دنیا، دنیای عجیبی است. دنیایی که جلاد، خود را در مقام مظلوم و قربانی می‌نشاند. صدای خود را بلند می‌کند و دوربین‌های رسانه‌ها هم روی او تمرکز می‌کنند.

سینمای متعهد؛ تبیین‌گر جایگاه شهید و جلاد

در این دنیا، کسی که دستانش به خون بسیاری از جوانان، پیران، زنان و کودکان آغشته بوده و در ثبت وحشیانه‌ترین جنایت‌های ممکن رکورد زده است، مدعی می‌شود و برای عدالت اشک تمساح می‌ریزد. آنچه در این روزها و هفته‌ها در جریان دادگاه یک تبعه ایرانی در سوئد روی داد و فردی را در برابر دوربین‌ها نشاندند و بعد ازمدت‌ها زندان انفرادی، محاکمه و محکومش کردند، عجیب و غریب‌بودن این دنیا را بیشتر نشان داد. گروهک تروریستی منافقین در نزد همه مردم ایران، البته مردم واقعی و نه فریب‌خوردگانی اندک که شرف و ملیت خود را هم فروختند، به یک اندازه مطرود و منفور است اما شاید این بازی‌های رسانه‌ای و جعل واقعیت روزگاری نه چندان دور، کسی یا کسانی را فریب بدهد و این بازی وارونه را باور کنند.

برای همین است که روایت امروز ما از گروهی که با دشمن این ملت، دست دوستی داد و در حکم ستون پنجم در خون مردم شریک شد مهم است. مهم است که ما به همه آیندگان بگوییم آن کسی که باید در برابر دادگاهی واقعی بایستد و پاسخگوی خون‌های بی‌شماری باشد که ریخته شده، سرکردگان این گروه و نیروهای خائن وابسته به آن هستند. سینما به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارها و رسانه‌های روزگار ما باید در این حوزه فعال‌تر و جدی‌تر عمل کند. البته در این زمینه، شاهد ساخته‌شدن آثار خوب و قابل اعتنایی بوده‌ایم که در این گزارش هم به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. اما دفتر جنایت و خیانت این گروه تروریستی آن‌قدر ضخیم و سنگین است که باید بیشتر و باز هم بیشتر از آن گفت و درباره آن روایت کرد. نباید اجازه داد جای شهید و جلاد عوض شود. با این مقدمه، کارنامه سینمای ایران را در بازتاب داستان پر خون و خشونت یکی از سازمان‌های مخوف و فرقه‌های منحرف روزگار ما، در سالگرد شکست تاریخی این گروه در عملیات پیروزمندانه مرصاد را مرور می‌کنیم.

۱۳۶۴
توهم
کارگردان: سعید حاجی میری
بازیگران: جلیل فرجاد، رضا پیام، ملیحه نظری، رضا بنفشه خواه و ابراهیم حاتمی کیا

حتی عنوان فیلم هم نشانی سرراستی از قصه فیلم است و شرح حال و وضعیت همه اعضای سازمان مجاهدین خلق و گروهک منافقین را در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تا لحظه اکنون نمایندگی و توهم حقانیت آنها را عیان و عریان می‌کند. فیلم، ماجرای دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین را روایت می کند که در یک خانه تیمی مخفی شده و پناه گرفته‌اند، اما حتی همین دو نفر هم با یکدیگر همراه و هم‌نظر نیستند. توهم موفق می‌شود این شکاف همیشگی بین اعضای سازمان و بی‌اعتقادی و شکست آنها را به تصویر بکشد. این فیلم درعین حال اولین فیلمی است که چنین پررنگ، سراغ موضوع منافقان می‌رود. تیتراژ فیلم یکی از بهترین عنوان‌بندی‌های آن سال‌های سینمای ایران است و امواج آب و ظاهرشدن عنوان فیلم با اعوجاجی مدام، هماهنگی و سنخیت کاملی با اوهام و وضعیت معلق و ناپایدار منافقین دارد. توهم همچنین باوجود ارائه تصویری تراژیک از منافقین، نگاه کمیک‌ محوی هم دارد، نمونه بارز آن وضعیت مضحکی است که شخصیت اصلی فیلم (جلیل فرجاد) گرفتار آن می شود. او با ذوق مشغول شنیدن خطابه‌ای شورآفرین از رادیو با کلماتی چون «یاران، همقطاران برگیرید سلاح آتشین را» است، به خیال این‌که امواج روی رادیوی منافقین تنظیم شده، اما ناگهان با شنیدن اسم خرمشهر می‌فهمد اینها کلماتی در وصف رزمنده‌ها در جبهه است.

