پس از دو سال‌ وقفه، نخستین جلسه شورای ملی زیارت با حضور رئیس‌جمهور در مشهد برگزار شد. نکته کلیدی این جلسه اذعان به بازنگری ساختار کارگروه زیارت توسط حجت الاسلام والمسلمین رئیسی است.

بدون شک این بازنگری ابعاد مختلفی خواهد داشت، اما نکته ضروری پیش‌ازاین بازنگری، بازخوانی اقدامات انجام‌شده درباره «مفهوم زیارت» است.

هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این باشد که علت ایجاد شهرهایی مثل مشهد قطع به یقین وجود حضرت رضا (ع) است، اما برخی باور ندارند علت بقای شهرهایی مثل مشهد هم وجود حضرت رضا (ع) و مضجع شریف ایشان است. به تعبیر دیگر کماکان تصور می‌کنند مشهد همچون سایر شهرهای غیر زیارتی، می‌تواند قطب صنعت، گردشگری یا کشاورزی باشد و امورات روزانه شهروندان هم این‌گونه تأمین شود؛ اما محدودیت‌های کرونا و کاهش چشم‌گیر زائران به‌خوبی نشان داد حتی اقتصاد رستوران‌دار ییلاقات شهر مشهد هم به‌طور غیرمستقیم وابسته به همین «مفهوم زیارت» است. البته که قصد نگارنده تقلیل «مفهوم زیارت» نیست؛ چراکه ابعاد معنوی بسیار بالایی دارد، اما مسئله فراموش‌شده وابستگی حتی معیشت شهروندان به امر زیارت است. حتی کارمند بروکرات که در فلان منطقه بالانشین شهر مشهد زندگی می‌کند، متأثر از رکود اقتصاد زیارت خواهد شد. بدون شک این موضوع خود یک بحث مفصل جداگانه می‌طلبد، اما اگر بپذیریم زیارت علت تداوم حیات شهری در شهر مشهد و بسیاری از شهرهای زیارتی است، باید از سیاست‌گذاران ملی و محلی پرسید جایگاه «زیارت» در برنامه‌ریزی‌های ملی و محلی کجاست؟ همین پرسش ما را وارد بازخوانی تاریخچه اقدامات انجام‌شده زیارت می‌کند تا نسبت به یک آسیب بزرگ هشدار بدهیم.

امروز اگر می‌گوییم زیارت شاکله اصلی حیات شهر مشهد است، باید پاسخ بدهیم شهرسازی ما چه نسبتی با زیارت دارد؟ «مفهوم زیارت» چه پاسخی به مسائل خیابان‌کشی، معماری ساختمان‌ها، مدل حمل‌ونقل و ترافیک، مدل سکونت، مدل کسب‌وکارهای شهری، مدل تعاملات انسانی شهروندان دارد؟ معماری که برای ساختمان‌های امروزی ما ابعاد پنجره اتاقمان را مشخص می‌کند، چه استفاده‌ای از مفهوم زیارت می‌کند؟

معماران و شهرسازان مختلفی در طول تاریخ، شهر مشهد را با محوریت حرم امام رضا(ع) توسعه داده‌اند، از شیخ بهایی در دوره صفویه تا حسین نصر در دوره پهلوی تا بعد از انقلاب اسلامی، اما آیا همه این‌ها یک برداشت از مفهوم زیارت داشته‌اند؟

نوسازی و بازسازی بافت اطراف حرم مطهر رضوی که از ابتدای انقلاب اسلامی و با محوریت «طرح طاش» آغاز شد و امروز با «طرح حریم رضوی» ادامه دارد، همواره مورد انتقاد چهره‌های ملی و محلی بوده است که آنچه در عمل رخ داد، نسبتی با زیارت ندارد؛ اما همین «طرح طاش» هم ادعا داشت مسئله اصلی‌اش زائر و زیارت است، پس چرا امروز کامل کنار گذاشته‌شده است؟

پاسخ در «نبود مفهوم مشترک و جامع از زیارت» بین مسئولان و تصمیم‌گیران مختلف است. در شهر مشهد (به‌طریق‌اولی سایر شهرهای زیارتی) تاکنون نهادهای متعددی به‌طور موازی و حتی تکراری سندهای مختلف توسعه‌ای نوشته‌اند و تلاش کردند «زیارت» مسئله اصلی این شهر باشد!

اگر کسی با سطوح مختلف برنامه‌ریزی شهری آشنا باشد، با طرح‌های جامع و تفصیلی آشناست، حتی اگر از این دو طرح بگذریم که توسط شهرداری و وزارت راه و شهرسازی پیگیری می‌شود، در سال‌های مختلف شاهد بودیم سند چشم‌انداز مشهد در افق ۱۴۰۴ هم تدوین‌شده است!

حتی اگر این‌ها را هم کنار بگذاریم، طرح مطالعه کمی و کیفی زیارت با میلیاردها تومان هزینه از سال ۸۸ آغاز شد و سرانجام آن هم نامشخص است. به‎تازگی هم طرح حریم رضوی با ایده «ژنوم شهر» و «حرم شهر» ملاک عمل مدیریت شهری در منطقه بافت اطراف حرم مطهر رضوی قرارگرفته است.

سؤال اساسی این است که همه این اسناد و مطالعات چرا نتوانسته یک مفهوم مشترک مورد وفاق همه بازیگران ایجاد کند؟ حال که قرار است بازنگری اساسی در کارگروه ملی زیارت انجام شود، ضروری است یک‌بار و برای یک بازه بلندمدت، مسیر تولید اندیشه و سندنویسی درباره زیارت را مشخص کنیم، نه اینکه با تغییرات مدیریتی مدام از نقطه صفر شروع کنیم. تحولات شهری بدون شک منتظر سیاست‌گذاران نخواهد بود ...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.