چهار بخش تنظیم کنید. بخشی برای مناجات با خدا، بخشی برای تأمین هزینه زندگی، بخشی برای همنشینی با برادران و دوستان مورد اعتمادی که در عیب زدایی شما نقش دارند و بخشی نیز برای لذتجویی از حلال.» این موارد سبک زندگی است زیرا برای صرف زمان و شیوه زندگی، فرم و مدلی تعریف کرده و برنامهای میدهد. باید دقت کنیم که چه مواردی را جزو سبک زندگی به شما بیاوریم.
این پژوهشگر سبک زندگی تأکید میکند: سبک زندگی مقوله مهمی است و بر فرهنگ، ارزشها، شخصیت حتی بر باورهای انسان تاثیر میگذارد. ولی متاسفانه برخی از تحلیل گران مقولاتی که در شمار آداب و اخلاق هستند، به مباحث سبک زندگی کردهاند که این امر سبب شده به مسئله اصلی در بحث سبک زندگی پرداخته نشود و نتوانیم به مسائل این حوزه پاسخگو باشیم.
گاهی موضوعات معنوی قابلیت تأثیرگذاری بر سبک زندگی را دارند زیرا مستلزم صرف زمان و هزینه هستند. در واقع ما برای سفرهای معنوی، برخورداری از اشیای معنوی و حضور در برخی محافل معنوی وقت میگذاریم و هزینه میکنیم، لذا معنویت میتواند وارد سبک زندگیمان شود و آن را شکل بدهد.
دکتر مظاهری سیف یادآور میشود: امروزه در تمدن غرب معنویت جدی گرفته شده است. در واقع معنویت در قالب جریانهای معنوی نوظهور و کاذب که ممکن است ما آنها را آسیبزا ارزیابی کنیم، وارد سبک زندگی غربی شده است. شاهد هستیم که افراد در معنویتهای نوظهور وقت میگذارند، هزینه میکنند، آموزشهایی میبینند، به عضویت گروههایی در میآیند، وارد محافلی میشوند و اشیایی را خرید میکنند. معنویتهای نوظهوری که امروزه در جهان غرب گسترش پیدا کردهاند، یکرشته خواستگاه و ریشههای شرقی دارند. در واقع قرائتهای غربی شدهای از یوگا، بعضی از آیینهای بودایی و هندویی، انواع مدیتیشنها و وضعیتهای یوگا به عنوان معنویتهای نوظهور شناخته می شوند. بر اساس مشاهدات امروزه ساکنان کشورهای غربی برای تهیه مجسمههای خدایان هندی و بودایی هزینه میکنند و گاهی تهیه مجسمههای مذکور تبدیل به مد روز میشود. در چنین شرایطی فردی که مجسمه بودای نشسته را در گوشه خانهاش میگذارد، فردی باکلاس و فرهیخته بهحساب میآید. همچنین شرکت در کلاسهای مربوط به این جریانها، سفر به برخی کشورها با اهداف معنوی موجب شده است که معنویت، بخشی از سبک زندگی شود. بعضی از افراد ترجیح می دهند که اوقات خود را با برنامهها، آموزشها، سفرها یا اشیای معنوی بگذرانند و برای این کارها هزینه میکنند. این دقیقاً نوعی سبک زندگی معنوی را میسازد.
معنویت به منزله سبک زندگی
او ادامه میدهد: بحث مد روز شدن تا حدودی در سبک زندگی انسانها تأثیر دارد و معنویتهای نوظهور به نوعی مد روز شدهاند و در کنشهای معمولی افراد میآیند. به طور نمونه امروزه مجسمههای بودا، گانش یکی از خدایان مذهب هندوئیسم و کریشنا در کشور ما با قیمتهای بالایی فروش میروند و این نشان میدهد که به نوعی معنویت کاذب و وارداتی به سبک زندگی ما راه پیدا کرده است. امروزه میگویند کسبوکار 80 میلیارد دلاری با محوریت یوگا در سطح جهان شکلگرفته است چرا که یوگا درونمایههای معنوی زیادی را ارائه میکند. در معنویت اسلامی نیز میبینیم که سفر اربعین و سفرهای زیارتی بهصورت کامل جزو معقولات سبک زندگی میشوند. از منظر تحلیل سبک زندگی این خیلی مهم است که فردی تعطیلاتش را با صرف هزینه در مکانهای معنوی چون مشهد مقدس یا کربلا بگذراند یا صرفاً سفری تفریحی به مکانی چون کیش یا کشورهای دیگری داشته باشد.