۱۳۶۵
دست نوشته‌ها
کارگردان: مهرزاد مینویی
بازیگران: جلیل فرجاد، امیر وطن زاد، بهنام شفیعی، شاپور بخشایی و علیرضا شجاع نوری

جلیل فرجاد یک سال بعد از فیلم توهم، بار دیگر نقش اصلی فیلمی با موضوع سازمان مجاهدین خلق و منافقین را بازی می کند. او اینجا هم نقش یکی از اعضای این گروهک را دارد، با این تفاوت که دیگر از آن باور و اعتقاد راسخ خبری نیست و آن تردیدهای همراهش در فیلم توهم، انگار به قطعیت و یقینی در وجود حسین معتمد(نقش فرجاد) در دست‌نوشته‌ها تبدیل شده است. برای همین، خود به طعمه و مهره سوخته‌ای می‌ماند که سازمان قصد ترور او را دارد. در این میان، مسئول ترور او هم که دل خوشی از تشکیلات ندارد و از آن بریده، حاضر به حذف و کشتن معتمد نمی شود. دست نوشته ها که فیلمنامه آن را بهروز افخمی نوشته بود، جزو مهم‌ترین و بهترین فیلم‌هایی است که با موضوع تشکیلات ضدانقلاب و گروهک تروریستی منافقین ساخته شده و به‌خوبی خانه عنکبوتی و لرزان آنها را به تصویر می‌کشد. دست‌نوشته‌ها به کارگردانی مهرزاد مینویی، در پنجمین جشنواره فیلم‌فجر سیمرغ بهترین تدوین را به دست آورد. اتفاق غریبی هم نبود، چون زنده‌یاد مینویی که تدوین فیلم را به عهده داشت، بیشتر به عنوان تدوینگر شناخته می‌شد و دست‌نوشته‌ها، تنها کارگردانی کارنامه‌اش بود. او بعدها برای تدوین سه فیلم دیگر جنگی و دفاع‌مقدسی، پوتین، وصل نیکان و سجاده آتش هم جوایزی از جشنواره فجر دریافت کرد.

۱۳۶۸
پرواز پنجم ژوئن
کارگردان: علیرضا سمیع آذر
بازیگران: مجید جعفری، ناصر آقایی، آتیلا پسیانی، محسن زهتاب و تانیا جوهری

یکی از نمودهای توطئه و سنگدلی گروهک منافقین و اعضای سازمان مجاهدین خلق در همین فیلم بروز می یابد؛ هرچند در قصه اسمی از این سازمان و گروهک برده نمی شود، اما سروشکل و رفتار اعضای آن در ربودن هواپیما و سوءاستفاده برای همراهی با مردم و مسافران و وارونه جلوه دادن حقیقت و این‌که آنها علاقه به پناهندگی سیاسی و اجتماعی دارند، نشانی‌هایی از وابستگی آنها به منافقین است. ضمن این‌که در طراحی لباس برخی شخصیت‌ها و نقش‌هایی که محسن زهتاب و تانیا جوهری بازی می‌کنند هم شکل و شمایل این گروهک نمود دارد. به‌جز این در فیلمنامه و دیالوگ‌ها هم همان واژگان شعاری و فریبنده آشنا را می شنویم: «هدف ما آزادی و ترقی کشوره. همیشه آزادی رو باید با فریاد به دست آورد اما امروز در کشور ما فقط اسلحه می‌تونه این کار رو انجام بده. ما اولین شلیک یه مقاومت قهرآمیز هستیم.» به‌جز این، یکی دیگر از اعضای گروهک، رو به دوربین خبرنگاران می‌گوید: «نه! به هیچ‌وجه. مبارزه ما تروریستی نیست.» این وارونه‌گویی و وانمودکردن‌ها در پرواز پنجم ژوئن، معادل سینمایی همان دروغ‌های آشکار منافقین است، «مبارزه ما تروریستی نیست» کجا و کشتار مردم بیگناه وطن طی سال‌ها کجا؟  

