رمان «دختران آفتاب» جزو معدود آثار ادبیات داستانی‌ است که با همکاری سه نویسنده امیرحسین بانکی، بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند نوشته شده است.

بیان یک دغدغه فکری با زبان داستان

این کتاب تنها کتابی است که در زمینه حجاب و سبک زندگی نظر رهبر انقلاب را به خود جلب کرده است و برای آن تقریظ نوشته‌اند. 
راوی داستان دختری است به نام مریم که به ‌دلیل بی‌توجهی مادر به محیط خانه در اثر توجه شدیدش به کار در بیرون از منزل و ایجاد گسست خانوادگی، دچار روحی رنجور و ناآرام شده است و تصمیم می‌گیرد برای تنبیه والدینش هم که شده، چند روزی آن‌ها را بی‌خبر رها کند. به ذهنش می‌رسد که فرار کند، اما خوب که فکر می‌کند می‌فهمد آدم این کار نیست. در همین موقع، یاد اطلاعیه‌ اردوی زیارتی دانشگاه می‌افتد و بدون معطلی ساک مختصری آماده می‌کند و خود را به جمع زائران می‌رساند.  
«دختران آفتاب» فضایی دانشجویی دارد که در یک اردوی دانشجویی و در میان دانشجویان بحثی با موضوع مسائل زنان در جامعه پیش می‌آید و شبهات و تلقی‌های گوناگون درباره زنان مطرح می‌شود که بر همین اساس مطالبی ارائه می‌شود. یکی از ویژگی‌های این کتاب این است که با مباحث مطرح شده متعصبانه و یک‌طرفه برخورد نمی‌شود و اجازه می‌دهد انتقادها طرح شود و وقتی هم استدلالی می‌شود، فرصت داده می‌شود تا استدلال مورد نقد قرار بگیرد. شخصیت اصلی و راوی داستان «مریم» است و «فاطمه» از مسئولان اردو و بزرگ و استاد بچه‌هاست. «ثریا» هم دیگر شخصیت داستان است که با این جمع تفاوت دارد. دختر محجبه‌ای نیست و به قول فاطمه، تنها نقطه‌ اتصالش با این جمع، زیارت امام رضاست. «راحله» است و گرایش‌های فمینیستی‌اش، «فهیمه» و تجربه‌هایش از زندگی کوتاه در غرب! «سمیه» را هم داریم که یک دختر تندمزاج حزب‌اللهی است و «عاطفه» که اصفهانی است همراه شوخی‌ها و شیطنت‌های خاص خودش. این شخصیت‌ها هستند که گفت‌وگوها را پیش می‌برند و بحث‌ها را 
سامان می‌دهند.  
دختران آفتاب در ۱۴ فصل نوشته شده و توسط انتشارات سروش به چاپ‌های متعدد رسیده است. 

خبرنگار: خدیجه زمانیان 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.