کنسرت نمایش سی‌صد کاری از سهراب پورناظری اثری است که حمله مغولان به ایران و کتاب‌سوزی آن‌ها در نیشابور را روایت و به مقاومت ایرانیان برای حفظ زبان و فرهنگشان می‌پردازد.

قابل تامل از  منظر ایجاد حس وطن پرستی و همبستگی

به گزارش قدس آنلاین، چند وقتی بود هر بار که در اخبار و فضای مجازی صحنه‌هایی از کنسرت نمایش سی‌صد را می‌دیدم میل تماشایش در من شکل می‌گرفت. چند باری اوایل اجرا تصمیم گرفتم به تماشای این نمایش بروم اما هر بار به دلایلی نشد و امکان دیدن اجرا را از نزدیک پیدا نکردم. تا بالاخره در هفته آخر اجرای این کنسرت-نمایش، امکان تماشای حضوری میسر شد. بعد از تهیه بلیط به کاخ سعدآباد رفتم تا راس ساعت ۹ شب در محل اجرای کنسرت- نمایش حاضر باشم. 

در همان ابتدای ورود به کاخ گلستان دکور عظیم کنسرت نمایش سی‌صد جلوه‌گری می‌کرد و ابعاد تازه‌ای به فضای زیبای بنای تاریخی کاخ داده بود.

فضاسازی این کنسرت نمایش در بدو ورود شما را با تعداد بسیاری صندلی و البته سازه‌ای ۷ متری در مقابل سن اصلی مواجه می‌سازد، سازه‌ای که برای این رویداد طراحی و تعبیه شده است، علاوه بر این موضوع ویدئو مپینگ روی دیوارهای سفید کاخ ملت نیز دیگر موردی است که توجه شما را به خود جلب خواهد کرد.

صدای سهراب پورناظری و خواندن بیت «باز شب شد آمدم تا داستانی از غم دوران بخوانم» نقطه آغازین کنسرت نمایش سی‌صد است.

اتفاقی که شاید تعدادی از تماشاگران را شگفت‌زده کند چرا که کمتر کسی با خوانندگی سهراب پورناظری آشنا و به آن عادت دارد.

صحنه‌های اجرای موسیقی و نمایش یکی پس از دیگری اجرا می‌شوند، صحنه ابتدایی با دلنیا آرام شروع می‌شود که در نقش دختر چنگیز خوان مغول، بر سر جسد همسرش نشسته و به فکر انتقام خون ریخته شده او است.

جواد عزتی نقش خبرچینی را بازی می‌کند که از مردمان نیشابور کینه به دل‌گرفته و می‌خواهد تا با خبرکشی برای مغولان علاوه بر کسب درآمد انتقام خود را از این شهر و مردمانش بگیرد. همه به دنبال کتابی هستند که برای مردمان ایران‌زمین اهمیت داشته و علت پیروزی ایرانیان خواهد شد، خبرکش فردی به نام غریو را معرفی می‌کند که شغل اجدادی‌شان کتاب‌سوزی است.

غریو با بازی امیر جدیدی که خود کارگردانی این اثر را هم بر عهده دارد، فردی است دائم‌الخمر که برای پول حاضر است دست به هر کاری بزند، کتاب‌سوزی در نیشابور و یافت کتب اصلی وظیفه‌ای است که توسط مغولان بر گردن وی گذاشته شده است.

با شروع کتاب‌سوزی مغولان اجرای آثار غمگین و قطعات این‌چنین توسط گروه و با خوانندگی رضا بهرام شروع می‌شود.

لحظات زیبایی با اجرای برادران پورناظری در کنسرت نمایش سی‌صد خلق می‌شود، از لحظات تک‌نوازی تار توسط سهراب پورناظری گرفته تا لحظات دو نوازی سهراب و تهمورث پورناظری با خوانندگی سهراب که شاید از میان او و رضا بهرام بتوان سهراب پورناظری را به‌عنوان خواننده اصلی این کنسرت نمایش معرفی کرد.

با دلباختگی غریو به دختری به نام ایران با بازی طناز طباطبایی لحظات عاشقانه نمایش شروع می‌شود و به طبع آن اجرای موسیقی هم به همین سمت حرکت کرده و با اجرای قطعه لیلا توسط رضا بهرام ادامه پیدا می‌کند.

در قصه این نمایش شاهنامه همان برگ برنده‌ای است که تمام ایرانیان سعی بر حفظ آن از دست مغولان دارند، شاهنامه‌ای که در سی‌صد نماد زبان، قهرمانان و هویت ایرانی است.

در میان اتفاقات نمایش ویدئو مپینگ بر دیوارهای کاخ ملت نقش مؤثری بر روایت داستان داشته و ویدئو بازی استاد علی نصیریان و رضا کیانیان در نقش‌های مختلف با استفاده از آن به نمایش در می‌آید.

در ادامه نمایش تمام ایرانیان تلاششان را برای حفظ شاهنامه می‌کنند و حتی خبرکش با بازی جواد عزتی هم راضی به سوزاندن آن نشده و خودکشی می‌کند.

در نهایت با اصرارهای دختر چنگیزخان شاهنامه‌ها سوزانده می‌شود، لحظات غمگین سوختن شاهنامه‌ها و کتب توسط ارتش مغول با خوانندگی نوید واحدی در نقش خوش‌خوان همراه شده و آواز ایرانی را برای مخاطب به ارمغان می‌آورد.

سوختن شاهنامه‌ها نقطه پایان نمایش نبوده و تصویر صدها کودک بر دیوارهای کاخ ملت که همگی ابیاتی از شاهنامه را خوانده و آن را به جان خود سپرده‌اند نشان از ادامه راه زبان پارسی دارد.

نمایش بعد از حفظ شاهنامه و زبان پارسی، اجرای موسیقی «وطن پر پرواز من» توسط برادران پورناظری و رضا بهرام مطلعی می‌شود برای اجرای همگانی سرود «ای ایران» که طنین آن در کاخ سعدآباد پیچیده می‌شود.

در تحلیل نهایی کنسرت نمایش سیصد نه یک کنسرت موسیقی کامل و نه یک تئاتر تمام است، تلفیقی از هر دو هنر این نمایش را به وجود آورده تا بلکه طبع مخاطبان موسیقی و هنر نمایشی را راضی نگه دارد؛ هرچند شاید در هر دو وجه به تمام کمال اجرا نشود، با این همه جریان غالب در آن اجرای موسیقی است.

به طور کلی جدا از تحلیل‌های زیبایی شناختی و ساختار گرایانه کنسرت نمایش سی‌صد از دو منظر «سرگرمی» و ایجاد حس «وطن پرستی و همبستگی» قابل تامل است. از این رو سی‌صد را نه در پرتو یک اثر هنری بلکه بیشتر می‌توان آن را در مقام یک فعالیت فرهنگی مفید برای جامعه پساکرونا در نظر گرفت.

انتهای پیام/

منبع: فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.