۱۳۶۹
تعقیب سایه ها
کارگردان: علی شاه حاتمی
بازیگران: غلامرضا اکبری، جعفر دهقان، سیدجواد هاشمی و حسن عباسی

این فیلم به عنوان یکی از محصولات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دست روی یکی از اعمال جنایتکارانه منافقین در دهه ۶۰ می گذارد، یعنی بمبگذاری‌های متعدد در سطح شهر برای ایجاد ناامنی و رعب و وحشت در مردم و ضربه زدن به انقلاب. اگرچه در تعقیب سایه‌ها هم اسم گروهک منافقین مطرح نمی‌شود، اما این رفتار ضدانسانی و تروریستی یکی از برنامه‌های همیشگی این گروهک برای خرابکاری و ایجاد ترس و وحشت میان مردم انقلابی بود. علی شاه‌حاتمی به‌خوبی از التهاب موضوع به نفع تعلیق و هیجان سینمایی و روایت قصه بهره می‌برد و مخاطب از ابتدا تا پایان با این داستان نفسگیر و وظیفه دشوار ماموران خنثی‌سازی بمب برای مقابله با تروریست‌ها و منافقین همراه می‌شود. این ویژگی التهاب و هیجان حتی از همان تیتراژ اول هم مشهود است و آن تصاویر نگاتیوی و فیلم‌های ظاهرنشده که جدال و کشمکش همیشگی نیروهای خیر و شر قصه را نشان می‌دهد، چشم‌انداز خوبی را پیش روی تماشاگر می‌گذارد. در این میان، موسیقی پرشور فریبرز لاچینی هم اکشن ماجرا را تقویت می‌کند. نکته قابل اشاره دیگر این‌که ضرباهنگ خوب این فیلم هم حاصل تدوین خوب مهرزاد مینویی است.  

۱۳۷۲
پناهنده
کارگردان: رسول ملاقلی‌پور
بازیگران: احمد نجفی، عبدالرضا اکبری، مسعود کرامتی، شهره لرستانی و محمد کاسبی

در این چند سال اخیر و هر از گاهی، عکسی از اعضای گروهک تروریستی منافقین در مقرشان در خارج از کشور منتشر می‌شود. به‌جز لباس متحدالشکل، سرفصل مشترک همه این تصاویر، حال نزار چهره و افسردگی و خمودگی صورت و قامت اعضای این گروهک است و واقعا در این مورد خاص، رنگ رخساره خبر از سر ضمیر و درون آنها می‌دهد. ندامت و پشیمانی در چهره تقریبا تمام آنها موج می‌زند و قطعا خیلی‌ها و شاید همگی از موقعیت فعلی خود راضی نیستند و می‌خواهند به آغوش وطن برگردند. فیلم پناهنده، موضوع بازگشت زوجی از این جمع به نام سعید و بنفشه را روایت می‌کند که بعد از۱۰سال زندگی در خارج از کشور و فعالیت در سازمان فرار می‌کنند و به ایران می‌آیند. البته در فیلم پناهنده هم اسمی از سازمان مجاهدین خلق و گروهک منافقین برده نمی‌شود، اما نشانه‌ها و ارجاعات، تداعی‌کننده همین تشکیلات است. زنده‌یاد ملاقلی‌پور که بیشتر با فیلم‌های دفاع‌مقدسی شناخته می‌شد، در پناهنده، وجوه دیگری از انقلابیگری و پایبندی به ارزش‌های انقلابی را در قالب شخصیت بسیجی علی (عبدالرضا اکبری) به تصویر می‌کشد.

