تصمیم رئیس جمهور روسیه برای ارسال نیروهای ارتش در قالب نیروهای صلح‌بان به دو جمهوری خودخوانده لوهانسک و دونتسک آخرین امیدهای دولت غرب گرای حاکم بر کیف برای اشغال دوباره این دو منطقه را به خاک سپرد.

تحریم ناممکن روسیه، نظم نوین جهانی و شکاف در غرب

به گزارش قدس آنلاین، به نظر می رسد در بدترین سناریوی تعریف شده توسط غربی‌ها هم آنها فکر نمی‌کردند ارتش روسیه به این شکل وارد این مناطق شود و قدرت هرگونه اقدام و ابتکار عمل را از آنها بگیرند. 

روس‌ها با یک حرکت آرام و مستمر با فضاسازی مناسب حالا در این دو جمهوری خودخوانده حضور دارند و کشورهای غربی جز تهدید به تحریم هیچ کاری نمی‌توانند کنند.

حقیقت آن است که در طول سال‌های گذشته رهبران روسیه با پیش‌بینی چین بار عمده اقتصاد خود را از اروپا برداشته و به سایر بازارهای مستتقل منتقل کرده‌اند.

در حالی که روسیه نیاز خود به صادرات کالا به اروپا را در حوزه‌های غیر از انرژی تا میزان ۸۰ درصد کاهش داده، این کشورهای اروپایی هستند که نیازمند بازار مصرف روسیه بوده و در صورتی که قصد تحریم این کشور را داشته باشند اولین طرفی که ضرر خواهد کرد خود آنها هستند.

در ماجرای تصرف شبه جزیره کریمه توسط روسیه نیز کشورهای اروپایی وارد فاز تحریمی شدند اما خیلی زود این تحریم‌ها باعث بیکاری ده‌ها هزار نفر در کشورهای مختلف اروپایی شد. این تحریم ضربه بزرگی به بخش کشاورزی اروپا وارد کرد چراکه عمده بازار صادراتی کشاورزان ایتالیایی، اسپانیا، فرانسه و پرتغال روسیه است و اگر این بازار از دست آنها برود هیچ جایگزینی برای صادرات محصولات گرمسیری خود ندارند. البته علاوه بر محصولات کشاورزی کشوری مانند آلمان در حوزه صادرات محصولات صنعتی نیز نمی تواند بازار بزرگ و پهناور روسیه را که با آن گاز تهاتر می‌کند را نادیده بگیرد.

در حالی که غربی‌ها در برابر تحریم ایران نیز کم آورده و پس از چند دهه ایران موفق شده با این تحریم‌ها علیرغم مشکلات بسیار زیاد به وجود آمده خود را سازگار کند، تحریم روسیه به این سالگی ممکن نخواهد بود. پیوستگی جغرافیایی روسیه با اروپا از یک طرف و درهم‌تنیدگی اقتصاد روسیه با اقتصاد جهانی - حتی اگر عده‌ای بگویند که اقتصاد روسیه کوچک است و جایگاه چندانی در مناسبات تجارت جهان ندارد - روابط قابل توجه این کشور با بسیاری از قدرتهای اقتصادی جهان باعث می‌شود تا چنین تحریمی به ضرر کشورهای اروپایی و آمریکا تمام شود.

به عنوان یک روزنامه نگار همواره منتظر تقابل روسیه و غرب بودم این تقابل مقدمه شکل گیری نوینی در سپهر سیاست جهان است باعث ساییدگی قدرت این طرف ها شده و فرصت مناسبی برای کشورهایی فراهم می کند که می خواهند از فضای خالی به وجود آمده جهت ابرازه قدرت بهره بگیرند. این اصطحکاک و ساییدگی که حالا به صورت فیزیکی هم شروع شده با توجه به مواضع و جایگاه هردوطرف انتظارات آنها از آینده به این سادگی به پایان نخواهد رسید بلکه به همان دلایل برشمرده شده پیچیده‌تر و سخت‌تر هم خواهد شد.

جنگ در سطح عالی میان این قدرت‌ها بدون شک پای طرف‌های دیگر را هم به منازعه باز خواهد کرد. تا این لحظه ارتش روسیه با ارتش اوکراین به صورت مستقیم درگیر نشده و صرفاً به درخواست ساکنان دو استان استقلال طلب جدا شده از اوکراین پاسخ مثبت داده و در راستای حمایت نظامی از آن ها در این دو منطقه مستقر شده است. اینترنت کشورهایی پایشان به این منابع با ثبت هنوز مشخص نیست اما همین درگیری چند دستگی در اروپا را به صورت واضح آشکار کرد و نشان داد که این کشورها هر چند در ظاهر در یک اتحادیه اقتصادی و یک ائتلاف نظامی حضور داشته، اما در بسیاری از مسائل سیاسی و امنیتی اختلافات عمیق و غیرقابل چشم پوشی دارند.

اتحادیه اروپا آمده بود تا نگاه مدرنی از جهان غربی را به کشورهای دیگر به ویژه کشورهای در حال توسعه نشان دهد و با برداشتن گذرنامه، ایجاد پول واحد اروپایی و پیوستگی گسترده اقتصادی به نوعی خود را مظهر تساهل و تسامح معرفی می‌کرد. انتشار تصاویری در مورد عبور خط مرزی از یک رستوران یا قدم زدن شهروندان یک کشور در کشور دیگر و حتی تلاش برای ایجاد یک چتر فرهنگی همسان باعث نشد تا این کشورها که در طول یک قرن گذشته دو بار به جان هم افتاده و میلیون‌ها نفر از یکدیگر را قتل عام کرده بودند بتوانند مدینه فاضله مد نظر خود را شکل دهند.

شما در هر صورتی که به اروپا نگاه کنید این قاره به لحاظ نژادی، زبانی، فرهنگی و تاریخی اختلافات ریشه‌ای، عمیق و غیر قابل انکاری با هم دارد. حتی اگر رئیس جمهور اصالتا اوکراینی لهستان با تمام قوا خود را در جبهه آمریکا و بر علیه روسیه تعریف کند، باز هم بخش عمده‌ای از کشورهای اروپای شرقی در پیوستگی تاریخی با روسیه به سر می‌برند، کما اینکه بسیاری از مردم آلمان با وجود شستشوی مغزی در طول هفت دهه پس از جنگ جهانی دوم، هنوز هم نمی‌توانند با لهستانی‌ها، فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها یک هویت اروپایی مشترک تعریف کنند.

این مسائل و موارد را گفتم تا بدانید آنچه با حرکت ارتش روسیه به داخل دو استان استقلال طلب جدا شده از اوکراین شروع شده به این سادگی به پایان نخواهد رسید. در واقع برندگان اصلی این منازعه در کوتاه مدت کشورهایی هستند که سال‌ها تحت فشار آمریکا به سر برده بودند. آن‌ها فرصتی پیدا می‌کنند تا از درگیری این کشور با روسیه خود را باز تعریف کرده و احیا کنند. درگیری در شرق اروپا هم نمی تواند حالت ایستایی داشته باشد و و خیلی زود باید تکلیف آن مشخص گردد. چیزی که اینجا حرف آخر و نهایی را می‌زند صبر صبر و صبر است.

منبع: اخبار سوریه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.