این پژوهشگر دینی توضیح میدهد: ما با خرید قرآنهای نفیس و ثبتنام فرزندانمان در مدارس خاصی که موضوعات معنوی را جدی میگیرند، معنویت را وارد سبک زندگی خود میکنیم. همانطور که در اینجا گفته شد معنویت در عین حال که میتواند بهصورت مستقل در قالب مراسم و اشیاء وارد سبک زندگی انسانها شود، میتواند با سایر ابعاد زندگی بشر نیز تلفیق شود. فرض کنید که فردی میان یک کار تجاری محض و شغل دیگری که ابعاد خیرخواهانه دارد، بر اساس ارزش های معنوی دومی را انتخاب کند. این انتخاب خیلی مهم است و نشان میدهد که نوعی سبک زندگی معنوی را برگزیده است. انگیزههایی مثل سلامت معنوی و رشد و شکوفایی معنوی در اینجا دخیل میشوند. معنویتی که بتواند وارد سبک زندگی انسانها شود، مؤثرتر است و این نتیجه بسیار مهمی است، که توجه درست به موضوع سبک زندگی به دست می دهد. ما ممکن است معنویت را دوست داشته باشیم اما آیا معنویت به سبک زندگی ما وارد شده است؟ چقدر برای آن هزینه و زمان صرف می کنیم؟ اینجاست که چارچوب تحلیلی سبک زندگی به میان می آید.
جاذبههای خیالی معنویت کاذب
رئیس پژوهشکده مطالعات معنوی تشریح میکند: ممکن است کسی نماز بخواند، گاهی قرآن هم بخواند اما حاضر نباشد وقت و یا هزینهای برای معنویت داشته باشد. برای تفریح کردن، شهرهای شمالی یا برخی مناطق جنوب کشور را بر سفرهای زیارتی ترجیح می دهد و معمولاً آنها را انتخاب می کند. برای پوشیدن لباس برند بیشتر از داشتن یک شیء معنوی در خانهاش ارزش قائل است. برای شرکت در یک دوره آموزشی مهارت زندگی بیشتر از شرکت در یک برنامه معنوی هزینه میکند. به این ترتیب با چارچوب تحلیلی سبک زندگی میتوانیم میزان گرایش مردم به معنویت دینی یا سایر جریانهای معنوی و یا اساس ضعف گرایش به معنویت را بررسی و ارزیابی کنیم. جریانهای معنویتگرای کاذب و وارداتی سعی میکنند معنویت را وارد سبک زندگی انسان کنند. در واقع باورها و برنامههایشان را بهگونهای ارائه میدهند که مخاطب برای فراگیری آنها زمان و هزینه صرف کند.
دکتر مظاهری سیف در جمع بندی مطالب فوق میگوید: ما اگر بتوانیم ارزشها، باورها و برنامههای معنویمان را طوری ارائه دهیم که صرف زمان و هزینه نیاز داشته باشد، مردم تصمیم جدیتری برای پذیرش باورها میگیرند و التزام و پایبندی بیشتری به باورهای مذکور خواهند داشت. امروزه برخی از امور معنوی رایگان در دسترس مردم قرار میگیرند و مردمی که درگیر انتخاب، تصمیمگیری و هزینهکردن وقت و سرمایه نشدهاند، تلاش چندانی برای حفظ آنها نخواهند کرد. نهادها و گروه های ارائه دهنده برنامه های معنوی و مذهبی هم باید تلاش کنند که جذابیت و کارآمدی برنامه های شان را افزایش دهند تا احتمال انتخاب آنها از سوی مردم افزایش پیدا کند. با دانستن آنچه بیان شد متوجه میشویم که جریانهای معنوی کاذب چگونه گسترده شدهاند و اینگونه میتوانیم با بهکارگیری شیوههای مختلف با آن جریانهای معنوی مقابله کرده و اسلام ناب محمدی را بیش از پیش در سطح جهان گسترش دهیم.
نظر شما