۱۳۷۳
روز شیطان
کارگردان: بهروز افخمی
بازیگران: آتیلا پسیانی، علی دهکردی، عبدالرضا اکبری، محمد فیلی، حمید طاعتی و منوچهر حامدی

بهروز افخمی که فیلمنامه دست‌نوشته‌ها را با موضوع سازمان مجاهدین خلق و گروهک منافقین نوشته بود، در روز شیطان هم به خرابکاری‌ها و اقدامات تروریستی آنها می‌پردازد. اگرچه این اشاره بدون نام است، اما نشانه‌ها به‌وضوح حکایت از جنایت‌های منافقین در سال‌های دور دارد و افخمی بعد از جنایت‌هایی چون انفجار در حرم امام رضا(ع)، روایتگر موضوع انفجارها و اقدامات ضدانسانی گروهک‌های ضدانقلاب در قصه روز شیطان می‌شود و آن را در نگاهی آینده‌نگرانه و متعهد با سنگ‌اندازی دشمنان در مقابل پیشرفت دانش هسته‌ای کشورمان پیوند می‌زند. افخمی بعدها در فیلم روباه هم سراغ چنین موضوعی می‌رود، ولی با داستان و فضایی متفاوت. روباه، استایل و جذابیت و التهاب روز شیطان و البته دست‌نوشته‌ها را ندارد. نکته فرعی و بامزه و قابل اشاره دیگر این‌که افخمی درست یک سال پیش از ساخت روز شیطان و روایت وجوه شر و سیاه آدمی، فیلمی به نام روز فرشته ساخته بود که رویکردی کمدی و فانتزی داشت و ویژگی‌های بد و خاکستری آدم‌ها را با نگاهی نرم و دلپذیر و شیرین ارائه می‌کرد.


۱۳۹۴
سیانور
کارگردان: بهروز شعیبی
بازیگران: مهدی هاشمی، هانیه توسلی، پدرام شریفی، آتیلا پسیانی، حامد کمیلی، بهروز شعیبی، بهنوش طباطبایی و بابک حمیدیان

یکی از مهم‌ترین و بهترین فیلم‌های سینمای ایران با موضوع سازمان مجاهدین خلق و برخلاف فیلم‌های دیگر به اعمال جنایتکارانه این گروهک در سال‌های پیروزی انقلاب و در دهه۶۰ می‌پردازد، سراغ فعالیت این سازمان در سال‌های پیش از انقلاب می‌رود و اختلافات و انشعابات آنها در دهه ۵۰ را به تصویر می‌کشد. از نکات تقریبا کم‌سابقه در این فیلم نسبت به آثار مشابه قبلی این بود که با تصویری که از چهره‌هایی چون شهید مجید شریف‌واقفی و مرتضی صمدیه لباف از اعضای سازمان ارائه می‌شود، مخاطبان نسبت به آنها سمپات هستند و حس همدلی و همراهی دارند و حسابشان را همچون واقعیت و فرامتن از شخصیت‌های سازمان مجاهدین خلق و بدمن‌هایی چون تقی شهرام جدا می‌کنند که اعتقاد به مبارزه مسلحانه و ترور و کشتار داشت و نگاه و راهش از مبارزان واقعی و مومن و مسلمان علیه حکومت پهلوی دور بود.

۱۳۹۴
امکان مینا
کارگردان: کمال تبریزی
بازیگران: میلاد کی‌مرام، مینا ساداتی، شاهرخ فروتنیان، بهادر مالکی و سیامک صفری 

کمال تبریزی که سال‌ها پیش فیلمبردار فیلم توهم با موضوع گروهک تروریستی منافقین بود، سال۹۴ فیلمی با این موضوع کارگردانی کرد، ولی اگر موافق باشید، فیلمبرداری تبریزی جای دفاع بیشتری نسبت به کارگردانی او با موضوعی مشابه دارد و حتی چاشنی‌هایی چون عشق و شک و تردید و خیانت و به‌ویژه ایهام این کلمه آخری با خیانت حزبی و گروهی و سازمانی هم به کمک فیلم نیامد و منجر به روایت جذابی نشد. بحث عشق و دشواری و تردید میان دلبستگی و وظیفه را حتی اگر با سیانور و تم عاشقانه آن هم مقایسه کنید، امکان مینا قطعا بازنده ماجراست و دلی به دست نمی آورد. 
اگرچه همیشه گلایه‌هایی مطرح است که چرا سینمای ایران چندان سراغ ظرفیت فراوان موضوع منافقین و اقدامات جنایتکارانه و اثرات خرابکارانه آنها نمی‌رود، اما پرداخت‌هایی چون امکان مینا هم واقعا توصیه نمی‌شود.

۱۳۹۵ و ۱۳۹۷
ماجرای نیمروز و ماجرای نیمروز؛ رد خون 
کارگردان: محمدحسین مهدویان 
بازیگران: مهرداد صدیقیان، احمد مهرانفر، هادی حجازی‌فر، جواد عزتی، مهدی زمین‌پرداز، حسین مهری، بهنوش طباطبایی، هستی مهدوی و محسن کیایی  

همان‌طور که ایستاده در غبار، پوست‌اندازی سینمای جنگ و دفاع‌مقدس بود، ماجرای نیمروز هم روح تازه‌ای به جان سینمای انقلاب دمید و همه کلیشه‌های قبلی سینمای ایران در این زمینه را کنار زد. نگاه رئالیستی و واقعگرای او و وفاداری و پایبندی به منابع و مستندات واقعی و بازنمایی دقیق و پرجزئیات آنها در قصه، به مذاق مخاطبان سخت‌پسند و منتقدان سینمای ایران هم خوش آمد و نگاهشان را نسبت به چنین موضوعاتی تغییر داد. موضوعاتی که به خاطر پرداخت بد برخی کارگردان‌ها، شائبه سفارشی بودن آنها را تقویت می‌کرد. مهدویان بعد از ماجرای نیمروز و روایت موضعگیری رسمی و علنی منافقین علیه انقلاب و مردم، در قسمت دوم فیلم یعنی ماجرای نیمروز؛ رد خون سراغ یکی از ملتهب‌ترین و حساس‌ترین مقاطع جنگ و انقلاب می‌رود و برای اولین بار در سینمای ایران به ماجرای عملیات مرصاد و شکست منافقین می‌پردازد. برخی از شبه روشنفکران و مخالفان نظام و انقلاب موقع ساخت و نمایش فیلم، به نگاه یکسویه کارگردان خرده گرفتند. سوال از این عده قلیل این است که آیا این همه وطن‌فروشی و همراهی با صدام و دشمن و جنایات متعدد علیه ملت ایران، برای این‌که فیلمساز کدام سمت بایستد، کفایت نمی‌کند؟

۱۴۰۰
ضد
کارگردان: امیرعباس ربیعی 
بازیگران: مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، مجید پتکی و نادر سلیمانی

تا اینجا، آخرین فیلم سینمای ایران با موضوع سازمان مجاهدین خلق و گروهک تروریستی منافقین است؛ فیلمی که در جشنواره سال گذشته فیلم فجر نمایش داده شد و برخی نکات و ویژگی‌های آن از جمله بازی‌های نادر سلیمانی و مهدی نصرتی در آن به چشم آمد که نقش دو نفر از اعضای این گروهک ضدانقلاب را بازی می‌کردند. اولی که نقش یکی از سرکرده‌های مخوف و بیرحم منافقین را بازی می‌کرد به خاطر بازی خوبش برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد و دومی هم باید جریان نفوذ را در دستگاه دولتی و انقلابی نمایندگی می‌کرد. اگرچه ضد هم سعی می‌کند مثل سیانور، قصه ملتهب و روایت سیاسی‌اش در سال ۶۰ و کشمکش نیروهای انقلابی و ضدانقلابی را در قالب قصه‌ای عاشقانه مطرح کند، اما همچنان وجوه و شعارهای سیاسی‌اش برجسته‌تر است. با این حال ضد تا حدودی موفق می‌شود توطئه‌ها و جنایت‌های گروهک منافقین و افراد ضدانقلاب را به تصویر بکشد. 

امید رحمانی - گروه فرهنگ و هنر

منبع: جام جم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.